آیا آمریکا در مقابله با رژیم ولایت فقیه بازمانده است؟ یا با رژیم مماشات میکند؟

نیروهای نیابتی رژیم اسلامی با دریافت کمک های مالی در کنار اعتقادات مذهبی وابسته به دستگاه مذهب شیعه ،همچون غلامان لشگری بدستور ولی فقیه هرگونه عملیات تروریستی را انجام می دهند.گذرگاه بابلمندب در دریای سرخ با حضور حوثی ها در یمن ویرانه و گرسنه نقطه قوت  بسیار مناسب سوق الجیشی  برای تحت فشار قرار دادن غرب به شمار می آید  که رژیم تهران از آن بخوبی بهره برداری می کند.فراموش نکنیم که نفوذ رژیم اسلامی در جنوب لبنان فقط بخاطر اعتقادت مذهبی شیعه نبود بلکه واسطه فقر بیکران شیعیان لبنان بود که هیچگاه در دستگاه حکومتی بیروت به بازی گرفته نمی شدند.حضور ایران از زمان شاه در جنوب لبنان با فرستاده شدن امام موسی صدر ب

اغاز شده بود..یک دوره طولانی  حوثی های یمن بدستور رژیم ولایت فقیه علیه عربستان بکار گرفته می شدند که با آشتی  ایران با حاکمان ریاض فعلا پایان یافته است.اینک در سکوت کامل عربستان سعودی، نیروی حوثی بدستور رژیم اسلامی علیه منافع غرب و اسرائيل  بشکل ایضایی بکار گرفته شده اند.خطاهای رژیم اسلامی در طول ۴۵ سال گذشته به مراتب بیشتر از تضادهای رژیم صدام علیه منافع غرب می باشد اما حکومت صدام می بایستی بخواست غرب از میان برداشته می شد اما رژیم اسلامی علیرغم بیشترین صدماتش علیه منافع غرب  با حمایت آمریکا همچنان بر اریکه قدرت مانده هست! براستی چرا اینگونه هست؟

مشکل کنونی جمهوری اسلامی کمافی سابق بر سر چگونگی آشتی با امریکاست.

اقتصاد ایران اسلامی که از زمان قاجار به غرب وابسته بود در سایه تحریمهای امریکا در حال فروپاشی است.تنها راه نجات رژیم اسلامی، آشتی آبرومندنامه با امریکاست تا بر مشکلات اقتصادی فائق آید!

بیاد داشته باشیم   ،علیرغم آنکه سیدعلی خامنه ای ، هر گونه سازش با امریکا را ساده لوحی ارزیابی میکرد اما احمدی نژاد همواره از خطوط قرمز رهبر عبور میکرد و به امریکا پیام آشتی جویانه ارسال کرده بود!

احمدی نژاد

اسلحه را کنار بکشید خودم با شما گفتگو می‌کنم

بر سر آشتی باامریکا دعواست.خامنه ای هر گونه آشتی زبونانه را نمی پذیرد اما جناح های دیگر حکومت اسلامی برای عبور از بحران ها را ـ تنها در پرتو مساعد ت و مروت با امریکا ارزیابی می نمایند.جناح جواد ظریف و حسن روحانی و اصلاح طلبان خواهان کنار آمدن با امریکا هستند اما جناح اصلی نظام یعنی سپاه پاسداران دوستی با چین و روسیه و برخی کشورهای متخاصم با امریکا را برای استقلال کشور کافی می پندارند. این در حالیست که اقتصاد ایران محتاج غرب می باشد و روسیه خود در محاصره اقتصادی قرار دارد.اما به اعتقاد سپاه پاسداران بعنوان نیروهای نظامی و مسلح  دستگاه سرکوب و ترس و وحشت در منطقه  همچون سپاهیان ترک غزنوی در دربار عباسیان بهتر کارایی داشته اند

اروپا نیز از تحریم های امریکا ، علیه جمهوری اسلامی به ستوه آمده است ، چرا که همه روابط اقتصادی پر در آمد خود را با ایران ـ علیرغم مشکلات اقتصادی دامنگیر اروپا را از دست می دهد

رژیم اسلامی در آشوب های سیاسی واقتصادی بسر می برد! پایوران رژیم مافیائی بر سر تقسیم ثروت های باد آورده ائی که به ملت ایران تعلق دارد به نزاع علنی برخاسته اند و دیگرامکان آشتی و وحدت بین آنها ممکن نیست وخامنه ائی در گوشه ائی نشسته هست وهمه مسائل را زیر نظر دارد. حاکمیت برای برون رفت از بحران حکومتی ،ساختاری ،سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی به چه کنم وچه کنم افتاده است.گرانی وکمبود کالاها وفشار های اقتصادی که  از قطعنامه های شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ناشی می شود ـ کاملا گلوی رژیم اسلامی را

می فشارد. مردم ایران دیگر فهمیده اند که دزدهای حرفه ائی بر کشورشان حکومت می کنند!

حفظ نظام به هرقیمت در حکومت اسلامی به چشم اسفندیار رژیم اسلامی شباهت یافته و برای همه به شهره آفاق جهان تبدیل گشته است.

""

""

رژیم ولایت فقیه در سایه ضدیت کور و ارتجاعی با امریکا ، در منطقه ژست های ضد امپریالیستی گرفته است.نقاب ضد امریکائی اگر از بین برود ، دیگر برای حکومت اسلامی آبروئی نخواهد ماند.

تاریخ حیات جمهوری اسلامی به بخوبی به همگان نشان می دهد که تضاد های داخلی حاکمیت با خارج نیز رابطه تنگاتنگی دارد.یک سر نزاع های داخلی به رابطه با امریکا متصل است.اسرائیل از سازش ایران با امریکا بسیار ناخرسند است .تضاد اسرائیل با امریکا به اوج خود رسیده است.ایران به لحاظ تاریخی برای امریکا بیشتر از اسرائیل ارزشمند شده است. امریکا می خواهد ـ قبل ازآنکه چین و روسیه ایران را بیش از این به نفع خود مصادره نمایند با جمهوری اسلامی به سازش دست یابد!

پیام های امریکا به رژیم اسلامی روشن و آشکار  شده است . علیه منافع امریکا هیچ اقدامی نکنید تا در قدرت بمانید یا به"معامله بزرگ" در پيش رو سریعتر تن بدهید! 

این بار سلاح امریکا در برابر ایران به گونه دیگری خواهد بود :یابه سازش کشاندن و تمکین جمهوری اسلامی و یا ادامه تحریم های سنگین تر و محاصره نظامی رژیم اسلامی در خلیج فارس تا دریای عمان و آزاد گذاشتن دریای سرخ برای کشتیرانی بین المللی و عدم حمایت از حوثی های یمن و یا  از پای در آمدن حاکمیت اسلامی !

امریکا به رهبران ایران در برابرجهانیان اعلام نموده است که حاضر به مذاکره علنی با حکومت است.

افکار عمومی جهان علیه جمهوری اسلامی بیشتر شده است و رژیم از تمام زوایای اقتصادی و سیاسی در انزوا قرار گرفته است و تنها به چین و روسیه اتکا دارد.

هیچ شکی نیست که از نبردهای درون جناحی حاکمیت ،مطمئنا جناح سازش با امریکا بیرون آمد 

قربانیان این دور از سازش ایران وامریکا کدام نیروها خواهند بود؟

جمهوری اسلامی هنگام پوست اندازی خود به تصفیه بخشی از نیروهای حاکمیت دست می زند تا با هویت تازه به خود دوام بخشد.

برکناری نخست وزیری مهندس بازرگان در سال 1358 در رابطه با امریکا یعنی در دوره صدارت بسیار ضعیف جیمی کارتر  قرار گرفته بود.

کودتا علیه بنی صدر در سال 1360 نیز در رابطه با رابطه سازش و تحویل گروگان های امریکائی در آغاز دوره ریاست جمهوری قدرتمندانه رونالد ریگان قرار گرفت.

در جریان برکناری آیت الله منتظری در دوران حیات خمینی ، رابطه با امریکا نیز کلید خورده بود.اطرافیان آقای منتظری نسبت به رابطه مخفیانه جمهوری اسلامی با امریکا واکنش نشان دادند و بسرعت دست به افشاگری زدند که به قیمت جانشان تمام شد!

برکناری وپاک سازی جناح چپ حاکمیت به رهبری مهندس موسوی در سال 67 به وقوع پیوست که همزمان  با روی کار آمدن جناح سازش کار رفسنجانی که خواستار مذاکره با امریکا بودند ،هم دوره شد!

روی کار آمدن محمد خاتمی با اشتیاق بیل کلینتون روبرو گردید اما خاتمی آنقدر ضعیف بود که نتوانست از آن بهره برداری نماید.

روی کار آمدن احمدی نژاد با رضایت جرج بوش دوم توام گردید تا بهترین بهانه ها برای حمله نظامی به جمهوری اسلامی فراهم گردد!

 از همان روز هائیکه که احمدی نژاد با کمال اطمینان شعار نابودی اسرائیل را می داد و با خاطر آسوده ، برخلاف جناح های دیگر حاکمیت ـ هر گونه حمله نظامی از جانب امریکا را غیر محتمل می دانست ، بخاطر رفت وآمدهای پشت صحنه نمایندگان او با امریکا ناشی می شد. او بارها بطور آشکار اعلام کرده بود که خواهان رابطه با امریکا امابا عزت اسلامی است که مخالف نظرات خامنه ای که همچون محمدعلیشاه قاجار می‌کند و طرفدار روسیه هست در تضاد  قرار داشت .

در کنار همه اینها که ذکر گردید اما جناح هائی از حاکمیت مانند سپاه ،بسیج و بخش های مالی وابسته به پاسداران ،حزب الهی های سنتی  و کیهان تهران به پیشباز سازش با امریکا نخواهند رفت.تجاری که در سایه تحریم ها بیشترین سودها را به جیب می زنند ، همچنان خواهان ضدیت 

در عین اینکه نیروهای مایوس ومماشات گر به بی تفاوتی مردم تکیه دارند اما علیرغم اینها ،کشور ایران از مبارزات روزانه وبدون وفقه  نیروهای سیاسی ، دانشجویان، کارگران ،معلمان و دیگر اقشار برخوردار است که در جهان نمونه است اما همه آن مبارزات در حال حاضر، شوربختانه بدون ستاد مرکزی و رهبری واحد بسر می‌برند.   

رژیم ولایت فقیه تاکنون بر موضع بدست آوردن سلاح اتمی همچنان پای می فشارد و عملا تمام آرزو های خود را در بدست آوردن آن می بیند، آرزوئی که بیست و پنج سال برای آن سرمایه گذاری مالی وانسانی وحیثیتی خرج کرده است ونمی تواند به راحتی از آن بگذرد.در همان روزها معمر قذافی در مصاحبه ائی گفته بود که لیبی پاداش خود را در صرف نظر کردن از سلاح اتمی بدست نیاورده است که همین می تواند سر مشق بسیار بدی برای رهبران حکومت اسلامی باشد تا ازادامه مذاکرات با رهبران اروپائی در آخرین روزهای نهائی سر باز بزنند. اما ماشین نظامی ج.ا آنچنان هار ولجام گسیخته شده است که تنها رویاروئی با یک ماشین نظامی را بهر قیمت در برابرخویش آرزو می کند وگرنه توسعه طلبی های ملاها به این آسودگی ها آرام نمی گیرد