رفتن به محتوای اصلی

نظام سرطان گرفته و طبیبان مدعی
01.10.2019 - 16:09

 

« نظام دچار سرطان بدخیم شده است» و اگر« شخص رهبر انقلاب برای اجرای طرح جامع آشتی ملی وارد شوند این سرطان درمان می شود.»( حجتی کرمانی، کیهان تهران 13 شهریور 1398 به نقل از اعتماد).

در 25 اسفند 1397 چند ماه پیش از آنکه حجتی کرمانی سرطان بدخیم رژیم را علنی کند، محمد خاتمی به ناتوانی اصلاح طلبان برای مشروعیت خریدن برای رژیم از طریق کشاندن آنها به پای صندوق های رای اعتراف کرده بود:« دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید» و در ادامه گفته بود:« کاری نکنیم که اجماعی به نفع ترامپ ایجاد شود». 

قدیانی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در یاد داشتی که در سایت کلمه انتشار یافت، عضو سرطان زده را افشا کرد و یگانه راه چاره را در قطع آن عضو سرطان زده دانست:« تا زمانی که آقای خامنه ای بر مسند حکمرانی تکیه زده و بر حکومت نامشروع خود اصرار ورزد، ملت ایران روی آرامش و سعادت نخواهد دید.»(یاد داشت 20 مرداد 1398). قدیانی داروی پس از قطع عضو سرطان زده را نیز چنین تجویز کرد: ایجاد یک« نظام جمهوری دمکراتیک سکولار»(همان منیع).

قدیانی در نوشته دیگری جبهه سکولار دمکرات ها و دشمنان آنها را نیز بیان می کند:«برسر کار آمدن دونالد ترامپ فاشیست در آمریکا و باز چینش کابینه او با افرادی به غایت خطرناک، بی فکر، نژاد پرست و وابسته به لابی اسراییل و حامی گروه خائن و منفور مجاهدین خلق و جریان مرتجع و خود فروخته سلطنت طلب زنگ خطری جدی برای تمام کسانی است که دل در گرو این آب و خاک دارند( نامه مورخ 15 فروردین). 

 

تجویز داروی اشتباه 

  حجتی کرمانی برای خروج رژیم از انزوای درونی و تقویت بنیه نظام برای مقابله با تهدیدات بیرونی، راه حل درمان سرطان رژیم را، بازگشت به آغاز انقلاب و ایجاد اتحاد بین ایجادگران انقلاب می داند:« اصل این است که ما اعلام کنیم کلیه کسانی را که از اول انقلاب تا به حال از قطار انقلاب پیاده شده اند[در حقیت بیرون انداخته شده بودند] باید سوار کنیم»و «از نهضت آزادی گرفته تا کلیه گرایش های سیاسی باید حضور داشته باشند. من معتقد به باز گشت به 22 بهمن هستم. در 22 بهمن توده ای ها، مارکسیست ها، ملی مذهبی ها، ملی ها و انقلابی ها با هم بودند. اگر بخواهیم انقلاب حفظ شود باید به 22 بهمن باز گردیم. و اتحاد واقعی در مقابل آمریکا و کل غرب و کل دشمن ایجاد کنیم. اگر بخواهیم با دشمن بجگنیم باید با خودمان خوب شویم» (منبع فوق). این عبارت دقیقا تکرار همان جبهه متحد ضد امپریالیستی است که مبتکر و مبلغ آن حزب توده بود.

 

  بلاکشیده طبیب است 

پیش از آنکه پایوران رژیم به میدان آیند و از سرطانی شدن رژیم سخن به میان آورند، طبیبان حاذق و کاردان دیگری، بیماری را تشخیص داده و راه حل را نیز با شعارهای خود اعلام کرده بودند. این طبیبان درد کشیده، مردمی بودند که دردیماه 1396 در 160 شهر( آمار وزیر کار) به خیابان ها آمدند و پایان کار نظام را فریاد زدند. در این تظاهرات ها 60 دفتر امام جمعه ها مورد هجوم... قرار گرفت( به نقل از امام جمعه همدان. خبرگزاری مهر 22 دیماه 96). 76 درصد از معترضین زیر 30 سال بودند( جلایی پور. ایسنا 4 اسفند 96). شعار «اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تموم ماجرا»، و شعارهای متعدد به سود پادشاهان پهلوی و شعارهای فراوان علیه گرانی و فساد و شخص خود رهبر همه و همه نشان از شکستن تابوها و آمادگی برای گذار از وضعیت سیاسی موجود داشت. 

خواب زدگان بیدار می شوند 

در پی انزوای سیاسی و اقتصادی بین المللی رژیم، بویژه در زمان اعمال سیاست های دونالد ترامپ و مخالفت عریان مردم با رژیم است که سیاست های تدوین شده در اطاق های فکر ِ عمال استبداد که گوشه هایی از آن در بالا بیان گردید فعال می گردند. این فعالیت ها سلسله ای از اقدامات پنهان و آشکار را از داخل تا خارج در بر می گیرد. از شاخص ترین این اقداماتتقسیم جبهه ملی به دو شاخه است، تا یک شعبه آن در خارج آزادی عمل پیدا کند. ایجاد «جبهه ملی سامانه ششم» توسط آقای «کورش زعیم» و یاران او جزیی از همین پروژه جمع و جور کردن کسانی است که طی چهل سال از قطار انقلاب به بیرون پرتاب شده اند و خواهان عبور از رژیم هستند.

«پروژه بیانیه 14 نفر» از کنشگران داخل و خارج کشور برای عبور از خامنه ای وکل نظام  نیز حلقه ای از این مجموعه پروژه هاست. رهبری این جریان در خارج با آقایان حسن اعتمادی، مسعود نقره کار و ستوده است. نتیجه این پروژه تا کنون آن بوده است که تعدادی از اعضای درون مرزی گروه 14 نفره دستگیر و زندانی گردیده اند بدون آنکه فعلا نتیجه محسوسی از آن حاصل شده باشد. 

پروژه پر سر و صدا تر دیگر پروژه «شورای مدیریت گذار از جمهوری اسلامی» است که روز شنبه 6 مهرماه در لندن موجودیت آن اعلام گردید و آقای «حسن شریعتمداری» را به دبیرکلی خود انتخاب کرد. از کارگردان های اصلی این پروژهآقای «شهریار آهی» است. این جریان در عمل از ترکیب جریان های ناموفق جمهوری خواهی که آقای شریعتمداری سابقا در آن ها فعالیت داشت با جریانی به نام «اتحاد برای دمکراسی»که بر ساخته آقایان شهریار آهی و خادم می باشد، بوجود آمده است. در ترکیب این شورا جریان های تجزیه طلب، فدرالیست و نژاد پرست که در تشکلی به نام «کنگره ملیت های ایران فدرال»گرد آمده اند وزن سنگینی دارند. شورای مدیریت گذار دارای هیئت دبیرانی است که به گفته دبیر کل شورای گذار بخشی از دبیران نیز در داخل کشور حضور دارند. به این ترتیب این تشکل خود را معرف نیرویی می داند که هم در داخل و هم در خارج پایگاه سیاسی دارد و لذا خود را معرف و در موقعیتی می بیند که مدعی گردد که به زودی نمایندگان این شورا باب گفتگو را با همسایگان ایران خواهند گشود. حمایت خانم «شیرین عبادی»که رابطه نزدیک با اصلاح طلبان و آقای خاتمی دارد و نیز«خانم مهر انگیز کار» که رابطه اش با اصلاح طلبان پوشیده نیست و نیز وجود آقای محسن سازگارا که با ملی مذهبی ها و اصلاح طلبان مربوط است، نشان از ارتباط این جریان با پروژه های شکست خورده اصلاح طلبی دارد. آقای «اسماعیل نوریعلا» نیز از شورای مدیریت گذار حمایت قاطعی کرده است ودلیل حمایت اش از این تشکل را در گفتگو با شهرام همایون چنین بیان می کند، که در اسناد این جریان جدید التاسیس رد پای تجزیه طلبی مشاهده نکرده است(نقل به مضمون). آقای نوری علا انسان زیرکی است و خوب می داند که چگونه می توان سند بدون رد پا از نیت واقعی تولید کرد. غلو ایشان در دفاع از این تشکل چیزی بیش از یک حمایت ساده است. 

پیوند اصلاح طلبان خجول و فدرالیست ها در این تشکل با تایید اخیر خاتمی از فدرالیسم در ایران همخوانی دارد. در مجموع شاید بتوان تشکل شورای مدیریت گذار را مجموعه درهمی از اصلاح طلبی شکست خورده، فدرالیسم(که با گسترش حقوق اشتباه نگردد) و تجزیه طلبی دانست. از این جریان با چنین ترکیبی خیری عاید مردم فلک زده ایران نخواهد شد اما این خطر را دارد که کشور را علاوه بر استبداد فاشیستی اسلام گرایان به جنگ داخلی قومی و مذهبی نیز بکشاند. حضور آقای«علی رضا نوری زاده» با آن پنجره معروفش به سوی خانه پدری که به سوی عربستان سعودی گشوده شده است، و عرق ریزان بین کنگره علیا و کنگره سفلای لندن در رفت و آمد بود، و تایید ایشان از این تشکل خود گویای حدیث مفصل است.  

 یک همزمانی اتفاقی یا از پیش تعیین شده؟

حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات). این حزب پس از انقلاب در خارج از کشور تاسیس شد و توانست در راستای باورهای خود اسناد حزبی خوبی را به تصویب برساند و چارچوب حزبیت را کم و بیش رعایت کند. این حزب به دلیل کارکردش فراز و فرودهایی را شاهد بوده است و پس از یک دوره رشد کمی و کیفی به تدریج دچار روزمرگی گردیده است. حزب مشروطه خود را لیبرال دمکرات می داند، اما در عمل دمکرات بودن را که مستلزم سر زندگی و فعالیت پرشور است کم رنگ کرده و به وجه لیبرال خود تکیه کرده است. این در حالی است که در زمان تسلط استبداد علی القاعده بایستی وجه دمکرات حزب فعال تر گردد و نه بر عکس. و شاید به همین جهت باشد که حزب مشروطه تعداد فراوانی از اعضای اولیه را از دست داده و به چهره های ثابتی بسنده کرده است. همزمانی برگزاری کنفرانس این حزب با اجلاس شورای مدیریت گذار اگر واقعا یک بد بیاری تصادفی نبوده باشد، نشان از نوعی همراهی حزب مشروطه با آن شورا دارد. بویژه که این حزب با آقای شهریار آهی «سخنگوی شورای مدیریت گذار ارتباط تنگ و قدیمی دارد. رفت و آمد آقای نوری زاده بین دو اجلاس حزب مشروطه و شورای مدیریت گذار خود بیانگر بسیاری از چیزهاست. سخنان تند و بی پرده آقای «رضا تقی زاده» در باره شورای مدیریت گذار، اگر چه تحسین حاضران را بر انگیخت اما کمکی به سیاست یک بام و هوای حزب مشروطه نخواهد کرد.  

وکیل ملت 

در آستانه یرگزاری کنفرانس حزب مشروطه و شورای مدیریت گذار، «شاهزاده رضا پهلوی» در لندن بود. ایشان در مصاحبه با تلوزیون «منوتو» خود را «وکیل ملت» نامید. معلوم نیست بکار بردن این اصطلاح «وکیل ملت»تا چه اندازه آگاهانه و یا اتفاقی و بر سبیل سیاق کلام بود. شاهزاده رضا پهلوی بنا به یک روش دیرینه در راستای همگرایی نیروهای سیاسی فروتنانه تاکیدی بر نقش موروثی و تشریفاتی خویش نداشته است. این روش از نظراخلاق پسندیده و نیکوست، اما در سپهر سیاسی ایران به ابهامات و سر درگمی دامن زده است. جامعه ما یکبار از شاه به «ولی» نقل مکان کرد و نتیجه اش را چهل سال است که تجربه می کند. حال قرار نیست که این بار از «ولی امت» به «وکیل ملت» توسل جوید. بهتر است ایشان جایگاه سیاسی خویش را بطور روشن آشکار سازند و اراده راستین خویش را اعلان فرمایند. در این سال های سیاه استبداد، کارکردهای دمکراتیکشاهزاده رضا پهلوی در دفاع از حقوق ملت از ایشان چهره ای محبوب ساخته است. چنین محبوبیت گسترده در غیاب احزاب سیاسی واقعی اهمیت سیاسی مهمی دارد. احزاب، سازمان ها و شخصیت های سیاسی در ایران امروز هیچیک به تنهایی و حتی با جمع شدن به دور یکدیگر قادر به ایفای نقش الترناتیو نخواهند بود. لذا وجود یک شخصیت وزین پیوند دهنده برای منسجم کردن نیروهای اجتماعی ضرورت تام دارد. شاهزاده رضا پهلوی در چنین جایگاه بی بدیلی قرار دارد. و اصولا در چنین جایگاهی وجود ایشان معنا پیدا می کند والا مردمان زنده نیازی به وکیل ندارند. در معنای سیاسی معضل دوران گذار از جمهوری اسلامی، ایجاد یک رهبری سیاسی با اتوریته قوی است تا بتواند وظایف دوران پر مخاطره عبور از استبداد را بگونه ای عملی کند که جامعه به انارشیسم دچار نگردد و گردنکشان داخلی و قدرت های اهریمنی بیگانه جرات جسارت به خاک پاک میهن نکنند. با تمام احترام و علاقه ای که به عنوان یک شهروند معمولی به شاهزاده رضا پهلوی دارم بنا به وظیفه میهنی و ملی و شهروندی به آگاهی ایشان می رسانم که زمان تصمیم گیری فرا رسیده است. نخست آنکه مستقیما و صراحتا با مردم صحبت کنید، سیاست مداران و سیاست پیشه گان  آزادند تا ازدستشان هر کاری برای کشورشان بر می آید بکنند. بگذارید با صداقت تمام نظرم را برای و کسانی که این نوشته پر ضعف را امروز یا در آینده خواهند خواند بیان کنم. سه راه در پیش شما-شاهزاده رضا پهلوی- گسترده است: 1- به مردم اعلام کنید که در پی سیاست نیستید و می خواهید به عنوان یک شهروند به زندگی خصوصی و شخصی تان بپردازید. مطمئن باشید چنین تصمیمی ذره ای از علاقه مردم به شما نخواهد کاست. 2- می خواهید به عنوان پادشاه مشروطه با تجدید نظر در قانون اساسی مشروطیت سابق و با به روز کردن آن، نظام قانون اساسی پارلمانی را مستقر کنید. اینکه در این قانون اساسی شما مقامی تشریفاتی خواهید بود، لازمه اش آنست که از همین امروز آستین ها را بالا بزنید، از چنین نظامی دفاع کنید، تا مردم خود شان برای استقرار چنان سیستمی خود را بسیج گردند،و اگر به صلاح خویش یافتند خودشان آن را مستقر کنند. 3- چنانچه نظام جمهوری را مناسب وضعیت کشور تشخیص داده اید، استقرار نظام جمهوری و تدوین یک قانون اساسی دمکراتیک را اعلام کنید و خود را برای تصدی ریاست جمهوری کاندید کنید. 

روندهای حقوقی تشکیل مجلس مؤسسان و رفراندم متعاقب آن موکول به تصمیمات سیاسی فوق است. اینکه شما شکل نظام سیاسی آینده را بدون تدارک پیشینی، موکول به تصمیم مجلس مؤسسان قانون اساسی کرده اید، کار درستی نیست. مجلس مؤسسان به عنوان یک تاسیس حقوقی با وظایف معین به وظیفه سیاسی و حقوقی محوله عمل خواهد کرد، اما خروجی تصمیم سیاسی این نهاد، رابطه مستقیم به مبارزه ای دارد که پیش از آن و از همین حالا برای متعاقد کردن مردم باید صورت گیرد. لذا تصمیم امروز شما در معرفی جایگاه سیاسی که برای خود در نظر گرفته اید تاثیر مستقیم و تعیین کننده در شکل دهی افکار عمومی برای تعیین شکل  نظام آینده و در ترکیب نمایدگان مجلس مؤسسان و رفراندم برای تصویب قانون اساسی مصوب مجلس موسسان خواهد داشت. 

نگرانی شما از اینکه اعلام نظرتان ممکن است به دو دستگی و تفرقه در جامعه بیانجامد قابل درک است. اما معایب ایننگرانی در مقابل محاسن اعلام اراده تان در تعیین شکل نظام آینده چندان تاب مقاومت ندارد. جامعه ایران نیازمند مرکز ثقلی با پیام های روشن برای تغییر قانون اساسی فعلی و قانون اساسی است که شکل نظام آن از امروز اعلام گردد و برای استقرار ان تلاش شود. 

پنجره هایی بسوی شرافت و پاکی

    چشم انداز سیاسی کشور قطعا بایستی دمکراسی باشد، اما استقرار دمکراسی منوط به ثبات سیاسی است.  دوران گذار از استبداد حاکم، نیارمند یک اتوریته قدرتمند ثبات دهنده است. استقرار دمکراسی بدون چنین اتوریته ای که بتواند ثبات و امنیت اجتماعی و سیاسی را تامین کند خواب و خیالی بیش نیست. وجود مرکز ثقلی که قدرتش را از اعتماد عمومی کسب کرده باشد می تواند چنین اتوریته ای را به اجرا گذارد. نقش شما به عنوان چنین مرکز ثقلی می تواند تاریخ ساز باشد، به آن شرط که مستقیما با مردم سخن بگویید. با مردمی همراه شوید که پنجره هایشان به سوی شرافت و پاکی گشوده می شود. مردمی که برای اجرای نقش تاریخی خویش وقتشان را برای گرفتن بودجه و پول هدر نمی دهند و برای کسب آزادی جان می بازند. 

احمد تاج الدینی

09. مهر.1398/اول اکتبر 2019

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

احمد تاج الدینی
سایت شخصی نگارنده:سیاست و جامعه

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.