جهان بحرانی ما، آبستن رخدادهای بزرگ و سرنوشت ساز است، زخداد هایی که ادامه کشمکش ها و در عین حال پایان تکتازی سه قدرت بزرگ امریکا، روسیه، چین است. تجاوز روسیه به اکرائین و جنگ بیخ گوش اروپا، جلوه ای از زورآزمائی روسیه و امریکا بود که دامنه آن توسط نیروی نیابتی روسیه به خاورمیانه کشده شد و حول موضوع اسرائیل و فلسطین کانونی گشت.
رودررویی روسیه با امریکا و اروپا، در جبهه دوم و بزرگتر خاورمیانه هم گشوده می شود تا روسیه، با متحدین خود نظیر چین و کشورهای اسلامی، غرب را به چالش بکشند. پرواضح است که حاکمان ایران به نیابت و با دلگرمی روسیه، گروه های فاشیستی – اسلامی را ابزار اهداف کلان روسیه و چین و جنگ افروزی ذاتی اسلام سیاسی کرده اند.
جنایت حماس در اسرائیل، از منظر عیار بیرحمی، منطبق بر سنت های اسلام بوده و ریشه در تاریخ اسلام و اسلامگرایان، (از کشتار اسرای بنی قریظه تا اعدام ها و جنایت علیه بشریت اسلامگرایان در ایران، بربریت داعش در عراق و سوریه، طالبان در افغانستان و ..) دارد. فاجعه قتل عام اسرای یهودیان در تاریخ ثبت شده و همان اندیشه در سیاست نابودی یهودیان توسط تروریست های حاکم بر ایران، فلسطین و .. تعقیب می شود.
“محمد به علی ابن ابیطالب دستور داد که تمامی مردان و نو جوانانی که موی زهار آنها رشد کرده بود را گردن زند. پس اسیران به دست علی ابن ابی طالب و زبیر ابن العوام گردن زده شدند. در تاریخ‌های مختلف تعداد اسیرهایی که به قتل رسیدند. متفاوت است برخی گفتند ۵۵۰ نفر برخی گفتند ۸۰۰ نفر قتل‌عام شدند”.
هیچ سیاستی در خاورمیانه نمی تواند بدون تعیین تکلیف با جبهه فاشیستی اسلامی موجود، بستر همزیستی مسالمت آمیز را فراهم کند. در این شرایط بسیار حساس جهان و خاورمیانه، ایران فاقد یک حکومتی می باشد که خاستگاه سیاسی خود را انسان، منافع و مصالح ایران و ایرانیان قرار دهد. اسلامگرایان حاکم بر میهن ما، در تمام دوران حیات ویرانگرانه خود، الویت آنها اسلام و حفظ موقعیت خود برای تداوم حکومت، غارتگری و چپاول ایران و ایرانیان بوده است.
انقلاب “زن زندگی آزادی”، پیام شفاف و مسالمت آمیز جامعه شهروندی ایران به حکومت اسلامی بود که از قدرت و سیاست کناره گیری کنند. این انقلاب برچیدن حکومت اسلامی را نشانه گرفت و حل تضاد جامعه ایرانی و حکومت اسلامی، همچنان در دستور کار انقلاب قرار دارد.
پیروزی انقلاب “زن زندگی آزادی” در ایران، می تواند به خاستگاه سیاست، شکل و مضمون مردمی، انسانی ، فمینیستی، دمکراتیک و متمدنانه دهد و ما ایرانیان را از فروبردن در باتلاق جنگ، جنگ افروزی، نفرت پراکنی مانع شود.
ما تک تک شهروندان ایران در قبال سرنوشت خود، مردم و میهن مان مسئول بوده و موظف هستیم که سیاست دخالتگری حکومت اسلامی در جنگ، جنگ افروزی و امور دیگر کشورها را خنثی کنیم و اجازه ندهیم که حکومت اسلامی جنگ دیگری را به ملت ایران تحمیل کند!
جنگ یعنی شخم زدن کشور با بمب های اسرائیلی، امریکایی، روسی .. ، جنگ یعنی تبدیل شدن ایران ما و دیگر کشورها به سرزمین های سوخته و ویرانی زیر ساخت های کشورها که محصول کار و زحمت ملت ها هستند.
آغاز جنگ دیگر برای ما ایرانیان، تیر خلاصی بر هستی ما و مترادف با نیم قرن عقب تر بردن کشور، نابودی سرمایه انسانی، اجتماعی و اقتصادی است.
حکومت اسلامی بار دیگر به لبه پرتگاه سرنگونی توسط ملت ایران نزدیک شده و می خواهد با کشاندن ایران به جنگی که به ما ربطی ندارد، خود و گروه های تروریستی- اسلامی را نجات دهد.
ما که سرنوشت مردم و ایران برایمان مهم است، نباید اجازه دهیم سران جنایتکار حکومت اسلامی از ایران و ایرانیان برای اهداف جنایتکارانه شان در منطقه استفاده کنند.
ما ایرانیان هیچ دشمنی با کشورهای دیگر نداریم و یک اسرائیل دمکراتیک و فلسطین بدون سرکردگی گروههای تروریستی – اسلامی، دوستان ما هستند. ما قیم مردم فلسطین نیستیم و دخالت در مسائل طرفین، به صلاح مردم و میهن مان نمی باشد، اما حکومت اسلامی مصمم است که برای بقای خود، یک جنگ دیگر به ملت ایران و کشورهای منطقه تحمیل کند.
ما اجازه نمی دهیم که ایران، میدان فاشیست های اسلامی برای سیاست های ارتجاعی اسلامی، امریکاستیزی، یهودی ستیزی، غرب ستیزی و جنگ افروزی باشد. ما مردم ایران، می توانیم سیاست جنگ خواهانه حکومت اسلامی را فلج کنیم!
پس باهم برای:
۱- مبارزه برای صلح و علیه جنگ
۲- پیگیری انقلاب “زن زندگی آزادی”
۳-حضور در جنبش اقدام در خیابان
نه غزه، نه لبنان، انقلاب “زن زندگی آزادی” برای برچیدن حکومت اسلامی در ایران!
اقبال اقبالی
16.10.2023
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید