
**کم گو که کاوه کيست تو خود فکر خود نما
!با نام مرده، مملکت احيا نميشود**
سالهاست که کار ما اين شده ، شما دوست گرامی زحمت می کشيد و مطلبی می نويسيد و من در فيسبوک يا سايت های مختلف آنرا می خوانم و شايد من چند سطری می نويسم و شما می خوانيد! پس مردم در کجای کارند ،معلوم نيست؟
چرا پس از ۴۵ سال شرکت متوالی مردم در انتخابات گوناگون در حکومت اسلامی زهرهای کشنده حکومت دينی را چشيده اند و عوارض زهر آگين دخالت دين در امور دولتمداری که از جانب همگان تصديق شده ،اما علیرغم همه اینها هنوز آلترناتيوی *جامع و مانع* که زمينه های بنيادين جدائی دين از حکومت را بر ای مردم سازماندهی نمايد ،شکل نگرفته است؟ هنوز بخش قابل توجه ای از مردم عوام ایران پای پیاده برای زیارت به عراق می روند و بالعکس عراقی ها برای زیارت،تجارت و خوشگذرانی جنسی به مشهد سفر میکنند.
علت این همه عقب ماندگی از کجا سرچشمه می گیرد.
بازخوانی سخنان تقی زاده از زبان ترکان:
ما بجز آبگوشت بزباش و قورمهسبزی در هیچ تکنولوژی برتری نداریم!
“نمیدانم این قدرتی كه شما (اروپاییها) را بر ما مسلط كرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون جنگیدن و فتح كردن و بكار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنكه ما در جهل و شغب غوطهور و بهندرت آتیه را در نظر میگیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا كمتر است؟ یا آفتاب كه قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تأثیرات مفیدش در سر ما كمتر از شماست؟ یا خدایی كه مراحمش بر جمیع ذرات عالم یكسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمیكنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بكنم كه ایرانیان را هشیار نمایم.”
سوال عباس میرزا از ژوبر فرانسوی....
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
ایکاش سایت امکان به پخش…
ایکاش سایت امکان به پخش مقالات 6 جمله ای ندهد تا مانند آخوند ها کسانیکه قصدشان فقط نشر اسمشان هست با 8 جمله حدیث و روایت حرفهای تکراری و کودکانه اینجا وقت کاربران را نگیرند بدون سواد علمی و بدون آشنایی با سیاست و جامعه . و افکار مردم را مانند رسانه های داخلی جمهوری اسلامی مسموم و دچار اغتشاش و شکاکی و نا امیدی و شکست کنند.
ناآگاهی و طلبکاری
درود بر آقای مستشار!
اصل مطلب.
در هیچ جامعه ای کلیشه هایی ثابت به نام «عوام و خواص» وجود ندارد. انسان به ذات خودش صرف نظر از غرایزش، ویژگیها و توانمندیها و استعدادها و هنرهایی دارد که چگونگی رشد و موثرّ بودن آنها در ابعاد مختلف اجتماعی در گرو آموزش و پرورش است. هیچکس مادرزاد، دانشمند و فرزانه به دنیا نمی آید. این تا اینجا.
مسئله زیارت قبور و اینهمه امامزاده و غیره و ذالک که هیچ تحصیل کرده ایرانی تا امروز همّت نکرده است به چند و چون چرایی آن به کاوشگری بپردازد، رگ و ریشه اش بازمیگردد به بینش ایرانی از زندگی و کیهان و مناسبات اجتماعی. تحصیل کرده و کنشگر ایرانی تا امروز ثابت کرده است که شماتت کننده ماهریست با ادّعاهای عصا قورت داده ای به جای آنکه جوینده دلیر و راستمنشی باشد. وقتی که تحصیل کرده و کنشگر ایرانی، تاریخ و فرهنگ و اساطیر مملکت خودش را نمیشناسد، معلومه که از رفتارهای مردم میهنش اصلا سر درنمی آورد و مدام در مقابل معمّایی اسرار آمیز ایستاده و هاج و واج است.
رگ و ریشه زیارت قبور و گنبذ و بارگاه ساختن ایرانی از فاجعه ای کلیدی ریشه میگرد که امکانهای تاثیر و نفوذ آن در ابعاد اجتماعی و کشورداری ناممکن شد؛ یعنی «سرکوب ایده فرّ». از روزی که «ایده فّر» از زمان ساسانیان تا همین امروز در ذهنیّت و روح و روان ایرانی با شدّت سرسام آور سرکوب و واپس رانده شد، ایرانی برای مقابله با هجوم استبدادی به شیوه ای دیگر بر بروز آنچه ایده آلش از مناسبات اجتماعی و کشوری بود، رو آورد. حالا که من نمیتوانم آزادانه انتخاب کنم و بر انسانها به دلیل «خویشکاریهایشان» آفرین بگویم و آنان را به مقام و جای شایسته ای که دارند، بنشانم از این به بعد بر مرده اش جشنها خواهم گرفت و بر گورش گنبذ و بارگاهها خواهم ساخت. آخوندها دقیقا میدانند که مراسم زیارت قبور و اینهمه دنگ و فنگهایش، هیچ ربطی به اسلامیّت ندارد. شیّادی آخوند جماعت در این است که مسئله هویّتی ایرانی را به نفع مزخرفات اسلامی وسائقه قدرتپرستی خودشان و مفتخواری شبانه روزی مصادره به مطلوب کرده اند. [در این خصوص نگاه کنید به کتاب: خاطرات آیت الله زنجانی و فجایع راه و مراسم زیارت عتبات]
تا زمانی که «ایده فرّ» نتواند در تمام ابعاد اجتماعی و کشورداری، امکان بروز پیدا کند، آش همین خواهد بود و کاسه نیز همین.
شاد زی و دیر زی!
فرامرز حیدریان
آیه یاس نخوان
چون روشنفکر و ژورنالیستی مانند شما دارد که جامعه را این طور می بینی و کلیشه ها را عمومیت میدهی!
شرقی غمگین، ناامیدی و شکست و عرفان و خرافات و دعا و روضه و زیارت و لواط و لاطالات را عمده میکند و عمومیت میدهد ،و جوش و خروش آنتاگونیسم رابطه وسایل تولید و روابط تولید و، صدا و جرقه پتک روشنگری و ماتریالیسم و سکولاریسم اپوزیسیون درون و بیرون روی سندان ارتجاع را نمی بیند.
افزودن دیدگاه جدید