براي شنيدن و ديدن كليپ اينجا را كليك كنيد
"ممد دوربين" را در عكس ببينيد. كمي فكر كنيد او را مي شناسيد؟ حتما" بارها او را در فيلمهاي خبري داخلي و خارجي ديده ايد! او در اكثر فيلمهاي خبري حضور دارد. خبرنگارهاي راستي و چپي، همه "ممد آقا دوربين" را خوب مي شناسند. او آدم بامزه و خوش برخورد و بسيار بسيار ساده اي است كه عاشق اين است در تلويزيونها ديده شود. حتي به خوبي نمي تواند حرف بزند و به اصطلاح زبانش مي گيرد، ولي تلاشش در راه عشقي كه به دوربين دارد، واقعا" قابل ستايش است. او براي رسيدن به اين عشقش، "از جان" مايه مي گذارد! دوستي مي گفت ممدآقا شب به شب مي نشيند و با نهايت حوصله و دقت "آفيش" فرداي خبرنگاران بخشهاي مختلف صداوسيما را در مي آورد! بعضي برنامه هاي خبري حتي محرمانه هستند اما همه مي دانند چيزي براي ممدآقا محرمانه باقي نمي ماند. او سپس مي نشيند پاي تلفن و با خبرنگاران از اصلاح طلب و اصولگرا گرفته تا صداوسيمايي و تصويربرداران خارجي مقيم تهران تماس مي گيرد و گپ مي زند تا از هيچ برنامه خبري تصويري در روز بعد عقب نماند. بعد تقويم كاري! فردايش را سبك و سنگين مي كند و برنامه فرداي خود را تكميل مي كند. باور كنيد دقيق تر و باحوصله تر از بسياري از خبرنگاران ايراني و همكاراني است كه در همه عمرم ديده ام!
در تشييع جنازه يك هنرمند، يا در سخنراني يك شخصيت اصلاح طلب و يا در نماز عيد فطر و قربان! هر جايي كه دوربيني باشد و پوشش تصويري داشته باشد، ممدآقا آنجا حي و حاضر است. جالب است با اينكه ظاهرا" بدليل عشقش به دوربين، بعضي مي گويند ممدآقا كم دارد، ولي اينها بيخود است.او در عشق و علاقه اش يك آدم جدي و مصّمم است و همين براي آموختن از او كافي است! بعد از سالها او شّم خبري خوبي هم پيدا كرده و برنامه هاي خبري مهم را انتخاب مي كند. او زاويه دوربين را از كارگردانهاي تلويزيوني هم بهتر مي شناسد و درست در "نقطه طلايي" تصاوير تلويزيوني داخلي و خارجي حضور دارد!
در برنامه هايي جلوي دوربينها قرار مي گيرد كه مطمئن است پوشش تصويري دارد و جزو خبرهاي اول تلويزيونهاست! ممكن است ظرف يك روز، حتي در دو يا سه برنامه خبري، ممد دوربين را در اخبار ببينيد. خبرنگارها هم البته به ممدآقا لطف دارند و با او همكاري مي كنند. اما نقطه موفقيت ممددوربين داشتن يك تقويم كاري دقيق است! درباره آن تقويم خيلي چيزها شنيده ام و مي دانم هر كسي نمي تواند آن را از جيب بغلي ممدآقا كش برود و برنامه هايش را ببيند. او اگر درست آموزش مي ديد، اگر مثل هزاران استعداد ديگر اين مملكت لگدمال نمي شد و اسباب سخره قرار نمي گرفت، بدن ترديد يك مدير برنامه قوي و يا يك برنامه ريز فوق العاده مي شد. البته بايد فكري هم به حال عشق عجيبش به ديده شدن و دوربين مي شد. عشقي كه احمدي نژاد بدترش را دارد، اما نصف ممدآقا هم اهل برنامه ريزي و دقت نيست.
اينها را نوشتم و گفتم تا درباره تقويم ممدآقا صحبتي كرده باشم. او به عشقش يعني دوربين نمي رسيد اگر تقويمش را نمي ساخت. و ما به عشقمان يعني عدالت و آزادي و دموكراسي نمي رسيم اگر هر كداممان يك تقويم ممدآقايي براي خودمان نسازيم! چطور؟ ساده است.
هر كدام از ما سهمي در ساختن ايران آينده داريم كه يا بايد داوطلبانه و سخاوتمندانه بدهيم، يا اينكه دفعتا" و يكباره "ناگزير" از پرداخت آن سهم مي شويم. و يا اينكه براي هميشه بدهكار ميهن خواهيم بود. ايران ، متعلق به همه ماست و سهم هزينه هيچكس از ديگري كمتر نيست. اگرچه در عمل سهم شهيدان عزيزمان مانند "ندا" و "سهراب" و "كيانوش" و دهها شهيد را بيشتر از "من" و "تو" محاسبه شده است، اما اين فقط ما را "بدهكارتر" مي كند و وادارمان مي سازد زودتر سهم خود را براي رسيدن به آزادي و رفاه و عدالت محاسبه كنيم و بپردازيم. مي بينيد كه دشمن چه عريان بر مردم و ما مي تازد و كمر به نيستي همه ايرانيان بسته است. پس قدري بايد تلاش را بيشتر كنيم. برداشتن يك قدم كوچك و عملي ، بهتر از برداشتن هزار قدم بزرگ در "خيال" است.
چند روز قبل در برابر يك سئوال قرار گرفتم، يك خواننده پرسيد: "من براي اين جنبش چه مي توانم بكنم؟" سعي كردم كاري را به او بگويم كه خودم هم اهل انجامش باشم. راه اين بود: يك تقويم!
از امروز در كنار تقويم جيبي مان، يك تقويم مخصوص جنبش هم براي خودم تهيه كنيم. اين به روزها و مناسبتهاي تقويمي "نگاهي تازه" بياندازيم. بعد بنشينيم و از هر مناسبتي كه در پيش است، يكي در ميان علامتي بزنيم. جوري كه به زندگيمان هم برسيم اما يكي در ميان از جنبش عقب نمانيم.
مثلا" ما بايد در روزهاي آينده در يك مناسبت با دانشجويان شركت كنيم. چه روزي بهتر از شانزدهم آذر؟ هر ساعتي هم كه پاي اينترنت هستيم، يك خبر يا پوستر يا مطلبي درباره جنبش را براي دوستان خود ايميل كنيم و يا به اشتراك بگذاريم. بايد به جنبش كارگران هم بپيونديم. آنها از ما جدا نيستد. پس بگرديم و ببينم آيا مناسبتي براي كارگران در پيش هست؟ اگر نيست، سعي كنيم در بين خبرها بگرديم و به يك تجمع، تحصن و يا راهپيمايي كاركران ملحق بشويم. و يا اخبارشان را منعكس نماييم. يك روز را حتما" براي جنبش زنان اختصاص بدهيم. يك روز را براي خانواده زندانيان سياسي كاري بكنيم. حضور در راهپيمايي مادران داغدار در عصرهاي شنبه در پارك لاله بهترين گزينه است كه يك عصر شنبه به ميان آنها برويم. براي حركت معلمان، دانش آموزان، بازاريان، مخالفت با اعدام و... برنامه هايي اختصاص بدهيم و يا با خبررساني درباره آنها كمكشان كنيم و يا در جمعشان حاضر شويم. تقويم جنبشي ما بايد ما را متعهد كند كه هفته اي يك حضور فيزيكي داشته باشيم و چند كار هم در اينترنت يا در جمع فاميل و دوستان بكنيم.
اين تقويم مبارزاتي مي تواند سرعت پيروزي را تندتر سازد. اميدوارمان كند و ما را قدم به قدم به خواسته هايمان نزديك نمايد. بايد در جيب هر كدام از ما يك تقويم براي جنبش، براي مقاومت و براي مبارزه باشد. تا بيانگر "سهم من" باشد از اين حركت ملي. همه ما به ايران مديون هستيم و اگر سهم خود را آگاهانه ندهيم، شايد مجبور شويم يكباره و اي بسا آنطور كه دوست نداريم، هزينه سنگين تري بپردازيم.
من ترجيح مي دهم از ممدآقا اين درس ساده را ياد بگيرم كه براي رسيدن به هدف، بايد برنامه ريزي كرد، مصمم بود و تقويم ممدآقايي داشت. و ترجيح مي دهم انتخاب كنم كه قدمهاي عملي خود را براي آزادي ايران بردارم. پس آن تقويم ممدآقايي را براي خود ساخته ام و در جيب بغلي دارم. بد نيست اگرشما هم امتحان كنيد.
بلا چائو!
خداحافظ زيبا!... آهنگي براي مبارزه
اين آهنگ زيبا براي روزهاي مبارزه با ستم و ظلم و براي تحريك انگيزه هاي حق طلبانه سروده و اجرا شده است. اين ترانه روحيه بخش را به همه مبارزان جان بركف راه آزادي تقديم مي كنم. به كساني كه جان باختند ولي هرگز نمرده اند. به كساني كه از ادامه مبارزه خسته نمي شوند و تا آزادي ايران، دست بر نخواهند داشت. به همه كساني كه زيبا هستند، چون حق را مي جويند و روز شانزده آذر براي پس گرفتن كشور، برخواهند خواست. براي شنيدن و ديدن كليپ اينجا را كليك كنيد.
بلا چائو!
يك روز صبح از خواب برخاستم،
دشمن همه جا را گرفته بود!
اي مبارز! مرا با خود ببر،
زيرا من آماده شهادت هستم.
اگر به عنوان يك مبارز كشته شدم،
اي مبارز،
تو بايد بيايي و مرا به خاك بسپاري!
مرا در كوهستانها به خاك بسپار.
و گلي روي قبر من بكار اي مبارز!
آه خداحافظ زيبا، خداحافظ...
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید