نفس شما کمونیستا رو می گیرم، جیگرتونو درمیارم، شما آدم نیستین!
حاج داود رحمانی با پوتین لگد محکمی به کمرم زد! تعادلم را از دست دادم و با سر به دیوار روبرو خوردم، چند چک محکم هم نثار صورتم کرد و به سراغ نفر بعدی رفت! ..... یکی از زندانی ها از شدت ضربه های سیلی شنوائی یکی از گوش هایش را به کلی از دست داد، چند نفر دیگر زیر ضربه های شدید دچار دیسک کمر شدند، چند نفر هم در نتیجه سرپا ایستادن و پیوسته کتک خوردن دست به خودکشی زده بودند! .....