کامنتی بر:
قیام پنجم شهریور آذربایجان، نخستین قیام زیست محیطی تاریخ ایران و خاورمیانه
به نظر من قیام مردم آذربایجان برای حفظ دریاچه اورمیه، تنها یک تظاهرات معمولی و حتی یک قیام معمولی برای حفظ محیط زیست نبود. تبدیل دریاچه اورمیه به یک کویر نمک، به معنی از بین رفتن امکان زیست برای میلیونها مردم ساکن آذربایجان و بخشی از کردستان است. به همین جهت این حرکت عمومی مردم آذربایجان علاوه بر حفظ محیط زیست، در چارچوب حفظ موجودیت و هستی تمام مردمان ساکن این سرزمین میگنجد. متاسفانه اپوزیسیون ایرانی هنوز این را به درستی درک نکرده و در این مورد عکسالعمل لازم را از خود نشان نداده است. همه ما شاهدیم که حتی پس از گذشت چندین روز از این حرکت وسیع و پرقدرت، صدایی از اپوزیسیون ایرانی شنیده نمیشود و حتی برخی، به دلیل اینکه این حرکات در جهت رسیدن به دمکراسی نیست، آنرا تخطئه می کنند. این درحالیاست که حزب سبزهای آلمان از این حرکت پشتیبانی کرده و بر اهمیت حفظ این دریاچه تاکید کرده است.
پرسیدنیاست که جایگاه جنبش دمکراسیخواهی در حفظ موجودیت و هستی این سرزمین و مردمان آن در کجاست؟ آیا اینها دمکراسی را برای انسانها میخواهند یا برای نمک؟ آیا طرح حفظ این دریاچه و در نتیجه، هستی و موجودیت این سرزمین و مردمان آن، از اولویت خاصی برخوردار نیست؟ البته نباید فراموش کرد که این تنها دریاچه اورمیه نیست که خشک میشود بلکه کارون و زایندهرود و ... هم در معرض خطر خشکی قرار دارند ولی درضمن نباید فراموش کرد که سیاستهای خانمانبرانداز حکومت اسلامی در خشک شدن این دریاچه نقش برجستهای ایفا کرده و هنوز فرصت برای نجات آن باقیاست و نباید آنرا از دست داد و حکومت اسلامی، بدون اعمال فشار، به فکر نجات این دریاچه نیست و به آن تن نمیدهد.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید