رفتن به محتوای اصلی

بمان برایمان نسرین!

بمان برایمان نسرین!

دلت گرفته است، نه از قفسی که در آن اسیری بلکه از رویاهایت! رویاهایی که ترا با فرزندانت همراه کرده و به سفرهای کودکانه شان میبرند.

خواب میبینی که آنها را در آغوش گرفته و برایشان قصه میخوانی و نفس گرمشان احساس آرامش به تن ات میدهد.
به تن خسته و دلِ گرفته ای که چشمان روشن شان به آن نور امید میتاباند.
در کنار آنها بودن و در کنار هم بودن حق شماست ولی میزان وزنۀ عدالت به دست کسانی افتاده است که با وجدانی پاک! و قدرتی بی‌پایان حق را به‌ جانب خود می‌دانند.
باکی نیست! باکی نیست چون این حدود آزادی تو است که قدرت مقاومتت را در برابر شکنجه و مرگ تعیین میکند و آزادی تو بدون مرز است!
اقتدارمداران می‌کوشند به ‌زور، وادار به‌‌ سکوتت کنند زیرا هر کلمه‌ئی از تو برایشان ارزش بیان یک اصل را پیدا کرده است!
پس بمان برایمان نسرین! بمان تا به ستوه بیآیند از رزمی که بذرش را خانه بخانه کاشته ای.
بمان تا شاهد پیروزیت باشیم، وقتی از کودکان کار دفاع می کنی. بمان تا شاهد فریادت باشیم وقتی که زنان وطنت را... نه... جهانی را به صلح و آزادی می خوانی...
اگر تو نباشی، در سرزمینی که حتی غم هم به سوگ می نشیند آواز گنجشک ها  دیگر به گوش نخواهد رسید!
پس تو بگو، باران چگونه باید سنفونی بهار را در رویای  گنجشک ها  بنوازد؟ و بهار، چگونه سلام خاک را پاسخ دهد؟ آن هم در سرزمینی که دست خاک اش از بهار پرگل تر است!!!
بمان برایمان نسرین تا فلسفۀ بودن را از نو و از تو بیاموزیم.
ی. صفایی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

سازاخ
برگرفته از:
ایمیل ارسالی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید