ایران در تاریخ معاصر خود هرگز گرفتار اینگونه انزوای سنگین جهانی نشده بود، کشوری با تاریخ و فرهنگ کهن در حساس ترین منطقه جغرافیایی جهان، در شاه راه شرق و غرب ، گرفتار در دست رژیمی مستبد، گروهی مرتجع تاریک اندیش، جنایتکار، خود شیفته با عملکرد جنون آمیز با قیافه هایی گاه مضحک که خود را متفکری بی همتا می پندارند و بر این باورند که کشوری نمونه در جهان ساخته و جهانیان را به حیرت واداشته اند. رژیمی که هیچگونه پایگاه مردمی در درون کشور ندارد، با زندان و شکنجه و تجاور به حقوق مردم از سایه خود وحشت دارد نوعی جکومت نظامی عریان را از کودکستان تا دانشگاه، از آتلیه های کوچک تا کارخانه های بزرگ، از روستا ها تا شهر ها با حمله و یورش به همه اقشار اجتماعی پیش می برد، رژیمی که در درون ثبات نداشته باشد و با کودتای انتخاباتی خود را بر مردم تحمیل کند، اقتصاد ملی را به ویرانی و جامعه را به تاریکخانه قرون وسطی بکشد و به حقوق مردم خود تجاوز کند طبیعی است که با انزوای جهانی، استهزا دولتمردان دیگر کشور ها و نهاد های جهانی روبرو خواهد شد. سال ها پشت در های بسته در سالن انتظار خواهد نشست تا به عضویت سازمان ها و نهاد های منطقه ای و یا جهانی پذیرفته شود.
یکی از سازمان های منطقه ای که جمهوری اسلامی آرزوی پیوستن به آن را دارد، سازمان همکاری گروه کشور های عضو شانگهای است. این سازمان با فروپاشی اتحاد شوروی از سوی چهار کشور فدراسیون روسیه، تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان( همگی عضو کشور های همسود) همراه با چین در شانگهای با نام گروه 5 در آوریل 1996 شکل گرفت. کشور های عضو در راستای منافع خود به آن پیوستند. فدراسیون روسیه در آرزوی باز سازی گذشته دیرین خود، تمایل داشت قدرت نظامی و ظرفیت های اقتصادی را به رخ اعضا و دیگر کشور های منطقه بکشد. چین همراه با انگیزه های اقتصادی، از نفوذ کشور های جدا شده از ترکیب اتحاد شوروی در منطقه سین کیانگ بیم داشت. کشور های دیگر که از جمهوری های سابق شوروی بودند ،خواهان شناسایی مرز های بین المللی خود از سوی جهانیان بودند که بار دیگر زیر نفوذ فدراسیون روسیه قرار نگیرند. ولی آنچه در مرحله نخست از سوی همه اعضا مطرح شد، مبارزه با تروریسم، افراط گرایی مذهبی و جلوگیری از تولید و توزیع مواد مخدر در منطقه و جهان بود. در بخشی از اهداف پیمان شانگهای آمده بود. ً تقویت اعتماد، دوستی و حسن همجواری بین اعضا، همکاری های سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، فنی، انرژی، حمل ونفل، محیط زیست، تلاش در راستای صلح، امنیت و ثبات در منطقه خواست همگی اعضا است و در آن راستا عمل خواهد شد.ً
رشد سریع اقتصادی چین و نیاز روز افزون آن به انرژی و تثبیت فدراسیون روسیه در پی فروپاشی اتحاد شوروی از یک سو و نفوذ نظامی ایالات متحده در منطقه اهمیت پیمان شانگهای را افزون تر می کرد. از آن رو در مدت کوتاهی نشست های کارشناسی در بین اعضا افزایش یافت، تشکیل شورای بازرگانان و صندوق توسعه را نشست وزرای اقتصاد و روسای بانک های مرکزی اعضا پی گرفت. در این مدت ازبکستان هم به سازمان پیوست و نام آن به سازمان همکاری گروه کشور های عضو شانگهای تغییر کرد. نشست سران و وزرای خارجه و تشکیل دبیر خانه و نمایندگی دائمی اعضا در سازمان برخی دیگر از کشور های منطقه را به خود جلب کرد. در سال 2004 مغولستان و در سال 2005 ایران، هند و پاکستان به عنوان ناظر در سازمان پذیرفته شدند.
همکاری غول های اقتصادی نوین( هند و چین) در قاره کهن با کشور های اروآسیا توجه جهانیان را بخود جلب کرد برخی از کارشناسان و تحلیلگران غربی نگرانی خود را از تشکیل یک پیمان نظامی جدید که جایگزین پیمان ورشو خواهد شد ، بر زبان آوردند. کشور های عضو همراه با اعضای ناظر، بیش از نیمی از جمعیت جهان را در خود دارند، مساحت کشور های عضو به تنهایی سه پنجم قاره اروآسیا و جمعیت آنها بیش از یک چهارم جمعیت دنیا است. این کشور ها از ذخایر عظیم گازی و نفتی بر خور دارند. یک چهارم از منابع نفتی و ذخایر شناخته شده در جهان در این کشور ها است، در این میان یک سوم از منابع گازی جهان هم در این کشور ها است. از آن رو این کشور ها از منابع و ذخایر سرشاری برخوردارند که در صورت استفاده بهینه از آن می توانند در سرنوشت سیاسی و اقتصادی جهان تأثیر گذار باشند. فدراسیون روسیه با آگاهی از آن، سیاست های راهبردی و امنیتی خود را همسو با سازمان پیش می برد و تلاش می ورزد که با توسعه سازمان به اهداف دراز مدت خود برسد و سازمان را تا پایان این دهه به یک تشکل مهم و جهانی تبدیل کند.
جمهوری اسلامی ایران با سیاست های ماجراجویانه خود در جهان و سیاست های سرکوبگرانه در درون کشور، پایگاه مردمی خود را از دست داده، با عدم مشروعیت وناتوان از اداره کشور با چهار قطعنامه تنبیهی و تحریمی سازمان ملل در انزوای کامل به سر می برد. سال ها است رژیم جمهوری اسلامی برای برون رفت از این انزوا به نهاد ها و سازمان های بین المللی و منطقه ای سر می زند، گاهی با تملق و چابلوسی و با خرج میلیون ها دلار از جیب مردم فقیر و مظلوم کشور همایش و کنفرانس بی حاصلی را ترتیب می دهد تا جایگاهی در جهان پیدا کند ولی همواره ناکام و سرخورده و مأیوس به قالب پیشین خود بر می گردد، زیرا جهانیان ناظر بر عملکرد این دولت کودتایی و نظامی امنیتی در درون کشور هستند. عملکرد شبهه فاشیستی این رژیم هم در درون و هم در برون بر همگان روشن است. از آن رو سال ها تلاش برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای هم راه به جایی نمی برد. در سال 2008 متکی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی درخواست عضویت را به دبیرخانه سازمان تسلیم کرد ولی هرگز جواب مثبتی نشنید. در آخرین نشست سازمان درخواست عضویت جمهوری اسلامی ایران بار دیگر رد شد. در توضیح آن گفته شد که جمهوری اسلامی ایران از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل پیروی نکرده و تا زمانی که تحریم های سازمان ملل وجود داشته باشد، ایران عضو شانگهای نخواهد شد.
آنچه مسلم است دو عضو مهم در سازمان همکاری گروه شانگهای یعنی چین و فدراسیون روسیه در پی کودتای انتخاباتی و خیزش میلیونی مردم در 25 خرداد 88 از رژیم فاصله گرفته، برای حفظ منافع خود در آینده راه خود را از حکومتگران تهران جدا کرده اند. آنان پایداری رژیم را برای مدت طولانی باور ندارند زیرا بحرانی که در پی کودتا آغاز شده هر روز عمیقتر و فراگیر تر می شود. دیگر خودی ها هم هر روز سخن از بحران و چگونگی برون رفت از آن می گویند، قالی باف شهردار تهران به دفعات تکرار کرده است که در یک سال گذشته هیچ کاری صورت نگرفته عملا کشور در تعطیلی به سر برده است. رئیس جمهور کودتا هم مانند گذشته قادر به عوام فریبی نیست زیرا جوانان خشمگین در سفر های استانی خواسته های خود را بر زبان می آورند و عرصه را هر روز بر ارتجاع و تاریک اندیشی تنگتر می کنند. شاید از این رو باشد که رژیم درمانده تلاش می ورزد تا رابطه خود را با دادن امتیاز های جدید، با ایالات متحده و هم پیمانانش بهبود بخشد. در این راستا به دو کشور یکی در همسایگی یعنی ترکیه و دیگری برزیل در آمریکای جنوبی که هر دو عضو غیر دائمی شورای امنیت سازمان ملل هستند متوسل شده تا شاید از قطعنامه جدید پیشگیری کند. آنان هم با تلاش ها و نامه نگاری های طولانی بیانیه 10 ماده ای تهران را در رابطه با خروج 1200 کیلوگرم اورنیوم کمتر غنی شده را به خاک ترکیه در مدت یکماه و خرید 120 کیلو گرم اورانیوم مصرفی در مدت یکسال را صادر کردند که با واکنش منفی کشور های عضو دائمی شورای امنیت و آلمان روبرو شدند. هنوز این دیپلوماسی، دید و باز دید و نامه نگاری ها ی بی پایان ادامه دارد ولی به نظر می رسد راه به جایی نخواهد برد زیرا دولتی در دیپلوماسی پیروز است که پشتوانه مردمی در درون کشور داشته باشد. رژیمی که هر روز جنایت می کند، برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه جوانان زحمتکش و بیگناه را به دست بیدادگاه ها و جلادانش می کشد و هزاران انسان آزادی خواه از اقشار و طبقات گوناگون را شکنجه و زندان می کند نمی تواند موفقیتی در دیپلوماسی بدست آورد.
همانگونه که رژیم های استبدادی همواره تعدادی مزدور، چابلوس، متملق، سینه چاک، لومپن ، جیره خوار و ... در کنارشان می پرورند تا هنگام خطر از آنان استفاده کنند، جمهوری اسلامی هم به همان شیوه تعدادی مزدور با عناوین مختلف را برای سرکوب، شکنجه و اعدام آماده کرده است. شکنجه گران و جلادان مسخ شده و خود باخته ای که منتظر فتوا و دستورند، تا جنایت بیآفرینند. با فشار ماشه و یا انداختن طناب دار بر گردن انسان های دیگر به مقام و یا مال و منالی برسند. در این میان گروهی هم قلم و اندیشه های ارتجاعی و عقب مانده خود را به فروش گذاشته اند. جالب این جاست که همه اندیشه ها، نوشته ها و گفتار بگونه ای یکسان و شبیه یکدیگرند که گویا از یک مرکز اداره می شوند.
در پی انتشار بیانیه تهران از سوی سه کشور ترکیه، برزیل و جمهوری اسلامی، قلم بدستان رژیم در روزنامه ها و سایت های طرفدار کودتا، آن را معجزه، توانایی دولت در اداره جهان و دستآورد بزرگ خواندند. رجا نیوز نوشت. ً بیانیه تهران همه را شوکه کرد، احمدی نژاد نشان داد که برنامه ریزی برای مدیریت جهان کاملا جدی است، این بیانیه ثمره برنامه ریزی دولت وی در راستای مدیریت جهان است، تشکیل خاور میانه جدید با محوریت ایران، ایده حضور در مدیریت جهان است.ً روز ها این تبلیغات بی پایه و اساس ادامه داشت، هدف نهایی رژیم انحراف افکار عمومی از رخ داد های داخلی است. زندان، اعدام، شکنجه و تجاوز نتوانست مانع از خیزش مردم شود، توده های مردم از هر فرصتی استفاده می کنند تا رژیم را به زانو درآورند، دیگر با عوام فریبی، دروغگویی نمی توان همگان را برای همیشه فریب داد. واقعیت ها خود را عیان می کنند. میلیون ها جوان بیکار، مأیوس و نا امید به آینده را نمی توان با شعار های تو خالی و بی محتوا اداره کرد، جامعه در رنج و عذاب است، گاهی خودی ها هم نگران از آینده به برخی از نارسایی ها اشاره می کنند. ایسنا گزارشی از عادل آذر استاد دانشگاه تربیت مدرس و رئیس مرکز آمار منتشر کرده و می نویسد. ً 10 میلیون نفر از مردم ایران زیر خط فقر مطلق و بیش از 30 میلیون نفر دیگر زیر خط فقر نسبی به سر می برند.ً در این میان جناح های کودتا و ارتجاع نگران از عملکرد یکدیگر مراقب همند که جناحی از آنان در پشت پرده سازش با غرب بویژه ایالات متحده را پیش نبرد و منافع دیگری را به خطر نیاندازند. استبداد در نهایت برای حفظ قدرت به هر سازشی تن خواهد داد، زیرا رژیم استبداد با عملکرد چندین ساله خود هیچگونه پایگاهی در بین توده های مردمی ندارد و از جنبش های مردمی به شکل مسالمت آمیز هم وحشت دارد. در این راستا از همه امکانات مالی، ابزاری و فرهنگی برای حفظ سنت های عقب مانده و خرافات استفاده می کند تا از رشد عقل گرایی و خرد گرایی درجامعه جلوگیری کند. راه برون رفت از بحران کنونی و موفقیت در دیپلوماسی و شرکت در پیمان های منطقه ای و جهانی و همچنین کاهش از تنش های موجود اجتماعی که هر روز ابعاد وسیعتری به خود می گیرند، تمکین و تسلیم به خواست مردم، دمکراسی، احترام به منشور جهانی حقوق بشر و حاکمیت عقل و خرد جمعی در جامعه است...
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید