احمدی نژاد با وجود همه جاه طلبی خود بدون انجام یک کودتای نظامی هرگز قادر نخواهد بود که در رژیم ولایت فقیه جایگزینی بهتری جز خامنه ایی برای این نقش پیدا کند. اما خامنه ایی با فرمایشی کردن نقش رییس جمهور با اشاره ایی قادر است که هر رییس جمهوری را به یک مترسک تبدیل نماید.
حاکمیت مردم ایران با تغییر احمدی نژاد و جایگزینی رهبران مبارزی مانند موسوی و یا کهروبی میسر نخواهد شد اما تغییر خامنه ایی فروپاشی رژیم را در پی خواهد داشت.
خامنه ایی امروز با فرمان داد به رییس جمهور تقلبی خودش اعلام کرده است که نه تنها برای اکثریت مردم که به موسوی رای داده بودند حقی قایل نیست بلکه برای ان اقلیتی که به احمدی نژاد رای داده بودند نیز هیچ احترامی نمی گذارد.
واقعییت این است که خامنه ایی امروز پس ازسیطره بر اصلاح گرایان با فرمان دادن به رِیس جمهور تقلبی خودش بر حکومت مطلقه ولایت فقیه خود صحه می گذارد.
مطرح کردن فتنه جدید توسط چاکران خامنه ایی چیزی جز پافشاری بر حکومت مطلقه ولایت فقیه نیست. خلیفه در ایران حاکم است و رییس جمهور و رای مردم تنها یک نمایش تلخ است. اگر احمدی نژاد برنده واقعی انتخابات و رییس جمهورمنتخب مردم ایران است پس حکم خامنه ایی و سخن گفتن از فتنه او به چه معنایی می باشد.
اختلاف در میان سران جمهوری اسلامی همیشه وجود داشته است. سی و چند سال است که این افراد برسر حکومت با یکدیگر اختلاف دارند. اما تمامی این جریانات هر انگاه که نظام دچار خطر جدی شده دست به سازش به یکدیگر داده تا نظام را حفظ نمایند. از همین رو مشکل مردم با قهر و اشتی احمدی نژاد حل نخواهد شد. مشکل نمایشی بودن انتخابات و فرمایشی بودن مقامات و مدیران در نظام ولایت فقیه است.
متاسفانه مردم ما بار دیگر یک فرصت تاریخی را بخاطر سیاست های غلط ارامش گرایی و اصلاح طلبی از دست دادند. دو سال مبارزه خاموش و سرکوب خشن, بسیاری از مردم را دچار دلسردیی (کوتاه مدت) کرده است و هر روز که بیشتر می گذرد امید مردم به سرنگونی رژیم با سیاست های ارامش گرایانه کمتر می شود.
با وجود انکه امروز بسیاری از جوانان هنوز حاضرند که برای مبارزه به خیابان ها امده و رژیم را به چالش بکشند اما سیاست های غلط ارامش گرایان بجای جذب بیشتر مردم بسیاری را دچار دلسردی نموده است. دو سال پیش میلیون ها ایرانی به دعوت اصلاح گرایان به خیابان ها امدند. اما امروز پس از دو سال بسیاری از مردم دیگر حاضر نیستند که برای راهپیمایی به خیابان ها قدم بگذارند. حتی جمعیت 25 بهمن در مقایسه با دو سال پیش قابل مقایسه نبود.
نمی توان و نباید از مردم انتظار داشت که بدون امید به پیروزی و یا حتی شعار سرنگونی در شرایط سرکوب و خفقان در تونل تاریک ولایت فقیه برای سالهای سال دست به تظاهرات زده و زندگی خود و فرزندان خود را دچار مخاطره نمایند. ادامه مبارزه نیازمند روشنایی در پایان راه است. سیاست غلط اصلاح گرایان و ارامش گرایان به شکست سیاسی این افراد و از دست دادن فرصتی تاریخی دیگری منجر شد.
امروز در پی این شکست سیاسی برخی از اصلاح گرایان با دل بستن به اینکه خامنه ایی و یا احمدی نژاد و یا حتی رفسنجانی حاکمیت نظام خود را بخاطر سیطره بر رقیب فدای حق حاکمیت مردم نمایند و تاکید براینکه تغییر ریاست جمهور فرمایشی می تواند به بهبود اوضاع کمک کند بیش از خود فریبی به عوام فریبی اقدام می کنند.
با وجود انکه شرایط جدید ایجاد شده در ایران از یکسو ممکن است معادلات سیاسی را در جهت نزدیکی میان خامنه ایی و اصلاح گرایان مهیا سازد. اما چنین نزدیکی نه تنها به معنای پیروزی مردم بلکه مردم فریبی و قدمی در جهت سیطره بیشتر استبداد خواهد بود.
مشکل اصلی نظام ولایت فقیه و نهادهای پاسدار ان نظیر شورای نگهبان و شخص ولی فقیه یعنی خامنه ایی است.
تجربه دوران هاشمی – خاتمی گواه ان است که قراردادن و یا خلع افراد در پست هایی نظیر ریاست جمهوری و ریاست خبرگان به حاکمیت مردم نخواهد انجامید. جابجایی افراد در این رژیم بیش از هر چیز به فریب مردم و سیطره بیش از پیش استبداد منجر خواهد شد.
در شرایط کنونی بجای امیدن بستن به تغییر احمدی نژاد باید مردم را از خطر سازش میان اصلاح گرایان و خامنه ایی اگاه نمود. ما باید شعار احترام به حق رای و حاکمیت مردم را جایگزین امید بستن به قهر و اشتی احمدی نژاد و یا حتی بعضی از اصلاح گرایان نماییم.
پیروزی جنبش هر چند دچار درنگ شده اما قطعی است. مردم ایران باز هم به خیابان ها خواهند امد و رژیم را سرنگون خواهند ساخت. اما این امر نیازمند امید به پیروزی, پیش گیری سیاستی مناسب و زمان کافی برای بدست اوردن روحیه مبارزه می باشد. با وجود انکه نباید فرصت های تاریخی را از دست بدهیم اما نمی توان و نباید برای مبارزه رویاروی با رژیم دچار عجله گردیده و با جان جوانان خود بازی نماییم.
بجای دلسرد شدن از پیروزی جنبش و حمایت از خامنه ایی علیه احمدی نژاد, باید شعار حق حاکمیت مردم و سرنگونی خامنه ایی را باید به سخن اول و اخر پذیرفت و ضمن اشاعه این مهم در میان مردم از هر گونه فرصتی برای تحقق ان
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید