رفتن به محتوای اصلی

آیا جامعه ایران دچار ترومای جمعی شده است؟
راه‌ مقابله با ترومای جمعی چیست؟
02.02.2023 - 17:27

 

نازنین معتمدی و دکتر مایکل دافی

 

 

متخصصان معتقدند ترومای جمعی در ایران محدود به اعتراضات اخیر نیست و لایه‌های مختلفی دارد که روی هم جمع شده‌اند. مثلا در ده سال گذشته اسید پاشی زنجیره‌ای به دختران در اصفهان، آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو، اعتراضات سال ۹۶، اعتراضات سال ۹۸، سرنگونی هواپیمای اوکراینی، همه‌گیری کرونا، ریزش ساختمان متروپل آبادان و اعتراضات اخیر نمونه‌هایی از وقایعی بودند که به ترومای جمعی بخش بزرگی از جامعه ایران دامن زده‌اند.

 

نازنین معتمدی، تهیه‌کننده ارشد برنامه ۳۷درجه بی‌بی‌سی، در این ‌باره با دکتر مایکل دافی گفتگو کرده است. دکتر دافی از سرشناس‌ترین روانپزشکان حوزه تروما در جهان است که سی سال در زمینه درمان ترومای شدید در کشورهای مختلف کار کرده است.

 

دکتر دافی کارش را با مشاوره و درمان معترضان و بازماندگان درگیری‌های خونین ایرلند‌ شمالی در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی شروع کرد. پس از حملات ۱۱ سپتامبر به عنوان مشاور ارشد برای درمان ترومای جمعی آمریکاییان مشغول به کار شد و در سال‌های اخیر با درمان تروماهای شدید ناشی از همه‌گیری کرونا و جنگ اوکراین کارش را ادامه داده است.

تصاویرمهسا امینی

ترومای جمعی جامعه ایران

به نظر شما جامعه ایران ترومای جمعی را تجربه می‌کند؟

 

دکتر دافی: بله. ترومای جمعی زمانی روی می‌دهد که مردم برای یک دورهٔ طولانی یک ضربه یا یک سری ضربه‌های روانی را تجربه می‌کنند. برای مثال می‌توانیم همه‌گیری کووید ۱۹ را یک ترومای جمعی جهانی توصیف کنیم.

در ایران بسیاری در معرض اعدام‌ و دستگیری‌ بوده‌ و هستند. مردم زیر نظرند. زنان تحت کنترل مکانیسم‌های ظالمانه و آزاردهنده‌ هستند. پس بله، آنچه در ایران می‌گذرد با تعریف ترومای جمعی مطابقت دارد.

 

ترومای افراد مختلف در جامعه متفاوت است. ممکن است یک نفر خودش یا یکی از نزدیکانش بازداشت شده باشد، دیگری فقط با دنبال کردن اخبار دچار مشکل روحی شده یا فرد دیگری اصلا تمایلی به تغییر ندارد. در جامعه‌ای که دچار ترومای جمعی است با نیازهای متفاوت افراد چه باید کرد؟

 

دکتر دافی: ترومای جمعی ایران پیچیده است و این که تروما همچنان ادامه دارد وضعیت را پیچیده‌تر هم می‌کند. مردم سعی می‌کنند خودشان را با شرایط خیلی بی‌ثبات وفق دهند، خود این بی‌ثباتی یک بعد دیگر به تجربهٔ تروما اضافه می‌کند.

ما انسان‌ها چندین نیاز اساسی داریم. در سطح خیلی ابتدایی نیاز به غذا و سرپناه است. بسیاری از مردم ایران الان در همین سطح هم احساس تهدید و خطر می‌کنند، چون فکر می‌کنند اگر به حکومت اعتراض کنند ممکن است شغل و خانه‌شان را از دست بدهند.

سطح بعدی نیازهای ابتدایی حس امنیت است. در حال حاضر در ایران دقیقا برعکس این حس یعنی حس خطر خیلی زیاد است. مثلا این که به چه کسی می‌توانم اعتماد کنم؟ در خیابان به مردم می‌توانم اعتماد کنم یا لباس شخصی‌ هستند؟ با چه کسی راحت می‌توانم حرف بزنم؟ مثلا می‌دانم بعضی جوان‌هایی که در این اعتراضات شرکت کردند تمایلی ندارند در خانه با پدر و مادرشان در این مورد صحبت کنند، چون شاید والدین از پیامدهای درگیر بودن فرزندشان در اعتراضات می‌ترسند.

سطح بالاتر نیازهای روانی ما برقراری رابطه و دوستی‌ است. این که بتوانیم در فعالیت‌های مفید و هدف‌دار مثل رویدادهای فرهنگی شرکت کنیم که این نیاز هم در ایران در خطر است.

در شرایط عادی، شهروندان از دولت می‌خواهند که برای تامین این نیازها به آن‌ها کمک کند. اما این الان در کشوری که ظاهرا بین حاکمان و مردم برخورد جدی وجود دارد، غیرممکن است.

نکته خیلی مهم این که در شرایط ترومای جمعی باید توجه کنید که آیا علائم اختلال اضطراب پس از سانحه یا PTSD را دارید یا نه. ممکن است فلش‌بک‌های ناگهانی یا یادآوری‌های آزاردهنده‌ از چیزهای وحشتناکی که دیدید داشته باشید.دکتر مایکل دافی

توضیح تصویر،

دکتر دافی از سرشناس‌ترین روانپزشکان حوزه تروما در جهان است

راه‌ مقابله با ترومای جمعی چیست؟

در این شرایط ممکن است همه افراد مبتلا به اختلال اضطراب پس از سانحه یا PTSD شده باشند؟

 

دکتر دافی: بیشتر مردم خود را با آنچه که اطرافشان می‌گذرد وفق می‌دهند و با مرور زمان دچار مشکلات روانی نمی‌شوند. اما اقلیت قابل‌توجهی در خطر ابتلا به مشکلات روانی ماندگار هستند.

تحقیقات نشان داده که تاثیرات تروما بر روان ما بستگی به اتفاق وحشتناکی که رخ داده ندارد. در واقع، کاری که ما پس از آن حادثه انجام می‌دهیم هست که می‌تواند مهم، مفید و موثر باشد.

کسانی که خاطرات، فلش‌بک‌ها و یادآوری‌های آزاردهنده را تجربه می‌کنند، باید بدانند که محرک‌هایی این‌ها را یادآوری می‌کند. محرک می‌تواند یک صدا، بوی خاص یا تصویری باشد شبیه به آنچه که در لحظه تروما یا ضربه روانی اولیه تجربه کرده بودند.

اگر این محرک‌ها را نشناسید، دوباره به سرعت درگیر آن خاطره و تصویر وحشتناک می‌شوید. مثلا بدانید که بویی خاص، شب آتش‌سوزی را به یاد می‌آورد. دفعه بعد که این بو به مشام‌ رسید، تشخیص دهید که این بو فقط یک محرک است و به خودتان بگویید که قرار نیست دوباره آن اتفاق رخ بدهد، اضطراب و وحشتم برای این نیست که الان خطری مرا تهدید می‌کند، واکنش من به آن خاطره است. به این ترتیب ارتباط محرک و آن خاطره را قطع کنید. سعی کنید این تکنیک مهم را یاد بگیرید تا با یادآوری خاطرات آن تروما عذاب نکشید.

یک بیمار دارم که در انفجار گرفتار شده بود، نزدیک به یک ماشین ایستاده بود که بمب منفجر شده بود. مردم زیادی می‌میرند و مجروح می‌شوند. او هم ساعت‌ها زیر آوار بود و به شدت مجروح شده بود. زنده ماند، ولی دچار اختلال اضطراب پس از سانحه یا PTSD شد. برای همین هر وقت در خیابان ماشینی می‌دید که فقط رنگش به آن ماشینی که منفجر شده بود شبیه بود، همهٔ چیزهای وحشتناکی که آن روز زیر آوار دیده بود برایش زنده می‌شد.

وقتی متوجه شد که این یک محرک است، بیرون می‌رفتیم و زمانی که ماشینی شبیه آن می‌دیدیم، به جای این که از این محرک فرار کند یا سعی کند نگاهش نکند، عمدا خوب نگاهش می‌کرد و با خودش می‌گفت که این همان ماشین نیست، هیچ بمبی در این ماشین نیست، احساس وحشتم فقط برای این است که شبیه به ماشین روز حادثه ‌‌است.

 

راه‌های مقابله با ترومای جمعی چیست؟

 

دکتر دافی: کارهایی هست که مردم بتوانند برای محافظت از خودشان انجام دهند. نکته مهم این است که مردم روی چیزی که اطرافشان می‌گذرد تمرکز کنند و درباره آنچه که شاید اتفاق میفتاد، نشخوار فکری نکنند.

نشخوار فکری زمانی است که افراد روی جنبه‌های منفی آنچه که اطرافشان می‌گذرد انگشت می‌گذارند و رهایش نمی‌کنند؛ اگر فلان اتفاق بیفتد چه؟ چرا اینجوری شد؟ و ...

چون این جور سوالات به راه حلی نمی‌رسد و فقط باعث اضطراب زیاد می‌شود. می‌توانید به اتفاقی که افتاده فکر کنید، ولی مثلا در اعتراضات بودید و کسی را گرفته‌اند و برده‌اند، اگر بعدش دائم از خودتان بپرسید که چرا کاری نکردم؟ چه کار دیگری می‌توانستم بکنم؟ چرا مرا به جایش نبردند؟ این افکار به کسی که دستگیر شده کمکی نمی‌کند، اما برای شما حتما مشکلات روانی ایجاد خواهد کرد.

اگر درگیر سوالات «اگر این جوری، اگر آن جوری» هستید، از خودتان بپرسید که اگر دوست صمیمی‌ام درباره کارهایی که فلان روز انجام داده یا نداده دائم فکر می‌کرد، من به او چه می‌گفتم؟

اعتراضات ایران

منبع تصویر،GETTY IMAGES

توضیح تصویر،

اعتراضات مردم در جمهوری اسلامی با سرکوب مواجه شده است

اگر احساس گناه می‌کنید، معمولا نشانه این است که بیش از حد فکر می‌کنید و در حال نشخوار فکری هستید. احساس گناه نشانه این است که شاید لازم است نحوهٔ تفکرتان دربارهٔ شرایط را عوض کنید.

چیزی را که می‌توانید تغییر دهید، تغییر دهید و با چیزی که نمی‌توانید، خودتان را وفق دهید. این انعطاف‌پذیری مهم است. ما برای محافظت از خود باید سازگاری را یاد بگیریم.

از خودتان هم فردی و هم گروهی مراقبت کنید. مراقب سلامت جسمی‌تان باشید، چیزهای ابتدایی؛ ورزش، تغذیهٔ مناسب، خواب کافی. سلامت جسم به حفظ سلامت روان هم کمک می‌کند.

اگر تصویر دردناک حادثه مدام به ذهن بیاید و شما سرکوبش کنید، آن تصویر دوباره برمی‌گردد، حتی قوی‌تر و به دفعات بیشتر. پس سعی نکنید جلوی خاطرات را بگیرید. رویشان تمرکز نکنید، بگذارید بیایند و بروند و به خودتان بگویید که این فقط یک خاطره است و قرار نیست دوباره اتفاق بیفتد.

چیزی که درباره محرک‌ها گفتم را انجام دهید. آن محرک را تشخیص دهید، آگاهانه به آن توجه کنید و به خودتان بگویید که این فقط یادآور خاطره تروما است.

نکتهٔ بعدی این که مردم باید واقعا سعی کنند زیاد در معرض پوشش رسانه‌ای اتفاقات وحشتناک قرار نگیرند، چون باعث می‌شود بیشتر درباره این که چقدر همه چیز وحشتناک است فکر کنند.

سعی کنید روی آنچه در زندگی‌تان مثبت است تمرکز کنید. احساس معنا‌دار بودن و هدف‌دار بودن زندگی را حفظ کنید. اگر می‌توانید باعث تغییری بشوید، سعی کنید آن را انجام دهید.

من حدس می‌زنم درگیر شدن در فعالیت‌های جمعی، تظاهرات و اعتراضات می‌تواند برای مردم مثبت باشد. چون حداقل از این که برای ایجاد تغییر تلاش می‌کنند، احساس خوبی می‌کنند.

نگرانی بزرگ من برای کسانی است که منزوی شده‌اند. انزوا و قطع روابط اجتماعی عامل کلیدی بروز مشکلات روانی در آینده است. حس همبستگی جمعی عامل مهمی برای محافظت از سلامت روانی است. اگر برای ایجاد تغییر تلاش می‌کنید، به عنوان جزئی از گروهی بزرگ‌تر آن را انجام دهید.

مهم است که امید را از دست ندهید. یادتان باشد که حکومت‌های مستبد زیادی در سراسر جهان بودند، رژیم‌های بی‌رحم و سرکوب‌گر که به نقطهٔ پایان رسیدند. حتی اگه در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که هر لحظه احساس خطر می‌کنید، مهم است که سعی کنید امید را حفظ کنید. مثل اوکراین، در مناطق مرزی اوکراین مردم هر ساعت روز احساس خطر می‌کنند، ولی این امید که تغییر ممکن است را از دست نداده‌اند.

پژوهش‌های زیادی درباره کشورهایی که مدت طولانی در معرض حملات راکتی بودند انجام شده است. نتیجه این بوده که حفظ حس همبستگی اجتماعی و قدرت جمعی در مقابل فشار روانی از شما محافظت می‌کند.

چطور باید این شرایط را کنترل کرد تا روانمان کمترین آسیب را ببیند؟ مثلا خیلی از مخاطبان ما گفته‌اند که آستانه تحمل خود و اطرافیانشان آنقدر پایین آمده که کوچکترین اختلاف‌نظری سریع به پرخاشگری تبدیل می‌شود.

 

دکتر دافی: ناگزیر مردم در گروه‌های کاملاً متفاوتی هستند. اگر چیزی از بحران ایرلند شمالی یاد گرفته باشیم این است که باید به هم کمک کنیم تا بفهمیم چطور جامعه را برای همه بهتر ‌کنیم. پس مهم است که با هم گفت‌وگو کنیم. چون در شرایط کشمکش، جوامع می‌توانند خیلی سریع گروه‌های متمایز تشکیل دهند و دچار شکاف و چند دستگی شوند. این ممکن است منجر به خشونت خیلی شدید بین گرو‌ه‌ها شود.

توجه کنیم که بیش از حد تعمیم ندهیم و همهٔ افراد گروه دیگر را به خاطر کارهای وحشتناک مقصر ندانیم. اگر شخصی از گروه دیگر به گروه شما حمله کرده، بدانید که کار آن یک نفر بوده و کل آن گروه مقصر نیست. این کار تلاشی است برای حفظ حس امیدواری تا مردم بتوانند فراتر از اختلافات فعلی گرد هم بیایند و سعی کنند جامعهٔ سالم‌تری بسازند که همه در آینده بتوانند جزئی از آن باشند.

همینطور خیلی مهم است که روابط اجتماعی خود را با کسانی که حمایتتان می‌کنند حفظ کنید. منزوی نشوید. در خانه نمانید و سعی نکنید خاطرات را سرکوب کنید.

بعضی برای اینکه جلوی خاطرات تروما را بگیرند از الکل استفاده می‌کنند. مصرف الکل و مواد مخدر شیوه درست مقابله با تروما نیست. سعی کنید در فعالیت‌های هدفمند شرکت کنید.

اگر حس می‌کنید به اندازهٔ بقیهٔ گروه‌هایی که برای تغییر جامعه تلاش می‌کنند نمی‌توانید کاملا فعال و درگیر باشید، خودتان را اذیت نکنید و آزار ندهید.

حدس می‌زنم افراد زیادی هستند، شاید پدر و مادرها یا افراد مسن‌تر که تمایلی به بحث دربارهٔ تغییر در ایران ندارند. مهم است که احساس گناه بهشان تحمیل نشود. چون آن‌ها ممکن است به محافظت از فرزندانشان هم فکر می‌کنند و می‌ترسند که اگر درگیر صحبت‌های سیاسی شوند، آن‌ها هم دستگیر و زندانی شوند.

باید درک کنیم که مردم در سطوح محتلف به جامعه کمک می‌کنند. افراد با امکانات محدودی که دارند نهایت سعی‌شان را می‌کنند.

شاید الان فکر کردن بهش سخت باشد، ولی ما تحقیقات زیادی داریم که نشان می‌دهد مردم واقعا از این شرایط عبور می‌کنند و می‌توانند قوی‌تر شوند. بعضی‌ها بعدش رشد می‌کنند؛ مفهومی که «رشد پس از واقعهٔ آسیب‌زا یا تروما» گفته می‌شود و به واسطهٔ آن تاب‌آوری، عزت‌نفس و ارزش‌های زندگی تقویت می‌شود.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
بی بی سی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.