مقدمه از نویدی
دو کامنت را برگزیدهام یکی از جمال و دیگری از سیامک که قبلا یک کامنت او را در پاسخ به کامنتی دیگر از جمال به صفحۀ نخست آوردهبودم. و حال سیامک پرسشهائی را با من در میان گذاردهاست. پیش از پاسخ به این پرسشها بنویسم که من سبک و خرام نوشتاری سیامک ترک را بر سبک و خرام نوشتاری جمال کرد ترجیح میدهم. هرچند خود را به مواضع جمال (منهای حمایتش از پکک) نزدیکتر میبینم. و اما پاسخ پرسشی که سیامک با من در میان گذاشتهاست:
این شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» این روزها به سبب موضعی که آقای کدیور در مصاحبه با صدای آمریکا گرفت و تحریفش از این شعار «هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران» بحث روز است. این شعار را مردمی در یک راهپیمائی در تهران سر دادهاند. فیلمهائی که من از این راهپیمائی دیدهام برای قضاوت در بارۀ شمار راهپیمایان کافی نیستند. شمار معدودی دارند شعار میدهند. شاید چند صد نفر. و به گمان من، در عین این که به یک زخم کاری اشاره دارند (چفیه دور گردن جناب رهبر و کاراکتر تقلبی فراملیتی و جهانشمولی که ایشان با آن چفیه برای خود ساختهاند) این شعار حکایت از یک شکایت ملی دارد: واقعیت این است که عدهای در لبنان و فلسطین دارند با دلارهای نفتی ایران به مفتخور و زالو بدل میشوند. این هیچ ربطی به حقانیت مردم فلسطین و لبنان چند ملیتی ندارد که جمهوری اسلامی و دیگر قدرتهای منطقهای، ملیتهایش را به جان هم انداختهاند.
و محض اطلاع آقای سیامک عرض میکنم که من پیش از این، حتی در برابر شعار «مرگ بر روسیه» که ملیونی سر داده شد، موضعگیری کردهام: ما نیازی به نفرتآفرینی بین ملت سیاسی ایران و دیگر ملتهای همسایه نداریم. به گمان من، کوشش کدیور برای اصلاح این شعار، هر چند تحریف بود، اما در حد پیشنهاد، کوشش مصلحتآمیزی بود (و او بسیار پیشتر این شعار جایگزین «هم غزه و هم لبنان....» را پیشنهاد گونه مطرح کرده بود.)
در مورد خلیج مکزیک هم جناب سیامک! حق با من است. من به شدت نگران این یگانه خانۀ نوع انسانم. نگران هر وجب خاکش که دارد به کویر بدل میشود و هر لیتر آبش که دارد به گند کشانده میشود.
نه......!
آقای سیامک!
حق با شما نیست که در همۀ این جهان، تنها به ملیت خویش دل خوش کرده دارید. برتراند راسل یکی از آموزگاران اصلی من است و او میگوید: گسترۀ انسانیت یک فرد با گسترۀ دوست داشتن او تعیین میشود: در این جهان هستند بسیار کسان که از همه هستی تن خویش را، زن خویش را، خانوادۀ خویش را، ملت و سرزمین خویش را و عرصههائی خرد از این دست را دوست میدارند. اینان میتوانند به توطئهای خطربار برای کل بشریت و هستی بدل شوند. من اگر «ایران» را دوست دارم، اگر حافظ و خیام و فردوسی و سعدی و زردشت را محبوب خویش میدانم، اتفاقا به خاطر فرهنگ انسانگرائیست که در بن هستی فرهنگی این «ایران» جا خوش کرده دارد و هزاره به هزاره و نسل به نسل منتقل شدهاست:
زردشت این فرهنگ از سوشیانسهایش (رسولانش) سخن گفت که به همه سو فرستاده بود و از این که جاماسب هوگوی ایرانی را به قدر فریمان تورانی دوست دارد و گفت: جهان را باید ساخت و به سوی روشنائی برد.
حافظ این فرهنگ گفت: ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد شو.
مولانای این فرهنگ گفت که ببین چه میخواهی: عنب و استافیل و انگور یکی هستند و.....
و البته هیچ یک از این مفاخر نمیتواند دستمایۀ آزار و خوارداشت دگرباشان بشود. اگر بشود یک سوءاستفادۀ قابل تعقیب قضائی از بزرگان فرهنگآفرین این «ایران» رخ دادهاست و باید از دست مرتکب به داگاه شکایت برد.
و باری، جان من هم فدای این ایران.
این را هم بدانید که نوشتهام . پایش هم هستم که اگر روزی کردستان بخواهد از این «ایران» جدا شود، من با کردستان خواهم بود و نه با تهران یا آذربایجان و ....... هرچند وجود خویش را آنگاه دو یا چند شقه حس خواهم کرد. اما باری، به قول مسعود سعد سلمانِ همین ایران: «هموار کرد خواهی گیتی را؟! - گیتیست کی پذیرد همواری؟!»
نمیدانم آیا این پاسخ تیترگونه برای شما، آقای سیامک، کافی هست؟
..........................
و اما کامنت جمال که من سبکش را هیچ خوش نمیدارم:
* *
با سلام آقای سیامک ممنون از کامنتتان من یک راست بر سر بحث و مطالب مندرج در کامنت شما میروم قبل از هر چیز امیدوارم صراحت و شفافیت در گفتار من را حمل بر بی ادبی نفرمائید من نە شما را میشناسم و نە شما من را تمام مسائلی را کە در مورد کامنت شما بیان میدارم نتیجە منطقی و استنتاج فکری من است از تفکرات شما و امیدوارم از بیان بار سیاسی کلمات رنجیدە نشوید . جناب سیامک کامنت اخیر شما نیز متأسفانە بیانگر همان تفکرات پان ترکی و گاهأ فاشیستی از طرف شماست فقط فرق شما با دیگر هویت طلبان ترک و نژاد پرست در این است کە شما مأدبانە تفکرات خود را بیان میدارید و برای این از شما ممنونم آقای سیامک یک راست بر سر بحثهای شما برویم بنابر این من سعی خواهم کرد از بالا مطالبی کە شما بیان کردید من نیز نظر خود را بیان دارم .
1- در رابطە با رفراندوم شوألاتی مطرح کردید من در تمام کامنتهایم بحث را بر سر رفراندوم بر سر مناطق مورد مناقشە بیان کردەام مناطق مورد مناقشە چە مناطقی هستند این مناطق جاهای است کە کرد و ترک مشترکأ در آن سرزمینها زندگی میکنند مثلأ اورمیە، نقدە، محمدیار، قوشچی ، سلماس، ماکو ، در این شهرها 2 ملت کرد و ترک مشترکأ زندگی میکنند مثلأ شهر اورمیە ، میاندوآب ، نقدە در سطح خیلی بالائی است ولی جناب سیامک ما هیچ وقت ادعا نکردیم کە برای تعین تکلیف شهر تبریز نیز رفراندم انجام بگیرد و کردهائی کە در تبریز زندگی میکنند در سرنوشت شهر تبریز دخیل باشند . جناب سیامک در مورد شهرهای ، مهاباد ، بوکان، پیرانشهر ، اشنویە ، سردشت، ربط ، سوما برادوست . ترگور،مرگور، تمام آبادیهای از جنوبی ترین نقطەی بە اصطلاح آذربایجان غربی تا شمالی ترین نقطە آن جلفا و کرانەهای رود ارس رفراندمی در کار نخواهد بود چون این مناطق بخشی از سرزمین کردستان است چون ملت کردحی و حاضر در این سرزمینها زندگی میکنند این مناطق بافت چمعیتی 100% کرد نشین دارند پس رفراندوم برای چە ؟ رفراندوم را برای سرزمینهائی انجام میگیرد کە بافت چند جمعیتی دارند مثل اورمیە و نقدە و میاندوآب .
جناب سیامک در مورد نقدە یا بە قول شما سولدوز شما و هویت طلبان آذری گاه گاهی بیاناتی می فرمائید جناب اگر پان ایرانیستهائی کە شما از آنها متنفرید تانک و توپ آنها نبود و قشون اسلام شدەی همین ایران نبود همین حالا سولدوز سهل است اورمیە و میاندوآب، سلماس، و ماکو نیز بخشی از کردستان آزاد میبود پس پان ترکهای 2 آتشە بهتر است بە جای مذمت پان ایرانیست و حملە بە ملت فارس و حکومت فارسی ایران از 2 نان کە بدست می آورند یک نان را برای ملت فارس و ایرانگراها خیرات کنند برای خدمتی کە ایران و ملت فارس بە ملت ترک کردند برای اشغال سرزمین کردستان و تحویل دادن 2 دستی آن بە ترکها
جناب سیامک پان ترکیسم شما در اینجا خود را نمایان میکند البتە این فقط از زبان و قلم شما جاری نیست بلکە اغلب هویت طلبان ترک اینگونە هستند شماها از روابط قاضی محمد و پیشە وری و از مناسبات 2 جمهوری آذربایجان و کردستان یاد میکنید مگر شما فراموش کردید کە جمهوری کردستان در این سرزمینهائی است کە مورد ادعای مالکیت آن را میکنید مگر مرکز این جمهوری مهاباد نبود ؟ کە امروز شما از بیان آن بە عنوان بخشی از سرزمین کردستان ابا دارید؟ جناب سیامک عرض کردم ملت کرد با هیچ قدرتی در دنیا بر سر سرزمینهائی کە هم اکنون دارای اکثریت یا تمامأ جمعیت و بافت کردی دارند از تمکین بە اشغال یا تصرف آن تعارف ندارد ولی بر سر سرزمینهای مورد مناقشە مثل اورمیە در ایران وکرکوک در کردستان عراق ما تعین تکلیف آن را بە یک رفراندوم تحت نظارت سازمان ملل واگذار میکنیم و بە نتیجەی آن نیز تمکین میکنیم .
شما میفرماید کە کردها در آذربایجان غربی 3 نمایندە از 12 داشتند جناب گز و حاکمیت در ایران در دست مذهب شیعە است همانطور کە در تصرف نقدە هلکوپتر تانک و توپهای ایران فارس شدە در کنار شما بود در تقلبها و حذف مردم کرد و سنی نیز در کنار شماست با تمام اینها مگر فراموش کردید در فضای باز نسبی زمان خاتمی نمایندگان مجلس در همین اورمیە 3 نفر کرد زبان بودند شما بە حرف خودتانم باور دارید با 30 سال امنیتی کردن فضای شهرهای کردستان و پاک سازیها و کشتارهای کرد این صحبت خندە دار خود را ما را خنداندی .
آقای سیامک سرزمینها را بە نام مردمانی کە در آن زندگی میکنند میشناسند نە نامهائی کەحاکمان بە آن میدهند آذربایجان غربی نیز از این قاعدە مثتسنی نیست هامنطور کە اگر پان ایرانیست ها میلون میلون امضا جمع کنند خیلج عربی خلیج فارس نمیشود چون مردم کنارەهای خلیج عربی از هر 2 طرف عرب زبان هستند سرزمینها متعلق بە مردمانی هستند کە در آن زندگی میکنند نە مهملات حاکمان و نوچەهای پان آن
شما برای حل معضل مانندە ناصر کرمی نسخەی پانی تجویز میکنید میفرمائید ملت کرد از آذربایجان غربی دست بر دارد و در عوض از سرزمینهائی کە ترک در کرمانشاه است نسیبش شود مگر شماها چکارە هستید کە این نسخەهای مزخرف و بغایت فاشیستی تجویز میکنید مگر ملتها آلت دست شما هستند کە بە میل خودتان مردم را مثل زمان شاه عباس و نادر این ور و آن ور کوچ دهید ؟ چرا مغزهای علیل نمیتواند بە یک راه حل دمکراتیت و شرکت مستقیم مردمانی کە در آن جا زندگی میکنند تن دهند ؟ چرا نمیتوانید قبول کنید کە در یک رفراندوم مثلأ مردم اورمیە اکثرأ بە آن رأی دادند کە بخشی از کردستان باشند بە آن تمکین کنید ؟ مگر رأی مردم ملاک نیست ؟البتە با حفظ کامل حقوق شهروندان ترک زبان آن ما کە بە رأی مردم اورمیە گردن می گذاریم اگر اکثریت آن 50 بە اضافە 1خواستند بخشی از کشور و حکومت آذربایجان باشند .
آقای سیامک شما میفرماید کە در خودتان میبینید وارد بحث تاریخی شود
و این آن چیزی است کە اصلأ بە نفع ملتها و مردمان نیست اتفاقأ بیان این بحثهای تاریخی است کە بە دشمنیها دامن میزند هر چند جناب سیامک باور بفرمائید باور بفرمائید اگر بر مبنای بحثهای تاریخی پیش برویم باید تمام ترک زبانها بە سرزمین مادری و تاریخی خود بە مغولستان و ترکمنستان و واغوز بگردند شما چگونە درک نکردید کە این دنیای ترک 100 کیلومتر مرز مشترک با هم ندارند بین ترکیە و آذربایجان کردستان قرار دارد بین ترکمنستان و آذربایجان گیلکی و مازندرانی قرار دارد ، بین ترکهای بالکان و ترکیە بلغارها قرار دارند بین ترکهای قبرس و ترکیە یونانیها قرار دارند . جناب سیامک تاریخ این بە اصطلاح آذربایجان غربی زیاد دور نیست کە کردهای اطراف دریاچە ورمیە ( ارمیە) و وان را شاه عباس و نادر شاه بو زور بە خراسان کوچاندن و ترکهای افشار را بە اورمیە و بە اصطلاح آذربایجان جناب سیامیک آنچە کە امروز ترکیە نام دارد مزوپوتامیا تا 500 یا 600 سال پیش یک ترک نیز در آن سرزمین وجود نداشت پس ترکها و مغول و تاتار سرزمین اصلی آنها معلوم است کجاست با زور شمشیر و خون ریزی امپراطوریهای ترک زبان را بنیاد نهادند و هیچ وقت بە سرزمین خود مغولستان و تاتارستان و ترکستان بر نگشتند آنها شدند صاحب خانە و ما شدیم مستجر پس لطفأ در بحثهای تاریخی خداری کنید چون اصلأ بە نفعتان نیست .
باز در مورد قرباغ نیز بیان میکنم اکثریت ساکنان قرباغ ارمنی زبان هستند و در یک آمار گیری 85% مردمان قرباغ اعلام کردند یا قرباغ یک کشور مستقل باشد یا بخشی از ارمنستان برای من مردمان قرباغ ملاک است کە ارمنی زبان هستند همانطور کە خلیج عربی از نظر من عربیست چون مردمان کنارەهای آن عربند و همانطور کە بە اصطلاح آذربایجان غربی کردستان است چون مردمان آن کرد زبانند نە بیانەهای وزارت اطلاعات کشورها
در مورد پ ک ک اظهاراتی بیان داشتید من میدانم درد شما در رابطە با پ ک ک چیست پ ک ک دنیای خیالی شما پان ترک ها را بە هم زدە و عملأ مرز بین آذربایجان و ترکیە را مخدوش کردە بە عنوان 2 کشور ترک زبان و این یعنی نقطە پوچ گذاشتن بر دنیای ترک کە 20 میلون کرد را دوبارە هویت بخشیدە و تمام کشورهای ترک زبان منطقە را بە چالش کشیدە اتفاقأ بر خلاف نظر شما پ ک ک در عرض این 30 سال از یک گروە کوچک بە یک حزب قدرتمند میلونی تبدیل شدە کە ترکیە و نا تو با تمام دنگ و فنگشان در مقابل همین پ ک ک بە درمندگی کشیدە شدند پ ک ک مساوی نیست با 5000 مسلح در قندیل امروزە پ ک ک مساویست با 20 میلون کرد در ترکیە با بیش از 100 شهرداری در دست و هر زمان کە ارادە کند میلونها انسان را در برابر پان ترک هار بسیج میکند اتفاقأ پ ک ک نە تنها در ترکیە در تمام خاور میانە دارد جا پا باز میکند در ایران ، در سوریە، در عراق در قرباغ، در ترکمنستان ، در خراسان شمالی و در همین آذربایجان شما جناب سیامک آیا میدانستی تمام صادرات غذائی از ترکیە بە آذربایجان و بلعکس در دست همین پ ک ک است بنا بە گزارشات میت ترکیە ؟ و پ ک ک بە علی اف آذربایجان شما پول تو جیبی میدهد
شما در آخر می فرمائد استدلال من برای اینکە شما مهاباد را آذربایجان میدانی پان ترک میدانم و شما نیز چون من سولدوز را کردستان من نیز پان کردم عجب استدلال نیم متری جناب بنا بە همان قرار داد قاضی و پیشە وری مهاباد مرکز کردستان بود و بهتر است در مورد مهاباد اظهار نظر نفرمائید مثل این است کە یک مسیحی بگوید مکە متعلق بە مسیحیان است باور بفرمائید مهاباد مثل کعبە برای ملت کرد است در ضمن من در مورد سولدوز و اورمیە گفتم مورد مناقشە است یک رفراندوم سرنوشت این شهر ها را تعین خواهد کرد شما مایلید میتوان در مهاباد و خانا و بوکان هم رفراندم انجام می شود داد ولی وقعأ بە نتیجە آن فکر کردی کە یک رسوائی برای ترکها خواهد شذ کە در یک شهر رفراندوم گذاشتند کە 100% کرد زبان بود .
در آخر ما موقعیت سیاسی خود را در رابطە با راسیسم و پان ایرانیست خوب میدانیم و فکر کنم نیازی بە یاد آوری آن از طرف شما نیست چون ما هر روز داریم در مبارزە با این امر هزینە میدهیم
..........................
و این هم کامنت سیامک در پاسخ من
* *
آقای نویدی با سلام و احترام!. اصولا بایستی از شما تشکر کنم که آن کامنت من را در صفحه اصلی قرار دادید. هرچند که شخصا معتقدم جایش آنجا نبود. حالا هم که رفته و وصله ناجور مقالات سیاسی شده!. یعنی جایی که باید خواننده سایت از فرخ نگهدار و سیف الدین حاتملویی و... مقاله بخواند!. به هر حال تشکر میکنم. اما راجع به آن صحبتی که اولش آورده اید: - واضح است که بین بنده و جنابعالی اختلاف فکری وجود دارد. وگرنه من یک آذربایجانی استقلال طلب و شما یک کرد ایران گرا نبودیم.
2- حرکت ملی آذربایجان، یک جنبش متعلق به ترکان آذربایجان است. لذا این خیلی طبیعی است که سمپاتها و فعالین این جنبش هم دیدی بیشتر ملی و کمتر فراملی داشته باشند. من شخصا دفاع از هر مظلومی را وظیفه خود می دانم. لیکن در حد توان و مقدورات. من منظورم این است که اولویتها و توان خودمان را بشناسیم و در همان حد وارد فعالیت شویم. متاسفانه و همچنانکه مستحضرید، منطقه آذربایجان به دلیل سیاستهای مشخص تبعیض اقتصادی و فرهنگی، در حال حاضر جایگاه اقتصادی پیشین خود را از دست داده و به جرات میتوان گفت که استانهای آذربایجان به سطح استانهای محروم نزدیک شده اند. لذا توان فعالین ملی آذربایجان هم در حال حاضر بیشتر به مسائل خود منطقه معطوف است. در مقطع کنونی و به تعبیر آقای مئهران بهارلی "ملت آذربایجان پرچم دار هیچ حرکتی به جز حرکت ملی خود نمی باشد".
3- منظور سیامک از این حرفها چیست؟ یک مثال می زنم. حتما یادتان می آید که شما یک وقت مقاله ای راجع به بحران نشت نفت در خلیج مکزیک نوشتید. می خواهم بگویم که وقت و زمان گرانبهای شما استاد ارجمند، می توانست صرف کارهای بهتر و مهمتری شود. برای بررسی آن موضوع، دهها ارگان و اداره دولتی و N.G.O غیر دولتی وجود دارند. بدون این که قصد فضولی داشته باشم، سؤال میکنم که اگر آقای نویدی همان وقت را صرف نقد آثار فلان شاعر تازه کار کرد میکرد، بهتر نبود؟. شاعر جوانی که نه معلمی در شعر کردی دارد، نه راهنمایی و نه مشوقی!.
4- به نظرم یک چنین نگاه منطقه ای صرفا مختص سمپاتها و فعالین حرکت ملی نیست. مثلا تبارز این اندیشه را میتوان در شعار "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" جنبش سبزیها هم دید. حالا فارغ از اینکه دلایل جامعه شناختی اتمسفر فعلی چیست، بنده شخصا مخالف شعار مذکور بوده، آنرا شعاری ارتجاعی و نمایش عریان عرب ستیزی و فلسطینی ستیزی در این جنبش میدانم. البته ما ملتچیها هم شعار ارتجاعی کم نداریم که بماند و بحث دیگری است. اما تو گویی عده نه چندان اندکی هم هستند که این شعار را مترقیانه دانسته و از آن با جان و دل دفاع هم میکنند. توجه داشته باشید که تعداد خوانندگان کامنت من شاید تا کنون به تعداد انگشتان دو دست هم نرسیده باشد اما این شعار توسط دهها هزار نفر در خیابانهای تهران فریاد زده شده است. لذا با توجه به حساسیتی که از شما دیدیم و عدم واکنش جنابعالی به این شعار تاکنون (البته در حد معلومات من)، از شما می خواهم که صراحتا موضع خود را در مورد این شعار اعلام فرمائید. البته میدانم که گرفتارید و اگر قرار باشد که پاسخ پرسش هر کاربری را بدهید، وقت و انرژی برایتان باقی نمی ماند. اما اگر خیلی مختصر و تیتر وار هم بنویسید، برای بنده قابل قبول است.
با سپاس مجدد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید