با گذشت دو سال از خروج آمریکا از برجام، رهبر جمهوری اسلامی نه تنها آن را به آتش نکشید، بلکه به نمایندگان خود برای مذاکره بر سر برخی سرفصلهای مورد نظر واشینگتن برای دستیابی به توافقی دیگر، چراغ سبز نشان داده است. امروز تهران به روشنی از مذاکره بدون پیششرط با آمریکا برای مبادله زندانیان سخن میگوید که بند پنجم سرفصلهای ۱۲گانه آمریکا بهشمار میرود. در این بین نشانههای مهار نفوذ جمهوری اسلامی در عراق و سوریه، محدودتر شدن منابع مالی گروههای شبهنظامی تحت حمایت تهران (بندهای ششم تا نهم) و کاهش سطح تهدیدها علیه متحدان آمریکا در منطقه (بند دوازدهم) نمایانتر میشود و زمان «گریز هستهای» (بند اول و دوم)، همچنان در محدوده امن حفظ شده است.
برای نظریهپردازان «کره شمالی شدن» ایران، از دست دادن همه فرصتها برای پیروی از این الگو، امیدوار کننده نیست و برای آنهایی که در مورد «سوریه شدن» ایران هشدار میدهند، واکنش تهران به شوکهایی از جنس کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس، بیش از اندازه منطقی است.
جمهوری اسلامی در بحرانیترین شرایط پس از تصویب شش قطعنامه تحریمی در شورای امنیت، نه نسخه پیونگیانگ، بلکه مسیر توافق با آمریکا را دنبال کرد و باوجود فشار اقتصادی بیسابقه دو سال گذشته همچنان پلهای پشت سر را خراب نکرده است. مقامات در تهران همچنان به آمریکا توصیه میکنند به میز مذاکره برجام بازگردد تا موضوعات باقیمانده را حل و فصل کنند.
در چنین فضایی، افزایش آگاهانه سطح تنشها در خلیج فارس و عراق، بیشتر تلاشی برای به رخ کشیدن ظرفیتها و محک طرف مقابل است تا وارد شدن به مسیر بدون بازگشت درگیری تمام عیار با آمریکا و متحداناش در منطقه. نقطه اوج این رویکرد نیز انتقام هماهنگشدهای بود که سپاه از پایگاه خالی عینالاسد گرفت.
زمانی که پای منافع در میان باشد، مبانی ایدئولوژیک بازتعریف و تهدیدها به فرصت تبدیل میشوند. الگوی رفتاری تهران نه تنها در دو سال اخیر، بلکه در چهار دهه گذشته گواهی بر این مدعاست.
دستپاچگی باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا برای توافق با تهران موجب شد موضوعات مهمی مانند نگرانیهای امنیتی کشورهای منطقه که پرداختن به آنها میتوانست ضامن بقای برجام باشد به مراحل پس از اجرای توافق موکول شود. اما تهران هیچگاه به میز مذاکره بازنگشت و همین دغدغههای به حاشیه رانده شده، شکست برجام را رقم زد. اکنون که ناکارآمدی یک توافق تکبعدی با جمهوری اسلامی برای همه طرفهای درگیر به اثبات رسیده، مذاکرهها نیز باید از جایی آغاز شود که متوقف شده بود.
از همین رو، جمهوری اسلامی زیر پوست تهدیدها و لفاظیها با نیمنگاهی به تحولات اخیر-از جمله کشته شدن قاسم سلیمانی، شیوع کرونا و افت بهای نفت- ناگزیر در مسیری گام برمیدارد که اتفاقا با بخشی از سرفصلهای ۱۲گانهای که مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا برای توافق جدید با ایران معرفی کرده بود، همپوشانی دارد.
فعالیتهای هستهای و غنیسازی
دو سال پس از خروج آمریکا از برجام، ابراز نگرانی از برنامههای هستهای ایران به طور غافلگیرکنندهای کاهش یافته و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در هیچ یک از گزارشهای خود نقض جدی تعهدات از سوی ایران را ثبت نکرده است.
ایران به رغم همه تهدیدها، همچنان زمان گریز هستهای از طریق ذخیره مقادیر قابل توجهی اورانیوم غنیشده با خلوص بالا را کاهش نداده است.
تهران از اردیبهشتماه گذشته در پنچ گام در بازههای زمانی دو ماهه تعهدات خود در چارچوب برجام را کاهش داد. اما در هیچ یک از این گامها، اقدامات تهدیدکنندهای مانند از سرگیری غنیسازی ۲۰ درصدی را انجام نداد و از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای یا پروتکل الحاقی خارج نشد.
از سوی دیگر بریتانیا، فرانسه و آلمان به عنوان کشورهای باقیمانده در برجام از زمستان گذشته ساز و کار حل اختلاف در برجام را آغاز کردهاند. هرچند هنوز مکانیسم ماشه در این ساز و کار فعال نشده، اروپا میتوان در صورت احساس خطر (کاهش زمان گریز هستهای ایران به شش ماه) آن را به کار بیاندازد تا در مدت دو ماه همه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران دوباره برقرار شود.
در بند نخست سرفصلهای ۱۲گانه پومپئو آمده است که ایران باید جزئیات ابعاد نظامی برنامه پیشین هستهای خود را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کند.
پرونده فعالیتهای هستهای ایران در گذشته یا پیامدی که در برجام مختومه شده بود، با سرقت آرشیو هستهای از سوی اسرائیل دوباره باز شد. فصل اول این پرونده با ردیابی اورانیوم غنینشده در «تورقوزآباد» آغاز شد و اکنون آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد دو سایت علام نشده دیگر نیز از ایران پاسخ میخواهد.
بند دوم نیز خواستار توقف فعالیت غنیسازی و عدم فرآوری پلوتونیوم در ایران است.
این در حالی است که موضوع عدم غنیسازی در ایران یکی از مناقشه برانگیزترین موضوعات در مسیر مذاکرات هستهای بود. آیتالله خامنهای انجام غنیسازی در خاک ایران را خط قرمز اعلام کرد و در نهایت با غنیسازی محدود در ایران موافقت شد. برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران پیشتر به ایندیپندنتفارسی گفته بود که واشینگتن به دنبال «غنیسازی صفر» در ایران است. اما دستیابی به این هدف برای کاخ سفید دشوار خواهد بود.
در موضوع برنامههای هستهای ایران، دسترسی نامحدود بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیاست هستهای ایران نیز خواسته سوم دولت آمریکا به شمار میرود.
باید گفت که در مقایسه با سالهای قبل روند بازرسی از سایتهای هستهای ایران و پذیرش بازرسان بینالمللی با مشکلات کمتری همراه بوده و موارد کمتری از عدم صدور ویزا یا اخراج بازرسان به بهانههای مختلف گزارش شده است. البته آژانس بینالمللی انرژی اتمی همچنان خواستار دسترسیهای گستردهتر بازرسان به خصوص بازدید آنها از چند سایت اعلام نشده است.
خروج کامل نیروهای تحت امر ایران از سوریه
در دو سال گذشته تحولات زیادی در سوریه روی داده و نقش جمهوری اسلامی در این کشور تحت تاثیر تثبیت جایگاه روسیه به عنوان یک بازیگر کلیدی در سوریه قرار گرفته است. تا جایی که گفته میشود حملههای اخیر اسرائیل به نیروهای نزدیک به ایران با هماهنگی روسها انجام میشود. از سوی دیگر گزارشهایی از خروج برخی نیروهای تحت حمایت ایران از جمله فاطمیون از سوریه منتشر میشود. همچنین بازیگران دیگری که به صحنه سوریه وارد شدهاند؛ از جمله ترکیه گوی سبقت را در سرمایهگذاریهای اساسی از ایران ربودهاند و اهمیت بشار اسد در آینده سوریه نیز رو به افول است.
به رسمیت شناختن حاکمیت ملی عراق
چهار ماه پس از کشته شدن قاسم سلیمانی در عراق، نه تنها از شدت حملههای منتسب به گروههای تحت حمایت جمهوری اسلامی کاسته شده، بلکه عمق و گستره نفوذ ایران در عراق رو به کاهش است. تهران به استقبال نخستوزیر جدید، مصطفی الکاظمی رفت که از سوی کتائب حزبالله به دست داشتن در پروژه حذف فرمانده سابق سپاه قدس متهم بود. الکاظمی گزینه مطلوب ایران نبود، اما در شرایطی که همچنان اعتراضها به نفود و دخالت جمهوری اسلامی در عراق ادامه دارد و اسماعیل قاآنی در پر کردن جای خالی سلیمانی ناتوان بوده، گزینههای ایران نیز در عراق محدودتر شده است.
از سوی دیگر برخی گروهای شبهنظامی تحت حمایت ایران مانند کتائب حزبالله اخیرا در حملههای پیدرپی نیروهای آمریکایی ضعیفتر شدهاند و حمله روز دوشنبه به پایگاه ثارالله که گروه نظامی نزدیک به جمهوری اسلامی به شمار میرود، نخستین اقدام دولت مصطفی الکاظمی برای مقابله با نفوذ تهران و کنترل نیروهای شبهنظامی بهشمار میرود.
فعالیتهای تهدیدآمیز علیه متحدان آمریکا
بند آخر سرفصلهای ۱۲گانه خواستار پایان دادن به رفتار تهدیدآمیز ایران علیه همسایگان شامل عربستان، اسرائیل و امارات متحده عربی و تهدید کشتیرانی بینالمللی و حملههای سایبری مخرب است.
هرچند جنگ سایبری ایران و آمریکا در طول سالهای اخیر همواره ادامه داشته، سطح تنشها در خلیج فارس و تهدید خطوط کشتیرانی در منطقه به طور ملموسی کاهش پیدا کرده است. به نحوی که پنتاگون اخیرا اعلام کرد بر اساس برآوردها ایران یک تهدید فوری علیه منافع استراتژیک آمریکا در منطقه به شمار نمیرود و ایالاتمتحده حضور نظامی خود را کاهش خواهد داد.
پس از شدت گرفتن تنشها در بهار و تابستان سال گذشته و حمله به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان سعودی با دخالت مستقیم نیروهای شبهنظامی متهم به همکاری با جمهوری اسلامی، آمریکا رهبری یک ائتلاف بینالمللی برای تامین امنیت کشتیرانی در خلیجفارس را بر عهده گرفت و نیرو و تجهیزات نظامی بیشتری به عربستان اعزام کرد. پس از آن بود که سطح تنشها در خلیج فارس فروکش کرد و با حذف سلیمانی تقریبا به صفر رسید.
از سوی دیگر باوجود حملههای آشکار اسرائیل به منافع جمهوری اسلامی در عراق، سوریه و لبنان، مقامات تهران در ماههای گذشته همواره در برابر این حملهها سکوت کردهاند.
بند یازدهم سرفصلها نیز از ایران میخواهد به حمایت از طالبان و دیگر گروههای تروریستی در افغانستان پایان دهد و به رهبران القاعده پناه ندهد.
حمایت از گروههای شبهنظامی
علاوه بر اینکه روابط ایران با گروههایی مانند حماس تحت تاثیر مواضع این گروه شبه نظامی در برابر بشار اسد قرار گرفت، منابع مالی جمهوری اسلامی برای حمایت از حزبالله و دیگر گروههای شبهنظامی در نتیجه تحریمهای نفتی و افت بهای نفت، کاهش یافته است. نشریه فیگارو در گزارشی مینویسد حمایتهای مالی جمهوری اسلامی از حزبالله به نصف کاهش یافته است. پومپئو اخیرا گفته بود، ایران در نتیجه استراتژی فشار حداکثری آمریکا پول کمتری برای کمک به گروههای شبهنظامی در اختیار دارد. برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در گفتگو با العربیه حجم این کمکها را ۱۶ میلیارد دلار برآورد کرده بود.
عدم حمایت از حوثیهای یمن و پشتیبانی نیروی قدس سپاه پاسداران از نیروهای شبهنظامی در سراسر جهان از دیگر سرفصلهای مطرح از سوی پومپئو به شمار میرود که در دو سال گذشته تحت تاثیر فشار تحریمها و کاهش منابع مالی ایران قرار گرفته است.
آزادی همه شهروندان آمریکایی و شهروندان کشورهای متحد آمریکا
مقامات تهران یک سال است که به طور شفاف از هر فرصتی برای اعلام آمادگی به منظور مبادله زندانیان استفاده کردهاند. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران پاییز گذشته گفت تهران آماده است زندانیان را در قالب «پکیج» مبادله کند. علی ربیعی، سخنگوی دولت نیز میگوید ایران برای مذاکره با آمریکا بر سر زندانیان هیچ پیششرطی ندارد. سال گذشته دستکم هفت مبادله زندانی انجام شد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با آمریکا در ارتباط بود. نزار زکا، شهروند لبنانی ساکن آمریکا پس از آزادی از ایران گفت که آمریکا در آزادی او نقش داشته، نه حزبالله. زوج بلاگر جهانگرد استرالیایی نیز پس از آزادی دو شهروند ایرانی متهم به نقض تحریمهای آمریکا در استرالیا، به کشور خود بازگشتند. ژیائو وانگ شهروند آمریکایی نیز با مسعود سلیمانی شهروند ایرانی زندانی در آمریکا مبادله شد.
برنامههای موشکی
میتوان گفت فعالیتهای موشکی ایران از جمله موضوعات مطرح در سرفصلهای ۱۲گانه پومپئو است که هنوز هیچ پیشرفتی در آن حاصل نشده است.
دونالد ترامپ با این توجیه که فعالیتهای موشکی بالستیک ایران با روح برجام همخوانی ندارد، از برجام خارج شد. توقف توسعه این برنامهها و پرتاب سامانههای موشکی جدید با قابلیت حمل سلاح هستهای، چهارمین خواسته واشینگتن است که این روزها در کانون توجه قرار گرفته است.
به گفته مقامات جمهوری اسلامی برنامههای دفاعی و موشکی خط قرمز است. با این حال آمریکا و متحداناش در تلاشاند از مسیر شورای امنیت سازمان ملل این فعالیتها را متوقف کنند. در حال حاضر قطعنامهای برای جلوگیری از پایان تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت به گردش درآمده و هنوز روسیه و چین به عنوان دو عضو تاثیرگذار این شورا به طور رسمی از مخالفت با آن سخن نگفتهاند. پنج سال پس از اجرای برجام در ۲۶ مهرماه سال جاری تحریمهای تسلیحات متعارف و سه سال پس از آن تحریم خرید و فروش تجهیزات موشکی علیه ایران لغو میشود. در صورتی که واشینگتن در مسیر تصویب این قطعنامه موفق شود، برنامههای موشکی ایران نیز همچنان هدف تحریمها خواهد بود. از سوی دیگر بریتانیا، فرانسه و آلمان، سه کشور اروپایی باقیمانده در برجام در زمستان گذشته در نامهای به دبیرکل سازمان ملل نگرانی خود را از برنامههای موشکی بالستیک ایران اعلام کردند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید