
سریالهای تلویزیونی گاهی از نظر کیفی، کارگردانی، بازیگری و تیم تولید سرزبانها میافتند و رسانهها و منتقدان سینمایی را به نوعی وادار میکنند که درباره آنها بنویسند و گاهی حاشیههای یک سریال است که پای نقد و بررسی آنها را در رسانهها باز میکند و بحثانگیز میشود. «گناه فرشته» از جمله سریالهایی است که تاکنون پنج قسمت از آن در شبکه خانگی نمایش پخش شده و بیشتر به خاطر حاشیههایش در کانون توجه قرار گرفته است.
جمعه ۲۲ دیماه ۱۴۰۲ در بخشی از قسمت چهارم سریال «گناه فرشته» به نویسندگی و کارگردانی حامد عنقا از روزنامهنگاری به نام «محمود واعظ» رونمایی شد که چند سالی است این حرفه را کنار گذاشته است. او در گذشته گزارشهایی علیه فساد اقتصادی و سیاسی نوشته اما به دلیل تهدید مافیای پشت این فسادها از ادامه کار منصرف شده است. روزنامهنگار در این پرونده اطلاعات ارزشمندی دارد و برای نشان دادن اسناد و بازشدن گره قتل وسوالات پشت پرده، پول کلانی طلب میکند.
به نظر منتقدان این سریال، بازیگر نقش «محمود واعظ» از نظر شکل ظاهر، نزدیکی اسم و فامیل، رفتار و پیپی که مداوم میکشد شباهتهای زیادی با ماشالله (محمود) شمسالواعظین، یکی از روزنامه نگاران اصلاحطلب و شناخته شده دارد. هنگامی که درخواست پول میکند با طعنه به او گفته میشود پس شعارهای «حق و حقیقت و جامعه مدنی» چی شد و«ما چه گاگولهایی بودیم که شما را باور میکردیم».
همچنین در بخش سوم سریال نیز چند تصویر در خانه مقتول نشان داده میشود که در آنها افراد مشهور و از چهرههای ادب و هنر مانند عکس مشترک هوشنگ ابتهاج (سایه)، محمدرضا لطفی، نوازنده و محمدرضا شجریان، خواننده نشان داده میشود. در این عکسها چهره یکی از بازیگران اصلی داستان (عشیری) را جایگزین چهرههایی مانند نادر نادرپور، نویسنده و هوشنگ ابتهاج و محمدرضا شجریان کرده است و صحبت از ارتباطات پیچیده، فساد و مافیایی میشود که تو در تو است.
عکسهای تاریخی و «گناه فرشته»
در سریال «گناه فرشته» چند تصویر تاریخی از اهل ادب و هنر از جمله دو تصویر بالا دستکاری شده است. در عکس بالا (راست) به جای چهره نادر نادرپور، نویسنده چهره بازیگر مقتول در سریال جایگزین شده است و در تصویر پایین (راست) نیز به جای عکس محمدرضا شجریان، همان فرد مقتول جایگزین شده است.
سریال «گناه فرشته» با این جمله شروع میشود که «هرگونه شباهت به افراد و رخدادهای واقعی کاملا تصادفی است» و وقایع این داستان در سال ۱۴۰۲ رخ نداده و فرض گرفته شده است که وقایع در سالجاری روی داده و روزشماری دارد تا بیننده توالی روزها و ماهها و فلاشبکها را گم نکند.
در این سریال یک زوج وکیل (لادن مستوفی در نقش مهتاب و شهاب حسینی در نقش حامد تهرانی) هستند که یکی از آنها در پروندههای قتل تبحر دارد و دیگری از وکلای سرشناس در حوزه پروندههای اقتصادی است. آنها در پرونده قتل یک چهره معروف به نام عشیری روبروی هم قرار میگیرند.
بخش اول سریال با اتهام قتل به دختری در دادگاه آغاز میشود که ظاهرا تمام شواهد و قرائن علیه اوست و اولیای دم نیز خواهان قصاص هستند. وکیل خانواده شاکی (مهتاب) پرونده را شسته و رفته میداند اما با ورود حامد تهرانی به پرونده به عنوان وکیل متهم، زوایای دیگری از ماجرا روشن میشود و مشخص میشود که حامد تهرانی از مقتول دل خونی داشته و او را به عنوان قاتل مادرش، پروانه میداند.
حامد در جریان بررسی پرونده و لابلای خبرهای روزنامههای قدیمی متوجه میشود میان مرگ مشکوک مادرش و فردی به نام جرجانی (یکی از شرکای عشیری) شباهاتهایی هست و یک سلسله قتلهای زنجیرهای در این پرونده روی داده است. خودکشی محمود واعظ، نویسنده پروندههای فساد اقتصادی نیز مشابه و در همان محل قتلهای ۱۴ سال پیش است. از این رو حامد تهرانی به دنبال سرنخهایی است که ثابت کند فرشته بی گناه است و قتل ربطی به او ندارد و تلاش میکند از قتلهای گذشته رمزگشایی کند.
در این سریال از یک مثلث عشقی نیز رونمایی میشود و گفته میشود که خانم وکیل پیش از اینکه با حامد ازدواج کند عاشقی به نام نوید عشیری (امیر آقایی)، فرزند مقتول داشته است و به نوعی رقابت پیچیدهای میان آنها بوده و ظاهرا پدر نوید نیزعاشق پروانه، مادر حامد بوده است.
سریال «گناه فرشته» یک درام جنایی است. نویسنده و کارگردان این سریال، تلاش کرده است تا در کنار قصه اصلی داستان، روابط عاشقانه را چاشنی داستان کند تا احتمالا در قسمتهای بعدی داستان، میان حامد و نوید، به عنوان دو قطب متضاد شاهد کشمکش، تعصب و حسادتهای باقیمانده از گذشته باشیم.
با وجود اینکه سریال تاکید دارد که هرگونه شباهت میان داستان و موارد واقعی اتفاقی است اما با گذشت چند قسمت از آن، مشابهتسازی و بیان نمونههای بیرونی و واقعی در داستان کم نیست. حتی از نظر منتقدان مضمون و روند داستان این سریال شباهتهای زیادی با سریال «زخم کاری» به کارگردانی محمد حسین مهدویان و «پوست شیر» به کارگردانی حمشید محمودی دارد.
در رسانهها و شبکههای اجتماعی نوشته شده است که سریال تداعی کننده پروندههای جنجالی مانند ریحانه جباری، دختر ۱۹ساله متهم به قتل که اعدام شد و پرونده شهلا جاهد در پرونده قتل همسرناصر محمدخانی، فوتبالیست معروف است.
همچنین گفته شده است که این سریال یادآور پرونده قتلهای زنجیرهای و کشته شدن پروانه فروهر (پاییز ۱۳۷۷) است و حامد تهرانی بارها تکرار می کند که ۱۴ سال پیش پرونده قتل مادرش درست بررسی نشده و به عنوان خودکشی بسته شده است.
روزنامه کیهان نخستین روزنامهای بود که پای قتلهای زنجیرهای را در این سریال پیش کشید و از «نهادهای نظارتی مسئول» درخواست کرد که «نسبت به انتشار چنین قیدهای ضدامنیتی در محتواهای سریالهای شبکه نمایش خانگی جلوگیری کنند».
روزنامه کیهان با بیان اینکه این انتخاب شاید «سهوی» باشد، نوشته بود «دستیار یکی از شخصیتهای اصلی وقتی با قتلها و مفقودشدن سایر کاراکترهای فیلم مواجه میشود، به یکی دیگر از شخصیتهای فیلم یادآوری میکند "مگر شما داستان اتوبوس ارمنستان، پوینده و مختاری را برای من تعریف نکردید؟" باز هم کنایه به قتلهای زنجیرهای و دروغهای حاشیهای مربوط به اتوبوس ارمنستان، یکی از شعارهای تبلیغاتی این سریال این است که "چهارده سال پیش باهات چیکار کردن"».
روزنامه کیهان با نوشتن چنین یادداشتی به نوعی آغازگر جلب توجه و حاشیههای این سریال شد و گمانهزنی داشت که این سریال به وقایع سال ٨٨ و اعتراضات آن سالها اشاره دارد. اما با انتشار بخشهای بعدی سریال، نشان داده شد که توجه این سریال به سالهای قبلتر برمیگردد.
حامد تا «گناه فرشته»
سریال «گناه فرشته» نخستین کار حامد عنقا در مقام کارگردانی است. آقای عنقا فعالیت در سینما را با روزنامهنگاری و نقد آثار سینمایی آغاز کرد و اولین تجربه حرفهای او در فیلمنامهنویسی به سریال تاریخی «نردبام آسمان» (۱۳۸۸) برمیگردد.
سریال «گناه فرشته» نخستین کار حامد عنقا در مقام کارگردانی است. آقای عنقا فعالیت در سینما را با روزنامهنگاری و نقد آثار سینمایی آغاز کرد و اولین تجربه حرفهای او در فیلمنامهنویسی به سریال تاریخی «نردبام آسمان» (۱۳۸۸) برمیگردد که در سال ۸۹ در ماه رمضان از شبکه یک تلویزیون دولتی ایران پخش شد.
در کارنامه او ۹ فیلمنامه به چشم میخورد. از سال ۱۳۹۶ با سریال «پدر» همزمان به عنوان نویسنده و تهیه کننده نیز مطرح میشود و سال ۱۳۹۹ با پخش سریال جنجالی و پرحاشیه «آقازاده» نام او بیشتر از هرزمانی به گوش رسید.
در سالهای اخیر بین شخصیتهایی که او در فیلمنامههایش خلق میکند قهرمانی به نام «حامد تهرانی» دارد. این شخصیت در سه سریال «پدر»، «آقازاده» و «گناه فرشته» به چشم میخورد و به نظر میرسد حامد عنقا میخواهد خودش را در قالب چنین شخصی به بیننده معرفی کند.
برخلاف «گناه فرشته» که کارگردان مدعی است که داستانش واقعی نیست، در سریال «آقازاده»، آقای عنقا، به عنوان نویسنده و تهیه کننده این سریال گفته بود تمام شخصیتها و تیپهای سریال نمونه بیرونی دارد و دادگاههای فساد اقتصادی که در یک سال اخیر تشکیل شده است نمونهای از این تیپها است.
آنچه آقای عنقا را در کانون توجهها قرار داده همکاری این فیلمنامهنویس با سازمان هنری «اوج» وابسته به سپاه پاسداران در سریال «آقازاده» است. در بعضی از رسانهها و شبکههای اجتماعی هم از آقای عنقا به عنوان یک «فیلمنامه نویس نزدیک به حکومت» و «فیلمساز اصولگرا» نام برده میشود.
اتاق فرمان تحریف کجاست؟
در سریال «گناه فرشته»، شهاب حسینی در نقش حامد تهرانی و امیر آقایی در نقش نوید عشیری، دو چهرهای هستند که با دوانگیزه متضاد در مقابل هم قرار گرفتهاند.
سریال «گناه فرشته» نخستین سریالی نیست که حاشیهها و نیش و کنایههای آن به سیاستمداران، هنرمندان و اهل هنر واکنشبرانگیز شده است. در سالهای اخیر بخصوص سریالهایی که دستگاههای امنیتی و نظامی مانند «گاندو» ساختهاند، بسیار جنجالی بوده است و بخاطر حضور پررنگ وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و نهادهای فرهنگی وابسته به حکومت کمتر کسی باور میکند که دست بردن در عکسهای تاریخی سهوی و از سر ندانمکاری باشد. با توجه به اینکه فعلا پنج قسمت از سریال گناه فرشته گذشته است، مشخص نیست که در پس پرده و در ادامه داستان قرار است چه بهرهبرداری از این عکسها داشته باشند.
باشگاه روزنامه نگاران ایران در ۲۲ دیماه در اطلاعیهای خطاب به کارگردان سریال نوشت «به آقای عنقا توصیه میکنیم که از سرنوشت همکاران سابق خود عبرت بگیرد. اگر قرار بود با تخریب روزنامهنگاران، کسی برای خود افتخاری خلق کند، الان سعید مرتضوی اسکار داشت. شماها میروید و روزنامهنگاران شریف این کشور میمانند. چنانکه مرتضویها نیز رفتند».
اقدام کارگردان سریال در دستکاری عکسهای معروف اهل ادب و هنر آنقدر غیرمتعارف و غیرحرفهای بوده که صدای برخی از منتقدان و حتی خبرگزاریهای داخلی را درآورده است. در خبری که خبرگزاری ایسنا در ۲۵ دیماه منتشر کرد، نوشته شد «ایجاد چنین تغییری در عکس اصلی، علاوه بر تحریف تاریخ، نمونه بارز نادیدهگرفتن حقوق معنوی افراد حاضر در عکس و خانوادههایشان است».
یلدا ابتهاج، فرزند آقای ابتهاج، پژوهشگر و فعال فرهنگی در ۲۶ دیماه در روزنامه سازندگی تحریف عکسهای تاریخی را اقدامی «پلید» و «افکار شیطانی» از سوی «هنرمندان قلابی» دانست و نوشت «چگونه می توان با گرفتن عکس تاریخی و استفاده از تکنیکها و امکانات لازم برای حفظ اسناد تاریخی، تاریخ را تحریف کرد؟».
خانم ابتهاج پرسیده است «حذف "سایه" از یک عکس تاریخی و جایگزینی فروغ، فریدون مشیری و خانم بهبهانی که دیگر وجود ندارند، چه فایده و انگیزه ای دارد؟ چه کسی از این تحریف تاریخ سود می برد؟»
همچنین روزنامه اعتماد در روز ۲۴ دیماه بخشی از صفحه اول روزنامه را به سریال «گناه فرشته» اختصاص داد و آن را «سریالی بیمایه با ساختاری پیشپا افتاده و تم نخنما و تکراری» خواند و نگاه این سریال به مقوله روزنامهنگاری را «تخریبگرایانه» خواند.
روزنامه اعتماد در گفتوگو با احمد طالبینژاد، منتقد سینما درباره تخریب چهره روزنامهنگاران نوشت این موضوع مسبوق به سابقه است و در گذشته نیز در فیلم سینمایی «پارتی» به کارگردانی سامان مقدم و سریال «کیف انگلیسی» به کارگردانی ضیاالدین دری، آزادیخواهان و روزنامهنگاران اصلاحطلبان را به تمسخر گرفته بودند.
احمد طالبینژاد براین باور است که سازندگان این آثار به شکل «دستوری» باید این سکانسها را در فیلمهایشان قرار دهند و میگوید « شاید خود آقای کارگردان و نویسنده عقیدهاش درباره روزنامهنگاران و شخصیتهای فرهنگی این نباشد، اما از جانب نهاد و سازمانی که برای او فیلم میسازد دستور میگیرد که این لحظهها را در فیلم بگذارد».
این منتقد شناخته شده سینمایی بر این باور است که در این نوع سریالها « تخریب و ترور کاملا برنامهریزی شده و سناریوی از پیش نوشته شدهای است، از سوی قدرتطلبانی است که همه را به تکگویی دعوت میکنند و طاقت حرف مخالف را ندارند... کارگردان و سازنده این اثر در چنین تولیداتی هیچ کاره است و نقش اصلی را اتاق فکری که در پشت صحنه فعال است بر عهده دارد».
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید