پنج موضوع مطرح ميشود / اوّل، استعفای آقای حسينيان در مجلس است که صرف نظر از محتوای نامه ايشان و پشت چشم نازک کردنهای ايشان، روند حوادث مورد نظر ماست و برای ما اهميت دارد و آن اينکه: اين جناح تندروی آدمکشی از نماز جمعه گذشته شروع کرد و امثال آقای جنتی صحبت از اين کردند که بايد زد و کشت و آقايان هم در مجلس ميخواستند طرحی را بگذرانند که ظرف 5 روز اعدام بکنند، به نظر ميرسد که به بن بست خورده اند و امکان چنين کاری را ندارند. و نگرانی اصلی آنها هم اين شده که آقای خامنه ای عقب بنشيند و اينها سرشان بی کلاه بماند و همه اين قاتلها مانند آقای مرتضوی زير ضرب قرار بگيرند/ برای همين شروع کرده اند به فعاليت، آقای خزعلی هم در مشهد به آقای رفسنجانی حمله کرده که مبادا آقای رفسنجانی بتواند پا در ميانی کند و امثال اين تحرکات سياسی / آنچه برای ما مهم است و در تجربه اين هفت ماه گذشته ديده ايم اينست که بازيگر اصلی صحنه سياست ايران مردم هستند و مادامی که مردم در صحنه هستند، اين نيروی اصلی که اين حرکت بزرگ را ايجاد کرده، آنها هيچ کاری نميتوانند بکنند و همه ژستهايی که ميگيرند و تهديدهايی که ميکنند نقش بر آب ميشود / اگر هم خدايی نکرده يک روزی اين آقايان مطمئن بشوند که مردم خسته يا نا اميد شده اند و نشسته اند خانه هايشان، يا آن چيزی که دلشان ميخواهد اينکه مردم بترسند و برگردند به فضای مرگبار چند سال گذشته، مطمئن باشيد که اين قاتلين شروع خواهند کرد به کشتن زندانيان، اعدام کردن و انتقام کشی و گسترش جو رعب و وحشت / بنابر اين زمانی که اختلافات و دست و پا زدن آنها را ميبينيم، بيشتر ايمان می آوريم که حرکت مردم حرکت بزرگ و طوفنده ايست که مادامی که بالای سر اين آقايان قرار دارد مانند بيد به خودشان ميلرزند و امکان اينکه از اين کارها بکنند را ندارند / نکته دوّم، روز گذشته يعنی 17 دی روزی بود که حکوت تهديد کرده بود که اسکناسهای شعارنويسی شده را از رده خارج خواهد کرد و خط و نشانهايی که کشيده بود، که شکست خورد. به زبان ديگر نافرمانی مدنی درستی که ما در مقابل يک حکم حکومتی انجام ميدهيم، حرکت دولت را بی اثر ميکند چرا که ما در مبارزات بی خشونت دو دسته فعاليت داريم، يکی آن فعاليتهايی که ما ميکنيم و حکومت سعی ميکند جلوی ما را بگيرد مانند تظاهرات در خيابان، و دسته دوّم کارهايی که حکومت دلش ميخواهد ما انجام بدهيم امّا ما آنها را انجام نمی دهيم مانند همين نافرمانی که در مورد اسکناسها کرديم يا دهها فعاليت ديگر / اينقدر اين موضوع اهميت دارد که پاره اي از متفکرين مبارزات بی خشونت مطرح ميکنند که در تحليل نهايی مبارزات بی خشونت چيزی نيست جز نافرمانی مدنی کردن/ البته پاره ای ديگر از متفکرين هر دو کنش سياسی را مطرح ميکنند ضمن اينکه به نظر بنده دسته سوّمی از کنشهای سياسی را هم ميتوان ذکر کرد که از قبيل کارهايی که بسيج عمومی درست ميکند و ظاهراً به گونه ای است که نه حکومت سعی ميکند جلويش را بگيرد و نه ما کاری خلاف دستور حکومت ميکنيم، بلکه وارد فعاليتهای موجود در اجتماع ميشويم و وجود خودمان را نشان ميدهيم مانند کاری که در برنامه 90 با اس ام اس شد / به هر حال زمانی که ميشود حکم حکومت را اينگونه با نافرمانی مدنی زمين گذاشت، بايد اين کار را تشديد کرد و در حوزه های ديگر هم سرايت داد، به قول دوستی که نوشته بود که "من هر بار اسکناسی ميگيرم که شعار، عکس شهيد، متلک به حکمت، فرياد...به رويش نوشته شده، من کلّی روحيه ميگيرم" که من هم فکر ميکنم اين ابتکار مخصوص ايرانی ها کم از اين ندارد که روی ديوارها و در کوچه و خيابان چيزی نوشته بشود.
نکته سوّم، در مورد شعارنويسی است که اين روزها ديده ميشود که حکومت خدا ميداند با هزينه کردن چه مقدار پول گروه زيادی را بسيج کرده است که يا شعارها را پاک کنند يا شعارهای جديد بنويسند به همين دليل واجب است که در اين جو خفقان حتی با نوشتن يک کلمه يا يک متلک کوچک در برابر شعارهايی که آنها به ديوار مينويسند کار آنها را خراب کنيم / ابتکارات ما بی کران است، مانند آنها مامور و حقوق بگير و مزدور نيستيم، با نوشتن يک حرف در محل مناسب در جمله آنها يا نوشتن يک "وی" يا....خيلی خوب نشان خواهد داد که ما چقدر بی کرانيم / علت تشديد کردن شعارنويسی آنها با اين هزينه های زياد اينست که ميخواهند اين حالت را از بين ببرند که جنبش سبز بزرگ، ملّی و در سراسر کشور هست و همجا حضور دارد و به زور پول هم که شده ميخواهند اين فضا را عوض کنند / نکته چهارم، در مرحله اي از جنبش که ما در آن هستيم، يعنی مرحله اي که منتظرش بوديم که کودتاچيان بعد از عاجز شدن از سرکوب جنبش و مشاهده رشد جنبش يکبار ديگر دست به خشونت گرايی، تهديد و تشديد خشونت ورزی بزنند، و واجب است که ما اين مرحله را پشت سر گذاشته و نشان بدهيم که نمی ترسيم تا مثلاً در 22 بهمن با يک کنش سياسی بزرگ قدرتنمايی که ميکنيم نشان بدهيم که تيغ خشونت گرايی هم کند است و کار نميکند، و مطمئن باشيد و تجربه کشورهای ديگر هم نشان داده که بعد از اين مرحله دست نياز دراز خواهند کرد و جنبش گردنه های صعب العبور را رد کرده است، نه اينکه خطری نداشته باشد بعد از آن و پيچهای زيادی را جنبش بايد رد کند، امّا می افتد به سرازيری و مسيری که حرکتش تند تر و سريعتر خواهد شد.
در اين مرحله واجب است که ما يک حرکت نداشته باشيم، و تنها حرکت مبارزات بی خشونت تظاهرات خيابانی نيست، اگرچه تظاهرات به خصوص برق آسا و پراکنده بهترين کنش سياسی است که کودتاچيان را فرسايش ميدهد، امّا يک مجموعه از حرکات که به شکل حضور عمومی هست مانند همين الله اکبر گفتن، اس ام اس فرستادن، شعارنويسی، تحريم کالاها مانند آفريقای جنوبی، حرکتهای اعتصابی مانند کاری که دانشجويان دارند سعی ميکنند انجام بدهند، اعتصاب به شکل کم کاری يا اعتصابات تمام عيار و تظاهرات خيابانی مجموعه حرکاتيست که بايد باهم انجام بدهيم، و اگر يک حرکت بلد باشيم مانند مشت زنی ميشويم که يک روش مشت زدن بلد است و به خوبی ميتوانند مارا سرکوب و از پس ما بر بيايند / بنابر اين برای عبور از اين مرحله تنوع تاکتيکها لازم است / نکته آخر، سفر آقای کرّوبی به قزوين و به منزل نماينده قزوين، آقای قوامی است، و جالب است که در اينجا با توجه که تصميم گرفتند چهره های شاخص جنبش را اذيت بکنند، با حملات و تظاهراتی که کردند و بچه ها هم آنها را شناسايی کردند از فرماندهان سپاه منطقه و آدمهای استانداری، جالبتر اينکه نيروی انتظامی از آقای کرّوبی پشتيبانی کرده و نگذاشته به او تعرض بشود.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید