“جوان کشی کم نظیر تاریخی”؛ اعدام های ۶۷ فراموش نمی شود
عطاء الله مهاجرانی در یادداشتی با انتقاد از جایگزین شدن مصلحت نظام به جای آرمان های انقلاب، اعلام کرده است که "همه ما که در برابر کشتار جوانان در سال 1367 ساکت ماندیم. گمان می کردیم شرایط جنگ و تهدید خارجی می تواند مجوزی برای چنان جوان کشی باشد، که در تاریخ ما کمتر نظیری برای آن می توان یافت".
وزیر ارشاد دولت اصلاحات با اشاره به اعتراضات آیت الله منتظری به اعدام های سال 67 نوشته است: "آن روز ها تنها یک صدا از سراسر مسئولان کشور و نظام برخاست. صدای آیت الله منتظری، به جوان کشی اعتراض کرد، و از موقعیت سیاسی که داشت برکنار شد. در برابر اقدامی که او کرد آن موقعیت سیاسی که ارزش و اعتباری نداشت".
این یادداشت آقای مهاجرانی در شرایطی منتشر می شود که تاکنون مقام های جمهوری اسلامی در سطوح مختلف، تمام تلاش خود را به کار برده اند تا قضیه اعدام های دهه 60 و به خصوص سال 67 به فراموشی سپرده شود. مهاجرانی با انتشار این یادداشت که با عنوان "ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه ها" در سایت جرس منتشر شد، از معدود چهره های اصلاح طلبی است که در دوران این اتفاقات مسوولیت داشته و امروز صراحتا در قبال اعدام های گسترده سال 67 اعلام موضع کرده است.
کشتار جوانان در سال 67 که مهاجرانی بدان اشاره کرده، واقعه ای بود که طی آن تعداد زیادی از زندانیان سیاسی به صورت دسته جمعی اعدام شدند. جرم آنها همکاری با سازمان های مخالف جمهوری اسلامی ذکر شد. بر اساس روایات کسانی که از این اعدام ها جان به در برده اند، در آن سال کسانی که در پی فعاليت سياسی عليه حکومت جمهوری اسلامی به زندان افتاده و محکوميت حبس قطعی دريافت کرده بودند مورد اين پرسش قرار گرفتند که آيا هنوز بر سر موضع مخالفت خود با رژيم هستند يا نه؟ به گفته آنان، پاسخ به اين سؤال به معنی انتخاب بين مرگ و زندگی بود.
اعدام شدگان، بیشتر از هواداران سازمان مجاهدین خلق و گروههای چپگرا یا کسانی بودند که به ظن هوادارای با این گروهها دستگیر شده بودند.
اعدام شدگان سال 67 که در تابستان همین سال به اوج خود رسید در گورستان خاوران در گورهای دسته جمعی دفن شدند و تاکنون آمار دقیقی از تعداد قربانیان و قبرهای دسته جمعی این گورستان در دست نیست، اما گفته می شود که بیش از 5 هزار نفر از قربانیان 67 در این گورستان به خاک سپرده شده اند.
گزارش مرکز اسناد حقوق بشر
مرکز اسناد حقوق بشر ایران، شهریور ماه امسال و همزمان با بیست و یکمین سالگرد کشتار جوانان در سال 67 گزارشی منتشر کرد که بر اساس این گزارش، "در میان اعدامیان زندانیانی بودند که دوره زندانی خود را گذرانده بودند ولی از باورهای سیاسی خود برنگشته بودند. دیگر اعدامشدگان شامل افرادی میشدند که هنوز دوره محکومیت خود را میگذراندند، کسانی که مدتها بدون اتهام در بازداشت بودند و افرادی که آزاد و دوباره بازداشت شدهبودند".
در این گزارش که با نام "فتوای مرگبار: کشتار 1988 ایران" منتشر شده تصریح شده است که "حکومت ایران هرگز کسانی را که مخفیانه اعدام و شکنجه شدند شناسایی نکرد و هرگز توضیحی برای این جنایت اعلام نکردهاست. با این حال بسیاری از کسانی که مسئول این کشتار بودند همچنان به کار خود در مناصب قدرت در حکومت ایران ادامه میدهند".
به گفته این سازمان، آنچه اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ را از سرکوبهای قبل و بعد از آن متمایز می کند، "برنامه ریزی دقیق، اجرای سریع و بیرحمانه، دامنه وسیع و نیز کتمان و انکار" است.
بر اساس این گزارش، حکومت ایران می دانست این اعدامها مغایر با قوانین بین المللی است و به وجهه جمهوری اسلامی در عرصه جهانی آسیب شدیدی وارد می کند، بنابراین تمام تلاش خود را بکار گرفت تا اطلاعاتی از زندانها به بیرون درز نکند.
در شهریور سال گذشته نیز خانم امل فان هیس، کارشناس خاورمیانه سازمان عفو بین الملل درباره اعدام های 67 اعلام کرده بود: هنوز همه نامها را نداریم و از هویت برخی افراد بیاطلاعیم. تا امروز هیچ تحقیق مستقلی در مورد این کشتار انجام نشده و مرتکبان هنوز رسماً شناسایی نشدهاند و هیچ یک از مرتکبان محاکمه نشدهاند.
اعتراض آیت الله منتظری
آیت الله منتظری، از مراجع قم که در دهه شصت عنوان قائم مقامی رهبری را در اختیار داشت، تنها کسی بود که به گفته مهاجرانی و براساس شواهد تاریخی به اعدام های سال 67 اعتراض کرد. او همان زمان در نامه ای به آیت الله خمینی، ضمن اعتراض به اعدام ها اعلام کرده بود: "افرادي كه به وسيله دادگاهها با موازيني در سابق محكوم به كمتر از اعدام شده اند اعدام كردن آنان بدون مقدمه و بدون فعاليت تازه اي بي اعتنائي به همه موازين قضايي و احكام قضات است و عكس العمل خوب ندارد".
این مرجع در کتاب خاطرات خود درباره این اعدام ها توضیح داده است: "پس از اينكه مجاهدين خلق با پشتيباني عراق به كشور جمهوري اسلامي ايران حمله كردند عمليات مرصاد انجام گرفت و تعدادي از آنها در درگيري كشته شدند، تعدادي هم اسير شدند كه لابد محاكمه شدند و صحبت ما در مورد آنها نيست، اما آنچه باعث شد من آن نامه را بنويسم اين بود كه در همان زمان بعضي تصميم گرفتند كه يك باره كلك مجاهدين را بكنند و به اصطلاح از دست آنها راحت شوند، به همين خاطر نامه اي از امام گرفتند كه افرادي از منافقين كه از سابق در زندانها هستند طبق تشخيص دادستان و قاضي و نماينده اطلاعات هر منطقه، با راي اكثريت آنان اگر تشخيص دادند كه آنها سرموضع هستند اعدام شوند،يعني اين سه نفر اگر دونفر از آنها نظرشان اين بود كه فلان فرد سرموضع است ولو اينكه به يك سال يا دو سال يا پنج سال يا بيشتر محكوم شده بايد اعدام ميشد، اين نامه منسوب به امام تاريخ ندارد؛ اما اين نامه روز پنج شنبه نوشته شده بود، روز شنبه توسط يكي از قضات به دست من رسيد و آن قاضي بسيار ناراحت بود، من نامه را مطالعه كردم خيلي نامه تندي بود كه در عكس العمل عمليات مجاهدين خلق در مرصاد نوشته شده بود."
بر اساس خاطرات آیت الله منتظری تابستان 67 اعضای مجاهدین و برخی گروه های دیگر که که در زندانهای سراسر کشور بر "بر سر موضع" تشخیص داده می شدند محکوم به اعدام می شدند و تشخیص "بر سر موضع بودن" با رای اکثریت قاضی شرع (نیری)، دادستان تهران (اشراقی) و نماینده ای از وزارت اطلاعات (مصطفی پور محمدی) بود.
به گفته بازماندگان، کمیسیون مرگ اینگونه شکل گرفت. کمیسیونی که کشتار هزاران جوان ایرانی را در سال 67 رقم زد و جز صدای آیت الله منتظری، صدایی را برنیانگیخت. به عقیده ناظران، مقاله روز گذشته مهاجرانی از این جهت که می تواند گشودن بابی برای بیان ناگفته های این واقعیت تلخ باشد، قابل توجه است. آیا دیگر مسولان وقت جمهوری اسلامی این پرونده را بازگویی خواهند کرد؟
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید