پاسخ این سوال را گاهی افرادی که از نزدیک شاهد واقعه انقلاب سال ۱۳۵۷ بودند هم دقیق و کامل نمیدانند. واقعیت آن است که حجاب اسلامی پیش از آنکه در قالب حکمی قانونی اجباری شود در فرایندی سیاسی و امنیتی به جامعه القا شد. بازخوانی این روایت، میتواند شناخت دقیقتر حجاب اسلامی به مثابه بخشی از ایدئولوژی نظام برخاسته از انقلاب اسلامی را تسهیل کند. ضمن اینکه برای ارزیابی میزان موفقیت حجاب اجباری در دست یابی به اهدافی که در ابتدای انقلاب برای آن تصویر شد هم این بازخوانی ضرورت زیادی دارد. در این نوشتار و بخشهای بعدی که به زودی انتشار خواهد یافت تلاش شده صرفاً با استفاده از مندرجات روزنامه کیهان در ابتدای انقلاب این روایت بازآفرینی شود.
اتحاد روشنفکر و روحانی بر ضدِ زنان جلف
در همان روزی که محمدرضا پهلوی ایران را ترک کرد، روزنامه کیهان مصاحبهای از آیتالله منتظری که تازه از زندان آزاد شده بود با روزنامه فرانسوی لوسووار منتشر کرد که در آن از حجاب اسلامی هم صحبت شده بود. او در پاسخ به این سوال که آیا به نظر شما دختران و زنان باید حتماً در چادر پوشیده باشند میگوید:
اصلاً حجاب اسلامی به معنی پوشیده شدن در چادر و انزوای اجتماعی نیست هدف آن است که زن در جامعه لخت نباشد که وسیله شهوترانی قرار گیرد. وگرنه با مراعات حجاب اسلامی و عدم اختلاط دختر و پسر، از نظر اسلام آزادیهای مورد نیاز برای زنان و دختران تامین می شود و آنها از تمام مزایا و حقوق اجتماعی مشروع بهره مند میشوند.(۲۶ دی ۵۷ شماره ۱۰۶۱۴صفحه ۳)
واژه «لخت»، از این پس مدام در ادبیات انقلابیون مذهبی تکرار میشود. در ستون «کیهان و شما» در روزنامه کیهان که بازتاب دهنده تلفنهای خوانندگان روزنامه است هم پیامهای جالبی در مورد حجاب میتوان دید. مثلاً در ۲۷ دی پروین افشار میگوید:
این روزها خانمهای چادری رفتار بسیار بدی با زنان بیحجاب دارند و هر جا که زن بیچادری را ببینند به او توهین میکنند. حتی بعضی از جوانان ضمن متلک گفتن به این گروه از زنان موجبات آزار بدنی آنان را نیز فراهم میکنند. شما را بهخدا در روزنامه به این گونه افراد تذکر بدهید و بگویید این کارها شایسته افراد مومن و با تقوا نیست.
و یا در ۲۷ دی بتول اخوتپور گفته است:
امروز تظاهراتی در خیابان بلوار برپا بود. به دلیل علاقهای که به رشد نهضت ملی ایران و سرکوب استبداد دارم با شور و شوق فراوان به میان تظاهر کنندگان رفتم و با آنان همصدا شدم. اما با کمال تعجب گروهی به سوی من آمدند و با این بهانه که من چادر به سر ندارم مرا از صف تظاهرکنندگان بیرون انداختند.
باید توجه داشت که این گونه برخوردها در زمانی رخ میدهد که انقلاب هنوز به پیروزی نرسیده و حکومت اسلامی مستقر نشده بود. آزار زنان بیحجاب در آن حد جدی شد که برخی تشکلهای سیاسی در واکنش به آن بیانیه صادر کردند. به عنوان مثال دانشگاهیان دانشگاه آزاد بیانیه داده و به بیانیه گروه دیگری به نام زنان مجاهد اشاره کردند:
انتشار بیانیه افشاگرانه زنان مجاهد در رابطه با برخی حرکات ناآگاهانه گروههای پراکنده، همانند تهدید زنان و دختران بی چادر و آتش زدن و چاقو کشی و اسیدپاشی که در حقیقت ناشی از عدم آگاهی آنها و تاثیر تبلیغات خائنانه عناصر مزدور میباشد زنگ خطر تازه ای را به صدا در میآورد. (کیهان ۲۷ دی ۵۷ شماره ۱۰۶۱۵ صفحه ۷)
احتمالاً به دلیل همین اخبار است که گفت و گوی امام خمینی با روزنامه السفیر درمورد مساله زنان، تا آن حد مهم تلقی میشود که یکی از تیترهای صفحه اول روزنامه کیهان به این جمله از ایشان اختصاص مییابد که چادر برای زنان اجباری نیست. اظهارات کامل ایشان چنین بوده است:
زن باید دارای حقوق مساوی با مرد باشد. اسلام بر تساوی زن و مرد تاکید کرده و به هر دوی آنها حق تعیین سرنوشت خویش را داده است. یعنی اینکه باید از همه آزادیها بهرهمند باشند، آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادی آموزش خویشتن و کار کردن و مبادرت به هر نوع فعالیتهای اقتصادی. زن مسلمان به دلیل تربیت اسلامی خود پوشیدن چادر را انتخاب کرده است در آینده زنان آزاد خواهند بود که در این باره، خود تصمیم بگیرند ما فقط لباسهای جلف را ممنوع خواهیم کرد. (کیهان ۱ بهمن ۵۷ شماره ۱۰۶۱۸ صفحه ۳)
اما اظهارات روشنفکران کراواتی در مورد زنان، تازگی بیشتری نسبت به اظهارات آیتالله خمینی دارد. به عنوان مثال صادق قطبزاده که بعداً در معیت امام خمینی به تهران میآید به خبرنگار کیهان میگوید:
مرد به حکم اینکه وظیفه تامین زندگی را دارد باید ارث بیشتر هم ببرد. (کیهان۲ بهمن ۵۷ شماره ۱۰۶۱۹ صفحه ۷)
این جملات را کسی میگوید که نیمی از عمر چهل ساله خود را در آمریکا گذرانده است. یا دکتر ابرهیم یزدی، دبیرکل فعلی نهضت آزادی ایران در گفت و گو با حمیده امیری خبرنگار کیهان میگوید:
آنچه در نظام اسلامی باید رعایت شود، عفت و عصمت است. ولو اینکه کسی معتقد به حجاب نباشد باید یک اصولی را رعایت کند این مختص به زنان نیست.(کیهان ۵ بهمن ۵۷ شماره ۱۰۶۲۲ صفحه ۱)
مساله زنان و جایگاه آنان در انقلاب تقریباً سوال ثابت تمام مصاحبههای امام خمینی بوده است. یکی از جالبترین پرسش و پاسخها، گفتوگوی خبرنگار کیهان با ایشان است:
- خبرنگار: نقش زنان در حکومت اسلامی چگونه خواهد بود؟ مثلاً آیا وزیر خواهند شد البته اگر استعداد و لیاقت نشان بدهند؟
- امام: اینها بسته به این است که حکومتی که پیش میآید تکالیف را معین کند. الان وقت این حرفها نیست.
- خبرنگار: چون مرا به عنوان یک زن پذیرفتهاید این نشاندهنده این است که نهضت ما، نهضتی مترقی است ولی دیگران کوشیدهاند آن را عقبمانده نشان بدهند. فکر میکنید آیا زنان ما باید حتما حجاب داشته باشند؟ و مثلا روسری، رو سر داشته باشند؟
- امام: اینکه شما را پذیرفتم بنده شما را نپذیرفتم شما آمدید اینجا و من نمیدانستم شما میخواهید بیایید اینجا که پذیرفتم این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است که به مجرد اینکه شما به اینجا آمدید دلیل بر این است که اسلام مترقی است. ترقی هم به این نیست که زنها خیال کردهاند یا مردها خیال کردهاند. ترقی به کمالات انسانی و با اثر بودن یک زن در مملکت است نه به اینکه سینما برویم که دانس برویم و اینها ترقیاتی است که محمدرضا برای شما درست کرد که شما را به عقب رانده که ما باید بعدها جبران کنیم. شما آزادید در کارهای صحیح دانشگاه بروید هر کاری را که صحیح است بکنید و همه ملت آزادند در اینها اما اگر بخواهند کارهای خلاف عفت بکنند و یا کارهای خلاف ملیت بکنند از آنها جلوگیری میشود و این دلیل بر ترقی و مترقی بودن است. (کیهان۳ بهمن ۵۷ شماره ۱۰۶۲۰ صفحه۳)
امام خمینی: زنان باید با حجاب به ادارات بروند
با ورود امام خمینی به تهران در تاریخ ۱۲بهمن ۵۷ انقلاب وارد فاز جدیدی شده و انقلابیون از توفیق انقلاب اطمینان یافتند. همزمان با معرفی دولت موقت به نخستوزیری مهندس مهدی بازرگان، روند مذهبی و انقلابی شدنِ نظام دیوانسالاری دولتی آغاز میشود. کیهان ۱۴بهمن در صفحه ۴ خبر داده که نام سازمان زنان به سازمان رفاه و ارشاد خانواده تغییر کرد. و در کنار این خبر، اطلاعیه کمیته رفاه و تنظیم برنامههای امام خمینی را منتشر کرده مبنی بر اینکه مردان و زنان باید به صورت جداگانه به ملاقات امام بروند و به همین دلیل صبحها به آقایان و بعدازظهرها به خانمها اختصاص یافته است.
در دوران تعلیق قانونی ناشی از گذار به حکومت جدید، انتقادهایی نسبت به برخورد با زنان شنیده میشود. اما جالب اینجاست روشنفکران لاییک بیشتر از انقلابیون مذهبی تلاش میکنند به این انتقادها پاسخ دهند. به عنوان مثال ناصر تکمیل همایون، عضو جبهه ملی ایران مجموعه مقالاتی با نام زن ایرانی در روند انقلاب ملی را آغاز کرده و در اولین مقاله با عنوان «میخواستند زن ایرانی، عروس فرنگی باشد» از بزرگ کردن مساله حقوق زن در اسلام انتقاد کرده و آن را منشا تفرقه در نیروهای انقلابی میخواند. او در این مقاله مدارس دخترانه ملی و دولتی را به دلیل دور بودن از آموزشهای سنتی، ابزاری برای غربی کردن زنان ایرانی دانسته و اغلب فعالیتهای عصر پهلوی را با هدف غربی کردن زنان زیر سوال میبرد و این گونه مقاله را پایان میدهد:
این گروه ویرانساز و چپاولگر و هرزه با اینکه کوشش کردند بنام آزاد کردن زنان و شرکت دادن آنان در انتخابات قلابی و وکیل ساختن چند زن در همان سیستم رستاخیزی اختناق و ترور و عدم آزادی و دموکراسی، به نوعی نیرنگ دست یازند و به اصطلاح بیان دارند که زنان ایران را از سیاه چالهای قرون وسطائی بیرون آورده اند اما هدف اصلی آنان که تشکیل پروسه غربی کردن حیات اجتماعی زنان آن هم در سطح بسیار مبتذل فرنگی بود، خوشبختانه به یمن حرکت عظیم اجتماعی و سیاسی ملت ستمدیده ایران و شرکت زنان دلیر و هوشمند ناتمام ماند و مسلما خطر تزلزل بدفرجامی که خانوادههای ایرانی و زنان (و مردان) کشور را تهیدید میکرد در شکل و ترکیب جدبد پیکار ملی و خودسازیهای فرهنگی برطرف خواهد شد. (کیهان ۱۶ بهمن ۵۷ شماره ۱۰۶۳۰ صفحه ۶)
او در بخش بعدی این مقاله که در کیهان ۱۹ بهمن منتشر شده بر وجه آزادیبخش انقلاب برای زنان ایرانی تاکید کرده و آن را بسیار مهمتر از نحوه پوشش یا دیگر مسایل جزیی زندگی اجتماعی میخواند. هما ناطق، روشنفکر لائیک و از اعضای کانون نویسندگان، در سخنرانی خود در دانشگاه تهران ضمن زیر سوال بردن تمام فعالیتهای حکومت پهلوی برای زنان و ظاهری خواندن آنها؛ اعلام میکند که آزادی زنان منوط به آزادی کل جامعه است و روزی که انقلاب واقعی به ثمر رسید زنان نیز آزاد خواهیم شد. او در اشاره به مساله حجاب ترجیح میدهد ضمن حمله شدید به کشف حجاب رضا شاه بگوید:
زنی که پوشش خود را نمیتواند آزادنه برگزیند عقاید خود را نیز نمیتواند آزادنه انتخاب کند. این خود سازش است و با ستیزهجویی در تضاد است. (کیهان ۱۷ بهمن ۵۷ شماره ۱۰۶۳۱ صفحه ۶)
لغو قانون حمایت از خانواده، به عنوان اولین قانون لغو شده توسط دفتر امام خمینی نشانه روشنی از حساسیت روحانیت و انقلابیون مذهبی به مساله زنان بود. این عمل اگر چه با انتقادهائی روبرو شد اما باز هم روشنفکران ترجیح دادند با سکوت یا توجیه از کنار آن عبور کنند. سرمقاله ۱۳ اسفند کیهان به قلم ثریا صدر دانش با عنوان «زنان را فراموش نکنیم» از معدود انتقادات علنی از این اقدام بود. او از لغو قانون حمایت خانواده انتقاد کرده و پرسید آیا در میان تمام این قوانین نادرست و غیر عادلانه و درحالیکه هنوز مسائل و مشکلات بسیاری مطرح است تنها میبایست قانون حمایت خانواده لغو شود؟ همین روزنامه از اعتراض گروه وکلای مدافع حقوق زن و جبهه ملی ایران به این دستور خبر داده است.
اما نقطهی عطف داستان حجاب اجباری به سخنرانی ۱۶ اسفند امام خمینی در مدرسه رفاه اختصاص دارد. ایشان در آن سخنرانی، ضمن انتقاد شدید از دولت مهندس بازرگان به دلیل انقلابی نبودن، میگویند:
در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند. (کیهان ۱۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۵ صفحه ۱)
چنین میشود که کیهان در صفحه اول خود به نقل از امام تیتر میزند که زنان باید با حجاب به ادارات بروند. تقریباً اغلب تیترهای صفحه اول کیهان در روز بعد به مساله زنان مربوط میشد. برخی از این تیترها به برگزاری مراسم باشکوه روز جهانی زن در نقاط مختلف کشور اختصاص داشته که گزارش آنها نیز در صفحات متعدد روزنامه آمده است. این در حالی است که شب قبل از این برنامه، تلویزیون اعلام کرده بود که این روز یک سنت غربی است و به زودی روز زن در حکومت اسلامی اعلام میشود. همچنین در کنار تیتر فتوای آیتالله شریعتمداری مبنی بر بلامانع بودن جلوگیری از بارداری، کیهان ۱۷ اسفند خبر داده که به زودی نظر آیتالله طالقانی در مورد حقوق زنان از تلویزیون پخش خواهد شد. اما مهمترین تیتر این صفحه به گزارشی بر میگردد که کیهان در مورد حجاب اسلامی زنان تهیه کرده است. در این گزارش که واکنشها به فرمان امام خمینی در مورد اجباری شدن حجاب در ادارات دولتی را پوشش میدهد آمده است:
گروهها و دستهجات مختلف زنان از صبح امروز در خیابانهای شمالی و مرکزی تهران به مناسبت روز جهانی زن و به خاطر ابراز نظریات خود درباره حجاب زنان دست به راهپیمائی زدند. در راهپیمائیهای امروز زنان، تعداد زیادی از دانش آموزان مدارس دخترانه نیز شرکت داشتند. آنها ضمناً علیه کسانی که به زنان بی حجاب در روزهای اخیر حمله کردهاند، شعار میدادند... راهپیمائی امروز در حالی انجام شد که ریزش برف بیوقفه از اولین ساعات بامداد آغاز شده است. طبق گزارشهای رسیده در ادارات و وزارتخانه های مختلف نیز از صبح امروز جلساتی برای رسیدگی به مسائل حجاب که طی چند ساعت اخیر مطرح شده به بحث و گفتوگو پرداختند و در برخی واحدها کارها برای چند ساعت دچار وقفه شد. بحث و گفتوگو درباره حجاب از دیروز در تهران بالا گرفته است و از صبح امروز به دنبال مصاحبه تلفنی رادیو ایران با داماد امام خمینی اوج گرفت. گزارشهای خبرنگاران کیهان از چندین مورد برخورد زنان بیحجاب با عناصر تندروئی که آنها را ملزم به سر کردن چادر میکردند حکایت دارد. کارکنان زن قسمت فروش هواپیمائی ایران شعبه ویلا امروز اعلام داشتند حجاب اجباری زن باید نجابت و پاکی درون او باشد آنها عقیده داشتند که حجاب ظاهری نباید اجباری باشد این زنان همچنین گفتند روحانیون میتوانند در این مورد اظهار نظر کنند اما نباید اجباری در کار باشد ... در خیابانها برخی مردان به ما میگویند: یا روسری یا توسری این توهین بزرگی است به نیمی از اجتماع که در انقلاب اخیر در کنار مردان شرکت داشتند و شهید دادند.
... همزمان با حمله گروهی از مردان در میدان ولیعهد به چند زن بیحجاب و پرتاب سنگ به سوی آنها که منجر به مجروح شدن چند نفر از آنها شد راهپیمائی از این میدان توسط زنانی که مورد اهانت قرار گرفته بودند و زنان دیگری که به آنها پیوسته بودند به طرف دانشگاه تهران آغاز شد. در تعدادی از بیمارستانهای تهران نیز امروز اعتراضهایی به نحوه روبرو شدن با مساله حجاب اسلامی شروع شد. در شبکه چهار بیمارستان بهآور زنان کارمند امروز اعلام داشتند اگر تصمیم قاطع و قانع کنندهای امروز گرفته نشود نمیتوانند سرکار حاضر شوند. زنان کارگر و کارمند بیمارستان هزارتختخوابی نیز تاکید داشتند که حجاب اجباری زن باید پاکی و نجابت او باشد. در مخابرات ۱۱۸ و قسمت ۱۲۴ نیز امروز زنان کارمند در رابطه با مساله حجاب دست به راهپیمائی زدند.
... ۱۵هزار زن که در دانشکده فنی دانشگاه تهران جلسه سخنرانی داشتند به دنبال یک رایگیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمائی بزنند. آنها در حالی که گروهی از مردان همراهشان بودند به طرف نخست وزیری حرکت کردند. زنها شعار می دادند: «ما با استبداد مخالفیم»، «چادر اجباری نمی خواهیم». پیش از ظهر امروز خبرنگار کیهان از دانشگاه تهران گزارش داد که یک گروه از مردان تندرو با شعار «مرگ بر ارثیه رضا کچل» وارد دانشگاه تهران شدند و به نفع چادر و حجاب دست به تظاهرات زدند. (کیهان ۱۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۶صفحه۲)
کیهان در همین صفحه مصاحبه حجتالاسلام اشراقی، داماد امام (که این روزها دخترش یعنی زهرا اشراقی همسر محمدرضا خاتمی، معروفتر از پدر مرحوم است) را منتشر کرده که گفته است:
باید حجاب رعایت شود و قوانین اسلامی موبه مو اجرا گردد و در همه موسسات و دانشگاهها به این موضوع توجه شود. اما باید در نظر داشت که حجاب به معنای چادر نیست. همین قدر که موها و اندام خانمها پوشانده شود و لباس آبرومند باشد حالا به هر شکلی مهم نیست چادر چیز متعارفی است و بسیار خوب است. اما به خاطر طرز کار و نوع کار خانمها شاید گاهی پوشاندن بدن و مو به طریق دیگر هم حجاب باشد حرفی نیست. باید طبق نظر مبارک امام حجاب اسلامی در سطح کشور توسط خانمها با اشتیاق اجرا شود ... در مورد اقلیتهای مذهبی همیشه نظر مبارک امام این بوده که آنها از هر حیث مورد احترام و حمایت باشند. اما اگر خانمهای اقلیتهای مذهبی هم رعایت حجاب اسلامی را بکنند چه بهتر. (کیهان ۱۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۶صفحه ۲)
همزمان با بالا گرفتن اعتراضات زنان کارمند، دانشگاهی و دانشآموز واکنشهای رسمی محتاطانهتر و واکنشهای غیررسمی خشنتر میشود:
گروههائی از زنان از صبح امروز در خیابانهای تهران دست به تظاهرات زدند و در مقابل دادگستری اجتماع کردند. این زنها نسبت به خشونتهای چند روز اخیر عدهای مرتجع و مشکوک نسبت به زنان بیحجاب اعتراض داشتند. تظارهرات زنان از صبح پنج شنبه به دنبال چندین حمله در نقاط مختلف شهر به زنان بیحجاب در خیابانهای مسیر دانشگاه تهران شروع شد. که در چند نقطه منجر به برخورد با کسانی شد که زیر نقاب اسلامی به آنها حمله کردند و حتی چند تیر هوائی نیز شلیک کردند. زنان معترض دیروز نیز در دانشگاه تهران اجتماع کردند و طی سخنرانیهایی حمله افراد مشکوک به زنان بی حجاب را محکوم کردند اما در ساعاتی که این اجتماع ادامه داشت عده ای با گلوله های برف که در آنها سنگ کار گذاشته شده بود زنها را مورد هجوم قرار دادند. مهاجمین به اجتماع کنندگان دیروز در چند مورد برچسب طرفدار قانون اساسی زده که با اعتراض زنها روبرو شد. به دنبال تظاهرات و اجتماعات دیروز اولین ساعات صبح امروز نیز از چند نقطه تهران زنها به حرکت درآمدند جمعی از آنها مستقیماً خود را به دادگستری رسانده و جمع دیگری پس از اجتماع در دانشگاه تهران و اعلام نظراتشان درباره حجاب و چادر به سمت دادگستری حرکت کردند. در دبیرستانهای دخترانه تهران نیز امروز جمع زیادی از دانش آموزان برای اعتراض به اعمال فشارهای عده ای مشکوک در خیابانهای شهر زیر نام طرفدار اسلام در محوطه مدارس خود اجتماع کردند. تظاهرات در چند دبیرستان آنقدر بالا گرفت که مدیرکل آموزش و پرورش تهران صبح امروز در چند دبیرستان دخترانه حضور یافت و با دانش آموزان در این باره صحبت کرد. درباره تظاهرات روز پنج شنبه خبرگزاری پارس گزارش داد که عده ای گارد انقلابی برای پراکنده ساختن حدود ۱۵ هزار زن که در بیرون دفتر مهدی بازرگان دست به اعتراض زده بودند اقدام به تیراندازی هوائی کرد. این گروه که در زیر برف سنگین دست به تظاهرات زده بودند در مسیر خود با حدود ۲۰۰ تظاهر کننده مخالف روبرو شدند که سعی داشتند تظاهر کنندگان زن را متفرق کنند. خیابانهای اطراف دادگستری از صبح امروز توسط افراد مسلح بسته شده بود. پاسداران میگفتند قصد دارند از ایجاد مزاحمت مخالفین جلوگیری کنند. آنها گفتند در تظاهرات دو روز پیش زنان عدهای افراد ناآگاه و ناشناس به خانمهائی که درباره حجاب دست به تظاهرات زده بودند حمله کردند که متاسفانه حوادثی به بار آمد. همانطوری که امام بارها گفته هر کس آزاد است حرف خود را بزند و از آنجا که به خشونت کشاندن تظاهرات زنان توسط نیروهای مبارز و مترقی مذهبی نبوده است ما برای اثبات این موضوع و نیز برای اینکه هیچ آسیبی به خانمها نرسد خیابانهای اطراف کاخ دادگستری را بستهایم. خانمها میتوانند بدون هیچ نگرانی به اینجا بیایند تظاهرات کنند و هر حرفی که دارند بزنند ما هم مواظب آنها هستیم و هنگام تظاهرات به هیچ مردی اجازه عبور از این مناطق را نخواهیم داد. (کیهان ۱۹ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۷ صفحه۲)
بنابر خبر کیهان در این تجمع هما ناطق سخنرانی کرده و گفته که ما مخالف حجاب نیستیم ما مخالف تحمیل آن هستیم. در پایان این تجمع قطعنامهای صادر شد که در آن خواسته شده بود پوشش متعارف زنان باید با توجه به عرف و عادت و اقتضای محیط به تشخیص خود زنان واگذار شود. در دیگر صفحات روزنامه نیز به خبرهای متعددی از اجتماعات مشابه در مورد حجاب اشاره شده است. کیهان در همین شماره یادداشتی از سیمین دانشور در کنار عکس بیحجاب او کار کرده که به همین موضوع پرداخته و مساله حجاب را مسالهای فرعی دانسته و همزمان طرفداران حجاب اجباری و مخالفان آن را نصیحت کرده که بهانه به دست استکبار و ضدانقلاب ندهند و به بحثهای مهمتر بپردازند:
ما هر وقت توانستیم این خانه ویران را آباد کنیم اقتصادش را سرو سامان دهیم کشاورزیش را به جائی برسانیم حکومت عدل و آزادی را برقرار سازیم هر وقت تمامی مردم این سرزمین سیر و پوشیده و دارای سقفی امن بر بالای سرشان شدند و از آموزش و پرورش و بهداشت همگانی بهره مند گردیدند میتوانیم به سراغ مسائل فرعی و فقهی برویم میتوانیم سر فرصت و با خیال آسوده و در خانهای از پای بست محکم بنشینیم و به سر و وضع زنان بپردازیم. (کیهان ۱۹ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۷ صفحه ۶)
واننده این یادداشت در نهایت درنمییابد که سیمین دانشور چه کسی را نصیحت به کوتاه آمدن میکند، زنان بیحجاب یا مردان متعرض به آنان را.
عقب نشینی انقلابیون: حجاب خوب است اما اختیاری
اصلیترین واکنش رسمی را دولت موقت نشان میدهد. عباس امیرانتظام سخنگوی دولت اعلام کرد:
نخست وزیر و همه آقایان وزرا معتقد به آیه کریمه لا اکراه فی الدین میباشند و دستور اجبار برای خانمها صادر نمیکنند. (کیهان ۲۰ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۸صفحه۲)
در همین صفحه خبر راهپیمائی ۵ هزار نفر از معلمان و دانش آموزان دختر تهرانی و نیز تجمع کارکنان وزارت خارجه و برخی هنرپیشگان تئاتر در مخالفت با حجاب اجباری منتشر شده و همزمان از اجتماع گروهی از مردان مدافع حجاب اجباری در مقابل دفتر روزنامهها هم خبر داده شده است. هچنین روزنامه کیهان مصاحبه مفصلی از آیتالله طالقانی منتشر کرده که تماماً به مساله زنان اختصاص دارد. ایشان پس از شرح مبسوطی از فلسفه حجاب و شرح مزایای آن و نقد حکومت پهلوی به دلیل غربزده کردن زنان میگویند:
هو و جنجال راه نیاندازند و همانطور که بارها گفتیم همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند. و از آنها خواهش میکنیم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بیاندازد به جائی بر نمیخورد. اگر آنهائی هم که میخواهند مویشان خراب نشود اگر روی مویشان روسری بیاندازند بهتر است و بیشتر محفوظ میماند ... چه جنگها چه قتلها چه فجایع که تا یک سال قبل دائما هر روز یک قسمت از اخبار روزنامه ها همین فجایع بود. منشا اینها کی بود؟ منشا اینها از کجا بود؟ غیر از همین تحریکات بیجا بود؟ واقعاً یک عده زنها این جوانها را اذیت میکردند. آنها یک عدهای شکایت داشتند جوانها ما را اذیت مینند. یک جوانی که وسیله زن گرفتن ندارد وسیله کار ندارد زندگی سرو سامان ندارد وقتی این زن را با این صورت میبیند که گاهی یک پیرزن پنجاه شصت ساله خودش را مثل یک دختر ۱۴ ساله نمایش میدهد توی خیابان یا سر کوچه این بیچاره اذیتش میکند. ناراحتش میکند و این یک جور آزار جوانها است و امیدواریم که بعد از این جوانهای ما هم سر و سامان پیدا کنند... اجباری حتی برای زنهای مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیتالله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت میکند راهنمائیش میکند که شما اینجور باشید به این سبک باشید. (کیهان۲۰ اسفند۵۷ شماره ۱۰۶۵۸صفحه ۳)
آیتالله بهالدین محلاتی هم ضمن واجب دانستن حجاب هرگونه خشونت نسبت به زنان را غیرمجاز میخواند. اما رادیو و تلویزیون که با مدیریت صادق قطبزاده اداره میشود موضعی خصمانه نسبت به راهپیمائیهای زنان اتخاذ کرده و آنها را متهم به هواداری از رژیم شاهنشاهی میکند. این موضعگیری تلویزیون با اعتراض زنان و مطبوعات مواجه میشود. در مقابل مجتهد شبستری از مدیران رادیو تلویزیون شرکتکنندگان در راهپپمائی علیه حجاب اجباری را هوادران رژیم سابق خوانده که میخواهند ذهن مردم را منحرف کنند. او میگوید:
در اسلام نیمی از آزادی رهائی از قیدو بندها و نیمه دیگر متعهد و مقید بودن به بعضی چیزهاست... از یاد نبریم که همین چادر پوششی برای نگاهداری سلاح از دید اعضای ساواک بوده است. (کیهان ۲۱ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۹ صفحه۲)
باید توجه داشت در فضای انقلابی و آکنده از نفرت از رژیم سابق این اتهام میتوانست بسیار گران تمام شود. در همان روزها صفحات روزنامهها مملو از تصاویر جنازه تیرباران شده مدیران حکومت سابق بود که با استقبال مردم روبرو میشد. حتی آیتالله طالقانی که در سالهای اخیر به تساهل و مدارا شهرت یافتهاند در مصاحبهای از اعدامها دفاع کرده و صراحتاً اظهار میکند که اگر میخواستیم عدالت را اجرا کنیم باید خیلی بیشتر اعدام میکردیم. خبر کشتن یک پاسبان یا یک مامور ساواک در شهرها و روستاهای کشور، خبری عادی در صفحات روزنامهها محسوب میشد. در چنین فضائی اتهام هواداری از رژیم سابق به معنای تهدید جدی علیه امنیت و جان زنانی محسوب میشد که در راهپیمائیها شرکت میکردند.
کیهان ۲۱ اسفند از راهپیمائی صدها تن از زنان در سنندج و صدور قطعنامهای ۱۳ مادهای در مخالفت با حجاب اجباری خبر داده است. همچین در اصفهان حدود ۵۰ تن از زنان کارمند و دانشگاهی به همراه دو بانوی قاضی به دفاتر روزنامه های کیهان و آیندگان مراجعه کرده و به لزوم اجبار در گذاشتن حجاب اعتراض کردند. دانش آموزان چند دبیرستان دخترانه در اعتراض به اجبار در حجاب از رفتن بر سر کلاسهای درس خودداری کردند. همزمان گروهی از زنان تهرانی با تجمع در مقابل ساختمان رادیو تلویزیون از پخش نشدن اخبار و گزارشهای راهپیمائیهای زنان ابراز نارضایتی کردند. ضمن اینکه در همین روزها دادستان تهران در اطلاعیهای اعلام کرد هر کس مزاحم بانوان شود به شدت مجازات خواهد شد.
اما روشنفکران لائیک کماکان ترجیح میدادند اجباری شدن حجاب را مسالهای فرعی تلقی کرده و با نگاهی خوشبینانه روند حوادث را تحلیل کنند. هما ناطق در سخنرانی خود میگوید:
رفتند گزارش دادند که ما لخت به وزارتخانه ها رفتهایم. من از شما می پرسم در این زمستان سرد چطور یک زن لخت میتواند به وزارتخانهها برود. عنوان کردن مساله زن در این برهه از مبارزه یک مساله انحرافی است. ما نباید در این شرایط مسالهای به نام مساله زن داشته باشیم. یک بار چیزی در مورد حجاب گفتند و بعد هم پس گرفتند بنابراین برای این مساله نباید درگیری ایجاد کنیم باید با مجاهدین همراه باشیم حتی اگر روسری به سر کنیم بشرط آنکه ما بدانیم به نام ما توطئه نمیشود و نظام شاهنشاهی برگردانده نمیشود. (کیهان۲۱ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۹ صفحه۴)
اسلام کاظمیه هم که از روشنفکران چپگرای معروف آن دوران محسوب شده و بعدها در زمره نزدیکان شاپور بختیار قرار گرفت در مقاله ای مفصل ضمن انتقاد از عمده کردن مساله زن و حجاب، آن را امری روشنفکرانه و دور از نیازها و سنتهای زنان عادی ایرانی میداند. او در این مقاله که در صفحه ۶ روزنامه کیهان ۲۱ اسفند منتشر شده تاریخچه حجاب در اسلام را بررسی کرده و نشان میدهد که حجاب در صدر اسلام بیش از آنکه امری مذهبی باشد ریشه در مناسبات اجتماعی و سیاسی داشته است. او نیز مانند روشنفکران دیگر فعالیتهای حکومت قبل در مساله زنان را قلابی و نمایشی خوانده و نتیجه آنها را تبدیل زن به عروسک فرنگی میخواند.
با این حال مخالفتهای زنان و راهپیماییها تاثیرش را نهاد و عملاً زنان کارمند دولت ملزم به پوشش حجاب نشدند اگرچه فشارها و تهدیهای غیررسمی علیه زنان بیحجاب در کوی و برزن ادامه داشت. در همین چارچوب گروه زنان حقوقدان در ۲۱ اسفندماه بیانیهای صادر کرد که در آن اعلام شد با توجه به اینکه آیات عظام و دولت موقت مهندس بازرگان مساله اجبار در حجاب را منتفی دانستهاند، به همین دلیل اعتراضات به این موضوع پایان یافته اعلام میشود. در سرمقاله کیهان ۲۲ اسفند هم که به قلم بدری طاهر نوشته شده از زنان خواسته شده با توجه به رد اجباری شدن حجاب توسط رهبران انقلاب از ادامه دادن به مخالفتها و راهپیمایی و صدور بیانیه خودداری کنند تا دشمن اصلی فراموش نشود. با این حال در صفحه ۷ همین روزنامه خبر تجمع هزاران تن از زنان در زمین چمن دانشگاه تهران در اعتراض به حجاب اجباری منتشر شده است. همچنین اخبار تظاهرات زنان در ارومیه، کرمانشاه و بندرعباس نیز در همین صفحه انعکاس یافته است. سازمان مجاهدین خلق هم در ۲۳ اسفند، پس از فروکش کردن ماجرا ضمن فرعی خواندن مساله حجاب و تاکید بر فضیلت آن، هر گونه تحمیل جبری حجاب را نامعقول و نامقبول دانسته است.
به مرور نگرانیهای بین المللی در خصوص وضعیت حقوق بشر در ایران هم علنی میشد. موج تیرباران و اعدام سران رژیم سابق منجر به حساس شدن نهادهای بینالمللی نسبت به ایران شده بود. این وضعیت در مورد زنان هم صدق میکرد:
پاریس آسوشیتدپرس - حدود یک هزار زن آمریکائی دست به تظاهراتی به حمایت از زنان ایران در مقابل کنسولگری ایران در واشنگتن زدند. بتی فریدن و گلوریا استیمن دو تن از رهبران جنبش آزادی زنان آمریکا در میان تظاهر کنندگان بودند. همزمان در پاریس هم کمیته بین المللی حمایت از حقوق زن در ایران با حضور یکصد زن برجسته از پانزده کشور دنیا تشکیل شده است. (کیهان ۲۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۶۳صفحه ۲)
اما واضح بود که انقلابیون مذهبی به صورت تاکتیکی کوتاه آمدهاند. آنان قصد اجرای مو به موی احکام اسلام را داشتند:
املش - دختر و پسری به اتهام عمل منافی عفت به شلاق محکوم شدند. این دختر و پسر که به کمیته انقلاب برده شده بودند حاضر به ازدواج نشدند. دادگاه پسر را به ۲۵ ضربه و دختر را به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم کرد. حکم در بلوار املش با حضور مردم اجرا شد و دختر هنگام اجرای حکم از هوش رفت. (کیهان ۲۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۳۳صفحه ۲)
در اجتماع صدها هزار تن در پارک ملت هم خانم گوهرالشریعه دستغیب نماینده انجمن اسلامی زنان معلم در حمایت از حجاب اسلامی زنان و نیز عملکرد قطبزاده در رادیو تلویزیون سخنرانی کرد. صادق قطبزاده هم خبر داد که از فردا تلویزیون ایران سعی خواهد کرد مفاهیم جمهوری اسلامی را روشن کند. در بند دوازدهم قطعنامه این تجمع هم تاکید شده بود که:
خواهران مسلمان ما حجاب را به مثابه «سنگر پیکار» و حصار تقوا به تمامی زنان مبارز و انقلابی پیشنهاد مینماید. (کیهان ۲۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۳۳صفحه۸)
کیهان در آخرین روز انتشار در سال ۵۷ شعر زیر را چاپ کرد:
شعر فریاد از دکتر زهره صالحی از مشهد
...
چه شد ناگاه
که در اجرای یک اصل بزرگ و ساده اسلام
بهر زن
هزاران انتقاد و ناله سر کردن
و صدها عذر بر این گفته نیک امام خویش آوردند
مگر پوشیدن تن
از نگاه تشنه مردان
چنین درد و فغان دارد؟
و یا یک روسری سر داشتن
مشکل به بار آرد؟
نشاید
شور و انقلاب این سان هدر رفتن
و با این بعد طولانی که بین ما و مقصود است
به لجبازی به راه بیثمر رفتن
و ناسنجیده
اسباب وقوع فتنه بیگانگان گشتن
و باید میل زشت تننمائی را
برای تن فروش زشت خو هشتن
(کیهان ۲۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۶۴صفحه ۶)
به هر حال آخرین روزهای زمستان ۵۷ فرا می رسید و زن ایرانی، چه عروسک فرنگی چه زن چادر بهسر انقلابی، باید خود را آماده خانه تکانی نوروز میکرد. گوئی زن در بیرون خانه هر چه باشد درون چاردیواری خانه همان خدمتکار هزاران ساله است.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید