الف- آقای بنی صدر! خانم هیلاری کلینتون در مصاحبه با بی بی سی فارسی گفتند "دولت ایالات متحده به علت درخواست رهبران جنبش سبز و ایرانیان حامی آن در خارج از کشور، از اعتراضها در ایران حمایت نکرد. ایشان با اشاره به تجربه لیبی، ابراز امیدواری کرد در آینده معترضان ایرانی از کشورهای خارجی درخواست کمک کنند. ایشان در پاسخ به سوالی درباره تحریمهای آمریکا علیه ایران، آنها را موفق خواندند و گفتند: میدانم که بعضی تحریمها مایه دشواری برای ایرانیها میشود. اما شما خودتان را جای جامعه جهانی بگذارید. تنها ابزاری که داریم تحریمهاست. همه تلاش ما این است که رفتار حکومت ایران را عوض کنیم."
درباره این اظهارات نظر شما چیست؟
برای اینکه دولتهای غربی برای مثال آمریکا از تدابیری که باعث تضعیف رژیمهای سرکوبگر شود و فشارش قابل انتقال به مردم نباشد برای نمونه ۲۵ راهکار پیشنهادی شما که در گفتگوی ۱۱ شهریور ۱۳۹۰ با همین رادیو مطرح کردید استقبال کنند و بدان عمل کنند چه باید کرد؟
بنی صدر: خانم کلینتون راست نمی گوید به لحاظ اینکه ما در همان زمان سخنان آقای اوباما و همکاران او را در این باب انتشاردادیم. اولا آنها می گفتند که معلوم نیست بین آقای موسوی و احمدی نژاد فرقی باشد. ثانیا به این نتیجه رسیده بودند که جنبش سبز به جا ئی نمی رسید. دوم اینکه در گفتگوی با شما، بیست و پنچ تدبیر پیشنهاد کردم. حالا خواستم که این تدبیرها به زبان انگلیسی در بیاد و احتمالا در نشریات دنیا انتشار پیدا کند. برای این خانم هم فرستاده شود و معلوم بشود که تدبیرهائی هست که میشود، انجام داد، بدون اینکه در روند یک جامعه مداخله باشد و قدرت خارجی را جانشین یک ملتی بکند و کاملا هم بر رژیمهای استبدادی اثر گذار باشد. از دید من، همانطور که تجربه لیبی نشان داد ایشان از مردم ایران می خواهد که همان کاری را بکنند که گروههائی در لیبی انجام دادند. یعنی بن غازی را تصرف کردند و تقاضای کمک کردند و این غرب هم با شورای امنیت همانطور که میدانیم ناتو را مامور کرد که بمب و موشک بریزند و آن کشور را بصورت ویرانه ای در بیاورند که در آوردند. حالا اندازه کشته ها هم از حساب بیرون رفته است به جای خود. دفعه پیش هم خطاب به مردم ایران عرض کردم، شما بنشینید حساب کنید ببینید اگر جنبش همگانی بکنید، آنطور که در انقلاب کردید، آنطور که در تونس شد، آنطور که در مصر شد، یعنی اکثریت بزرگی در جنبش شرکت بکنند ـ حالا در هر جامعه ای یه اقلیتی می ماند که در جنبش شرکت نمیکند اما باید به اندازه کافی بزرگ باشد ـ در این صورت نه خشونت درکار می آید ـ البته خشونت صفر نمی شود اما خیلی کم میشودـ همانطور که در انقلاب ایران اینطور شد چنانکه در تونس و در مصر شد. ثانیا نیاز به قدرت خارجه نمی شود. ثالثا این ویرانگریهائی که در عراق و افغانستا ن و لیبی بوجود آمد، بوجود نخواهد آمد. رابعا اگر شما مردم ایران نباشید که جنبش میکنید براینکه شیوه مدیریت کشور را مردم سالار بگردانید و قدرت خارجی باشد که بخواهد بنام دمکراسی عمل بکند نتیجه میشود آنچه در عراق جلو چشمان شماست. آنطرف هم افغانستان است باز جلو چشمتان است.حالا لیبی کمی دور از چشم شماست. در عراق دمکراسی برقرار شد؟ در افغانستان برقرارشد؟ در لیبی هنوز قذاقی را را نکشتند ـ با اون تربیبی که میدانید و با آن منظره بس زشت، ضداخلاق، ضد هر ارزش انسانی که جنازه را به نمایش گذاشتند. بعد هم اعدام پنجاه هفت نفر در یک شب و پیدا شدن گور دسته جمعی که میگویند همین انقلابیها کردند. بعد سند اقای رئیس اقای این شورای انتقالی که یک قلم سی هفت نفر حکم اعدام داده. اگر می خواهید اینطور دمکراسی داشته باشید، هیج لازم نیست عملی بکنید چون رژیمی که دارید همین است. اما این رژیم ها ویرانگرند. شما را به قهقرا می برند. می خواهید عمل نکنید یک روز وضعیتی پیش می اید که خانم کلینتون آرزو کرده است. انوقت متاسفانه همه خطرها متصور است. ویرانی هست، مرگ زیاد هست، خطر تجزیه کشور هست یعنی وضعیتی که در عراق و افغانستان هست، چیزی که نیست دمکراسی و حقوق انسان. دولتهائی مثل دولت امریکا، کشورهای پیشرفته و نیرومند خصوصا اگر نفت خیز باشند نمیخواهند. و گر نه اگر بخواهند میدانند که چه باید بکنند. میدانند که چه تحریم هائی بکنند که موثر باشد و به مردم هم صدمه نرساند. اما آنها قبل از هرچیز میخواهند این کشورها ضعیف و تابع باشند. مثل این رژیم لیبی. حالا خود این ناتو میگوید ماموریت ما تمام شد اما شورای انتقالی میگوید نه نخیر! هنوز جاهائی هست که هنوز ویران نکردید تا اخر سال به ماموریت خود ادامه دهید. این است واقعیت. شما نمی خوانید ونمی شنوید این اروپائیها می گویند یکی از منابعی که ممکن است بحران اقتصادی اروپا را تخفیف بدهد بازسازی لیبی است؟ پس انتظاری که از این خانم کلینتون و دولت او و دولتهای غرب داشته باشید که اینها بیایند و برای شما این رژیم را تغییر بدهند و آقای خامنه ای رو بفرستند بغل دست آقای قذاقی و یک دولت شسته و رفته تحویل بدهند، زیادی خوش خیالیست و بیش از اندازه خود فریب است. شما هم گوش به این ایرانیهائی که اصلا از غرور ملی هیچ در وجودشون نیست و هر فرصتی را مغتنم میشمارند براینکه بر هر طبلی بکوبند که امریکا بیاید اایران را ازاد کند، نکنید. بیچاره ها نمی دانند که اسیا بر خاسته است، جنبش برای این است که اسیا بر خیزد، بلکه بشریت زیر سلطه برخیزد چون بانی جنبش ایرانیها بودند و از قائم مقام فراهانی تا به امروز آغاز کردند. بر اینکه انسان زیر سلطه از موقعیت زیر سلطه بیرون بیاید ایرانیها بودند. میبنید این چینی که انگلیسها در انجا جنگ تریاک می کرد و میخواست دروازه های ان کشور را به روی تریاک باز کند و یک ملت تریاکی مفلوک بسازد تا حدی هم موفق شده بود. حالا شده چین امروز و دومین اقتصاد دنیا. یک دور معاون رئیس جمهور امریکا میرود به گدائی پول، او هنوز بر نگشته اروپا نماینده هاش میفرست آنجا به گدائی پول. اینطور به وضعیت دنیا بنگرید که یک ملتی وقتی غرور ملی درش بوجود امد درنیروهای مسلح او تسری پیدا میکند. و آنها دیگر از مستبدهائی مثل خامنه ای والت فعل اونا احمدی نژاد تبعیت نمی پذیرد. از ملت خود تابعیت می پذیرد. شما هزار یک از آنچه که برای مداخله قدرتهای خارجی می کوشید، بکوشید براینکه این ملت بزرگیش، تواناهایش، غرور ملی اش، موقعیت اش در حوزه بزرگ تمدن اسلامی، موقعیتش در اسیا و موقعیتش در جهان را بیاد بیاورد و از این ملت بخواهید که برخیزد. حالا یکی می گوید ما میتوانیم برویم با امریکا مذاکره بکنیم. خب اقا کی به شما نمایندگی داده است که بروید؟ اخه چقدر این ولایت مطلقه فقیه دارد؟ چند نفر دارای این ولایت مطلقه فقیه هستند؟ اگر مردم یعنی اکثریت بزرگ برخاستند که نیاز به مذاکره ندارند. آنها خواهند آمد برای مذاکره چنانکه برای انقلاب ایران هم همینطور شد. اگر بر نخواستند خب شما نمایندگی از کسی ندارید که بروید گفتکو کنید. یکی اینجوری میگوید. یکی میگوید بدون ناتو این رژیم جمهوری اسلامی را نمیشود برانداخت. بنابراین باید ناتو بیاد و مداخله کند. اگر نمیشود برانداخت، یعنی ناتوانی، یعنی جامعه این آمادگی را ندارد پس با بمب و موشک که نمیشود در مردم امادگی ایجاد کرد. این اندیشه ازادی، بیان ازادی، فکر راهنمای آزادی، آزاد و مستقل اندیشیدن و عمل کردن فرهنگ است. این فرهنگ را انسانها خود بدست می اورند. مگر با بمب و موشک میشود تو کله کسی کرد که تو آزاد بیندیش و ازاد عقل باش؟ فرهنگ آزادی داشته باش؟ چه وقت و در کدام تاریخ این کاری شده است؟ حالا شما در قرن بیست ویکم میخواهید آنچه را که در طول تاریخ نشده انجام بدهید؟ شما نگاه بکنید در همین غرب، در همین فرانسه فکر کنم در کشورهای دیگرهم همینطوره است.
چون این رژیم تبعیض نژادی ملی برقرار بوده اون افریقائی که در اینجا زندگی میکند حالا که میتواند آزادنه رای بده رای داده است به جنبش النهضه. نه به لاییک رای داده، نه به چپ داده، نه به لیبرال رای داده است. رای داده اند اما خیلی کم، بیشتر به آنها رای داده اند. بین تونسی ها النهضه بیشتر در فرانسه رای داشتند تا به نسبت در خود تونس. پس این یک واقعیتی را می گوید که اون واقعیت این است که انسان از لحظه ای که حس کند تحقیر میشود، ان تحقیر کننده را و مرامش را نمپذیرد. حالا اگر بقول فانون جوری می پذیرد که بتواند بشود که جای او بنشیند که بتواند او را خوار و خفیف بکند، یعنی همان در مدار بسته قدرت مداری زور گفتن و زور شنفتن باقی میماند. این است که هر کس فکر میکند هدف مبارزه در ایران باید مردم سالاری باشد آزادی باشد، استقلال باشد، رشد باشد بر میزان عدالت اجتماعی، اون کس باید حواسش را جمع مردم خودش بکند. شما همین را تصور بکنید، این همه وسائل ارتباط جمعی، از ایترنت، از رادیو، از تلویزیون، از نشریات. اینها بیایند روی همین خط عمل کنند که اولا خودشان فرهنگ ازادی پیدا کنند، این همه ناسزا و تخریب و خارجی را رها کننند. یک غرور ملی پیدا کنند، بعد هم به جامعه القاء کنند، پیشنهاد کنند، بیاد بیاورند که ملت هم غرور دارد و توانائی دارد، و می تواند. ببینید چقدر فرق قضیه میشود. دیگه ما مجبور نمی شویم که هر روز بنشینیم و کار ما این بشود که خانم کلینتون یک فرمایشی بکند یا خیر یک هموطن ایرانی خودی یک حرفی بزند.
این اسناد محرمانه آقای صدام منتشر شده است. ببینید کسیکه حسابش پاک است و کسیکه روی خط استقلال و ازادی عمل میکند هر خبر که منتشر میکند دلیل بر غرورملی اوست، دلیل بر درستی اندیشه اوست. دلیل بر روش صحیح اوست . ما ارتشمان را هم این ملاتاریا متلاشی کرده بود و صدام بیجاره خیال کرده بود قوایش را جمع کند در مرزهای ایران ارتشیهای ایران اسلحه هاشون را میگذارند و تسلیم میشود. وقتی ضربه اول نیروی هوائی ایران را خورد،گیج شد. چون از همین افرادی که میگویند قدرت خارجی باید بیاد ایران را آزاد کند بهش القاء کرده بودند که ایران ارتش ندارد. اون بیچاره هم فکر کرده بود که حمله کند چهار روز یا الی یک هفته کار ایران تمام است. حالا این ضربه گیجش کرد و گفت که نه این کار ایرانیها نیست. چون این قدرت را ندارند این کار اسرائیل است! حالا شما بپرسید از اون افسران نیروی هوائی، بر اون خلبانان دلیر ایرانی که با یک عملیات در یک روز سه هدف بزرگ رو بهش رسیدند، یکی نیروز هوائی عراق رو زبون کردند، دو چون قوای ما پیشتیبانی هوائی را از دست نداد صدام نتوانست با همان سرعتی که فکر کرده بود بیاید جلو و زمین گیر شد. سه توانائی پیدا کردند تا نیروهای زمینی بازسازی بشود، به جبهه ها گسیل پیدا کنند و دشمن رو زمین گیر کنند و به عقب برانند. هوا نیروز و نیروی هوائی ما با نیروی زمینی دشمن جنگید. البته ضربه دیگه ای هم نیروی دریائی ما وارد کرد و آن هم به موقع به کمک نیروز زمینی آمد. این ترتیب بود که ایران نجات پیدا کرد. بعد از سی سال، اسناد میگوید اسناد محرمانه اقای صدام با محارم خودش. این توانائی از کجا امد ؟ از خود افسران خود نیروهای هوائی بپرسید. از اینجا امد که وقتی من می خواستم به دزفول بروم. صدای گلوله های توپ هم می آمد. در گزارش کارنامه هم همان موقع نوشتم که گلوله های توپ از هواپیمای ما استقبال میکرد. تو آن وضعیت ما نشستیم. به ما گفتند، که خطرناک است ننشینید. ولی من گفتم بنشینیم خطر را هم می پذیرم. وقتی نشستم فرمانده پادگان آن پایگاه نیروی هوائی به من گفت اگر فرماندگان نیروی زمینی به شما راست را نمی گویند من به شما راست را میگویم. عراقیها دو ساعت دیگر فرصت میخواهند دزفول را تصرف کنند و کار خوزستان تمام است. گفتم که حالا دو ساعت وقت داریم گفتم خلبانها را جمع کنید و من برای آنها صحبت میکنم. جمع کرد و صحبت کردم. داستان رستم و اشکبوس را گفتم. گفتم الان رستم ها ی ما شمائید. این وطن در استانه سقوط است چون خوزستان رو از دست بدهیم چیزی برای دفاع کردن نمی ماند. نفت را از دست میدهیم و امکان اقتصادی را هم از دست میدیم. خب آنها برخاستند با چنان شهامتی و با چنان دلیری از وطن خود دفاع کردند که قابل بحث نیست. این انسان بود که به دفاع از وطن برخاست، وطن را حفظ کرد. در حالیکه صحبت این بود که پایگاه را تخلیه کنند که دو ساعت دیگر عراق وارد میشود. نخیر نیروی زمینی عراق را کوبیدند و نیروی زمینی ما توانست از کرخه رد بشود و سد در برابر عراق ایجاد کرد. اینها همه در ایران واقع شده است. توانائیهای ادمی حد ندارد. به شرط اینکه ادمی بداند که تواناست. به شرط اینکه این غرور انسانی بوجود بیاد. البته این غرور به طور طبیعی هست بلکه از آن غافل نشود. من امیدوارم هموطنان من این صحبتهای امروز من را جدی بگیرند و ما دیگر در این باره اینکه ارباب خارجی و قدرت خارجی بیاید به حمایت ما صحبت نکنیم. آخر ما چه حمایتی از شما می خواهیم؟ شما رفتیند و زد و بند محرمانه کردید یادتان رفته است؟ مثل اینکه این تجاوز عراق به ایران با چراغ سبز حکومت دمکرات کارتر انجام گرفته با سند رسمی یعنی نامه محرمانه الکساندر هیگ وزیر خارجه حکومت ریگان به او و بنابر قول آلن کلارک وزیر دفاع در کابینه حکومت خانم تاچر. اکتبر سور پرایز و زد وبند محرمانه را با این ملاتاا جمهوریخواهان کردند. ایران گیت هم یک معامله دیگریست. دنباله معامله اولی و باز آنها با این جمهوری اسلامی کردند. شما نمی خواستید در ایران دمکراسی بشود که کودتای خرداد شصت شد. حالا من از شما باور کنم که شما در ایران دمکراسی میخواهید؟ نه شما می خواهید آنترناتیو این رژیم دست نشانده شما باشد. شما علاوی و چلبی میخواهید. اما تا مازنده ایم و تا انها که پای استقلال و ازادی ایران ایستاده اند زنده اند نخواهند گذاشت. چنانکه در گذشته هم از فردای بیست هشت مرداد سی و دو که شما کودتا کردید بر ضد حکومت ملی نگذاشتند.
حالا خانم میگوید که ما اظهار تاسف کردید، اظهار تاسف شما به درد من نمیخورد، به درد این ملت نمیخورد، شما باید آن هم بطور رسمی از این ملت پوزش بخواهید. اظهارتاسف پوزش نیست. ثانیا خسارات وارده یک ربع قرن را جبران کنید. حالا که اعتراف می کنید که کودتا کردید از فردای اون کودتا هم بر این شدید که بدیل اون رژیم را از خود داشته باشید. آن هم این همه اسناد که از سفارت امریکا بیرون امده و منتشر شده است و اشکار میکند. ولی آنهائی که در خط استقلال و آزادی بودند نگداشتند که شما به این هدف برسید. ایران جای دیگر نیست زیرا همواره استقلال همواره ازادی اصول راهنمای جنبشهای ایرانی بوده است. پس این فکر رو از کله به در کنید. آقای اوباما، خانم کلینتون و جمهوریخواهان امریکا این فکر رو از کله بدر کنید. شما دیگر آن ابر قدرتی که بتوانید به تنهائی بر جهان حکومت کنید، نیستید. فعلا از لحاط اقتصادی دست نشانده چین و ژاپن و کشورهای نفت خیز هم شده اید. لطف فرموده سر جای خود بنشید و بگذارید که ملتها خود خویشتن را آزاد کنند. شما همین قدر تحریم هاتون را هم بردارید به ترتیبی که ملت ایران مطمئن بشود از بیرون شما براش مزاحمتی ایجاد نمی کنید. همینطور که تونیسیها مطمئن شدند و جنبش کردند. مصریها مطمئن شدند و جنبش کردند. اونوقت ببینیم که این رژیم درب و داغون درمانده و مفلس فی امان لله میتواند بماند یا نمی تواند بماند . آنچه که اساسی بود در جواب پرسش شما عرض شد. بقیه بستگی به همت این ملت بزرگ تاریخی دارد. من می گویم بزرگ تاریخی، در باب ستایش نیست. بزرگی که می گویم به لحاظ این است که این ملت توانسته حیات ملی را تا امروز ادامه داده است و این خودش کار فوق العاده عظیمیست. ملتهای زیادی بودند در این منطقه که الان هیچ اثری ازشون نیست. اما یک بزرگی دیگری هم هست که باید براش کار کرد و بدست آورد. و من ایرانیها را به این بزرگی فرا میخوانم ، که این بزرگی با استقلال و آزادی و ولایت جمهور مردم و رشد و ترقی و عدالت اجتماعی بدست می آید. شاد و پیروز باشید .
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید