رفتن به محتوای اصلی

جمهوری آیت الله های پتیاره و ایران لاله زار! (6)

جمهوری آیت الله های پتیاره و ایران لاله زار! (6)

نگر تا چگونه کُنی چاره ای، کزان گُم شود زشت پتیاره ای. پتیاره را مخلوقات اهریمنی تعریف کرده اند که برای تباه کردن آفریدگان، شور و آشوب وغوغا و دشمنی می زایند. خوب نظاره کنید: جوانان دلیرو پاک نهاد این سرزمین خیزشی را برای " بریان کردن " این پتیاره ها شروع کرده اند وامّا بیگانگان و بعضی از روشنفکرها، هنر پیشه ها، آوازه خوان ها، سازمان ها و نهضت های سیاسی و حقوق بشر با برگ بُمب و رنگ سبز چه بازی براه انداخته اند. این جوانان نیکدل، بدلایل تاریخی و آمیزشهای خانوادگی بین اقوام ایرانی، جوانه های تازه ای هستند از تبارمشترک ترک و آذری، کُرد و فارس و بلوچ، کولی و گبر و یهود و نصارا وشمال و جنوب........

همفر؛ به سال 1710 میلادی، در خاطرات خود " جاسوس انگلیس در ممالک اسلامی " (ترجمه دکتر محسن مویدی،1361 انتشارات امیر کبیر)، می نویسد:

» اختلاف انسان ها، اختلاف نژادی، قبیله ای، ارضی، قومی و دینی است. هر گاه میان مردم یک منطقه، اختلاف کلمه و هرج و مرج بروز کند و از اتحاد و اتفاق (همدلی؟) دست بر دارند، زمینه استعمار آنها بسادگی فراهم گردیده است. وی را در ایام جوانی برای مسلمان شدن! به شغل " شاگردی " در دکان نجاری در استامبول مشغول به کار می کنند. وی در گزارش خود به " وزارت مستعمرات" انگلیس می نویسد: چندین بار که مغازه خلوت می شود حس می کنم که " خالد " به من سوء نظر دارد. "شیخ احمد" به من آموخته که " لواط" در اسلام از معاصی کبیره است با اینهمه، خالد اصرار می ورزد با من این کار را انجام دهد.و پاسخ وزارت مستعمرات: اگر قبول آن پیشنهاد، رسیدن به هدف را آسانتر می سازد، مانعی ندارد. وهمفر بیچاره آن می کند که مصالح دولت فخیمه انگلیس.......«.آیت الله ها چه می کنند؟

تفرقه بینداز و حکومت کن یا تفرقه بینداز و نابودشان ساز! نتیجه را خود میدانید، سقوط خلافت عثمانی وسعود خلافت ابن سعود در سرزمین حجاز! پیدایش " بنیاد عود " در هندوستان و خلافت آیت الله های " لواط حرام!" در سر زمین ایرانیان و بقول فردوسی، تنش بر زمین و سرش بآسمان، کنم چاره، نترسم زپتیاره ای!؟.

نگارنده را خیال و توانایی بر رسی تبار شناسی ایرانیان وخیزش جنبش سبز نیست. در اینجا تنها کوتاه به دو پدیده اهریمن سازی و روشنفکری اشاره می رود.

اهریمن و اهریمن سازی از دیدگاه دین:

اهریمن را (فرهنگ عمید) راهنمای بدیها ، شیطان و دیو وجن. خرد خبیث و عقل پلید و یزدان را راهنمای نیکی ها دانسته است.

اگر به باور های ادیان ابراهیمی ( یهود ،مسیحی و اسلام) نگاهی بیاندازیم، خداوند شیطان (اهریمن) وآدم و حوا را آفرید. آدم و حوا را در باغ بهشت! جای داد و اهریمن را به جانشان انداخت. شیطان حوّا را فریفت و او نیز آدم را از راه بدر کرد و هر دو از باغ ملکوتی رانده شدند. قرن هاست که فرزندان آن دو می نالند و زار می زنند که دو باره به آن باغ بهشت بر گردند. ولی اما در قفس تن و در این جهان مادی (سکولوم!)اسیر گشته اند و ...... وشیطان دو باره فریب می دهد!؟

تمامی این ادیان شیطان را اولین " دشمن " انسان معرفی کرده اند. از اینرو خمینی نیز آمریکا را شیطان بزرگ و بقیه را شیطان کوچک وخود "اسلام " را اتوبان دوازده خطه و یکطرفه به طرف کوچه آن باغ می داند. مردمانی ساده لوح، بی خرد با عقلی پلید در راه رسیدن به آن کوچه دیوانه وار در اتوبان جهل و جنون با سرعت هر چه بیشترمی رانند و دگر اندیشان را چپّه و له و لورده می کنند تا هر چه زودتربه آن باغ در کنار جوی شیر و عسل به آغوش حوری و غلمان در آیند.

براستی آن خدا و نمایندگانش (......رابین، پاپ و آیت الله) آفریننده شیطان، خود اولین دشمن تراش حوا و آدم و فرزندان آنان نیستند؟! بنام خداوند جان و خرد.........و آدم و حوّا خدا را آفریدند!؟

گروه بندی انسان ها به فرشته و شیطان نخستین عامل توجیه کننده شکنجه و کشتاردگراندیشان که در جبهه باطل (دشمن) قرار داده می شوند می باشد. از اینرو است تقسیم بندی؛ اولیا الله و خودی و "غیرخودی" درنزد آیت الله های پتیاره شیعه. جنگ بين حق و باطل و يا جنگ بين فرشته و اهريمن. جنگ بین شیطان و فرزند آدم!

پدیده روشنفکری در ایران:

چنانچه نتوان پدیده ای را به صورت علمی آشکار گردانید، روال آن بود که آن را به مقاصد شیطان و دیو و اجنّه نسبت می دادند. پر واضح است که شیطان و دیوی در کار نیست و پدیده های این جهانی را می بایستی با پژوهش و شناخت علل آن روشن گردانید. فلسفه و علم می پرسد چرا؟ دین میگوید چرایی نیست، بیا و ببین!؟ چرا و بیا و ببین ابزار دست کسانی شده است که " روشنفکر " نامیده می شوند.

باز شدن آن طلسم چرا و بیا و ببین نیز در جامعه ما ایرانیان بدست این منوّر الفکران و ناجیان افتاده، کسانی که از کارهای بدنی دست بر داشته و به کارهای دینی فرهنگی و علمی و بالاخره سیاسی می پردازند. سه دسته از این کسان در تاریخ ایران بوده و هستند. دسته ای شریک قدرت، گروهی خادم قدرت و دسته نادری نیز خادم به مردم. دانستنی است که آن دو دسته اول همواره فریاد درد خدمت و نوکری مردم را داشته اند و پنجره ها بسوی آنان باز کرده اند. ولی اما زمانی که خود به قدرت دست یافتند، جلاد و قاتل مردم شدند (نمونه خمینی و سید علی آقای تارزن و....).

در جدال انقلاب 57 ایران کسانی زیادی ازاین منوّرالفکران کوشیدند که شریک و خادم قدرت شوند، راه ها و نشانه دادند و سر نوشت نگونبختی آنها را دیدیم. بر سر آنان آن رفت که بر سر ساقط شدگان از قدرت. امروزه نیز دسته ای ازهمان قماش با تلاش و جار و جنجال بر طبل خدمت به ملت می کوبند.

بر اساس تجربه دو انقلاب ایران می توان گفت که جوانان ایرانی شریکان و خادمین قدرت را شناخته اند و به آنها اعتمادی ندارند و آندسته نادری هم که خادمان حقیقی مردم بودند به دلاوران و افسانۀ مردم بدل گشته اند.

دلآوران، حق طلبان و خادمین به مردم در خاک و خاک ایران لاله زار. و لاله زاری نو درپیش پای جوانان دلیر امروز و خون سیاوشی دیگر. قدرتمندان و دکان داران دین و کارتل های مالی جهان، ریگ وکلوخ و سنگها می اندازند. دریای مازندران را بُردند، خلیج فارس و خوزستان در حال بُردن؟ و............ و خدا همچنان به خلق شیاطین نو، عافت جان آدم و حوا مشغول!؟

نگر تا چگونه کنی چاره ای، کزان گُم شود زشت پتیاره ای. پتیاره را مخلوقات اهریمنی تعریف کرده اند که برای تباه کردن آفریدگان، شور و آشوب وغوغا و دشمنی می زایند. خوب نظاره کنید: جوانان دلیرو پاک نهاد این سرزمین خیزشی را برای " بریان کردن " این پتیاره ها شروع کرده اند واما بعضی از روشنفکرها، هنر پیشه ها، آوازه خوان ها، سازمان ها و نهضت های سیاسی و حقوق بشر با برگ بُمب و رنگ سبز چه بازی براه انداخته اند. این جوانان، بدلایل تاریخی و آمیزشهای خانوادگی بین اقوام ایرانی، جوانه های تازه ای هستند از تبارمشترک ترک و آذری، کُرد و فارس و بلوچ، کولی و گبر و یهود و نصارا وشمال و جنوب........

ppostchy@gmail.com

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید