رفتن به محتوای اصلی

كجا شد شب فروز آذين
07.04.2016 - 15:17

------------------------
چو آن بشكسته ببر استخوان در پوست
سواران زمين گيرى كه جولان سمندى را
به ميدان ِخيالِ خويش مى گيرند
به دالان دراز ماه
به كاريز سياه سال

مى خيزند و مى پرسند :
كجا شد شب فروز آذين كه آويزان ايوان بود؟
من آن
مبهوت ِ بى گفتار ِ بى پاسخ
ميان جلگه اى خاموش مى بينم :
شكر خندى كه افشانست بر لب هاى تاريخم !
نسيم كاكلش از دور مى آيد !
سرا پا مست !
دامن كش !
به گلبرگى كه در دامان زرين كوه مى رويد!
افق پيداست مى بينم :
عرق ريزان كهسارى كه رنگ ارغوان دارد !
شفق خون ريز وبانگ تير وجهد شعله اى سر كش !
چگن چنگال در خونين خاك مى دارد !
منوچهر برومند م ب سها

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.