رفتن به محتوای اصلی

از کجا به کجا رسیدیم؟

از کجا به کجا رسیدیم؟
 
 

 محض رضا ی خد ا _ کمی به اتحاد با یک و دیگر بیندیشم، نه چوب لای چرخ گذاریم و با یک و دیگر متحدانه علیه رژیم مبارزه کنیم تا به اپوزیسیون واقعی تبدیل شویم! 

در خارج کشور نیز بدست اپوزیسیون خود خوانده یک شورای نگهبان به سیاق رژیم ولایت فقیه شکل گرفته هست و به سیاق رژیم اسلامی همه چیز تفتیش ،تایید و رد می‌شوند.

اوج ورشکستگی اپوزیسیون خارج کشور در کنفرانس برلین در سال ۲۰۰۰میلادی رقم خورد.

نیروهائی که از موفقیت کنفرانس برلین در وحشت بسر می بردند تا بدانجا به باور رسیده بودند که پیروزی کنفرانس برلین را مترادف با سرنگونی رژیم ولایت فقیه ارزیابی کرده بودند که هیچ کرسی بدانها، پس از انقراض داده نمی شد! پس کنفرانس می بایستی با آبرو ریزی  به بن بست برسد.لحظات درگیری کنفرانس و حتی برهنه شدن افراد از صدا و سیما پخش شد.در کشوری که حجاب اجباری حاکم می باشد اما برای نابودی حیثیت اپوزیسیون، صحنه های برهنه شدن کنفرانس نشان داده شد.

یک مؤسسه بین المللی جایزه نوبل را به یک ایرانی اهدا می کند اما اپوزیسیون خود برگزیده، روزها و هفته ها بر سر آن کلنجار می رود که چرا جایزه را به این شخص دادند و به   شخصیت دلخواه آنها  ندادند.

"قصه ی ما به سررسید کلاغه به خونه اش نرسید"

مدتهاست که قضیه گرفتاری های مردم ایران در ۴۵ ساله گذشته با نوید های پوچ اپوزیسیون های گوناگون برای رهائی این مردم از جور و ستم حکومت اسلامی به داستان آورگی آن کلاغ شباهت یافته هست.

از سهیم شدن کارگران در سود کارخانجات در قبل از انقلاب۵۷ به شریک شدن کارگران در ورشکستگی کارخانجات و عدم دریافت دستمزد در ماه‌های پیاپی و بدون قیام کارگرانی که زمانی بقول مهندس بازرگان گلوی استبداد در دستان صنعت نفت قرار داشت ،انتقال یافتیم و تاکنون، آب از آب تکان نخورده است!

این در حالی بود که سازمان‌های چپی مرتبا به سازماندهی قیام کارگران در سایه تنگدستی نیروهای کار باور داشتند و هیچ اتفاقی رخ نداد و سرمایه داران همچنان سرمایه دار تر شدن و کارگران تهیدست تر و یا بیکار شدند و سازمان‌های کمونیستی نیز با گذشت زمان مضمحل شدند.

در ۴۵ سال گذشته ،حکومت اسلامی مخالفين خود را با هر آهنگى كه نواخته ، توانسته است برقصاند.  

به عبارتى ديگر اپوزيسيون منتظر است تا رژيم اسلامى دست به" آكسيونى" بزند تا آنها در قبال "آكسيون" رژيم دست به موضع گيری و واکنش بزنند ودر اين رهگذر چه فرصت ها كه به هدر نرفته است!

عصر مسخ شدگی مردم در سایه ناکارآمدی اپوزیسیون به اوج خود رسیده است.مردم در عدم استقبال و مشارکت در جنبش مهسا دیگر نایی برای مقابله با رژیم اسلامی ندارند و افسوس از جوانانی که دسته بدست رژیم اسلامی اعدام شدند.بلوچ های ایران بیشترین مخالفت و مبارزه با رژیم اسلامی را انجام می دهند اما بقیه استان های ایران هیچ همبستگی با بلوچستان از خود نشان نمی دهند.هرکس بدنبال زندگی سعادتمند خویش می دود!جهانیان نیز بدین موضوع دردناک پی برده اند که در صحنه سیاسی ایران ـ هیچگونه اپوزیسیون قدرتمندی وجود ندارد تا با حکومت اسلامی مقابله کند.

پمپئو را به گردهمایی خود دعوت می کنند تا بگوید،مردم ایران نمی خواهند به دوران دیکتاتوری شاه برگردند اما مردم می خواهند به دوران حکومت استبدادی رجویست ها انتقال یابند!

سازمان رجویست ها فقط در حال بی اعتبار کردن بقیه نیروهای مخالف رژیم هست تا خود را معتبر ترین سازمان مخالف رژیم معرفی نماید.

در دادگاه سوئد نیز اختلافات ظهور کرد و ایرج مصداقی رسما اعلام کرد که پروسه این دادگاه باید بنام او پایان یابد وگرنه آنرا تعطیل می کند.

رضا پهلوی خودش هم نمی داند چه می خواهد!

مصاحبه های ضد و نقیض او خبرگزاری ها، حتی باب میل هوادارانش هم نیست.

رضا پهلوی شاهزاده ای هست که بیشترین مخالف را ابتدا در میان سلطنت طلبان داد چون دارای جایگاه ویژه پادشاهی نیست ودائما در حال پراکنده کاری و خرده کاری های بی انتهاست.همه اکسیونهای شاهزاده شکست خورده اند.وضعیت جمهوری خواهان نیز بهتر از طرفداران نظام پادشاهی نیست. 

 همواره در سايه همه موضع گيريهای عجولانه ـ انشعاب ها و اتفاقات ناپسند ديگر به وقوع مى پيوندد.پس بنابراين اپوزيسيون از خود هيچ" مايه ائى" ندارد تا چيزى به مردم عرضه كند.ما تنها به واكنش در برابر كنشهاى رژيم اسلامى تبديل شده ايم وهنوز نتوانسته ايم بديلى به مردم ايران ارائه بدهيم. اعتبار وجديت وصلاحيت اپوزيسيون خارج از كشور تا مرحله دادگاه ميكونوس كه منجر به محكوميت رژيم اسلامى گرديد محرز مى باشد اما پس از آن در سايه اصلاحات دروغين وغير واقعى به پا شيدگى وضعف جدى گرائيد.

خمینی لااقل این هوشیاری را داشت که قبل از رسیدن به قدرت سیا سی در ایران به همه وعده بهشت داد نه جهنم! 

اما اعضای خود برگزیده اپوزیسیون پراکنده و بی برنامه که گرفتار خودش هست و در جامعه ایران هیچ نفوذی ندارند،اما از هم اکنون وقبل از رسیدن به قدرت سیاسی در ایران ـ شمشیر را از رو بسته اند و به غیر خودی ها خط و نشان می کشند!جامعه ای کنونی ایران را به مرحله ای رسیده که خارج از اراده این و یا آن نیرو وشخصیت سیاسی درون وخارج از حکومت بسوی نقطه ای نامعلوم سرازیر شده است.حوادث گوناگون چه داخلی و خارجی درهمه زمینه ها دائما در حال ارسال اخطارهای مختلف هستند!

مشکل اینجاست که سکان کشور دیگر قابل کنترل نیست و نیروهای مرموز و ماموریت دار در حال کندن ریشه های کشور ومردم هستند!همه تلاشهای نیروهای ارتجاعی کشور می خواهند وضعیت را بدانجا برسانند تا همه زمینه ها برای ظهورامام زمان کذایی مهیا گردد.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید