رفتن به محتوای اصلی
شنبه 24 آبان 1404 - Saturday, 15 November 2025

پایان خشونت، آغاز عدالت: نگاهی تحلیلی به پیوند صلح و عدالت در بحران خاورمیانه

پایان خشونت، آغاز عدالت: نگاهی تحلیلی به پیوند صلح و عدالت در بحران خاورمیانه

پایان خشونت، آغاز عدالت: نگاهی تحلیلی به پیوند صلح و عدالت در بحران خاورمیانه

صلح و عدالت دو مقولهٔ بنیادین و هم‌پوشان در مباحث اخلاقی، سیاسی و حقوقی‌اند. این مقاله کوششی است برای تحلیل رابطهٔ پیچیدهٔ میانِ صلح و عدالت و نشان دادن این نکته که هر توافق صلح‌آمیزی در تاریخ تا حدی با نادیده‌گرفتنِ بخشی از عدالت همراه بوده است. در ادامه، این تحلیل به وضعیت کنونی مناقشهٔ اسرائیل و حماس تعمیم داده می‌شود تا نشان داده شود که چگونه تمرکز بیش از حد بر عدالتِ یک‌جانبه می‌تواند به استمرار خشونت منجر شود، و در مقابل، اولویت دادن به صلح می‌تواند زمینهٔ تحقق عدالتِ نسبی و انسانی‌تر را فراهم کند.

صلح و عدالت هیچ‌گاه دو عنصر جداگانه و بی‌ارتباط نبوده‌اند؛ با این حال، رابطهٔ آن‌ها اغلب متناقض و دشوار فهمیده می‌شود. از یک سو، عدالتِ مطلق ایده‌آلی اخلاقی است که به‌دنبال تصحیح کاملِ نابرابری‌ها و بازگرداندنِ حقوقِ تضییع‌شده است. از سوی دیگر، صلح یک امر عینی، قابل مشاهده و ضروری برای جلوگیری از مرگ و تخریب است. تاریخ نشان داده که هر توافق صلحی مستلزم نادیده‌گرفتنِ برخی جنبه‌های عدالت بوده است. زیرا گذشته بازنشدنی است و جبران کامل زیان‌های انسانی ممکن نیست. در چنین شرایطی، تمرکز بر توقف خشونت و حفظ جان انسان‌ها نه تنها غیراخلاقی نیست بلکه گامی ضروری برای بازسازی اعتماد و گشودن مسیر عدالت پایدار است.

چارچوب نظری

برای تحلیل این نسبت، چند مفهوم کلیدی باید روشن شوند:

  1. عدالت ترمیمی و عدالت توزیعیعدالت ترمیمی بر جبرانِ ضررها و بازسازیِ رابطه‌ها تاکید دارد؛ در حالی که عدالت توزیعی به تخصیصِ منابع و فرصت‌ها می‌پردازد. در مناقشات طولانی، مانند درگیری اسرائیل و فلسطین، دستیابی به عدالت ترمیمی فوری ممکن نیست و نیازمندِ فرآیندهای طولانیِ حقیقت‌یابی و بازسازی اجتماعی است.
  2. صلح منفی و صلح مثبت (به تعبیر یوهان گالتونگ): صلح منفی یعنی نبودِ خشونت مستقیم؛ صلح مثبت یعنی وجودِ عدالت، رفاه و نهادهای باز که از خشونت جلوگیری می‌کنند. در حال حاضر، صلح منفی در منطقه نیز به‌سختی دست‌یافتنی است، اما گام نخست باید توقف خون‌ریزی و نجات جان غیرنظامیان باشد تا بتوان در آینده به صلح مثبت نزدیک شد.
  3. درک‌های متفاوت از عدالتدر مناقشهٔ اسرائیل و فلسطین، هر دو طرف عدالت را در مفهومی متقابل می‌بینند. یکی عدالت را در امنیت و بقا تعریف می‌کند و دیگری در آزادی و پایان اشغال. این دو نگاه، بدون گفت‌وگوی صادقانه و پذیرش حقوق انسانی متقابل، به بن‌بست می‌رسند.

پیوند بحث نظری با وضعیت اسرائیل و حماس

در شرایط کنونی، هر دو طرف درگیر خود را نمایندهٔ عدالت می‌دانند: اسرائیل با تکیه بر حق دفاع از خود و حماس با استناد به حق مقاومت در برابر اشغال. اما این تفسیرهای تک‌سویه از عدالت، عملاً صلح را قربانی کرده‌اند. تداوم بمباران‌ها و حملات تلافی‌جویانه، نه تنها عدالت را محقق نمی‌کند بلکه زخم‌های تازه‌ای بر پیکر هر دو ملت می‌افزاید. عدالتِ بدون صلح، به انتقام بدل می‌شود، و صلحِ بدون عدالت، شکننده و ناپایدار است.

به همین دلیل، نخستین وظیفهٔ اخلاقی و انسانیِ جامعهٔ جهانی، متفکران، و کنشگران مدنی باید توقف فوری خشونت، نجات جان غیرنظامیان، و فراهم‌کردن بستر گفت‌وگو باشد. تنها در شرایطی که ترس و نفرت کاهش یابد، می‌توان از عدالت سخن گفت و برای آن سازوکارهایی طراحی کرد.

راهبردهای پیشنهادی برای حمایت از روند صلح

  1. تأکید بر توقف فوری خشونت و حمایت از آتش‌بس پایدارهیچ گفت‌وگویی در میان صدای توپ و موشک ممکن نیست. حفظ جان انسان‌ها نخستین گام به‌سوی عدالت است.
  2. حمایت از میانجی‌گری‌های بین‌المللی و نهادهای بی‌طرفحضور نهادهایی که بتوانند هم اعتماد دو طرف را جلب کنند و هم مکانیزم‌های شفاف نظارت و اجرای تعهدات را برقرار نمایند، ضروری است.
  3. تشویق به گفت‌وگوهای مردمی میان دو ملتتجربهٔ بسیاری از صلح‌های پایدار نشان داده که گفت‌وگوهای غیررسمی میان جوامع مدنی، دانشگاهیان و خانواده‌های قربانیان می‌تواند بنیانی انسانی برای صلح فراهم کند.
  4. پرهیز از رویکردهای یک‌جانبه در عدالت‌خواهیتأکید بر درد و رنجِ تنها یک طرف، نه‌تنها صلح را دورتر می‌کند بلکه عدالت را نیز بی‌اعتبار می‌سازد. عدالت باید شامل همهٔ قربانیان باشد.
  5. کمک‌های بشردوستانه و بازسازی اعتمادجامعهٔ جهانی باید بدون ملاحظات سیاسی، برای درمان مجروحان، بازسازی مناطق و آموزش نسل‌های آینده، منابع مالی و انسانی در اختیار قرار دهد.

نتیجه‌گیری

در مناقشهٔ اسرائیل و حماس، آنچه امروز حیاتی است، توقفِ خون‌ریزی و آغازِ روندی است که بتواند صلحِ انسانی و عادلانه را پایه‌ریزی کند. عدالت مطلق در این مرحله دست‌نیافتنی است، اما عدالت نسبی، یعنی حفظ کرامت و حق زندگی انسان‌ها، با توقف جنگ آغاز می‌شود. هرچه خون کمتری ریخته شود، امکان گفت‌وگو و تحقق عدالت پایدار بیشتر خواهد شد. بنابراین، وظیفهٔ اخلاقی و انسانی ماست که از هر روندِ مذاکره، آتش‌بس و گفت‌وگوی واقعی میان دو ملت حمایت کنیم و در حد توان، برای تحقق صلح و کرامت انسانی یاری رسانیم.

اسماعیل مرادی

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اسماعیل مرادی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!