
هشدار نسبت به آلوده کردن فضای سیاسی
متن کامل:
ناهید پرسون نوشته ای بر علیه ایرج مصداقی که بر روی فیسبوک خود گذاشته است، تنها به شخص ایرج مصداقی برنمی گردد. در نوشته ناهید پرسون حتی فراتر از سبک نوشته های فرقه مجاهدین با انبوهی از تهمت، فحاشی، بکار گیری صفت های ناشایست و قبیح خارج از نرم سیاسی است . این نوشته هرگز نقد یا مخالفت سیاسی نیست، بلکه فراتر از کینه توزی شخصی و سیاسی نوعی عقده گشایی بدون ترمز است که درونمایه خود و « کسانی» که از دست پخت این متن نوشتاری آگاه بودند به نمایش گذاشته است و از این بابت برای شفاف سازی، شناخت و سالم سازی در آینده پیش رو خوب است. نویسنده و کسانی که در جریان این نامه بودند صریح و بی تعارف باید دانسته باشند که این متن بغایت « رذیلانه و وقیحانه» تنظیم شده است و از قضا با بی شرمی در این متن مدعی است که دیگران را « شرمسار» خواهد کرد. متنی که حتی با مغلطه سعی در تخریب شخصیت و هویّت یک فعال سیاسی، زندانی سیاسی پیشین و یک دادخواه و چهره اصلی و بلاجایگزین در دستگیری و محاکمه تاریخی و ملی حمید نوری داشته است.
ناهید پرسون حتی پا را از این فراتر گذاشته و نسل دهه ۶۰ را « نسل سرخورده پیشین » و «نسلی ضد زن، فاشیست، لمپن» نامیده است. ناهید پرسون و دیگرهمراهان او نمی دانند یا نمی خواهند به روی خود بیاورند که با این سخن حتی به جانباختگان دهه ۶۰ و قتل عام۶۷ نیز توهین و بی حرمتی میکنند، یا میدانند و ... عقده های فوران گشته باعث شده حتی در تنظیم یک متن کوتاه چنین اشتباهات داشته و یا تناقضی داشته باشد.
می توان به ایرج مصداقی و یا هر شخصیت دیگر انتقاد کرد لازمه و ضرورت کار است و حتی مخالف او بود اما نجابت نیز بخشی از نقد است. اما در این نوشتار به همان دلایلی که به زغم خود به ایرج مصداقی تاخته اند، خود، بسا فراتر پیش رفته اند و زبان به تهدید گشاده اند.
به همین سبب هشدار من نسبت به آلوده کردن فضای سیاسی است. بی جهت نیست که مجید نوری فرزند حمید نوری جنایتکار، نوشته ناهید پرسون را با کمال خوشحالی و پیروزی در توئیتر خود انتشار داده است:
https://twitter.com/majid_noury?lang=en
لینک نوشته ناهید پرسون را صرفاً از این بابت میگذارم تا درصورت نیاز بتوان به منبع دسترسی داشت، در غیر اینصورت انتشار این نوشتار و لینک آن آلوده ترین کاری است که می توان در امر مبارزه برای سرنگونی حکومت پلید اسلامی انجام داد.
یاد آوری لازم:
اگر کسانی فکر کرده اند با این سبک و سیاق نوشته های آلوده و فرهنگ شناخته شده و منحط نوع رژیم جمهوری اسلامی و فرقه مجاهدین، می توانند خود را در صحنه سیاسی به نمایش بگذارند، باید بگویم که صحنه مبارزه و سیاست مثل ساختن فیلم نیست. وقتی چهار دهه در برابر خمینی و سپس در برابر خیانت رجوی ایستادیم، دیگر چنین نوشتاری چیزی فراتر مضحکه کاوه موسوی و نیّات آلوده او نخواهد بود سخن بسیار است و البته ما کسانی هستیم به سخن خود عمل می کنیم و پای حرفهایمان می ایستیم!
نوشته ناهید پرسون ساعت ۱۳۰۰ امروز برای من ارسال شد اما نزدیک به ساعت ۱۶۰۰ عصر فرصت کردم آنرا بخوانم، و آنچه درجا به ذهنم آمد ناگزیر امشب در فرصت مناسب نوشتم.
سیامک نادری
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
سیمین جانشاید اشتباه کنم،…
سیمین جان
شاید اشتباه کنم، نتیجه گیری ها، تردیدهای شما با بعضاً پرسش ها را . من برای خودم اینجا لیست کردم تا ببینم آیا درست فهمیده ام (به مضمون توجه داشتم )
🔸۱- ناهید هر بار از اعدام برادرش در هر جایی اسم می برد ، نوعی نان به تنور داغ چسباندن است . خوب با این ادعا دادخواهان فعلی که در هر جا و مکانی از جنایات نکبت اسلامی می گویند و یا می نویسند ، باید تعطیل کنند ،چون فرصت طلبی برای بیزنس است . البته ناهید قبل از اینکه مستند ساز شود ، اسم پسرش را رستم گذاشته بود همان نام برادر اعدام شده خودش. احتمالا مورد تردید است که کاسه ای زیر نیم کاسه ای بوده است .
🔸۲- ناهید مشوق زم شده بود، تا زم خودشیفته و ساده لو دن کیشوت بودن خود را بیازماید. البته میدانیم که آسیاب بادی در مقابل نداشته است بلکه رژیمی تا دندان مسلح در مقابلش ایستاده و آماده قتل ....
🔸-ناهید عملا بنوعی، همکار اطلاعاتی رژیم در آمد که آنها در کمک رسانی عملی به سوژه این مستند (یا همان اعدام زم) شتاب کرده اند.
🔸من در مورد جوانمردی و زم چیز جدیدی برای گفتن ندارم . از آنجائیکه به آنها باور نداشته ام، اخبار آنها را تعقیب نمی کردم. من با قضیه جنگ رسانایی رژیم و استفاده از فیک نیوز بخوبی آشنا هستم و می دانستم که رژیم بشدت تلاش می کرده است و همچنان تلاش می کند که اخبار جعلی را از طریق آنها و دیگران منتشر کند. طبعا اعتماد من به خروجی اخبار آنها همیشه ضعیف بوده است ، اما آنها را آدمهای رژیم نمی دانستم.
باید اشاره کنم که من هنوز کار علمی تحقیقاتی ندیدیم، چند در صد اخبار «اخبار فاضلابی » بوده است ، و تا چه حد بقیه اخبار صحیح بود .
من با انتقاد ایرج نکته بین در رابطه با زم و جوانمردی همراه بودم، اگر چه همیشه آرزو می کردم ادبیات ایرج در طرح انتقاد، در بین جبهه براندازان به گونه ای دیگری می بود .
🔸 ما با هم مستند را دیده بودیم و اینکه جوانمردی موقعیت زیادی در کمک به به این مستند داشته است را متوجه شدیم . اینکه او در سن معرفی تا چه حد لازم بود و یا نبود و آیا اینکه ناهید بیش از حد بهایی داده بود خوب موضوع کار او است نه من بیننده. متاسفانه جو سیاسی سمی و تخریب بین اپوزیسیون ایران عملا به این مستند راه یافته است ، اگرچه خیلی چیزها می توانست عادی باشد. .
🔸 اما در مورد نحوه اتهام زنی ایرج (انتقاد موضوع دیگری است ) و شیوه برخورد او من قبلتر در یک پیش درآمد نظرم را گفته بودم که از صفحه خودم برداشتم دیگر دیدم عملا زدوخورد مجازی به اوج رسیده بود .
ایرج هم اعلام کرد به کشف « آخرین توطئه مسیح و ناهید علیه رضا پهلوی » نائل آمد، که مشتاقم بدانم چیست که آخری هم است! البته من ارتباط آن را به عنوان جوابیه احتمالی ایرج به ناهید فعلا نمی فهمم .
امیدوارم دوستان از هر دو طرف فتیله شعله را پایین بکشند که همه این عزیزان در جبهه براندازان زحمت می کشند.
تندرست بمانی دوست خوبم
خانم پرشون از آنجاییکه…
خانم پرشون از آنجاییکه مستند شما را دیده ام باید بگویم که هیچ کس به خوبی شما نمیتوانست "فاضلاب رژیم" بودن و یا در فاضلاب رژیم شنا کردن افراد را به نمایش بگذارد که شمابامستند "پسر ملا" انجام دادید. روح الله زم قربانی ساده انگاری و بلند پروازی و جاه طلبی خود شد.
خانم پرشون از آنجاییکه مستند شما را دیده ام باید بگویم که هیچ کس به خوبی شما نمیتوانست "فاضلاب رژیم" بودن و یا در فاضلاب رژیم شنا کردن افراد را به نمایش بگذارد که شمابامستند "پسر ملا" انجام دادید. روح الله زم قربانی ساده انگاری و بلند پروازی و جاه طلبی خود شد. من این تلاش و هدف شماها برای قهرمان سازی و رهبر جنبش مبارزاتی سازی او را نمیفهمم. هر کسی این فیلم را ببیند به شخصیت این "آقازاده" ( زم به زبان خودش در فیلم میگوید من یک آقازاده ام) بهتر پیمیبرد. اما شما آیا لحظه ای فکر کردید که شما با حضورتان در آن خانه و آن شرایط محدود زندگی او بافریب و وسوسه اینکه دارم ازت مستند میسازم جاه طلبی به عیان مشهود او را شعله ور کردید و او را به دهان اژدها هل دادید؟ شما او را در شرایطی قرار دادید که با ارتباطاتش که اطلاعاتیهای رژیم بودند فعالتر شود که در مستند شما ثابت کند چه نقش کلیدی و حائز اهمیتی دارد!
ایرجمصداقی بی ایراد نیست. او حتما پاسخگوی "اتهامات" شما خواهد شد. او با تاریخچه مبارزاتی خود نیازی به دفاع از من و امثال من را ندارد. ولی شما که در هر مستندی نانی از برادر مبارز و اعدام شده خود به تنور میچسبانید شدیدا زیر سوال هستید. و خواهشا مبارزات زنان ایران را در حداقل صد سال اخیر را به خودتان نچسبانید و آن را لکه دار نفرمایید. نان شیرین مستند سازی به حرمت برادر شهیدتان نوش جانتون ولی آلوده به لجن نکنید. متاسفم که از صف دادخواهان بیرون زدید و سمت دیگری را آگاهانه برگزیدید. مجموعه ای از سوالهای بیجواب در مورد مستند شما مطرح است. ولی از آنجاییکه علی جوانمردی یکی دیگر از ستاره های مستندتان را با خود روی صحنه آوردید امیدوارم مثل او از جواب دادن فرار نکنید و عادت به دروغکویی بیشتر در شما تقویت نشود. در خاتمه اضافه کنم برای خانواده و دخترهای بیگناه آقای زم واقعا احساس ترحم و تاسف قلبی دارم که باید تا آخر عمر باچنین ترومایی(قتل حکومتی پدر) دست و پنجه نرمکنند.
ناهید پرسون سروستانی» …
ناهید پرسون سروستانی»
فیلم پسر ملا(Son of the mullah) که از روحالله زم ساختم الان روی پردههای سینما است و همه شگفتزده اند از این همه شجاعت، پشتکاروتلاش او. اما همین مصداقی بارها به من گفت «روحالله زم فاضلاب جمهوری اسلامی» بارها مانع شد تا این فیلم رابسازم وحتی توی چشمهایم نگاه میکرد
می گفت «من از این علی جوانمردی متنفرم» .از نزدیک دیدم چگونه هر کسی که مردم عادی را متحد وجهان را آگاه میکند او با نفرت وکینهای عجیب از آنها میگوید.
شاید بد نباشه که مستند بعدی من در مورد این زبان
ضد انسانی و سرشار از تحقیر ایرج مصداقیها نسبت به مسیحعلینژادها باشه تا امثال اوخودشان را درآینه این مستند ببینند و بفهمند چقدر حقیر و بخیل بودن در برابر نسلی که توانسته مردم عادی را علیه دیکتاتوری متحد کند.. اکثرفیلمهای من در مورد ایران است. در مورد زنان و چالشها و رنجهایشان. زنانی که هر روز هر لحظه با یک فرهنگ مردسالار میجنگند.
ما تنها در یک جبهه نمیجنگیم بلکه مجبور هستیم در دهها جبهه نابرابر مبارزه کنیم. یکی از آنها ایستادن مقابل این افراد فسیل از نسل سرخورده پیشین است. نسلی ضد زن، فاشیست، لمپن. از ایرج مصداقیها سخن میگویم که در طول همین انقلاب زن زندگی به جای پروموت کردن رهبر برگزیده خودش پهلوی، به جای مبارزه با حکومت و سپاه و قاتلان مردم، دست کم بالای سی چهل ویدیو ساخته در مبارزه با زنان، با مسیح علینژاد و با ما میجنگد.
مسیح علینژاد را زمانی شناختم که وقتی خامنهای به عنوان رهبر نشست جلوی دوربین و دستور داد جلوی دخترانیکه نافرمانی مدنی میکنند بایستید به زنان گفت خامنهای قاتل هرگز رهبر ما نیست، بلکه «رهبر منم، رهبر تویی، فریادکن آزادی». این زمان این شعار مسیح رو دختران و زنان خطاب به خامنهای فریاد زدند و احساس قدرت کردند. حالا چرایک عدهای در خارج کشور نسبت به این شعار احساس خطر کردند و مدام با ادبیات خود جمهوری اسلامی به مسیح حمله میکنند که ما فقط یک رهبر داریم و بقیه زنان که دنیا را نسبت به شجاعت زنان آگاه کردند بروند بمیرند! شرم برشما که هر روز به صورت کسی شلیک میکنی که در این همه حملههای فجیع تو حتی یک بار تمرکزش از مبارزه باجمهوری اسلامی را از دست نداد تا همسطح تو شود و به کلمات مسموم تو جواب دهد.
ایرج مصداقی نماد یک منفور شکست خورده است. کسی که از زنان و از قدرت گرفتن زنان میترسد. او بهترین مهره ایدهال رژیم است در نفرت پراکنی، زدن مخالفان حکومت و در ایجاد تفرقه. خود مسیح با بیتوجهی به این نفرتپراکنیها دارد میگوید برای ایرج مصداقیها ارزشی قایل نباشید، آنها برخلاف بسیاری ار همنسلهای خودشانکه در صدد ساختن ایران و سرنگونی رژیم شیاد هستند، در بخل و حسادت خود غرقاند، شب و روزش شده زدن زنی که فقط جمهوری اسلامی را میزند و پشیزی به مصداقیهای بیمصرف وهتاک نمیپردازد، نفرتش را از زنان هم درک میکنم، چرا که دست پرورده همان آدمهای آورنده تاریکی و تباهی به میهن است، نسل جوان ایرج مصداقیها را نمیشناسند، که چگونه در آغوش مجاهدین خلق بود، چگونه به آغوش انقلاب اسلامی پرید و حالا هم به آغوش پسر شاه. ولی نمیداند که راه جا گرفتن در آغوش این و آن زدن نسل جوانی نیست که قوی تر از نسل گذشته توانستند جمهوری اسلامی را خسته کنند. همین حملهها را به روحالله زم کرد و هزینه اعدامش را با اعتمادی وسیعی که امثال مصداقیهابه وجود آوردند برای حکومت کم کردند.
وظیفه همه ماست مقابل تفکرات زن ستیزانه و جوانستیزانه برخی از این افراد بخیل از همنسلهای خودمان بایستیم وشرمسارشان کنیم، چرا که حمله دیروز آنها به روحالله زم و حمله امروزش به مسیح علینژاد، حمله به روایتگری درست ازقیام مردم است علیه دیکتاتوری رژیمی که به خون این جوانان تشنه است. به نسل جوان بیاموزیم که هرگز مقابل لمپنها و زن ستیزان سکوت نکنند و کم نیارند.
زن زندگی آزادی
ناهید پرسون سروستانی کی هست…
ناهید پرسون سروستانی کی هست و چه ربطی با مبارزه یا سیاست داره؟ لطفاً فقط در دو کلمه بگو که متوجهش بشم
ناهید پرسون سروستانی
ناهید پرسون سروستانی
ناهید سروستانی در کودکی زندگی سختی داشته و مادرش مجبور بود به دلیل بیماری پدر خانواده، با قالیبافی زندگی هشت فرزندشان را تأمین کند.[۳] ناهید در جوانی و پیش از انقلاب خبرنگار در نشریه محلی خبر شیراز بود. سالهای ابتدای جوانی ناهید به انقلاب ۱۳۵۷ ایران برخورده و او هوادار گروههای کمونیستی انقلابی میشود. در دههٔ ۱۳۶۰ برادر ناهید به دست جمهوری اسلامی ایران اعدام شد و ناهید نیز از ایران خارج شده و به سوئد گریخت. در این کشور در رشته فیلم و تلویزیون تحصیل کرد و به فیلمسازی مستند پرداخت.[۱]
فیلم چهار زن و یک مرد (One Man, 4 Wives) را ناهید سروستانی همراه با دخترش، ستاره پرسون ساخته است. فیلمبرداری این فیلم در استان فارس (روستای کمالآباد در شهرستان سروستان) انجام شدهاست و به زندگی مرد روستایی نسبتاً متمولی که با چهار همسر و بیست فرزندش زندگی میکند میپردازد. در ابتدای فیلم زمینه شرعی موضوع با آوردن آیهای از قرآن که به مردان مسلمان اجازه میدهد چهار همسر داشته باشند، اشاره میشود سپس فیلم به درون زندگی این افراد میرود و تأثیر چندهمسری را بر زندگی آنان به نمایش میگذارد. ازدواج چهار زن «هدایت» با این مرد که همیشه در اندیشهٔ داشتن زن جوان دیگری است، زندگی آنان را سرشار از حسادت، ناامیدی و حسرت، بیزاری از وضعیت موجود خود و بیمناکی از آینده کردهاست.[۴]
فیلم ملکه و من به گفتگوهای ناهید سروستانی با فرح دیبا ملکه سابق ایران، و برخورد این دو زن (فیلمساز که در زمان حکومت شاهنشاهی پهلوی مخالف رژیم شاه بود و فرح دیبا که ملکه بود)، و برشهایی از زندگی فرح میپردازد
Farah Shاین روزها هر کسی می…
Farah Sh
این روزها هر کسی می خواد جایی در بین لمپن ها برای خود باز کند، به ایرج مصداقی می تازد. متاسفانه، همانطور که شما اشاره کردید، این دسیسه ها، زشتکاری ها و حمله ها فقط حمله به آقای مصداقی (که گذشته و حال، کتابها و دستاوردهای ایشون بسیار روشن مشخص است) نیست بلکه حمله به جریان دادخواهی و خانوادۀ دادخواهان ست. البته این خانم و جریانی که پشت سر اوست، عرض خود می برد و چهرۀ واقعی خود و مسیری را که دنبال می کند، زیر نور می گذارد تا مورد قضاوت مردم قرار گیرد. جای بسی تاسف است که ایشون خواهر آقای نیما سروستانی ست. ببینید توطئه گران تا کجا پیش رفته اند
افزودن دیدگاه جدید