
«مهندسی فکر» عاملی برای سلطه!
م. روانشید
28 خرداد 1403
t.me/ravanshidpoet
زمانِ جنگِ ایران و عراق، خوزستان زیر بمب و موشک جاناش متلاشی شده بود؛ حکومت چنان تبلیغاتی به راه انداخته بود که مردم را به جان هم بیندازد، یعنی همان «تفرقه بینداز و حکومت کنِ» همیشگی.
بلایی بر سرِ روح و روانِ مردم آورده بودند که وقتی برای نخستین بار؛ تهران مورد اصابتِ موشک قرار گرفت، خیلی از آدمها را میدیدم که شیرینی خریدهاند و از اینکه تهرانیها هم شریک در این مصیبت شدهاند، خوشحال بودند!
میبینی؛ بهراحتی چنان کردند که این تصور را زنده کنند که «حالا که ما کشته و زخمی میدهیم، چرا آنها ندهند...».
حکومت این تصور و اندیشه را چهل سال است که آرام و نامحسوس در ذهنِ آدمها حک کرده است: اگر ما میمیریم، اگر ما زجر میکشیم، چرا تو نباید زجر نمیکشی و نمیمیری؟ یعنی که علتِ زجر و شکنجه و آزار و گرانی و بدبختی این بخش از مردم را به گردنِ بخشِ دیگری انداختن و در واقع کاری که خود میخواست بکند، به مردمِ ناآگاه تفویذ کرده بود!
مثلا یک نمونهی آشنا و تکراری همین که این تفکر را به مردمِ داخلِ ایران تزریق کردهاند؛ که اگر مردی بیا و در ایران مبارزه کن! در جای امن نشستی و دم از مبارزه میزنی...! و به همین سادگی بخشی از مردمِ ناآگاه را مامورِ بی جیره و مواجبِ خود میکنند.
آنکه میفهمد؛ میفهمد هدفِ این نوع «مهندسی فکر» چیست و عوارضاش چه میشود، آنکه نمیفهمد؛ ترجیح داده که نفهمد!
در این سالها همین تفکر را وسعت دادهاند و به شکلهای مختلف به خورد مردم میدهند؛ یعنی: حالا که ما مردم بیگناه میمیریم؛ چرا مردم اسرائیل نمیرند؟! انگار مردنِ مردمِ بیگناه کشور متخاصم (یا هرکجای دیگر) باعثِ کم شدنِ درد و رنجِ ما باید بشود، یا میشود! انگار دلمان خنک میشود... و نمیدانیم که «مهندسی فکر» ما را درست مانند عروسکِ خیمهشب بازی دارد به نفعِ اهدافِ خودشان بازی میدهد، و ما میشویم مامورِ بیجیره و مواجبِ اتاق فکر حکومت.
پیش از این به زبانِ عامه نوشتهام: آرامشِ زندگیِ امثالِ من در خارج از ایران، دلیل بدبختی تو گرانی و سانسور و فقر و شکنجه و آزارِ تو نیست، میفهمی یا ترجیح میدهی که نفهمی؟ آنکه میفهمد؛ میفهمد معنای این برخوردها و بازیگردانیها چیست و عوارضاش چه میتواند باشد، آنکه نمیفهمد؛ ترجیح داده که نفهمد!
احساسام را خلاصه میگویم: اگر مراقبِ ذهن و زبانمان نباشیم، اگر «دانایی» ما را به فکر کردن و تحلیل نرساند، اگر فارق از آنچه در طولِ شبانهروز میبینیم و میشنویم؛ دانشِ تحلیل نداشته باشیم، همان میشویم که حکومت میخواهد، همان میشویم که حکومتهای مستبد و دیکتاتور میخواهند: مردمی یکدل و یکزبان که نادانسته و ناخواسته دشمن هم میشوند خودشان مامورانِ حکومتها میشوند.
در ایران امروز و در سالهای اخیر؛ از این موارد کم ندیده و نشنیدهام؛ یعنی که اتاقِ فکرِ حکومتِ ایران، همانگونه که خواسته عمل کرده و به نتیجهای که خواسته رسیده.
این یعنی «مهندسی فکر»، یعنی «استخدامِ نیروهای ناآگاه»، یعنی «سلطه بر ذهن و زبانهای فاقدِ دانایی»!
همین.
#روانشید #مهندسیفکر #حکومت #سلطه
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید