رژيم جمهوري اسلامي سردرگم تر از هميشه هر خس و خاشاكي را دست آويز قرار ميدهد تا به نحوي خود را از اين چاهي كه در آن افتاده است خلاصي بخشد .
خيزش مردمي كما كان فعال است و عليرغم تمامي سركوبهاي وحشيانه ؛ زندان ؛ شكنجه و تجاوزهاي جنسي ؛ آن وحشتي را كه رژيم قصد داشت در دل مخالفان خود ايجاد نمايد بي اثر نشان داده ساست .
درگيري در ميان عناصر حكومتي روز به روز تشديد ميشود . كار به آنجا رسيده كه به تبعيت از خواسته هاي مردم ولايت فقيه نيز بروشني به زير سوال كشيده شده است .
احمدي نژاد و دارو دسته اش با شكست روشهاي سركوبگرانه به انواع و اقسام روشهاي تبليغاتي و پروپاگاندا رو آورده اند . در دو سه هفته اخير شاهد اقدامات متعددي چه در داخل و چه درخارج كشور بوده ايم . برگزاري دادگاههاي فرمايشي و اعتراف گيريهاي متداول جمهوري اسلامي رنگ باخته تر از آن بوده اند كه نياز به عكس العملي براي تنوير افكار عمومي داخلي و يا خارجي داشته باشند . گروگانهاي غربي كه به دادگاه كشانده شده اند يكي پس از ديگري آزاد ميشوند . جلسه اعترافات سران اصلاح طلب بيش از يك جلسه برگزار نميشود . اعترافاتي كه در دهان متهماني كه خود را وابسته به مجاهدين و يا انجمن پادشاهي قلمداد ميكنند آنقدر سخيفانه و بي مايه و از سر استيصال تهيه شده اند كه مرغ پخته را هم به خنده وادار ميكند .طبيعتا اينگونه خزعبلات حتي در ميان ناآگاهترين اقشار اجتماعي هم بي اثر بوده اند و حتي آنها را نسبت به مسائل حساس تر كرده است .
چند روزي است كه ترفند جديد ي را رژيم به يكي از اصلي ترين تاكتيكهاي خود تبديل كرده است كه نيازمند آن است كه كليه نيروهاي آزاديخواه و مخالف اين نظام نسبت به آن عكس العمل مناسب و يكپارچه اي نشان دهند .
چه در مطبوعات و بويژه در صدا و سيماي رژيم شاهد پخش مصاحبه هاي مفصلي با مردم عادي هستيم كه تظاهرات و مخالفتهاي مردمي را محكوم ميكنند ؛ خواهان برقراري آرامش ميشوند و محاكمه و برخورد با مخالفان را خواستار ميگردند . ممكن است بعضي مدعي شوند كه اين تاكتيك هم مانند ساير روشهاي رژيم بي اثر خواهد بود اما به دو نكته اساسي لازم است توجه شود .
نخست آنكه در طول سي سال گذشته شاهد نوعي بي مسئوليتي در جنبش و در فضاي سياسي كشور نه در ميان مردم عادي بلكه حتي در ميان نخبگان ؛ فعالين و نيروهاي سياسي بوده ايم . هر سخن و موضع گيري از دهان و از قلم آنها جاري شده است بدون آنكه خود را ملزم به پاسخكويي و يا پذيرش مسئوليت عواقب موضع گيريهاي خود بدانند . در همين رابطه مي توان صدها مثال آورد كه همگان به خوبي از آنها آگاه هستند و نياز به تكرار ندارد . نه تنها كسي خود را پاسخگو نميبيند بلكه هيچ كس هم طلب پاسخ گويي نميكند . آيا زمان آن نرسيده است كه مسئوليت پذيري و پاسخگو بودن در قبال مواضع و عملكردها از سوي همگان جدي گرفته شود و با بهانه هايي نظير آنكه الان زمان مناسب براي بروز اختلافات و محاكمه كردن يكديگر نيست به تعويق نيافتد يا بهتر بگويم پشت گوش انداخته نشود .
ثانيا همين عارضه در ميان مردم هم به خوبي ديده ميشود . مردم گويا عادت كرده اند هر سخني بگويند و هر موضعي بگيرند و حتي اگر از آنها سوال شود كه چرا ؟ براحتي پاسخ ميدهند حالا چيزي كه نشده ؛ دو كلمه حرف من كه به جايي برنميخورد ؛ يك رايي كه من دادم اثري كه ندارد و از اين قبيل .
اگر مردم ايران نياز دارند كه از هم اكنون مشق دموكراسي و پلوراليسم بكنند بايد اين تمرين را هم داشته باشند كه فرصت طلبانه و يا منفعت طلبانه با مسائلي كه به سرنوشت همه مردم گره خورده است برخورد نكنند .
بسياري كه با ارگانهاي مختلف رژيم حتي نهادهاي سركوبگر آن همكاري و همراهي ميكنند و يا براي گرفتن يك پست اداري و يا ورود به دوره دكترا حاضر ميشوند زير برگه اي را امضا كرده و متعهد شوند عناصر مخالف رژيم را در محل كار خود يا در دانشگاه معرفي نمايند با اين خيال خود را آسوده كرده اند كه دليلي براي پاسخگويي در فردا وجود ندارد .
به ياد داشته باشيد كه سالها بسياري از نيروهاي خارج كشور مطرح ميكردند كه بدنه نيروهايي مثل بسيج ؛ سپاه و علي الخصوص نيروهاي انتظامي از مردم هستند هيچگاه در مقابل مردم نمي ايستند و به سركوب جدي آنها دست نميزنند . اين آقايان پس از مشاهده وقايع اخير براحتي فقط سكوت كرده اند گويا اصلا چنين صحبتهايي به گوش هيچكس نخورده است .
يكي از مهمترين دلايلي كه همين بدنه بدون هرگونه ترديدي با چوب و چماق بر سر پير و جوان در خيابانها زدند در منزل مردم را شكستند شيشه ماشينها را خرد كردند و .... به اين دليل ساده بوده است كه خود را در مذان هيچگونه مواخذه و يا پاسخگويي نمي بينند و فردا هم خبري نخواهد بود .
با توجه به تحول كنوني كشور در يك پيچ سرنوشت ساز قرار گرفته است و يك گره اصلي بر سر راه آن قرار دارد اگر رژيم موفق شود مردم را به سكوت وادار نمايد براي يك مدت ديگر حيات خود را تضمين نموده است ولي اگر سركوب و وحشيگري و در عين حال تبليغات او بي ثمر شود راهي جز عقب نشيني نخواهد داشت .به همين دليل مسئوليت پذيري حتي در قبال رفتارهاي اجتماعي بيش از پيش اهميت خود را نشان ميدهد .
در همين راستا و در جهت خنثي سازي شيوه هاي تبليغاتي رژيم بايستي تمام نيروها و جريانات به صورت يك پارچه از مردم درخواست نمايند كه هرگونه تماس و يا مصاحبه با ارگانهاي رژيم را تحريم نمايند و هر كس نيز به چنين كاري دست ميزند از سوي اطرافيان مورد تحريم و قطع رابطه قرار گيرد .
اگر فاميل يا از آشنايان خانوادگي است با او قطع رابطه شود . اگر كاسب يا مغازه دار است ازخريد و فروش با او خودداري كنند . اگر دانشجو است در دانشگاه بايكوت شود .
همين اعلام گسترده اين موضوع از سوي جريانات و افراد باعث خواهد شد به خوبي صفوف نيروهاي وابسته به رژيم و مردم عادي و مخالفان جدا شود و به جاي آنكه توده بدون موضع در كنار عوامل رژيم قرار گيرند عملا در كنار صفوف مخالفان صف بندي كنند .
در عين حال مسئله مسئوليت پذيري در قبال رفتارهاي اجتماعي و سياسي از هم اكنون در ميان اقشار مختلف مردم مطرح و اشاعه پيدا ميكند .
جنبش به مرحله اي رسيده است كه نه تنها نيروها و جريانات سياسي بلكه مردم نيز بايد بدانند شرايط هم اكنون كشور همانند شرايط يك كشور اشغال شده است و همكاري با نيروها و ارگانهاي رژيم به مثابه همكاري با دشمن اشغالگر است و چه در حال و چه در آينده بايد پذيراي عواقب آن باشند .
مسئله تحريم نهادها و رسانه هاي جمعي رزيم نخستين گام در جهت نهادينه شدن چنين رفتاري در طول مبارزات مدني پيش رو خواهد بود .
نادر داروك
تهران – 25 مرداد 88
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید