سایت کنفرانس :جای خوشبختیست که در پارلمان یک کشور آزاد صحبت می کنیم و نمی ترسیم که بعد از صحبت عواقبی در انتظار خودمان و خانواده مان باشد. امیدواریم روزی در ایران با کمال امنیت صحبت کنیم. نعمتی است که تا در کشورهای امن نباشیم قدرش را نمی دانیم.
انتخابات پیش رو مرحله بزرگی از آن که تایید یا رد صلاحیت کاندیداهاست انجام شد و در حقیقت امیدهایی که ملت ایران در ناامیدی به کسانی بسته بودند که شاید مقداری زندگی شان را بهبود بخشد ناامید شد. البته مهندسی انتخابات و تقلب در آن سابقهای به عمر جمهوری اسلامی دارد. در اولین رفراندوم جمهوری اسلامی در آغاز حکومت و در زمان خمینی، در تلویزیون ملی، نامه و نوشتهای بنام پدر من، شریعتمداری با مضمون شرکت در انتخابات جعل شد و از قول او درست برعکس خواستهاش یعنی مبارزه با ولایت فقیه را اعلام کردند. خاطره ای نقل می کنم تا شما بیشتر با روحیه و عملکرد ایشان آشنا شوید. آقای اشراقی به سراغ پدرم آمده بود و گفت: «شما اطلاعیهای منتشر کردهاید که تا اصل ولایت فقیه و اصول مربوط به آن اصلاح نشود در انتخابات شرکت نخواهید کرد، مخالفت شما اشکالی ندارد اما بنویسید اگر اصول مربوط به ولایت اصلاح شود شرکت خواهید کرد». پدرم پرسید چه فرقی دارد؟ آقای اشراقی پاسخ داد: «برای ما همان لفظ شرکت خواهم کرد مهم است، ما همان را بزرگ کرده و در تلویزیون اعلام میکنیم.» زمانیکه هاشم صباغیان نتیجه رفراندوم را به من گفت، خواست تا در انتخابات آینده مجلس شرکت کنم، به او گفتم شما تقلب میکنید، پاسخ داد که ما فرهنگ آن را نداریم. آن زمان آقای صدر وزیر کشور بود و من معاونش، زمان انتخابات در حالیکه از طرف بیت فشار زیادی بر ما بود، قرار شد برگه ها را بشماریم، صد برگه را شمردیم و با ضرب و تقسیم نتیجه را اعلام کردیم.
سوء استفاده از انتخابات در جمهوری اسلامی نهادینه است. از اولین انتخابات تا آخرین انتخابات مهندسی در انتخابات، دستبرد به آرا و تعویض کاندیداها سابقه دارد و معتقدان به انتخابات هم با ساز و کار انتخابات آشنایی ندارند. اما آنچه تازه است و امروز به عنوان نقطه عطف مطرح میشود این است که در حقیقت انقلاب رد صلاحیت شد چرا که اگر یکی از بانیان انقلاب هاشمی و ستونهایش نسل اول خاتمی بدانیم. همگی کنار گذاشته شدهاند و احتمالا در چند ماه آینده انقلاب به دو قسمت تقسیم میشود. آنهایی که یا به خامنهای معتقدند یا آنکه تظاهر به اعتقاد میکنند مانند خانواده هاشمی، خاتمی و اصلاحطلبان و دیگری هم نسل دوم سومی که دور آقای خامنهای را گرفتهاند؛ میخورند و میبرند. از آنجایی که گردش قدرت در جمهوری اسلامی به مانند گذشته که انتخابات رقابتی بین خودیها دیگر قابلیت عملیاتی ندارد، دلیل اصلی تقسیم قدرت است. در مدل قبلی گردش قدرت فضا برای نخبگان مهیا میشد و از طریق انتخابات، با نظام بیعت صورت میگرفت.
این انتخابات درست نقطهایست که بیقابلیتی نظام را نشان میدهد. مخالفانی که یا باید شورش خیابانی، انقلاب و اعتراضات مسلحانه را انتخاب کنند که برای آن همکار سیاسی و اجتماعی هم پیدا نمیکنند یا تنها راه باقی مانده انتخابات آزاد خواهد بود که استاندارد جهانی است. مخالفان نظام نباید ایدهآلیست باشند بلکه باید عملگرا باشند. این استراتژی درست است که ما را از نظام دیکتاتوری به دموکراسی میبرد. تنها شانس بازگشت این مخالفان به جامعه همین است که با کمی تحول اتفاق خواهد افتاد. این مدل که در بیش از ۱۲۰ کشور دنیا برای گذار به دموکراسی استفاده شده، ارزش دارد که انتخاب شود. باید بررسی شود که معنای چنین استراتژی چیست؟ معنایش این است که امروز نظام در حوزه بحران است و روز به روز بیشتر در این بحران غرق میشود و اگر به همین گونه ادامه پیدا کند به فروپاشی اجتماعی علاوه بر فروپاشی نظام منتهی میشود. آنهایی که باهوشترند و کمتر آلوده شدهاند و هنوز محبوبیت اجتماعی دارند تونلی بنام صندوق رای به سمت جامعهای دموکراتیک پیدا کنند.
انتخابات آزاد و منصفانه مبارزهای قانونی با استانداردهای حاکم است. ایران معاهدههای گوناگونی را امضا کرده است. آخرین آنها در سال ۱۹۹۴ زمان ناطق نوری بود. ایران کنوانسیون بیناملل پاریس را امضا کرد و در مجلس هم به تصویب رسید. این کنوانسیون استانداردهای بینالملی قابل قبولی دارد. امضای هر قرارداد، تداوم و اجرایی بودنش آن را در ردیف قانون اساسی قرار میدهد. موارد تعارض یک قرارداد بینالمللی در هر دادگاهی در دنیا ارائه شود به قوانین داخلی ارجحیت دارد. ما به اصلاحطلبها میگوییم به جای رفرنس دادن به قانون اساسی پر از اشکال است، به این قراردادها که به امضای ایران رسیده رفرنس دهند. یک فعال میدانی که تفاوت اتهام براندازی را با اتهام شرکت در انتخابات آزاد میداند. شرکت پایههای اپوزیسیون در انتخابات آزاد، شرکت در عملیاتی کردن استانداردهای بینالمللیست که ایران امضا کرده است. انتخابات آزاد ایدهئولوژیک نیست، بالا و پائین و رئیس و مرئوس ندارد. همه تلاش میکنیم تا انتخابات آزاد داشته باشیم. یودیآی نه حزب سیاسی است و نه آلترناتیو قدرت بلکه ما کمک میکنیم تا همه زیر چتر انتخابات آزاد، متحد شویم. ما دانشمان را در اختیار قرار میدهیم تا به یک پروژه ملی بزرگ که زمینه اجرایی کردن آن در همه زمینهها وجود دارد برسیم.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید