
یکی از مهم ترین بحثهایی که در نتیجه انتخابات اخیر ریاستجمهوری ترکیه ایجاد شد، وضعیت ملی گرایی در این کشور بوده است.
در حالی که بسیاری از کارشناسان استدلال می کنند که صندوقهای رای نشان دهنده افزایش ناسیونالیسم در ترکیه است، اما عدهای فکر میکنند که این مساله پدیده تازهای نیست.
احزاب ملیگرا در انتخابات پارلمانی نتایج مهمی کسب کردند و سنان اوغان نامزد ملیگرا در دور اول بیش از ۵ درصد از آراء را به دست آورد.
آرای احزاب ملیگرا از گذشته تا امروز چطور تغییر کرده است؟
وقتی به تاریخ زندگی سیاسی چند حزبی ترکیه که از سال ۱۹۴۶ شروع شده است نگاه میکنیم، میبینیم که ملیگرایی همیشه در طیفهای مختلف احزاب سیاسی حضور داشته است.
اما، حزب حرکت ملی در انتهای دهه ۱۹۶۰ به عنوان حزبی ظهور پیدا کرد که خود را مستقیماً زیر مجموعه ملیگرایی تعریف میکرد.
حزب حرکت ملی تحت رهبری سرهنگ آلپارسلان تورکش که در کودتای ۱۹۶۰ شرکت کرد، تأسیس شد.
دستور کار اصلی این حزب به چالش کشیدن افزایش و قدرت گرفتن جنبشهای چپ در دهه ۱۹۷۰ بود.
این حزب مدعی بود که ترکیه در خطر حمله و تجزیه قرار دارد.
در حالی که جناح چپ این حزب را متهم میکرد که یک حزب فاشیستی است.
حزب حرکت ملی در دهه ۱۹۷۰ بین ۳ تا ۶.۴ درصد از آراء را به دست آورد و در دو دولت جبهه ملی با سایر احزاب دست راستی همکاری داشت.
در انتخابات سراسری ۱۹۸۷ این حزب ۲.۹۳ درصد آرا را به دست آورد.
ترکیه دهه ۱۹۹۰ شاهد تعمیق مسئله کردها و افزایش درگیری بین نیروهای امنیتی و گروه شبهنظامی کرد پ ک ک بود.
در این فضای سیاسی، حزب حرکت ملی در غرب کشور رأی زیادی به دست آورد.
این حزب که در انتخابات ۱۹۹۵، ۸.۱۸ درصد آراء را به دست آورده بود، در سال ۱۹۹۹، ۱۷.۹۸ درصد آراء را کسب کرد و سپس در دولت پنجاه و هفتم مشارکت کرد.
حزب حرکت ملی در انتخابات ۲۰۰۲ که با درخواست دولت باحچلی (رهبر این حزب) برای برگزاری انتخابات زودهنگام برگزار شد، به حد نصاب لازم دست نیافت.
دوران حزب عدالت و توسعه رجب طیب اردوغان آغاز شده بود.
حزب حرکت ملی در سال ۲۰۰۷، ۱۴.۲۷ درصد، در سال ۲۰۱۱، ۱۳.۰۱ درصد و ۱۶.۲۹ درصد در ۷ ژوئن ۲۰۱۵ را به دست آورد. این حزب در انتخابات اول نوامبر ۲۰۱۵ به ۱۱.۹۰ درصد از آراء رسید.
حزب حرکت ملی پس از سالها حضور به عنوان حزب مخالف حزب عدالت و توسعه، پس از سال ۲۰۱۵ به خاطر «بقای کشور» شروع به نزدیک شدن به حزب عدالت و توسعه کرد.
این رابطه حسنه پس از کودتای ۲۰۱۶ عمیقتر شد.
دولت باحچلی، رهبر رهبر حزب حرکت ملی بر مزار آلپارسلان تورکش
به لطف حمایت حزب حرکت ملی در همهپرسی سال ۲۰۱۷، سیستم ترکیه از پارلمانی به ریاست جمهوری تغییر کرد.
حزب حرکت ملی و حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۱۸ اتحاد ملت را تشکیل دادند.
این سالها همچنین رقابت برای کسب رهبری حزب حرکت ملی هم شدت گرفت.
در نهایت دو حزب متولد شدند. حزب خوب به رهبری مرال آکشنر سعی میکند جای خالی راست میانه را پر کند و حزب ظفر هم مواضع ضد مهاجرتی قوی دارد.
در انتخابات ریاست جمهوری، حزب حرکت ملی از رجب طیب اردوغان و حزب خوب از کمال قلیچداراوغلو، نامزد سوسیال دموکرات حمایت کردند. حزب ظفر ائتلاف آتا را ایجاد کرد و از رهبر ملیگرا سنان اوغان حمایت کرد.
اوغان ۵.۱۷ درصد آرا را به دست آورد و انتخابات به دور دوم کشیده شد.
پس از مذاکرات، اوغان اعلام کرد که از اردوغان حمایت خواهد کرد، در حالی که حزب ظفر از قلیچداراوغلو حمایت کرد.
مرال آکشنر، رهبر حزب خوب
آیا افزایش ملیگرایی پدیده جدیدی است؟
با تحلیل عددی مشاهده میشود که افزایش کل آرای احزاب ملیگرا در مقایسه با انتخابات ۲۰۱۸ کمتر از ۱ درصد است.
پروفسور دکتر مصطفی آیدین، عضو هیأت علمی دانشگاه قدیر خاص، پس از انجام تحقیقات «گرایشها در ترکیه» از سال ۲۰۱۰، معتقد است که در مورد آرای ملیگرایان، وضعیت فوقالعادهای وجود ندارد.
«از آنجایی که همه منتظر بودند حزب حرکت ملی ۷ درصد را به دست آورد، این تصور وجود داشت که آرای این حزب با کسب حدود ۱۰ درصد، بسیار افزایش یافته است. با این حال حزب حرکت ملی در مقایسه با انتخابات قبلی ۱۵۰ هزار رأی را از دست داده است. حزب خوب در مقایسه با انتخابات گذشته دویست و پنجاه هزار رأی کسب کرد. حزب ظفر نیز ۱.۵ میلیون رأی به دست آورد.»
«این افزایش زیادی نیست. به نظر میرسد که اوضاع عادی باشد. حتی اگر تنها نیمی از آرای ظفر را به عنوان آرای ملیگرا قبول کنیم، با در نظر گرفتن افزایش تعداد رأیدهندگان، در کل آرای ملیگرایان افزایشی وجود ندارد.»
به عقیده برخی کارشناسان، تشخیص افزایش ملیگرایی در ترکیه صحیح است، اما این چیزی نیست که اخیراً اتفاق نیفتاده باشد.
پژوهش «برداشت از ملیگرایی در ترکیه» که توسط حاتم اته از مؤسسه آنکارا و فرهاد کنتل از مرکز سیاستگذاری دانشگاه سابانجی استانبول انجام شده و در ژوئن ۲۰۲۲ منتشر شده است، از جمله مطالعات مربوط به ملیگرایی در سالهای اخیر است.
حاتم اته، مدیر مؤسسه آنکارا درباره این گزارش میگوید: «تحقیقات ما ضمن تأیید افزایش ملیگرایی از یک جنبه، همچنین نشان داد که ملیگرایی به دلیل تأثیر مشروعیتبخشی خود دستخوش تغییر مداوم محتوایی میشود و به پناهگاهی برای بسیاری از گزارههای ضد و نقیض تبدیل میشود.»
«بر اساس یافتههای پژوهش ما میتوان گفت که امروزه تقریباً نیمی از جامعه با ملیگرایی ارتباط قوی دارد و حدود یک چهارم جامعه ملیگرایی را مرجعی مؤثر و معنادار نمیداند.»
با این حال، اته استدلال میکند که این اشتباه است که از نتایج آخرین انتخابات نتیجه بگیریم ملیگرایی افزایش یافته است و هیچ افزایش عددی در آرای ملیگرایان نسبت به انتخابات قبلی وجود ندارد.
او همچنین از این تحلیل که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، به دلیل گفتمان مبتنی بر ملیگرایی در دور اول انتخابات ریاستجمهوری آرای بیشتری کسب کرد انتقاد میکند.
«متغیر دیگری که به این باور (افزایش ملیگرایی) دامن زد این بود که اردوغان قلیچداراوغلو را به همکاری با تروریسم از طریق حمایت از حزب دموکراتیک خلقها (حزب چپ طرفدار کردها) در طول مبارزات انتخاباتی متهم کرد. این واقعیت که اردوغان نسبت به قلیچداراوغلو رأی بیشتری کسب کرده است، اینگونه تفسیر میشود که جامعه تحت تأثیر این گفتمان است. این یک رویکرد بسیار تعمیمدهنده و تقلیلگرایانه است.»
جامعه ممکن است به این دلیل به اردوغان روی آورده باشد که به این گفتمان متقاعد شده است، اما ممکن است تحت تأثیر این گفتمان قرار نگیرد و به دلیل متغیرهای متفاوتی به اردوغان روی آورده باشد. بنابراین، ربط دادن رأی اردوغان به گفتمانی که او در طول مبارزات انتخاباتی به کار برد، صحیح نیست و اینکه گفته میشود قلیچداراوغلو به دلیل ارتباط با حزب دموکراتیک خلقها و پ ک ک کمتر از حد انتظار رأی آورده است، درست نیست.»
«من فکر میکنم درستتر این است که نتایج انتخابات را نه از منظر افزایش ملیگرایی، بلکه بر اساس تقاضای جامعه برای امنیت و ثبات بررسی کنیم.»
احزاب ملیگرا چقدر قوی هستند؟
بهادرخان دینجاصلان، نویسنده وبسایت تامگا ترک، فردی است که از بحثهای جدید در مورد روند ملیگرایی در ترکیه دفاع میکند.
دینجاصلان ، که کتابی با عنوان «ملیگرایی سکولار - نظریه ملیگرایی ترک در قرن بیست و یکم» نیز نوشته است، میگوید که درک جدیدی از ملیگرایی شهری و سکولار در ترکیه به موازات تحولات جامعه ایجاد شده است و هیچ حزب ملیگرایی در حال حاضر نتوانسته است پاسخ کاملی به نیازهای این بخش ارائه دهد.
مهاجرت چالش برانگیز که عمدتاً از افغانستان و برخی کشورهای عربی مانند سوریه منشأ میگیرد، یکی از ستونهای اصلی این نوع جدید ملیگرایی است.
دینجاصلان از این دیدگاه دفاع میکند که «ملیگرایی به طور ناگهانی از گذشته تا امروز رشد نکرده است و مدتهاست که در ترکیه در حال افزایش بوده است» و حتی این رشد را تا دهه ۱۹۹۰ به عقب میبرد:
«زمانی که پ ک ک شروع به انجام خشنترین اقدامات خود کرد. چنین سؤالی با تقاضای امنیتی در جامعه مطرح شد: 'آیا باید به حزب حرکت ملی فرصت داد؟'. با این روند، حزب حرکت ملی در سال ۱۹۹۹ به شریک قدرت تبدیل شد. سپس، اگرچه آرای آن کاهش یافت، در تحلیل نهایی، ملیگرایی هرگز مانند دهه ۱۹۷۰ یا ۱۹۸۰ به یک جنبش کوچک و حاشیهای تبدیل نشد.»
دینجاصلان میگوید که با وجود تعداد بالای نمایندگانی که امروز خود را ملیگرا معرفی میکنند، ملیگرایی یک بازیگر مستقل سیاسی نیست:
«در دهه ۱۹۷۰ یک جنبش ملیگرا وجود داشت که ۳-۲ نماینده داشت که از نظر کمی قوی نبود. اکنون یک ملیگرایی وجود دارد که از نظر کیفی قوی نیست. احتمالا بیش از ۱۰۰ نماینده در مجلس هستند که میتوانند خود را ملیگرایان ترک بنامند. اما این ملیگرایی با بیش از ۱۰۰ نماینده نتوانست آن چیزی را که آلپارسلان تورکش و سه نماینده در مجلس انجام داده بودند به دست آورد.
اومیت اوزداغ، رهبر حزب ظفر
«بله، ملیگرایی عاملی بسیار مؤثر در سیاست ترکیه است. ما اینجا هم این را میبینیم. قلیچداراوغلو از عباراتی مانند 'کشور ترک' استفاده میکند که من آن را بسیار دوست دارم. طیب اردوغان مدتی است که با گفتمان ملیگرایی ائتلاف کرده است. این به عنوان یک عامل موثر است، اما نه به عنوان یک بازیگر. ملیگرایی همیشه احساس میکند که مجبور است در جایی بیان شود و با بازیگر دیگری وارد میدان شود.»
«هیچ یک از احزاب ملیگرا بازیگر مستقلی نیستند. حزب خوب به حزب جمهوری خلق ترکیه نیاز دارد. این البته دو طرفه است. چنین رابطهای بین حزب حرکت ملی و حزب عدالت و توسعه وجود دارد. سنان اوغان نیز خود را مجبور به انتخاب کرد. من بیانیه طغرل تورکش (یکی دیگر از چهرههای ملیگرا که اکنون عضو پارلمان از حزب عدالت و توسعه است) را در این زمینه معنادار یافتم. او میگوید: 'چرا ما بهعنوان ملیگرایان نمیتوانیم متحد شویم؟' ما در مورد ساختاری صحبت میکنیم که در صورت ترکیب، یک بلوک تقریباً ۳۰ درصدی با تأثیر چند برابری را تشکیل میدهد.»
«پایان ملیگرایی واکنشی»
با توجه به این تحلیلها، دینجاصلان نتایج انتخابات را به عنوان «پایان درک ملیگرایی واکنشی» تفسیر میکند:
«در ۴۰ سال گذشته ملیگرایی ترکی این بحث وجود داشته است که میگوید: 'ما واکنشی هستیم ولی نباید فعال باشیم'. اما این بحثها به خاطر نیاز عملی به واکنش نشان دادن به چیزی هرگز منجر به تغییر در عمل یا گفتار نشدهاند.»
«اما اکنون به نظر میرسد که همه بازیگران ملیگرا در قابی گیر کردهاند و نمیتوانند از پس خود برآیند و به نظر من بازیگران فعلی زندگی سیاسی خود را به پایان رساندهاند. پس از این دوره، جستجویی در میان رأیدهندگان آغاز خواهد شد و چهرههای ملیگرای جدیدی ظهور خواهند کرد و برای اولین بار پتانسیل این امر آشکار شده است. من منتظر ظهور یک ملیگرایی کنشی هستم.»
اوغان ۵.۱۷ درصد آرا را به دست آورد و انتخابات به دور دوم کشیده شد
آیا آرای سنان اوغان کلیدی بود؟
برخی از مفسران فکر میکنند که فراتر از اینکه ملیگرایی از نظر عددی افزایش یافته باشد، تأثیر آن در سیاست نیز در این دوره انتخابات افزایش یافت.
یکی از روشنترین نشانههای این امر این است که سنان اوغان ۵.۱۷ درصد از آراء قلیچداراوغلو را در دور اول انتخابات ریاست جمهوری تصاحب کرد و باعث درگرفتن بحث درباره «نامزد کلیدی» پس از ۱۴ مه شد.
در برخی تحلیلها، رأیدهندگانی که به سنان اوغان رأی دادهاند، رأیدهندگان ملیگرا تعریف شدند، در حالی که در برخی تحلیلهای دیگر ادعا شد که تودهای همگن در میانه وجود ندارد.
دکتر مصطفی آیدین معتقد است کسانی که به اوغان رأی دادند فقط رأیدهندگان ملیگرا نبودند:
«رأیهای واکنشی هم وجود داشت. این ۸-۷ درصد بود. این رأیدهندگان نمیخواستند به هیچ یک از دو اتحاد بزرگ رو کنند. این رأی یک ماه پیش بین محرم اینجه (یکی دیگر از نامزدها که درست قبل از دور اول از رقابت انصراف داد) و اوغان تقسیم شد. با انصراف اینجه این آرا جذب اوغان شدند. بنابراین نمیتوان گفت که اینها فقط آرای ضد پناهندگان یا ملیگرایان است.»
«ملیگرایان چپگرایی وجود داشتند که از طریق اینجه وارد میدان شدند. باز هم آرایی از اینجه وجود دارد که میتوانیم آن را کمالیستهای تندرو بدانیم که حزب جمهوری خلق ترکیه را ترک کردند. ملیگرایانی از حزب خوب هم هستند. اینها کسانی هستند که در ماه مارس حزب خوب را ترک کردند و چون نمیدانستند کجا بروند به اینجا آمدند. شاید گروه محافظهکاری وجود داشته باشد که به ملیگرایی نزدیکتر هستند، اما تا حدودی ازحزب عدالت و توسعه دور شده است. من فکر میکنم که رای ۵.۱۷ درصد، مجموع چنین آرایی است.»
آیدین میگوید «در نتیجه تحولات دور اول انتخابات ریاست جمهوری، این تصور وجود داشت که نامزد ائتلاف آتا در دور دوم تعیین کننده خواهد بود. به نظر من این تصور درست نیست. اتحاد ملت (که نامزد آنها کمال قلیچداراوغلو بود) با این درک حرکت کرد و با پیامهای بسیار تند سعی کرد دل پایگاه ملیگرایان را به دست آورد.»
«شکل گیری آن ادراک تا حدودی به زمان وقایع مربوط میشود. به عنوان مثال، اگر حزب دموکراتیک خلقها نامزد خود را معرفی میکرد، انتخابات همچنان به دور دوم میرفت. سپس به عنوان حزب کلیدی در نظر گرفته میشد.»
دینجاصلان میگوید که کسانی که به اوغان رأی دادند، رأیشان به دلیل واکنش به سیاستهای احزاب اپوزیسیون و نامزدهای میانی بوده است و نه به دلیل اتحاد در یک دیدگاه مشترک یا دوست داشتن بسیار اوغان. او این مخاطبان را به عنوان «توده واکنشی» توصیف میکند.
در خصوص ملیگرایی چه تحولاتی ممکن است رخ بدهد؟
پس وقتی نتایج ۱۴ مه و احتمالات ۲۸ مه بررسی میشود، تأثیر احزاب ملیگرا بر سیاست ترکیه پس از انتخابات چه میتواند باشد؟
پروفسور دکتر مصطفی آیدین معتقد است که تأثیر حزب حرکت ملی در ائتلاف ملی در دوران آتی قویتر خواهد شد.
بهادر دینجاصلان میگوید که کنگره حزب خوب در ۲۷ ژوئن بسیار مهم است، بخشی وجود دارد که به عنوان «ترکهای جوان عصبانی» در میان مردم توصیف میشود، و حزب خوب به شکل فعلیاش این توده را راضی نمی کند.
از سوی دیگر حاتم اته معتقد است که گفتمان ملیگرایی بدون توجه به نتایج انتخابات، در دوران پیش رو جایگاه مهمی در سیاست خواهد داشت.
«هر چند نتایج انتخابات افزایشی در ملیگرایی را در ترکیه نشان نمیدهند، ممکن است بتوان پیشبینی کرد که گفتمان ملیگرا پس از انتخابات مؤثرتر خواهد شد. حزب ائتلاف خلق سخت وابسته به شعار ترکیه قابلدوام-امن-قوی است چون برای یافتن راه حلهایی برای مشکلاتی که جامعه در زندگی روزمره با آنها مواجه است مدتهاست در تقلا بوده است.»
او میافزاید: «احتمال افزایش مشکلات اقتصادی در دوره آتی نیز منجر به افزایش میزان این گفتمان خواهد شد. در سالهای اخیر، ملیگرایی به عنوان پناهگاهی برای اضطرابهای وجودی افراد و جوامع بوده است. میتوان انتظار داشت که ملیگرایی تا مدتی یک ابزار گفتمانی مؤثر باقی بماند، مگر اینکه گفتمان و برنامهای سیاسی واقعی که بتواند جایگزینی برای این گفتمان باشد توسعه یابد و گروهها و جنبشهای قابل اعتمادی که قادر به ادامه چنین برنامهای باشند، ظهور کنند.»
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید