عدر خواهی محمد حاج محمدی، که در آن "از خداوند متعال، رهبر عزیزمان، ملت بزرگوار و زندانبانان شریف که البته زحماتشان تحت تأثیر این خطاها، نادیده گرفته نخواهد شد، عذر" خواسته است، هدفی جز تبرئه خامنه ای مسئول اصلی جنایات در زندان های جمهوری اسلامی است، ندارد.
بیت خامنه ای با تشکیلات موازی عریض و طویل اداری، سیاسی، اقتصادی، ارتباطات، نظامی، امنیتی، فرهنگی و حوزوی با هزاران کارمند زیرمجموعه خود، "دولت در سایه" است و قدرتش از مجموعه سه قوه دیگر بیشتر بوده و عملا هر سه قوه را زیر کنترل خود داشته و هدایت می کند. بیت خمینی، تنها 80 کارمند در اختیار داشت،در مقابل بیت خامنه ای با داشتن بیش از 4000 هزار کارمند، به چنان نهاد قدرتمندی تبدیل شده که توانش از مجموع سه قوه رسمی کشور بیشتر است.
بیت خامنه ای از نظر اقتصادی کنسرن بزرگی است که مالکیت مجموعه ای از واحدهای بزرگ اقتصادی کشور را در تملّک دارد. کنسرن بزرگ اقتصادی بیت در همه بخش های اقتصادی کشور فعال بوده و از رانت اقتصادی بهره می برد. هیچ یک از این واحد های اقتصادی نه گزارشی از میزان درآمد ها و سود بدست آورده را ارایه می دهد، نه خود را موظف به مالیات دادن می داند. مجموع ثروت ها شرکت های زیر کنترل بیت و دفتر خامنه ای رقمی سرسام آور تا 100 میلیارد دلار برآورد می شود. بیت خامنه ای با این قدرت اقتصادی عظیم در کنار قدرت سیاسی و امنیتی ای سازماندهی کرده و کنترل می کند، تبدیل به تصمیم گیرنده اصلی سیاست ها کلان کشور شده است.
در این ساختار دست‌کم ۹ مجموعه بزرگ اقتصادی قابل شناسایی است. «آستان قدس رضوی»، ستاد اجرایی فرمان امام، «بنیاد شهید (سازمان اقتصادی کوثر)»، «بنیاد برکت»، «بنیاد مستضعفان»، «بنیاد علوی»، «بنیاد ۱۵ خرداد»، «بنیاد مسکن انقلاب اسلامی» و «کمیته امداد امام خمینی»، این ۹ زیرمجموعه اصلی و عمده اقتصادی را تشکیل می‌دهند. برگرفته از سایت پیام ایران. سهم امپراتوری خامنه‌ای از اقتصاد ایران چه‌قدر است؟
هر یک از این 9 مجموعه صاحب دهها شرکت هستند. آنها در همه عرصه اقتصادی کشور، مالی، صنعتی، تجاری ، هتلداری، نفت و گاز، واردات و صادرات و ... یا مالکیت کامل را دارد یا با داشتن سهامی بیش از 50 درصدی، آنها کنترل و هدایت میکند. تنها یکی از این 9 مجموعه یعنی "بنیاد برکت" * که در سال 1386 که با سرمایه اولیه 9600000000000 ریال در تاریخ 6/11/ 1395به ثبت رسید، مالک 111 شرکت ثبت شده دیگر است.
خامنه ای با داشتن چنین تشکیلات بزرگ و عریض و طویل زیر هدایت بیت خود، با دریافت گزارشات منظم، از همه رویداد های ریز ودرشت کشور، با خبر می شود. خامنه ای حتی به فرماندهان سپاه، که منتخب خودش می باشند، اعتماد نداشته و به گزارشات مستقیم آنها اکتفا نمی کند. اوعلاوه بر دریافت گزارشات مستقیم از فرماندهان بالای سپاه، با معاونین و فرماندهای زیر دست آنها رابطه داشته و از آنها گزارشات جداگانه دریافت می کند. با چنین دستگاه عریض و طویل در خدمت بیت و ساختار پیجیده چند لایحه ای آن، آیا برای کسی شکی باقی می ماند که خامنه ای ازآنچه که در زندانهای کشور می گذرد، بی اطلاع و بی خبر باشد؟ مسیولین جنایات در زندانهای جمهوری اسلامی، رئیس قوه قضائیه، وزیر اطلاعات، فرماندهان سپاه و مسئول اطلاعات آن، سه نهاد اصلی و مسئول رویداد های جنایت کارانه در زندانها و بیرون از زندان، همگی منصوبین خامنه ای هستند.
مضحکه اینکه اژه ای منصوب خامنه ای گفته "آقای محسنی اژه‌ای از دادستان کل کشور خواسته "بدون فوت وقت پیرامون موضوع مذکور و رفتار مامورین با زندانی و یا زندانی با زندانی با سرعت و دقت تحقیق کند." او چنان با موضوع تماس می گیرد که اگر کسی اطلاع نداشته باشد، فکر می کند اژه ای، تازه وارد دستگاه قضائیه شده و از آنچه که در زندانهای جمهوری اسلامی می گذرد، خبری ندارد. اژه ای با سیستم زندانهای جمهوری اسلامی کاملا آشنایی داشته و دارد. یک پای اژه ای همیشه در اوین، این زندان مخوف جمهوری اسلامی می باشد. آخه مردک، مگر نیروهای غیبی این همه دوربین را در زندان های شما کار گذاشته و شما از آنچه که در زندانهای تان روی می دهد دسترسی ندارید؟ این دوربین ها از سوی مسئولین تحت ریاست شما و برای کنترل 24 ساعته زندانیان اسیردرچنگال اهریمنی شما، کار گذاشته شده است.
مسئول مستقیم و اصلی همه جنایاتی که در جمهوری اسلامی صورت می گرد، شخص خامنه ای و منصوبین او هستند. هر تلاشی برای تبرئه او و یا رد گم کردن، شرکت در جنایات علیه بشریت می باشد که در جمهوری اسلامی در جریان است. به مسئول زندانهای نظام، دستور داده شد تا چنین موضع ای را اتخاذ نماید. اوکه خود با داشتن چنین مسئولیتی ، شخصا و مستقیم در این جنایت شرکت دارد، دستور گرفته است تا رهبر را تبرئه نماید. اما چرا کسانی که مستقیم در این جنایت شرکت ندارند، تلاش می کنند تا بر این جنایات ماله کشیده، آنرا کم اهمیت جلوه داده و نقش مسئول اصلی آن را ندیده بگیرند؟ افرادی مانند آقای زید آبادی که بر این عقیده است""گاهی پرسنل عادی زندان هم تحت فشارند فشار کارشان زیاد است بالاخره اینقدر در شرایط راحتی نیستند که قادر به انجام وظیفۀ درست باشند، گاهی انقدر سرشان شلوغ است که از خودشان هم بیزارند چه برسد به اینکه بخواهند توجهی به زندانیان بکنند." اولا دقت شود او می گوید " گاهی پرسنل عادی هم ... "، یعنی به عبارت دیگر این جنایات توسط پرسنل عادی صورت می گیرد، نه شکنجه گری وجود دارد و مسئولین بالایی که دستور شکنجه می دهند. او با این جملات، نه تنها شکنجه سیستماتیک در زندانها را منکر می شود، بلکه تحت پوشش " پرسنل عادی" از شکنجه گران دلسوزی هم می کند.حتما باید زندانیان مورد سرزنش قرار گیرند که چرا به نقش حقوق بشر، فساد سیستماتیک, سرکوب، قتل جوانان، قتل کولبران و یا تقاضا برای افزایش حقوق و حق سندیکا داشتن و دیگر اقدامات مدنی خود، باعث می شوند تا دستگیر شده و حجم کار این" افراد دلسوز" را زیاد می کنند.
او در مصاحبه منتشر شده در نشریه " عصر اسلام" از جمله گفته است" تا جایی که من تجربه زندان را دارم یک رویه خاص و تعریف شده بر همه زندان‌های کشور حاکم نیست یعنی گاهی یک مامور گاهی یا یک رئیس زندان با نوع خلق و خویی که دارد می‌تواند رفتار خاص خود را با زندانیان داشته باشد." و در پاراگراف دیگر می گوید" از این نمونه‌ها در زندان‌ها زیاد است اما اینکه بگوییم این رویه تعریف شده و دستوری و سیستماتیک باشد، خیر، من چنین تجربه‌ای ندارم. دستوری از بالا برای بدبرخوردی به طور عام با هر کسی وجود ندارد." آیا او از شکنجه سیستماتیک و وحشیانه در زندانهای جمهوری اسلامی بی خبر است؟ حتی اگرمدعی است که خودش تجربه شخصی ای ، علیرغم چند سال زندانی بودن، ندارد، آیا از جنایاتی که روزانه در زندانهای جمهوری اسلامی رخ داده و می دهد، نه شنیده و نه خوانده است. دهها کتاب، مصاجبه خاطرات و ... از شکنجه وحشیانه زندانیان این نظام به چاپ رسیده است را نخوانده است؟ و گزارش و تحقیقات مدافعان حقوق بشر، یا گزارشگران سازمان ملل را مشاهده نکرده است؟ همه این اخبار و اطلاعات منتشر شده است، برچند نکته توافق دارند، از همان ابتدای حیات جمهوری اسلامی، شکنجه در زندان های جمهوری اسلامی وجود داشته و بعد از مدت کوتاهی در همان اوائل ده شصت، بصورت سیستماتیک در زندانهای جمهوری اسلامی بکار گرفته شده است.آیا به او هم بالاتری ها دستور می دهند و او موظف به اجرایش می باشد؟ یا اینکه برای حفظ نظام، نظامی که با این همه جنایت، فساد و غارت ثروت کشور روز به روز منفورتر شده و پایگاهش را از دست می دهد، درمیدان است؟ آقای زیدآبادی، شما با این رفتارتان، خودرا شریک در جنایات روزمره ای که توسط این نظام و سران آن که در راس آن خامنه ای قرار دارد، شریک کرده و پاسخگو می باشید. واقعا قلم شرم دارد که در دستنان چنین افرادی قرار گیرد.

منوچهر مقصودنیا. 4 شهریور 1400