در حالیکه توجه اکثر رسانههای جهان و دولتها به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا متمرکز شده است، خاورمیانه هم شاهد تداوم روند عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با اسراییل است. به نظر میرسد اسراییل و کشورهای عربی برای نظم نوین جهانی پس از دوران کرونا آماده میشوند. امارات بهعنوان یکی از کشورهای مهم صادر کننده نفت و یکی از کشورهای پیشرو در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر اولین کشوری است که اقدام به عادیسازی روابط با اسراییل کرده است.
صادرات انرژی نقش مهمی در سیاست خارجی امارات ایفا میکند. با توجه به پتانسیل هر دو کشور در زمینه نفت- گاز و انرژیهای تجدیدپذیر میتوان انتظار داشت که انرژی یکی از محورهای اصلی افزایش سطح روابط اقتصادی و سیاسی امارات و اسراییل در سالهای آینده خواهد بود. برنامه اسراییل برای تبدیل شدن به صادر کننده گاز و افزایش نقش این کشور در معادلات انرژی در دریای مدیترانه میتواند شرایط را برای حضور شرکتهای انرژی امارات در میادین گاز اسراییل فراهم کند موسسات مالی و اعتباری امارات هم میتوانند برای تامین منابع مالی مورد نیاز پروژههای انرژی اسراییل مورد نظر قرار گیرد .
انتقال نفت امارات از طریق خط لوله ایلات- اشکلون
استفاده از زیر ساختار انرژی هر دو کشور مد نظر دولتمردان اسراییل و امارات بوده است در هفتههای گذشته هم این دو کشور به همراه آمریکا پیشنویس سند همکاری استراتژیک سه جانبه در زمینه انرژی را در واشنگتن امضا کردند. طبیعی است که آمریکا مایل است امنیت انرژی اروپا به منابع انرژی روسیه و ایران وابسته نباشد، آمریکا در تلاش برای افزایش سهم خود در بازار گاز اروپا است و اگر دولت جدید آمریکا با ایران به توافق احتمالی برسد و تحریمها علیه صنعت انرژی ایران رفع شود ایران بهدنبال بازیابی سهم خویش در بازار نفت اروپا خواهد بود.
پروژه خط لوله انتقال نفت ایلات-اشکلون به سالهای دهه ۶۰ میلادی و به دوران پهلوی بازمیگردد. ایران در زمان پهلوی روابط خوبی با اسراییل داشت. ایران بزرگترین تامین کننده نفت اسراییل بود و نقش مهمی در امنیت انرژی این کشور ایفا میکرد. پس از انقلاب اجرای این پروژه متوقف شد. بر اساس قراردادی که در آن زمان به امضای دو دولت رسیده بود، قرار بود نفت خام ایران به بندر ایلات واقع در جنوب اسرائیل منتقل شود و سپس از آنجا به اشکلون، واقع در شمال آن کشور انتقال یافته و راهی بازارهای اروپا شود. کانال سوئز در آن زمان مسیر معمول برای انتقال نفت بود، وقتی این کانال ترانزیتی به دلیل اختلاف مصر و اسرائیل بسته شد شرایط برای احداث این خط لوله میسر شد.
استفاده از خط لوله ایلات – اشکلون این امکان را فراهم می کرد که نفت ایران از مسیری متفاوت راهی بازارهای اروپا شود. اگر این خط لوله در زمان مقرر به بهره برداری می رسید امنیت عرضه نفت و امنیت ترانزیت نفت ایران برای بازار اروپا تا حد زیادی تضمین می شد. اسراییل هم توانست امنیت انرژی خود را با واردات نفت از ایران تضمین نماید و هم از حق تزانریت نفت ایران به اروپا بهره گیرد. این خط لوله در صورت عملیاتی شدن در زمان پهلوی معاملهای برد-برد برای هر دو کشور میبود.
در مورد اهمیت ژئوپلتیک این خط ایزیک لِوی، مدیر عامل «شرکت خط لوله اروپا آسیا» در گفتگو با مجله فارن پالیسی در مورد این خط لوله بر این اعتقاد است که مزیت این خط لوله نسبت به کانال سوئز قابلیت پایانههای اشکلون و ایلات برای پهلو گرفتن ابرنفتکشهایی است که امروزه در انتقال نفت نقشی اساسی دارند، اما بزرگتر از آنند که از کانال مصری عبور کنند. این نفتکشهای میتوانند تا ۲ میلیون بشکه نفت را حمل کنند، در حالی که کانال سوئز تنها برای عبور کشتیهای موسوم به «سوئزمکس» مناسب است که ظرفیتشان نصف است. تعرفه عبور از کانال سوئز به ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار دلار رسیده است، خط لوله اروپا آسیا به اسرائیل امکان میدهد تا تخفیف قابل توجهی برای انتقال انرژی اعمال کند.
با وقوع انقلاب در ایران و توقف اجباری این پروژه شرکت ایلات-اشکلون تصمیم گرفت مسیر انتقال نفت را از جنوب به شمال به مسیر شمال به جنوب تغییر بدهد. قرار بر این بود که نفت خام روسیه و جمهوری آذربایجان از طریق اشکلون به ایلات منتقل شده و سپس راهی بازارهای آسیا شود. به گزارش خبرگزاری رویترز شرکت "ا آ پی سی" اسراییل اعلام کرد که برای انتقال نفت امارات به اروپا از طرق خط لوله اشکلون به ایلات به توفق مقدماتی دست یافته است. این خط لوله در صورت عملیاتی شدن این امکان را برای اسراییل فراهم خواهد کرد که نقش فعالتری در تجارت انرژی، سیاستهای نفتی و سرمایهگذاریهای عمده نفتی منطقه ایفا کند و همچنین امنیت انرژی خود را نیز تا حد زیادی تضمین کند. برخی از کارشناسان انرژی ایرانی بر این عقیده هستند که خط لوله ظرفیت بالایی ندارد اما مشکل اسرائیل را تاحدی حل میکند، اما این خط در حدی نیست که اسرائیل وارد تجارت نفت شده و خرید و فروش داشته باشد، مگر اینکه از امارات تخفیف بگیرد و یا اقدام به فروش فراورده کند.
هر دو کشور مصصم به افزایش سطح روابط و عملیاتی شدن این خط لوله هستند. بنا بر آمار وزارت انرژی اسرائیل این کشور سالیانه ۱۰.۵ میلیون تن نفت مصرف میکند. امارات متحده عربی که ظرفیت تولید ۴ میلیون بشکه در روز دارد ، بیشتر نفت خود را به آسیا میفروشد. این کشور محصولات عمده تصفیه شدهای را به اروپا می فروشد که این محموله ها معمولاً از طریق تانکرهای عبور از دریای سرخ حمل میشوند. مهدی حسینی، رئیس سایق کمیته قراردادهای جدید نفتی بر این عقیده است که ۵۰ درصد این خط لوله ۱۶ اینچی متعلق به ایران است، اما ارزش خط لوله زمانی است که نفتی در آن جریان داشته باشد وگرنه خط لولهای که حدود ۵۰ سال پیش ساخته شده ارزشی ندارد.
با توجه به اینکه ۵۰ درصد خط لوله ایلات- اشکلون متعلق به ایران است، باید منافع ایران در این خط لوله توجه قرار گیرد. بهترین روشی که میتواند مانع بروز مشکلات حقوقی برای این پروژه شود، افزایش ظرفیت این خط لوله است. اسراییل و امارات برای اجرای این پروژه مصمم هستند، آمریکا هم در چارچوب سند همکاری استراتژیک انرژی از هر گونه همکاری انرژی بین اسراییل و امارات حمایت میکند.
در حالیکه که کشورهای همسایه از عنصر صادرات انرژی برای افزایش حضور و نفوذ در منطقه و همچنین برای افزایش سطح رفاه و رشد اقتصادی بهره میگیرند. حضور و نفوذ ایران در بازار منطقهای انرژی روزبهروز کاهش میباید. همکاری اسراییل و امارات در حوزه انرژی و بهویژه عملیاتی کردن خط لوله ایلات- اشکلون هم منافع اقتصادی برای دو کشور بههمراه خواهد داشت، هم از بعد ژئوپلتیک امکان نقشآفرینی بیشتری برای این دو کشور بههمراه خواهد داشت. همکاری دو کشور در زمینه انرژی میتواند الگویی برای سایر کشورهای عرب منطقه برای عادیسازی روابط با اسراییل باشد و همچنین زمینه افزایش حضور امارات در حوزه سیاسی–اقتصادی و نظامی در دریای مدیترانه را بیش از پیش فراهم خواهد کرد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید