رفتن به محتوای اصلی

احمق و احمق تر!
باورمندان هر دینی چه قبول داشته باشند چه نه، احمق اند!!!
13.09.2022 - 15:40

احمق و احمق تر!

برای شناخت احمق تر باید احمق را شناخت و برای تشخیص احمق باید دانست که حماقت چیست و به چه معناست؟!

حماقت یا همان کم خردی و بی خردی صفتی است اکتسابی که هر انسانی ممکن است در برخورد با بعضی شرایط یا مسائل دچار آن شود، در واقع هر گاه ما برای تصمیم گیری و یافتن راه حل برای هر موضوع یا مسئله ای به جای استفاده از عقل، خرد، دانش و علم روز از خرافه یا باوری شخصی یا جمعی که مبنای علمی ندارد بهره بریم دچار حماقت شده ایم فارغ از آنکه موضوع را حل کرده یا نه و یا پاسخ را صحیح بدست آوریم یا که خیر. پس اینکه انسان دچار حماقت شود امری ست که تقریبا برای همه پیش می آید اما آنکه در بیشتر امور روزانه دچار حماقت شود احمق است. احمق بودن برای انسان های سالم و نرمال بر خلاف حماقت اتفاقی نیست بلکه اختیاری ست. در واقع احمق به اختیار خود حماقت می کند و عقل و خرد را کنار می گذارد. اگر به ما گفته شود که در موردی دچار حماقت شده ایم شاید نپذیریم و جبهه گیری کنیم اما در خلوت خود می دانیم که حماقت کرده ایم پس احمق بودن و تکرار مکرر حماقت اختیاری و آگاهانه است. همه ما نیز نتیجه حماقت را در جایی یا برهه ای دیده ایم یا به شخصه تجربه کرده ایم و می دانیم که نتیجه حماقت تقریبا همیشه بد و نادرست است، همین بد بودن و عدم حصول نتیجه درست باعث شده که حماقت صفتی بد و نکوهیده در تمامی جوامع متمدن بشری باشد و در پی آن احمق بودن بسیار بد و ناشایست تلقی گردد بنابراین تقریبا هیچ احمقی، احمق بودن خود را نمی پذیرد. زیرا می پندارد این پذیرش باعث آن می شود که او در جامعه سر افکنده گردد، پس در حقیقت برای قبول احمق بودن خود نیز دچار حماقت می شود و به جای عقل و خرد از باور خود پیروی می کند. این مسئله در واقع پاسخ این پرسش است که چرا بحث کردن با احمق ها بی فایده است؟!

اما احمق تر با دارا بودن پسوند "تر" که در فارسی نشانه صفت تفضیلی یا صفت همسنجشی است به معنای احمق برتر یا احمق خاص است. اما چگونه می توان احمق تر بود زیرا فردی که عقل و خرد را به کنار گذاشته و دیگر احمق گشته به ذات که تغییری نمی کند تا به طور مثال عمق حماقتش بیشتر گردد زیرا که به واقع حماقت حد و مرز مشخصی ندارد تا بتوان آن را محکی برای احمق یا احمق تر بودن در نظر داشت. پس احمق تر کیست؟! از دیدگاه من احمق تر فردی ست که در حماقتش از یک احمق پیروی می کند. او در واقع کسی است هنگام ارتکاب حماقت پس از به کنار گذاشتن عقل خرد از باور فرد دیگری پیروی می کند و در تصمیم گیری از آن بهره می جوید در حالیکه خودش نه آن باور را به درستی می شناسد و نه حتی به آن عمل می کند و در واقع حتی به آن باور، باور ندارد!!!

اینکه چرا من دست به نگارش این متن با این نام شدم و در ابتدا به تعریف شناختی از نام مطلب پرداختم، کلیپی بود که روز گذشته در فضای مجازی منتشر گشته بود.

این کلیپ مربوط به بر پایی همایشی در شهر کلن آلمان در اعتراض به حکم اعدام برای دو فعال حقوق رنگین کمانی ها در ایران # الهام-چوبدار و #زهرا-صدیقی و در حمایت از جامعه رنگین کمانی های ایران روز شنبه ده سپتامبر به فراخوان کمیته بین المللی علیه اعدام برگزار گشته بود. در این همایش بانو مینا احدی، بانو مریم نمازی و بانو رعنا احمد سخنرانی کرده بودند. در میانه همایش و در هنگام سخنرانی بانو مریم نمازی عده ای از اسلام گرایان با سردادن شعار الله اکبر و لا اله الله شروع به ایجاد مزاحمت و بر هم زدن همایش کردند. در این میان اعتراض یک زن جوان که با پوششی که قطعا در میان جوامع دارای قوانین اسلامی برای یک زن مسلمان جایز نیست و اگر زنی با چنین پوششی باشد، یا مسلمان نیست یا کنیز است، بسیار جالب و در عین حال مسخره بود. این زن جوان مصداق کاملی برای احمق تر بودن است! قطعا او درک و شناخت کاملی از اسلام ندارد و بنا بر پوشش به اسلام و احکام آن باور هم ندارد و حتی بنا بر پوشش و احکام اسلامی ممکن است مسلمان هم نباشد و فقط کنیزی باشد در اختیار یک مرد مسلمان!!! هر کدام از این موارد نشان می دهد حماقت او در اعتراض به این همایش حتی بر اساس باور خودش هم نبوده!!! در مورد این زن جوان می توان ساعت ها سخن گفت، او نمادی برای حماقت، دورنگی، خود ستیزی و جامعه ستیزی اسلام و یک زن مسلمان است.

باورمندان هر دینی یا هر ایدئولوژی ای چه قبول داشته باشند و چه نه، تا زمانی که در بسیاری از مسائل، حتی مسائل روزمره، به جای تصمیم گیری از روی عقل و خرد و بر اساس علم و دانش به باور های خود مراجعه می کنند، صرف نظر از نتیجه، حماقت کرده اند و تکرر آن به معنای احمق شدن و احمق بودن آنان است. باورمندان به اسلام نیز از همین قماشند و احمق بودن آنها بلا شک محرز است. در میان پیروان اسلام زنان باورمند به اسلام جزو احمق تر ها هستند. دلیل این موضوع هم بسیار روشن است، زنی که اسلام را بشناسد، می داند که اسلام زن ستیز است و اصولا زن در اسلام ملک شخصی مرد است، او ناقص عقل است و به طور کلی دارای حقوقی نیم یک مرد است، پس هر زنی که اسلام را بشناسد، نه تنها به آن باور نخواهد داشت بلکه همچو دشمنی به مقابله ی با آن برخواهد خواست. پس زنی که باورمند اسلام است یا اسلام را نشناخته و فقط بنا بر باور دیگران به آن باور دارد و یا بر خلاف ذات طبیعی موجودات به جای مبارزه و یا فرار از دشمن خود را به دشمن سپارده تا هر چه میل دارد با او انجام دهد که این خود نشانه حماقت مضاعف است و پس به هر صورت زن مسلمان احمق تر است. جالب است بگویم که در میان مذاهب اسلامی، پیروان مذهب شیعه بنابر این موضوع که باید مقلد باشند و مقلد بودن یعنی از باور مرجع تقلید خود می بایستی پیروی کنند، احمق تر هستند!!! در اینجا می مانم که یک زن مسلمان شیعه ی باورمند را چه باید بنامم؟! شاید احمق تر از احمق تر!!!

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

مریم سلطانی

فیسبوک - تلگرامفیسبوک - تلگرامصفحه شما

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

لطفا در صورتیکه درباره مقاله‌ای نظر می‌دهید، عنوان مقاله را در اینجا تایپ کنید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.

لطفا نظر خودتان را فقط یک بار بفرستید. کامنتهای تکراری بطور اتوماتیک حذف می شوند و امکان انتشار آنها وجود ندارد.

CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.