آیا ایران و دیگر کشورهای کم درآمد قربانیان فراموش شده رکورد اقتصاد جهانی هستند؟ پس از آنکه اقتصادهای پیشرفته از زیر ضربه این رکود جان نیمه سالم بدر برند نوبت به کشورهای «نوخیز» یا (Emerging Economies) خواهد رسید. البته برای این دسته از کشورها گرفتاریهای ناشی از این رکود فلج کننده نخواهد بود و تنها باعث خواهد شد آهنگ رشد آنها آهستهتر شود. زمانی که نوبت به کشورهای کم درآمد یا گروه سوم میرسد، بازنده اصلی آنها خواهند بود چون در مرحله اول اقتصادشان بسیار آسیبپذیرتر است و این خطر جدی وجود دارد که اگر برای چارهجوئی تلاش کافی مبذول نشود به احتمال زیاد نه تنها همه آنچه را طی بیست سال گذشته به زحمت کسب کردهاند از دست خواهند داد بلکه یکبار دیگر بشریت با فاجعه قحطیزدگی در مقیاس بیسابقه روبرو میشود. به گفته جان کندی اگر کشورهای مستغنی و آزاد نتوانند انبوه نیازمندان را یاری رسانند هرگز نخواهند توانست معدود انسانهای خوشبخت و پر درآمد را نجات دهند.
بیشتر پیشبینیها حاکی از آن است که هرچه رکود اقتصادهای پیشرفته بیشتر مداوم باشد، تأثیر سوء آن در کشورهای کم درآمد شدیدتر خواهد بود و این احتمال وجود دارد که محرومیت اقتصادی به عدم ثبات سیاسی در این کشورها منجر شود. دو برآورد حداقل و حداکثر در مورد کمبود منابع مالی کشورهای کم درآمد از بیست و پنج میلیارد دلار شروع میشود و تا یکصد و چهل میلیارد دلار در سال میرسد. معلوم نیست در شرایط فعلی که غالب کشورهای جهان درگیر مسائل ملی خود هستند چنین مبالغی چگونه و از کجا تأمین خواهد شد، هماکنون آثار و نمونههای نگران کنندهای از طغیان تودههای گرسنه در آفریقای جنوبی، پاکستان و مکزیک مشاهده میشود و به احتمال زیاد این تازه آغاز بحران در کشورهای کم درآمد است. اگر ناامنی در این کشورها گسترش یابد نه تنها بهبود اقتصادی مشکلتر خواهد شد بلکه این ناآرامیها زودتر از آنچه گمان میرود به کشورهای دیگر سرایت خواهد کرد.
طبق آخرین آمار صندوق بینالمللی پول هرگاه آهنگ رشد در کشورهای کم درآمد یک درصد تنزل کند میزان فقر تا سه درصد افزایش خواهد یافت. هم اکنون انتظار میرود که آهنگ رشد کشورهای نوخیز و کم درآمد تا بیش از سه درصد افت کند و این رویداد موجب خواهد شد که تعداد افرادی که زیر خط فقر زندگی میکنند. میان هفت تا ده درصد افزایش یابد.
واقعیت دردناک برای کشورهای کم درآمد و کشورهای در حال رشد چندین جنبه منفی دارد. از سوئی آنها باید خود را برای کاسته شدن از میزان صادرات آماده کنند چون تجارت بینالملل اولین قربانی این رکود بوده است. فراموش نکنیم که اکثر این کشورها راه درآمد دیگری جز صدور کالا و محصولات خود ندارند. دو عامل زیانبار دیگر برای این کشورها عبارتند از سقوط آزاد میزان سرمایهگذاری خارجی و قطع شدن درآمدهایی که کارگران مهاجر برای خانوادههای خود ارسال میداشتند. با افزایش بیکاری در کشورهای پیشرفته اولین قربانیها کارگران به اصطلاح «مهمان» خارجی هستند. این نوع کارگران دسته دسته به کشورهای خودشان باز میگردند و دیگر آخر ماه حوالهای برای مخارج خانوادههای خود نخواهند فرستاد. در چین و هندوستان این مشکل به نحو دیگری خودنمائی میکند چون در این دو کشور دهها میلیون از روستائیان عازم شهرهای بزرگ شده بودند و اکنون خیل بیکاران شهر دیده در روستاهای چین و هندوستان نه تنها یک مشکل اقتصادی است بلکه امکان آن هست که موجب عدم ثبات سیاسی در این جوامع شود.
اگر بخواهیم رابطه زنجیرهای رکود اقتصادی جهانی را در این کشورها بررسی کنیم باید از نوعی ارتباط مستقیم شروع کنیم:
1 ـ بازارهای بورس با سرعت سقوط میکنند.
2 ـ سرمایه خارجی از کشور میگریزد و سرمایه تازه کمتر وارد میشود.
3 ـ بر خطر سقوط پول ملی در برابر ارزهای خارجی افزوده میشود.
4 ـ در بخش خصوصی از امکان استقراض کاسته میشود.
5 ـ نرخ بهره با سرعت افزایش مییابد.
6 ـ نگرانی مالی موجب بیثباتی بازارهای پول و اعتبار میشود.
همزمان با این رویدادهای داخلی در این کشورها آثار سوء بحران اقتصادی در کشورهای پیشرفته نیز مزید بر علت خواهد شد:
1 ـ کمتر شدن تقاضا برای صادرات ایجاد بیکاری و تنگدستی میکند.
2 ـ کمتر شدن ورود سرمایه خارجی برای پروژههای جدید بر میزان بیکاری خواهد افزود.
3 ـ کمکهای خارجی یا قطع خواهد شد و یا به میزان قابل ملاحظهای تقلیل خواهد یافت.
4 ـ در آن کشورهایی که بورس معاملات سهام و اسناد بهادار برقرار است. انعکاس بحران اقتصادی بسیار شدیدتر بوده است مثلاً بورس «اندکس» (Index) آفریقا که پانزده کشور را شامل میشود سال گذشته بیش از هفتاد درصد طی سه ماه سقوط کرد. کشورهای چین، هندوستان، امارات، پاکستان، سریلانکا و بورس تهران از شرایط چندان بهتری برخوردار نبودهاند. سقوط آزاد این بورسها برخلاف گذشته این بار تنها به علت فرار سرمایه خارجی نبود و برخلاف آنچه در سالهای نود میلادی در آسیا رخ داد، این بار سرمایهگذاران بومی بودند که با عجله سهام خود را فروختند و بازارها را متلاطم کردند. کمتر شدن میزان صادرات این کشورها جز در مورد صادرات نفت جنبه عمومی داشته است. در مورد نفت نیز اگر چه از میزان صادرات چندان کاسته نشده است اما با سقوط آزاد بهای هر بشکه نفت تا حدود یکسوم قیمت پیشین تقریباً همان تأثیر را روی اقتصاد کشورهای صادر کننده همانند ایران برجای گذاشت. همراه با فشار بر صادرات و قطع سرمایهگذاری خارجی نباید فراموش کرد که از میزان کمکهای اقتصادی به کشورهای در حال توسعه نیز کاسته شده است. از آنجا که همۀ معضلات و مشکلات اقتصادی باید یکپارچه دامنگیر این کشورها شود، سقوط بهای مواد اولیه نیز به نحو دیگری به موقعیت اقتصادی این کشورها لطمه فراوان زده است. در حالی که بهای واردات از کشورهای صنعتی تغییر نکرده است، طی یکسال گذشته بهای مواد اولیه (صادرات این کشورها) به علت کمتر شدن تقاضا زمینه خود را از دست داده و بر مشکلات این کشورها افزوده است.
در میان همه کشورهای کم درآمد بزرگترین بازنده کشورهای اروپای شرقی بودهاند. در این کشورها رشد اقتصادی از شش درصد به صفر و حتی زیر صفر سقوط کرده است. در مرحله دوم کشورهای آمریکای لاتین قرار دارند. اقتصاد این کشورها با اقتصاد ممالک متحده آمریکا ارتباط نزدیک دارد و از اینرو رکود اقتصادی آمریکا علت اصلی مشکلات کشورهای آمریکای لاتین است. در مرتبه سوم مشکلات اقتصادی کشورهای خاورمیانه قرار دارد، و در اینمورد سقوط بهای نفت علت اصلی آن است. وضع شیخنشین دبی تا حدودی استثنایی است چون درآمد ناشی از فروش نفت بخش ناچیزی از درآمد ملی دبی را تشکیل میدهد. مسأله اساسی دبی فرار سرمایههای خارجی، سقوط بهای مستغلات و توقف کارهای ساختمانی است.
پیش از آنکه به بررسی راه حلهای ممکن برای مقابله با این مخاطرات بپردازیم، به عنوان حاشیه تذکر چند مورد در ارتباط با اقتصاد ایران ضروری به نظر میرسد. همانگونه که در آخرین نامه 80 تن از اقتصاددانهای ایرانی خطاب به نامزدهای ریاست جمهوری اشاره شده است، مشکل اساسی اقتصاد ایران بسیار زودتر از شروع رکود بینالمللی آغاز شد و دلائل اصلی آن ناشی از اشتباهات و ندانمکاریهای حکومت ایرانست.
نقض استقلال بانک مرکزی و تعطیل سازمان برنامه و بودجه و شورای پول و اعتبار تنها گوشه کوچکی است از ماجرای خرابکاریهای دولت احمدینژاد در مورد اقتصاد ملی، ریخت و پاش بیحساب پول نفت، تسلیم بازارهای کشور به صادرات چین که منجر به ورشکستگی و تعطیلی کارخانههای کشور شد، هیچگونه ارتباطی با رکود اقتصادی جهانی ندارد و هرگونه عذر و بهانهای در این مورد قابل پذیرش نیست. از سوی دیگر کشورهای صادرکننده نفت در منطقه از تجربه سالهای هفتاد و هشتاد میلادی درس پرارزشی آموختند و این بار «صندوق ذخیره ارزی» خود را به آتش نکشیدند و امروز با اندوختههای سرشار به جنگ رکود رفتهاند. اما متأسفانه رژیم تهران اسیر سیاستهای غلط خود و اشتباهات فاحش چهار سال گذشته است. به احتمال زیاد ایران طی ماهها و سالهای آینده هزینه اشتباهات حکومت اسلامی را مجبور به پرداخت خواهد بود.
عواقب اقتصادی و سیاسی بحران
بانک بینالمللی (جهانی) (IBRD) معتقد است حداقل 53 میلیون از مردم دنیا به زیر خط فقر یعنی درآمدی کمتر از دو دلار در روز سقوط خواهند کرد. دیگر منابع معتبر این رقم را تا یکصد میلیون نفر تخمین زدهاند. این ارقام را باید به یکصد و پنجاه میلیون دیگر که بر اثر افزوده شدن به هزینه سوخت و تغذیه به زیر خط فقر رانده شدند بیافزائیم. پیشبینی میشود که مرگ زودرس اطفال با این بحران تا 500 هزار در سال افزایش خواهد یافت. دلیل اصلی این رویداد قطع شدن برنامههایی است که برای کودکان در این کشورها آب آشامیدنی سالم و دارو فراهم میکرد.
برای مبارزه با این خطر جهانی و فاجعه انسانی پیشنهادها و راهحلهای بسیاری عرضه شده است که اهم آنها توصیه به کشورهای پیشرفته در مورد ازدیاد کمک و ارائه تسهیلات به کشورهای کم درآمد است. از سوی دیگر نقش سازمانهای بینالمللی دولتی و سازمانهای خصوصی بینالمللی در این شرایط باید جایگزین کمبودهای بخش دولتی شود. دولتها بیشتر سرگرم مسائل داخلی کشورهای خود هستند زیرا ادامه حیات آنها وابسته به رضایت شهروندانشان است. از این رو اولویت دولتها در چنین شرایط در مرحله اول توجه به مسائل اقتصادی ملی و محلی است. شهروندان کشورهای کم درآمد در انتخابات بعدی در آمریکا یا اروپا رأی نمیدهند و بنابراین اوضاع اسفبار آنها برای سیاستمداران غربی مسأله روز نیست. این سازمانهای بینالمللی و NGO ها هستند که در این شرایط باید وارد میدان شوند و جهانیان را از عواقب شوم بیاعتنائی به مشکلات همنوع آگاه سازند. با هوشمندی و عمل به موقع این فاجعه قابل پیشگیری است.
پاریس ـ 4 ژوئن 2009
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید