بظاهر فشار سركوب و خفقان منبعث از رفتار مستبدانه حاكمان بر ملتهاي ساكن در كشورهاي خاورميانه و شمال افريقا مسبب خيزش و بروز قيامهاي مردمي بر عليه حكومتهاي خودكامه در اين منطقه از جهان، تحت تاثير ايده هاي دمكراسي خواهانه گرديده ميرود كه علي رغم خيال خام حضرات بجاي هلال شيعي متصوره هلال دمكراسي و ايجاد حكومتهاي مردمي را ارمان مسلط منطقه گردانده نواري از حكومتهاي دمكرات را ازغرب ايران تا درياي مديترانه سازمان داده به منصه ظهور رساند. در طول يكي دو سال گذشته علي رغم ظاهر امور، شخص رئيس جمهور امريكا در سكوتي معنا دار در عمل به وعده انتخاباتي تغيير فعال بوده جدا از كشورش با ديدن افق هاي اينده و سرعت بخشي بر سيطره دانائي در كشورهاي عفب مانده با كمك هوش و خرد جمعي مترتب از زندگي در جوامع ازاد مسئله قامض كشورهاي مبتلا به ديكتاتوري در قلب خاورميانه را مخل اسايش مردمان و سد راه منافع دولتهاي غربي ديده، انانرا به پيش گرفتن راه اعتدال و بسط دمكراسي و پرداختن به خواسته هاي بحق مردم و تن دادن به توسعه ازاديهاي مدني سياسي مجبور ساخته روش نويني را در اثر گذاري بر جوامع كشورهاي در حال توسعه و رژيم هاي مرتبط با نفت در پيش گرفته است.
مدتهاي مديد بحث تشكيل هلال شيعي بدست حكومت ايران نظريه پردازان عالم سياست را بخود مشغول داشته و به اين مهم توجه داده بود كه اين منطقه سرشار از انرژي فسيلي و برخوردار از پتانسيل نسل جوان ترقي خواه و ارمان طلب در دستان سياست بازان ايراني و ترفندهاي انان گرفتار امده امكان ايجاد يك نوار شيعه مذهب از دولتهاي منطقه اي تا ساحل مديترانه را خطر بالقوه فرض كرده اينده منطقه را به اين دليل مبهم و در معرض طالبانسيم شيعي و نااراميهاي هدف دار ديده بودند.
پس از اخرين بازديد پرزيدنت اوباما از مصر و فشارهاي وارده بعد از ان سفر به رئيس جمهور مصر در جهت برداشتن موانع انتخابات ازاد و گسترش ازاديهاي اجتماعي سياسي و درك و توجه دولتهاي بزرگ به اجراي سياستهاي متمايل به تضمين رعايت حقوق بشر و ازاديهاي مدني مورد نياز در جوامع مسلمان منطقه از طريق بيان ديدگاهاي نوين در باب حكومت هاي مستبد و خودكامه حتي همسويان با سياست هاي خارجي امريكا، زنگهاي خطر در خاورميانه به صدا در امده پروژه كندي كارتري، دادن ازاديهاي محدود در حكومت محمدرضا شاه مجددا در منطقه بدست نماينده تازه حزب دمكرات در راس دستگاه هيئت حاكمه امريكا كليد خورده ادامه همان سياستهاي منجر به فروپاشي حكومت سلطنتي ايران دوباره به جريان افتاد.
حزب مطبوع اقاي اوباما در عمل به تاكتيك هاي سياسي دراز مدت، زيركانه و اثر گذار با زدن نقب به عمق مواضع فكري و اجتماعي طرف مقابل شهره و از همكاران و سياستمداران مبرزي در اين خصوص بهره مند بوده وهست و سالهاست با عمل به اين استراتژي نتيجه گرا بسياري از مشكلات بر سر راه اهداف خود را بر داشته، مسير حركت جوامع جهان سوم همان مستعمرات قديمي را به سمت مورد نظر خود تغيير و هدايت نموده، از اين طريق به خواسته و منظور خود رسيده اند. فشارهاي روساي جمهور سابق امريكا اقايان كندي و كارتر در خصوص ايجاد و حمايت از طبقه متوسط و روشنفكر در ايران قبل از 57 و الزام حكومت به دادن ازاديهاي سياسي و تحت فشار گذاشتن شاه از طريق فشار مجامع حقوق بشري و حمايت از گروههاي دانشجوئي مستقر در امريكا و اروپا نمونه بارز و قديمي اين تاكتيك كليدي حزب دمكرات امريكاست، امروز نيز منافع انان ايجاب ميكند كه با از هم پاشيدن حكومتهاي مستبد و قديمي منطقه كه ناتوان از درك و شناخت موقعيت و فاقد سرعت لازم ايجاد تغييرات ضروريند و سپس تشكيل حكومتهاي دمكراتيك حداقلي و حمايت از احزاب و كانديداهاي مورد نظر خود و نفوذ در هيئت هاي حاكمه اين جوامع بروز شده به منافع حداكثري خود بدون استفاده از قواي نظامي معطوف به هزينه هاي سر سام اور رسيده با فروش سلاح به اين كشورها و تجهيز انان در مقابل خطرات فرضي به ثروتهاي سرشاري دست يازند، طرفه انكه ايجاد بازارهاي امن مالي و توانمند در خريد توليدات غربي از طريق كمك به ايجاد ثبات اقتصادي و توسعه و انباشت ثروت حاصل از فروش نفت حتما بهترين دست اورد براي غرب نوين در پي اين تغييرات حداقلي بظاهر متمايل به خواست مردم است، چه انان بخوبي واقفند كه در دنياي امروز با رشد روز افزون سطح اگاهي جوامع بشري، افزايش توقعات احاد مردم از طريق شناختن حقوقشان و دسترسي گسترده و بي مانع ملتها به فن اوري و اطلاعات ، فريفتن و تسلط بر مردم از طريق توسل به شيوه هاي قديمي و كهنه مثمر به ثمر نبوده، اين امر شكست و نابودي برنامه ها و منافع درازمدت انانرا در پي خواهد داشت.
قطعا توجه و اهتمام به خواست و اراده ملتها و كمك به انان در رسيدن به امال و داشتن زندگي مطلوب و در نظر گرفتن واقعيات امروز جهان مخصوصا در كشورهاي هدف از روند رشد افكار ضد غربي و متمايل به ايده هاي بنياد گرايانه ممانعت كرده، از رشد طالبانسيم و تقابل با غرب در ابعاد جهاني جلوگيري خواهد نمود.
هميشه انانيكه شرائط موجود را بموقع درك كرده و در مقابل جريان سيال و بنيان كن خواست جامعه بجاي مقاومت اقدام به همراهي و همدلي نموده اند در رسيدن به امال موفق و پيروز ميدان بوده اند، اين قاعده مبرهن امروز در بين سياستمداران كهنه كار غربي به اصلي اساسي مبدل گشته راه رسيدن به منافع حداكثري را در همراهي هدف دار با اراده ملتهاي جوامع در حال توسعه ديده تسلط خود را به طريقي ديگر معنا كرده باز تعريف مي نمايند، البته بايد توجه داشت كه اهتمام غربيان در همراهي براي ايجاد دمكراسي در كشورهاي خاورميانه و صاحب نفت از سر دلسوزي و مرحمت نبوده اين مقوله راهكار و ابزار رسيدن به اهداف و تامين منافع دراز مدت انان ميباشد.
امروز با رشد روز افزون تكنولوژي ارتباطات و صدور فن اوريهاي نوين به كشورهاي در حال توسعه و حضور نوعي همگان در به اشتراك گذاري اطلاعات و داشته هاي بشري، غرب نيازمند ايجاد رشد اقتصادي مناسب از طريق تغييرات سياسي در نظامهاي اجتماعي جوامع عقب مانده ازغافله جهاني است تا با تاسيس بازارهاي جديد توان فروش توليدات خود را از دست نداده با ايجاد و تعريف نيازهاي تازه براي ان ملتها روند رشد تكنولوژي و پيشرفت صنايع خود را استمرار بخشيده به اهداف مالي دراز مدت خود برسد. امروز همانطور كه در عراق و افغانستان مشهود است راه تسلط بر جوامع بشري از طريق اعمال فشار و تسلط نظامي ميسور نبوده، نفوذ در افكار و تسلط بر ايده ها از طريق رشد توقعات و هدايت مردم بسوي افقهاي جديد راهكار مناسب غرب براي بدست اوردن منافع قديمي با ابزاري نوين است، امروز با پرداختن به خواست جوامع و كمك در رسيدن به ان اهداف زمينه را براي تامين منافع دو طرفه براحتي ممكن ساخته نيازي به استفاده از ابزار قديمي نمي باشد (هر چند كه كفه ترازو بسمت غرب متمايل است).
خواه ناخواه در كشورهاي مورد بحث كه داراي قديمي ترين نوع از نظامهاي اجتماعي در صده اخير مي باشند روند تغيير اجتناب ناپذير بوده ممانعت در برابر ان شدت بروز هيجانات حاصل از تغييرات را تا سر حد ممكن افزايش خواهد داد، نمونه بارز و مبرهن اين تفاوت در اتفاقات تونس و پس از ان در مصر و ليبي ميباشد كه پذيرش روند تغيير تا چه حد از مشكلات و تصادمات ناشي از بروز ان را خواهد كاست.
درك صحيح موقعيت و داشتن تحليل مناسب از شرائط و توجه به منافع ملي، صاحبان قدرت را ملزم به پذيرش و همراهي با تغييرات خواهد ساخت، انان راهي جز قبول واقعيات و تن دادن به خواسته مردم در ايجاد حكومتهايي ازاد نخواهند داشت، در امروزه دنيا اداره جوامع بشري بصورت فردي، قبيله اي و تك حزبي ممكن نبوده ادامه اين روشها الزاما با نابودي و فرو پاشي توام و همراه مي باشد.
حكومت در ايران نيز از اين قاعده مبرهن مستثني نبوده الزاما به ان تن خواهد داد، چانه زني وپرداخت باج به حاميان بيگانه فقط زمان اين تغيير را با تاخير توام ساخته بزودي طوفان تغييرات در خاورميانه به ايران نيز بازگشته و به نتيجه خواهد رسيد. با اين همه جامعه هوشمند، اگاه و جوان ايراني در اين خصوص ممتاز و سر امد بوده شايسته و سزاوار بدست اوردن بهترين ها در اين مقوله است، چه ايرانيان رسيدن به اين مهم را حداقل از يكصد سال پيش بهنگام خواب زمستانه همسايگان اغاز نموده تلاشهايشان در رسيدن به دمكراسي مورد توجه اگاهان امور و درخشان در پهنه تاريخ و ماندگار است و شايد كه امواج ازاديخواهي و حق طلبي سال گذشته همين ملت پايه گذار روند فعلي ازادي طلبي و دمكراسي خواهي در منطقه بوده، پس از ان ملتهاي منطقه رسيدن به مقصود را مديون فداكاري، خط شكني و ارمان بخشي اين مردم هميشه ازاده باشند. قطعا اين مردم خوب لايق بهترين ها و سزاوار در اغوش كشيدن هماي سعادت از طريق تاسيس حكومتي نوين و بر خواسته از ارزوهاي ملي بوده ظرفيت بسيار بالايي در هدايت و راهنمائي ديگر ملل منطقه در برخورداري از صلح، ارامش و داشتن توسعه پايدار در تمامي زمينه ها و ايجاد امنيت جمعي در منطقه را داشته و توان بالقوه اي در اين خصوص كماكان گذشته از خود بروز خواهند داد.
زينهار! كه اين ملت شايسته از ادامه اين روند و تحقق ارزوهايش باز نمانده به ترفند هاي جديد گرفتار نيايد، بايد كه خواست و بايد كه توانست، زيرا كه ايرانيان در صرف فعل خواستن توانمندند.
ايران و ايراني پاينده و هميشه سر بلند///
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید