رفتن به محتوای اصلی

نمی شود تمام آرزوهای یک ملت را در یک لوگو گنجاند!

نمی شود تمام آرزوهای یک ملت را در یک لوگو گنجاند!

درود بر هوشنگ گرامی و سپاس بابت گزارش شما!
گرامی، اصل مطلب این است که اگر ما بخواهیم و بتوانیم به دموکراسی برسیم بسیاری از این اختلافات را می شود با رای اکثریت مردم حل نمود.
اما گویا مشکل در اینجاست که ما برداشت و تعریف واحدی از دموکراسی نداریم و بنابر این هر گروهی تلاش می کند "قبل از گذار" موقعیت برتری در اپوزیسیون برای خود فراهم کند و شوربختانه راه دست یابی به چنین موقعیتی را هم تخریب رقبا می انگارد.
گرامی در مورد همین لوگو شما بهتر از من میدانید که لوگو باید بسیار ساده و سمبولیک باشد‌. نمی شود تمام آرزوهای یک ملت را در یک لوگو گنجاند!
یکی از دوستان و آشنایان من که خود را خیلی هم دموکرات و لیبرال معرفی می کند حالا می فرمایند که اولا باید اسم خلیج فارس و دریای عمان و دریای مازندران را هم بنویسید و ثانیا جزایر ده گانه خلیج فارس را عمدا فراموش کرده اید چون رهبران شما از عربستان سعودی پول گرفته اند تا در مقابلش این جزایر را به آنها ببخشند!
من هم خصوصی برای ایشان نوشتم که به شورا پیشنهاد خواهم داد که نقشه ایران در زمان خشایار شاه یا شاپور اول ساسانی را بعنوان لوگو انتخاب کنند که از من ناراحت شد!
در مورد شش ماده یا مولفه بیانیه هم گرامی بلافاصله بعد از آن آمده است که: "این شش مولفه وجوه هویتی و انگیزه اصلی برای تشکیل شورای ملی تصمیم می باشند. بدیهی است که بر این شش اصل مهم اصول مترقی دیگری نیز می توان افزود ولی ما برآنیم تا با تکیه بر نقاط اشتراک بیشترین نیروهای مبارز را گرد هم آوریم".
من خود بعنوان یک عضو شورا و فعال محیط زیست و با توجه به تخریب و تباهی آب و خاک و زمین و جنگلهای کشور بدست این رژیم خیلی مایل بودم حفظ محیط زیست بعنوان یک ماده مستقل آورده شود.
در مورد حقوق زنان هم همینگونه است و فکر نمی کنم کسی از ظلمی که در سایه این نظام بر آنها رفته است تردیدی داشته باشد‌ و البته باز فکر نمی کنم نقش آنها بعنوان پیشقراولان مبارزه با این رژیم بر کسی پوشیده باشد!
بنابر این من عرض کردم که این موضوع مطرح و مورد بحث بوده و هست، ولی من به عنوان یک عضو که نمی توانم و نمی بایست در هر نشستی قول تغییر اساسنامه یا مواد بیانیه شورا را بدهم! اگر قرار باشد با پیشنهاد هر منتقد و یا عضو جدیدی این اصول تغییر کنند که دیگر نمی توان صحبت از تشکل و تشکیلات کرد! بهترین حالت این است که عزیزانی که فکر می کنند از این شش ماده مثلا چهار تا قابل قبول هستند عضو شده و در طی مباحثات و پروسه های دموکراتیک داخلی تلاش کنند آن دوی دیگر را اصلاح و یا بند های جدیدی بر آنها بیفزایند. در این زمینه همانطور که پیشتر مقداری از متن بیانیه را یادآوری کردم، شورا راه را باز گذاشته است.
بهر روی در مجموع شوربختانه احساس من این است که ما تا یک دموکراسی ساده و کم توسعه یافته در حد هندوستان هم فاصله زیادی داریم، حد اقل اگر مبنا را ایرانیان خارج از کشور بگذاریم با وجود اینکه بسیاری از آنها حدود چهار دهه در جوامع دموکراتیک زندگی کرده اند‌. امیدوار باشیم اما وضعیت در داخل کشور اینگونه نباشد و نسل های جوانتر گیرها و پیچیدگی‌های نسل ما و نسل قبل از ما، یعنی آنچه به ۵۷ تی ها معروف شده را نداشته باشند!

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید