زدودن ج. اسلامی از دامن جامعه چگونه ممکن است؟
اعتراضات سراسری آبان 98 سرکوب شد و عقب نشست، نتوانست به مرحله برکناری و سرنگونی حکومت فراروید.
جامعه چگونه میتواند حکومت ضد انسانی حاکم را از دامن خود بزادید؟
بارانها و جویبارهای جاری کافی نیست، پاکیزگی " سیل" میخواهد. جامعه چگونه میتواند به سیل تبدیل شود؟
- آزادی نیاز دارد دوسوم تا نود در صد بزرگسالان ، با برنامه عمومی دل خود، در سرتا سر کشور به حرکت دربیایند و همه جا را تسخیر کنند.
- به دنبال " جرقه" هایی که حکومت عمداً ایجاد میکند تا مردم را سرکوب کند، نباید روان شد. آنها نقشه سرکوب اند.
لازم است با برنامه ی درک و دل خود حرکت را آغاز کرد.
- " مشکلی حاد در یک موقعیت "، یا حرکتی از حرکات حکومت، میتواند موضوع برنامه اعتراضی قرار بگیرد وبه جرقه تبدیل شود.
چون جامعه فاقد " احزاب و رهبری حزبی" ست، موضوع برنامه میتواند " در فضای سیاسی عمومی" مورد بحث و بررسی کافی قرار گیرد.
و تاکتیک یا شیوه های اقدام انتخاب شوند. از قبیل شیوه های زیر:
1- مقاومت منفی عمومی، 2- اعتصابات عمومی، 3- تظاهرات موضعی، 4- اعتضابات و تظاهرات سراسری، و مانند اینها.
- نتیجتاً، در جریان این مبارزه، شرایط آمادگی، در دو سوم تا نود در صد بزرگسالان، میتواند پدید آید.
با عدم فراموشی حق دفاع از خود و جمع خویش( طبق قوانین بین المللی)، روند مبارزه میتواند در "اعتراضات خیابانی نود در صدی" به برکناری حکومت و سقوط مراکز قدرت ختم شود.
" نیروی سرکوب حکومت" تا وقتی کاراست که " نیروی معترض در خیابان ضعیف است".هنگامی که اکثریت مردم در خیابان باشند، از اعتصابات عمومی پشتیبانی شوند، ماشین سرکوب از کار میافتد. از طریق مقاومت و " ضد حمله"ای که مردم میتوانند انجام دهند.
در آن شرایط، نه " خرابکاریهای سازمان یافته ماموران رژیم ، و نه قاتلان تک تیراندازاش" ، و نه " نیروهای دست پروده خارجی اش"، خواهند توانست به دادش برسند.
زمان اعمال " اجبار" به حاکمیت، جهت تحویل قدرت، هنگامی ست که " مقاومت غیر قانونی نیروی حکومت" توسط "قدرت نود در صدی مردم"، درهم می شکند، و مراکز قدرت تسخیر میشوند.
*
علت شکست دی 96، و آبان 98، : 1- حرکت خودبخودی بدون برنامه، افتادن به تله ی جرقه سازی حکومت، 2- نیروی کم، 3-عدم سازماندهی و رهبری ، 4- نیرومندی قدرت سرکوب؛ بود.
رفع این اشکالات چگونه ممکن است؟
- مشکل اول( بی برنامگی) با داشتن یک برنامه حل میشود. از طریق بحث و شنیدن نظرات مختلف در فضای سیاسی عمومی. پیرامون یک درد مشترک یا "جرقه".
اشکال دوم ( عدم وجود نیروی کافی )، در جریان به کار گیری تاکتیک های مختلف مبارزه رفع می گردد.
الف--مانند استعمال " تاکتیک پاسخگو نگاه داشتن حکومت به خاطر قتل عام معترضان آبان ، توسط داخل و خارج، در مجامع داخلی-جهانی. ب- مقاومت منفی، اعتصابات و در صورت امکان تظاهرات موضعی، به کارگیری تاکتیک های مختلف مبارزه هم زمان،
و در کل، توسط ادامه ی مبارزات مدنی-سیاسی، میتواند رفع شود.
اعتراضات خیاباتی با جمعیت کم، بدون پشتیباتی اعتصابات سراسری قدرتمند، شکست پذیر اند.
مسئله سوم( عدم رهبری) با داشتن برنامه، و تاکتیک مبارزاتی درست که منطق با موقعیت باشد، و ارتباطات شبکه ای و سنتی معترضان، شرکت آگاهانه ی جنبشهای موجود مانند دانشجویان، زنان، جوانان و بیکاران، کارگران، تبعیض دیدگان و غیره میتواند خلاء رهبری را تا حد قابل توجهی رفع کند.
مشکل چهارم ( قدرتمندی سرکوب)،
با عمومی شدن مبارزه و ارتقاء سطح آن به نود درصدی، قدرت سرکوب شکاف بر میدارد، و در روندی به تدریج ذوب میشود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید