ادعای حمله موشکی به یک تانکر نفتی ایرانی در دریای سرخ به همان اندازه که میتواند واقعیت داشته باشد، مبهم است.
گزارشهای لحظه به لحظه تنکر ترکرز که حرکت کشتیها را رصد میکند، در مورد سرعت معمول سابیتی در بازگشت به خلیج فارس و تصاویری از روی عرشه کشتی که نشانی از محل انفجار یا دود برخاسته از آن را ندارد، میتواند گواهی بر ادعای آنهایی باشد که تردیدهایی در در مورد ماهیت این حمله مطرح میکنند.
در مقابل برخی نیز اینگونه تحلیل میکنند که حمله راکتی در بامداد جمعه انجام شده است و در گذشته نیز سابقه آن در دریای سرخ وجود داشته، اما از آنجایی که مقامات تهران نمیخواهند با بزرگنمایی، ناگزیر به اقدام متقابل شوند، از آن چشمپوشی کردهاند. گواه این مدعا، عدم موضعگیری مقامات عالی تهران از جمله حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران است که در سخنرانی خود در روز گذشته با موضوع امنیت و مقابله با دشمنان، هیچ اشارهای به حمله به نفتکش ایرانی نکرد.
فارغ از اینکه کدام یک از این سناریوها به واقعیت نزدیکتر است، نوع واکنش جامعه بینالمللی به ادعای حمله به یک نفتکش ایرانی در نزدیکی بندر جده عربستان سعودی، قابل تامل است.
این واکنش در واقع سنگ محکی برای سنجش کیفیت روابط جمهوری اسلامی با جهان از جمله با کشورهایی است که آنها را دوست خود توصیف میکند.
در اردیبهشت و خردادماه سال جاری، چهار نفتکش در بندر فجیره و دو نفتکش در ۳۰ کیلومتری جاسک در جنوب ایران هدف حمله قرار گرفتند. حملههایی کنترل شده بدون خسارت گسترده یا تلفات جانی علیه نفتکشهایی متعلق به عربستان سعودی، امارات متحده عربی، نروژ و ژاپن. حملههایی مشابه آنچه که تهران میگوید در مورد نفتکش سابیتی در دریای سرخ اتفاق افتاده است.
از دقایق اولیه انتشار خبرهای مربوط به انفجار نفتکشها در بندر فجیره در امارات متحده عربی، این خبر به تیتر یک اغلب رسانهها تبدیل شد و اکثر کشورها از آمریکا تا اروپا و اعراب و حتی ایران به آن واکنش نشان دادند. تا هفتههای بعد شناسایی دلایل این انفجارها و عوامل آن مهمترین خبری بود که از خاورمیانه به گوش میرسید.
یک ماه بعد همین روند اطلاع رسانی و موضعگیری بینالمللی در مورد دو نفتکشی انجام شد که در دریای عمان و در نزدیکی سواحل جنوبی ایران منفجر شدند.
این انفجارها جرقه ایجاد ائتلاف امنیتی خلیج فارس به رهبری ایالاتمتحده بود و سرنگونی پهپاد آمریکایی بر فراز تنگه هرمز، توقیف نفتکش بریتانیایی استنا ایمپرو از سوی سپاه و اخیرا نیز حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودی به عنوان کاتالیزور تشکیل این ائتلاف عمل کرد که در راستای آن سه هزار نیروی آمریکایی دیگر در عربستان مستقر خواهند شد.
باوجود اینکه «چشمه صلح» رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در شمال سوریه همه توجهها را به خود معطوف کرده و دیگر تنشهای جاری در منطقه مانند اعتراضهای مردمی در عراق یا سرنوشت برجام زیر سایه آن قرار گرفته، و با در نظر گرفتن محل حمله مورد ادعا در دریای سرخ و فرسنگها دورتر از منطقه متشنج خلیج فارس، همچنان واکنش جامعه بینالمللی به ادعای تهران در مورد تهدید منافعاش از سوی یک عامل خارجی، سرد و خنثی است.
روسیه و چین به عنوان کشورهایی که جمهوری اسلامی روی حمایت آنها حساب میکند، بدون انتشار بیانیه رسمی و در موضعگیریهای چند کلمهای به ذکر این نکته اکتفا کردهاند که برای اظهار نظر در مورد حملهها زود است و باید برای ثبات و امنیت تلاش کرد.
خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، نیز در خبری به نقل از یک سخنگوی وزارت امور خارجه بریتانیا که نام او را فاش نکرده، مدعی شده که هدف قرار گرفتن یک نفتکش ایرانی در دریای سرخ نگران کننده است. تا این لحظه واکنش مورد ادعای ایرنا، تنها عکسالعمل اروپاییان به خبر وقوع دو انفجار در یک نفتکش ایرانی است.
از سوی دیگر باوجود اینکه ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در منطقه حضور دارد، برخلاف انفجار نفتکشها در بندر فجیره یا دو نفتکشی که در خردادماه منفجر شد، هیچ اظهار نظری نداشته است. مایک پومپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، روز جمعه همزمان با اعلام خبر اعزام نیروهای بیشتر به عربستان سعودی برای مقابله با تهدیدهای احتمالی نظیر آنچه در تاسیسات نفتی آرامکو اتفاق افتاد، اظهارنظرهایی در مورد تغییر رفتار ایران و تحریمها داشت، اما به ادعای حمله به نفتکش ایرانی اشارهای نکرد. همانگونه که برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در پاسخ به پرسشی در این زمینه گفت خبرها را دیده است.
در حالی که سابیتی به خلیج فارس بازمیگردد، مقامات تهران میتوانند به این پرسش پاسخ دهند که چرا ادعایی که در مورد تهدید منافع جمهوری اسلامی مطرح کردهاند، حتی هیچ یک از دوستان آنها را نگران نکرد؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
افزودن دیدگاه جدید