بودجه سال 1388 بهترین گواه بر شکست اقتصادی این رژیم است. حکومت اسلامی با کمال بیشرمی میخواهد قریب سی میلیارد دلار کمبود بودجه را با افزایش مالیاتها جبران کند در حالی که همزمان با ازدیاد مالیاتها، سخن از حذف یارانههای گسترده در میان است. زمانی که مردم در مورد دخل و خرج کشور، بیگانه حساب میشوند و کسی نمیداند با ثروت و سرمایه کشور چه میکنند، نباید انتظاری بهتر از این داشت. وقتی که روزنامهها آزاد نیستند، نمایندگان مجلس را مشتی دستنشاندۀ رژیم تشکیل میدهند و حساب و کتابی در میان نیست، نتیجهای جز هرج و مرج مالی و فساد و ارتشاء حاصل نخواهد شد. آقای خمینی در سالهای اول انقلاب فرمودند اقتصاد مال خر است و مردم برای خربزه انقلاب نکردند. در پناه چنین روشنگریهای داهیانه نباید انتظاری جز وضع موجود میداشتیم.
این روزها به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی یکبار دیگر مراسم آنچه مردم آنرا دهه زجر (در عوض فجر) میخوانند آغاز شده است. چون امسال با سیامین سالگرد آن حادثه مصادف است احتمالا تشریفات و تظاهرات نیز بیش از سالهای پیش خواهد بود. یکی از اقدامات نمایشی امسال به فضا فرستادن ماهوارهای است که آنرا «امید» خواندهاند. احمدینژاد این اقدام را یک «رخداد بزرگ پس از ماهها تلاش پیگیر، تحقیق و پژوهش و محاسبههای پیچیده ریاضی...» خوانده است.
از سوی دیگر برای صاحبنظران، موشک حامل ماهواره «سفیر 2» بیشتر حائز اهمیت است تا خود ماهواره که نه اطلاع زیادی درباره آن در دست است و نه قرار است مأموریت خاصی در فضا انجام دهد. در پاسخ به نگرانیهای امنیتی که از طرف محافل غربی در مورد موشک حامل ابراز شده است، سخنگوی جمهوری اسلامی از صلحجویانه بودن ماهواره به جهانیان اطمینان داد. مقامات جمهوری اسلامی با تکرار مکرر این ادعا که ماهواره و موشک حامل آن «بهطور کامل به دست متخصصان و دانشمندان کشورمان ساخته شده» در تلاشند که مردم را به اصالت گفته خود معتقد سازند. از قرار معلوم هرگونه شباهتی میان این موشک و این ماهواره با آنچه چینیها و کره شمالی انجام دادهاند کاملاً تصادفی بوده هیچگونه رابطهای در این زمینه وجود ندارد! بسیار جالب توجه است که این روزها حتی در درون مرز هم مردم آنقدر از دروغ شنیدن خسته شدهاند که بیمحابا حرفشان را میزنند. همین امروز در ذیل خبری که در این مورد در تارنمای «تابناک» درج شده بود یکی از خوانندگان چنین اظهار عقیده کرده است:
«اگر این ادعا که در ساخت موشک و ماهواره کمک از روس، کره شمالی یا دیگران گرفته نشده درست است، پس لطفاً برای مردم توضیح دهید که چرا در تهیه یک واگن قطار و اتوبوس آنقدر درماندهایم که از چین آنها را وارد میکنیم؟!» احتمالاً این اظهار نظر از دید مفلوک سانسور دور مانده است.
معلوم نیست چگونه میتوان این چنین از دیگران تقلید کرد و انتظار داشت کسی از درک شباهتها غافل باشد. در سرزمین کره شمالی میلیونها انسان در اسارت محض به سر میبرند و از شدت گرسنگی هزار هزار تلف میشوند اما «رهبر محبوب» به داشتن موشکهای مدرن و سلاحهای هستهای افتخار کرده از همسایه خود و دیگر کشورها باجطلبی میکند. آیا آنچه جمهوری اسلامی در ایران به نمایش گذاشته از نظر ماهیت و انگیزههای نمایشی با آنچه در کره شمالی میگذرد متفاوت است؟ احتمالاً طی چند روز باقیمانده از «دهه فجر» باید در انتظار چند نمونه دیگر از این نوع صحنهسازیها باشیم. رژیمی که در همه صحنهها شکست خورده و از برآوردن کوچکترین اهداف واقعی مردمیکه به کوچه و خیابان ریختند بر نیامده است چارهای جز انجام اینچنین شگردهای تبلیغاتی ندارد.
یک مرور اجمالی به بیلان سی ساله رژیم میتواند نمایشگر بزرگترین شکستهای تاریخی این به اصطلاح انقلاب باشد. پس از سی سال از نقطه نظر اقتصادی، کشوری که میتوانست پا به پای کره جنوبی و ژاپن راه توسعه و پیشرفت را بپیماید امروز باید مردم آن اقتصاد خود را با کشورهائی نظیر پاکستان و بنگلادش سنجش کنند. آنچه خود نتوانستند در سالهای اول انقلاب ویران کنند در نتیجه جنگ هشت ساله با رژیم صدام ویران شد. پس از بیست سال از گذشت آن جنگ هنوز این رژیم ناتوان نتوانسته است خرابیهای ناشی از جنگ را جبران کند. همراه با سطح زندگی مردم، صنعت و تولیدات داخلی مملکت سیر قهقرائی کرده است. در عوض استفاده از درآمد سرشار و استثنائی نفت در این سالها، این رژیم توانسته است با پول حاصل از نفت، اقتصاد ملی را مضمحل کند. از آنجا که گسترش واردات از هر نوعی موجب ریخت و پاش و ثروتمندتر شدن آقازادهها میشود، دروازههای مملکت را به روی بنجلهای چینی و روسی آنچنان گشودند که اقتصاد ملی دچار مرض هلندی شده و کارخانههای تولیدی مملکت مجبور به اعلام ورشکستگی گردیدهاند. هزاران هزار کارگر و صنعتگر ایرانی بیکار و مستأصل به انبوه بیکاران پیوستهاند. عدم اتخاذ سیاست اقتصادی صحیح نتایجی به بار آورده است که آثار شوم آن سالها بر پیکر اقتصاد ملی ما سایه خواهد افکند. اکنون که جهان با رکود اقتصادی روبروست نه تنها ذخیرهای در صندوقهای ارزی مملکت باقی نمانده بلکه حکومت حتی برای تأمین اعتبارات بودجه سال آینده درمانده است. یک بررسی اجمالی بودجه سال 1388 بهترین گواه بر شکست اقتصادی این رژیم است. حکومت اسلامی با کمال بیشرمی میخواهد قریب سی میلیارد دلار کمبود بودجه را با افزایش مالیاتها جبران کند در حالی که همزمان با ازدیاد مالیاتها، سخن از حذف یارانههای گسترده در میان است. زمانی که مردم در مورد دخل و خرج کشور، بیگانه حساب میشوند و کسی نمیداند با ثروت و سرمایه کشور چه میکنند، نباید انتظاری بهتر از این داشت. وقتی که روزنامهها آزاد نیستند، نمایندگان مجلس را مشتی دستنشاندۀ رژیم تشکیل میدهند و حساب و کتابی در میان نیست، نتیجهای جز هرج و مرج مالی و فساد و ارتشاء حاصل نخواهد شد. آقای خمینی در سالهای اول انقلاب فرمودند اقتصاد مال خر است و مردم برای خربزه انقلاب نکردند. در پناه چنین روشنگریهای داهیانه نباید انتظاری جز وضع موجود میداشتیم.
در زمینه اوضاع سیاسی کشور اگر وضع مملکت در صحنه بینالمللی را ملاک قضاوت قرار دهیم جز شکست و فضاحت، انزوا و درماندگی، هیچ گونه حاصلی نصیب کشور و ملت نشده است. اگر امروز میهن ما تا این حد در زیر فشار تحریم و انزوای سیاسی و اقتصادی قرار نداشت، میلیاردها دلار سرمایه خارجی به سوی ایران سرازیر میشد و لااقل صنعت نفت کشور را که براثر عدم توجه و کمبود سرمایهگذاری هر ساله مقدار قابل ملاحظهای از ظرفیت خود را از دست میدهد، نجات میبخشید.
فشارهای سیاسی و اجتماعی در دوران بعد از انقلاب توأم با شرایط سخت اقتصادی موجب جلای وطن و فرار میلیونها جوان ایرانی گردیده است. اگر همه مصائب و مسائل ناشی از انقلاب را طبقهبندی کنیم، تلف شدن نیروی انسانی به انحاء گوناگون در صدر فهرست پیامدهای شوم انقلاب و سلطه نظام اسلامی قرار خواهد گرفت. چگونه میشود انتظار داشت در دنیای امروز که جوانان ایرانی به سهولت قادرند زندگانی خود را با همگنانشان در سایر کشورها مقایسه کنند، حاضر شوند در ایران مانده، شاهد اتلاف بیحاصل عمر خود بوده و در ضمن از هر نظر از مواهب ساده زندگانی و جوانی محروم باشند؟ به هر کجای این نظام و عواقب انقلاب که بنگریم توماری میتوان نوشت از مصائب و بدبختیهائی که براثر سوء حکومت اسلامی دامنگیر ملت ایران شده است.
زمانی که میخواهند به خیال خود از ثمرات انقلاب سخن به میان آورند جز مشتی شعارهای خالی از محتوی توشهای در اختیار ندارند. از موشک «سفیر 2» سخن میگویند ولی فراموش میکنند که چگونه بر اثر همین افراط و تفریطها امروز نزدیک به نیمی از جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی میکند. به ماهواره هوا کردن میبالند در حالی که هنوز نتوانستهاند برای حل مسأله آلودگی هوا و ترافیک شهر تهران راه چاره پیدا کنند. این قدرت نظامی، اگر واقعیت داشته باشد، به کدام درد ملت ایران خواهند خورد؟ آیا کسی میداند دستیابی به سلاح هستهای و انواع و اقسام موشکهای دور برد با چه هزینهای امکان پذیر شده است؟ آیا مصرف کردن درآمد نفت در کوبا، بولیوی، لبنان، غزه و صدها مورد دیگر ضروریتر است یا ایجاد کار و اشتغال در ایران؟
با چالش جهانی چه خواهند کرد؟
پس از گذشت سی سال امروز دیگر ماهیت نظام جمهوری اسلامی، عدم استقبال مردم از این حکومت و بیزاری نسل جوان از نتایج انقلاب 1357 برکسی پوشیده نیست. آنچه در منطقه میگذرد و تأثیر آن برسرنوشت ایران آنچنان به مراحل سرنوشت ساز خود نزدیک شده که دیگر جای هیچگونه اشتباه و ندانمکاری برای رژیم باقی نمانده است. امروز دیگر نمیشود با شیوههای فرسوده پیشین به امید اختلاف میان شرق و غرب، روسیه و آمریکا، و یا اعراب و اسرائیل از اتخاذ یک سیاست درست بر مبنای منافع ملی ایران طفره رفت. مسلماً قبل از آنکه به سراغ جمهوری اسلامی بیایند آمریکائیها، اروپائیها و روسها مسائل فیمابین خود را حل کرده با یک جبهه واحد در برابر تهران وارد عمل خواهند شد.
دمکراتها و دولت اوباما با مطالعه و برنامه دقیق وارد این میدان خواهند شد و اگر جمهوری اسلامی نتواند لااقل این بار از این فرصت به نفع کشور و ملت ایران استفاده کند روی دیگر این سکه خشونت و فشارهای تازه علیه ملت ایران و منافع ملی، خواهد بود. نباید اجازه داد یکبار دیگر مصالح امروز و آینده ایران فدای بلند پروازیها و دیوانه بازیهای خالد مشعلها و یا احمدینژادها شود.
زمان آن فرا رسیده است که قاطعانه به جهانیان اعلام شود که ملت ایران با هیچ کشور و ملتی سر جنگ و نزاع ندارد و این تنها نظام جمهوری اسلامی است که به علت عدم لیاقت در مملکتداری این چنین در منطقه ماجراجوئی میکند. فشار افکار عمومی علیه تجاوزات رژیم به حقوق اساسی ملت ایران باید بیش از پیش به گوش جهانیان برسد. چند ماه آینده بر خلاف سی سال گذشته برای جمهوری اسلامی بسیار دردناک و برای ملت ایران امیدبخش خواهد بود.
5 فوریه 2009 پاریس
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید