رفتن به محتوای اصلی

روز جهانی زن

روز جهانی زن

امسال روز جهانی زن در حال و هوای متفاوتی برگزار می‌شود. فراخوان‌های متعدد به تظاهرات در روز جهانی زن برای اولین بار مساله زن را به مساله محوری جنبش‌های اعتراضی ایران تبدیل کرده است. جنبش زنان ایران برای برابری هرگز از جنین حمایت گسترده‌ای برخوردار نبوده است. همه‌ی شواهد حاکی از این است که یک دوران سهمگین را پشت سرگذاشته و به مرحله جدیدی پای می‌گذاریم. اگر اسفند سال 1357 آغاز این دوران بود، هشت مارس پیش رو پایان آن را نوید می‌دهد.

گرچه حافظان قوانین موجود با چنگ و دندان به قدرت چسبیده‌اند و تحول در وضعیت زنان در چارچوب وضع موجود غیرمحتمل است با این وجود هشت مارس امسال هرچند بطور نمادین، پایان یک دوره و از این رو فرصتی است برای تعمق، برای ابراز بیم‌ها و امیدها.

سی و دو سال حاکمیت اسلام سیاسی در ایران تاثیرات فاجعه‌باری بر زندگی زنان داشت. زنان نخستین قربانیان حکومتی بودند که بر امواج جنبش توده‌ای سوارشد و در اولین گام حقوق زنان را به عنوان «گربه دم حجله» به مسلخ برد. طی سی و دو سال گذشته روز جهانی زن در هر شرایطی به اشکال مختلف برگزار شده است، اما دو نقطه عطف در این دوران برجسته‌اند: اسفند 57 و روز زن امسال. این دو را می‌توان آغاز و پایان یک دوران در زندگی زنان ایرانی دانست.

17 اسفند 1357: فریاد دادخواهی

روز جهانی زن سال 1357

روز جهانی زن سال 1357

تنها سه هفته طول کشید تا زنانی که همپای مردان در مبارزات شرکت کرده بودند، متوجه شوند که کلاه گشادی سرشان رفته‌ است. در اسفند ماه 1357 روشن شد که حاکمان جدید تنها در صورتی می‌توانند حکومت کنند که حقوق زنان در پیش پای «فرشته» ای که بر جای «دیو» نشسته بود، قربانی شود.

روز 17 اسفند در تهران تظاهرات زنانی برگزار شد که علیه حجاب اجباری به خیابان آمده بودند. خشم و نگرانی در چهره ده‌ها هزار زنی که در این تظاهرات شرکت کردند، موج می‌زد. حزب‌الهی‌ها به تظاهرات حمله کردند. سازمان‌های چپ و مترقی این حمله را محکوم کردند اما فریاد دادخواهی زنان پژواک گسترده‌ای نیافت.

همه شنیده یا خوانده بودند که «آزادی زن معیار آزادی جامعه است» و حکومت جدید با شعار «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی» به قدرت رسیده بود. جزء اول این شعار یعنی استقلال، که پوششی بود بر سیاست‌های پان‌اسلامیستی، بخش بزرگی از اپوزیسیون را مبهوت و به عبارت بهتر منکوب کرده بود. جامعه هنوز درگیر تسویه حساب با بقایای حکومت گذشته بود و حکومت جدید آرام آرام کار خودش را می‌کرد. جزء دوم شعار یعنی آزادی در پیش پای جزء سوم، جمهوری اسلامی، قربانی شد. حتا آزادی‌های فردی نیز از جامعه رخت بربست.

17 اسفند 1379: شور و امید

فراز و نشیب‌های سی و دو سال گذشته در زندگی زنان بسیارند؛ دوران بهت و ناباوری، دوران بازبینی، دوران ابتکارات و مقاومت‌های هرچند کوچک فردی و جمعی، دوران بازسازی، و دوران روی‌آوری به مبارزه گسترده. این فراز و فرودها گاه بر فراز و فرود سایر جنبش‌ها منطبق‌اند و گاه با آن فاصله دارند.

تلاش‌های فردی و جمعی سی ساله زنان به ثمر نشست. زنانی که طی این سال ها با مبارزات فردی خود و یا فعالیت های دسته جمعی با قوانین و فرهنگ جنسیتی دولتی دست و پنجه نرم کرده اند دیگر زنان سال 1357 نیستند. درصد بالای زنان تحصیل‌کرده و رشد آگاهی جنسیتی در میان زنان فضایی کاملا متفاوت از آستانه انقلاب 1357 ایجاد کرده است. فرهنگ سنتی و مردسالار که از جمله بر روشنفکران نیز حاکم بود، درحال تغییر است.

در این میان سربرآوردن جنبش‌های اعتراضی مختلف که هریک طی سی و دو سال گذشته با سرکوب مواجه بوده‌اند و روی‌آوری گسترده مردم به مبارزه آشکار علیه حکومت پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 نشان داد که مردم ایران در خواست خود مبنی بر تغییر مصمم‌اند. سرکوب گسترده نتوانست این جنبش را خاموش کند و برخاستن نسیم تحول‌طلبی در خاورمیانه و شمال آفریقا جان تازه‌ای درآن دمید. خیابان‌ها باز به صحنه اعتراضات توده‌ای تبدیل شد؛ اعتراضاتی که زنان در آن همدوش مردان و گاه در صف مقدم آن بوده‌اند.

در سطح جهان نیز اوضاع متفاوت است. پدیده حکومت پان اسلامیست که برای جهان ناشناخته بود. امروز زگ خطر است. تظاهرکنندگان میدان تحریر در واکنش به رسانه های جهانی که نقش اخوان المسلمین را در جنبش مردم مصر برجسته می کنند، فریاد می زنند که مصر ایران نیست و ما حکومت اسلامی نمی خواهیم. حتا اخوانالمسلمین نیز به کرات اعلام می‌کند که خواهان تشکیل حکومتی نظیر حکومت ایران نیست.

«دیو چو بیرون رود»

هریک از ما با دیدن چهره های شاد و هیجان زده مردم تونس پس از سقوط دولت بن علی و اشک‌های شوق تظاهرکنندگان در میدان تحریر قاهره وقتی که خبر استعفای مبارک را شنیدند، شاد شده‌ایم. این صحنه‌ها برای آن نسلی که در انقلاب 1357 مشارکت داشته و ناباورانه به سرقت رفتن آن را شاهد بوده، روز 26 دی ماه 1357 را تداعی می‌کرد. روزی که شاه ایران را ترک کرد.

روزنامه‌ی اطلاعات با تیتر درشت «شاه رفت» در خیابان‌ها دست به دست می‌گشت. در تهران بوق ممتد اتومبیل‌ها بود و شادی جمعیت عظیمی که در خیابان‌های مرکزی شهر از جمله خیابان انقلاب گردآمده بودند. مردم بدون اینکه یکدیگر را بشناسند، به هم تبریک می‌گفتند. جعبه‌های شیرینی دست بدست می‌گشت. خروج شاه از ایران با تحقق خواست‌های انقلاب این همانی می‌شد. شعار «دیو چو بیرون رود فرشته درآید» به آتش این توهم دامن می‌زد.

ما که سه دهه پیش دیدیم تضمینی نیست که «دیو چو بیرون رود»، «فرشته درآید» حال با مشاهده زنان در تونس و مصر از خود می‌پرسیم آیا شادی این زنان پایدار خواهد بود؟ آیا رفتن بن علی و مبارک به این معناست که زنان تونسی و مصری به خواست‌های خود و به برابری دست می‌یابند؟ آیا این زنان که جسورانه در مبارزات منجر به سرنگونی دیکتاتورها شرکت کرده‌اند، خواست‌های روشن و فرموله شده‌ و تشکل‌های سازمانیافته‌ای دارند تا با اتکا بر آن حکومتگران تازه را به اجرای خواست‌هایشان وادار کنند یا باز فداکاری و گذشت کرده‌اند، تظاهرات و اعتصاب کرده‌اند، شانه‌هایشان را به هم داده‌اند و در غیاب خواست‌های روشن و تشکل‌های زنان، کسانی سوار بر شانه‌های آنان به قدرت برسند و اولین اقدامشان قربانی کردن زنان باشد.

گذار به شعارهای ایجابی

سال 1388

سال 1388

همین سوال در رابطه با شرایط ایران مطرح است. مشارکت فعال زنان در انقلاب 1357 برای هیچکس حتا بر کسانی که اولین اقدامشان سلب حقوق زنان بود، قابل انکار نبود اما در عمل دیدیم که مشارکت گسترده در یک جنبش اعتراضی به خودی خود تحقق برابری زنان با مردان و رهایی زنان از قید هرگونه تبعیض را تضمین نمی‌کند.

مشارکت زنان در جنبش‌های اعتراضی سال‌های اخیر و بویژه در اعتراضات سال 88 تا کنون تحسین جهانیان را نیز برانگیخته است. زنان ایران تا این مرحله خود را به اثبات رسانده‌اند. اما چه تضمینی وجود دارد که مشارکت شورانگیز زنان در مبارزات جاری به رفع تبعیض از زنان و دستیابی آنان به حقوق برابر منجر شود؟ تنها هشیاری زنان و فعالان این جنبش و روشن کردن خواست‌های اساسی زنان می‌تواند دستمایه تحقق آن را فراهم کند. گذار از مرحله کنونی و ورود به مرحله بالاتر تنها با تدوین خواست‌های روشن جنبش زنان میسر است.

جدایی کامل دین از دولت

سی و دو سال تلاش دولتمردان برای تحمیل قوانین منجمد و از پیش تعیین شده شریعت بر جامعه نتایج فاجعه‌باری در بر داشته است. هر گام حکومت در تحمیل معیارهای الهی و غیرعقلانی به جامعه زنده و پویایی که مدام در حال تعییر است اگر تنها یک نتیجه در برداشته باشد این است که واقعیت‌ها را نمی توان در قالب دگم‌های از پیش تعیین شده ریخت.

قوانین الهی شاید برای اداره «سرای باقی» مناسب باشند. ما که آن سرا را ندیده‌ایم نمی‌توانیم در باره آن قضاوتی داشته باشیم. پس آن را به متولیانش وامی گذاریم تا به حوزه‌های علمیه و مساجد بازگردند و به رتق و فتق «سرای باقی» مشغول شوند که کلیدش را در دست دارند. مسائل این جهان را نمی توان با توسل جستن به مفاهیمی چون دیو و فرشته تبیین کرد. رتق و فتق امور در جهان فانی که مدام در حال تغییر و تحول است هیچ قانون ابدی و غیرقابل تغییری را برنمی‌تابد. در این جهان قوانین، معیارها و هنجارها باید در خدمت انسان‌ها باشند و نه برعکس.

کافی است به این مساله توجه داشته باشیم که سه دهه تلاش نظام اسلامی برای به عقب کشیدن جامعه با شکست مواجه شده و جامعه در مسیری متفاوت حرکت کرده است. کافی است به افزایش سن ازدواج، افزایش درصد طلاق، افزایش درصد دخترانی که زندگی مجردی را برمی‌گزینند، تغییر الگوی روابط جنسی و سست شدن خانواده به مفهوم سنتی آن توجه کنیم. کافی است به مردانی نظر بیافکنیم که به «امتیاز»های ایجادشده توسط نظام جنسیتی حاکم برای مردان پشت پا می‌زنند و با دورزدن قوانین ضد زن حاکم، رابطه‌ای برابر با شریک جنسی‌شان را برمی‌گزینند. هر قانون مذهبی در ذات خود ضد زن است. تنها لغو سنگسار و مجازات های وحشیانه مشابه کافی نیست. جدایی کامل دین از دولت، شرط بنیادی پایان دادن به تبعیض علیه زنان و همچنین رفع تبعیض در کل جامعه است.

برابری کامل، نه یک کلمه کمتر!

سی و دو سال پیش شنیده بودیم یا خوانده بودیم که «آزادی زن معیار آزادی جامعه است». اما در غفلت ما و بی‌تفاوتی بخش اعظم جنبش روشنفکری «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر» بر سرنوشت‌مان حاکم شد. امروز در پرتو سه دهه تجربه نه تنها زنان که مردان نیز در عمل به این نتیجه دست یافته‌اند. رفع تبعیض در همه‌ی زمینه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و به عبارت بهتر برابری کامل، نه یک کلمه کمتر شعار ماست چرا که «آزادی زن معیار آزادی جامعه است».

8 مارس بر زنان مدافع آزادی و برابری که همه تهدیدها را به جان می‌خرند، جسورانه به خیابان‌ها می‌آیند و آزادی و برابری را فریاد می‌کشند، به زنان شجاعی که در زندان های جمهوری اسلامی به بند کشیده شده اند، به زنان کارگر و زحمتکش که ستم‌های مضاعفی راتحمل می کنند، به مادران پارک لاله و همیارانشان، به مردانی که تبعیض بر زنان را برنمی تابند؛ بر همه‌ی مدافعان برابری زن و مرد مبارک باد!

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید