
این جنگ ،جنگ ملت ایران با اسرائیل نیست.این حنگ حاصل همان شعارهای ویران گریست که چهل وپنج سال است که مرگ برامریکا ومرگ براسرائیل را فریاد می زد و نیروهای نیابتی را دور تا دوراسرائیل سازمان میداد. بدون کوچکترین احساس مسئولیتی محو کردن این کشور را وعده می داد.نهایت کاررا به درگیری با این کشوررساند. حکومتی که تروریست های خود را لباس دیپلمات می پوشاند وموادمنفجره در کیفشان می نهاد،تا مراکزیهودیان را بمب گذاری کنند.
حاصل چنین ماجراجوئی امروزجنگی خانمانسوزرا بر کشورتحمیل کرده است. آزمونی است برای مردم . این جنگ ونوع برخورد مردم نا راضی با آن نشانه نفرتی است که مردم از این حکمومت دارند. مردمی که سال هاست در آرزوی سرنگونی این حکومت مستبد وجوان کشی هستند .حکومتی که کوچکترین خواست آزادیخوانه آنها را بشدید ترین شکلی سرکوبکرده است .آزمونی است.برای تمامی جریان های سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی که زیرعنوان اپوزیسیون جمهوری اسلامی مبارزه می کنند.نوع پرخورد هرفرد،هرجریان سیاسی بیانگرحس مسئولیت آن ها درقبال این جنگ، در قبال کشوری بنام ایران،در قبال منافع ملی ،در قبال مردم ،در قبال آینده نسل جوان میباشد.
برخوردی بسیارحساس "سازنده" یا "ویرانگر" چرا که شرایط سخت حساس است!هرتعلل ،هرجداسری وپای فشردن بر منافع گروهی در این مقطع گناهی نابخشودنی است.
اکنون تمام توان فکری ،تشکیلاتی،ارتباطی هر فرد،هرگروهی باید معطوف به ساختن زمینه های هم گرائی،هم فکری وتشکیل یک ائتلاف وسیع ملی ومیهنی باشد .
ائتلافی که قادر شود در این روزهای سخت وطن که بی مسئولیتی و دیوانگی خامنه ای چنین نتایج ویران گری را باعث گشته.نقشی اساسی بازی کند.
تنها راه پایان دادن به این جنگ خانمانسوز بزیر کشیدن حکومت جمهوری اسلامیست.تنها باسقوط این حکومت است که این جنگ پایان می یابد. اما ختم این جنگ تنها با رفتن خامنه ای به نقطه پایان نمیرسد.هرگونه خلا قدرت که که می تواند مدتها منطقه را به آشوب ونا امنی بکشاند.مانع از خاتمه کامل جنگ می گردد.اگر چنانچه نیروهائی تاثیر گذار و سازمانگر نتوانند اعتماد مردم را جلب نمایند وسریعا برنا آرامی حاصل از خلا قدرت فائق آیند می تواند به شرایط بد تر از قبل ویک تراژدی منجرگردد.
از این روست که تمام نیروهای مخالف رژیم بایستی که با تمام وجود در جهت ایجاد یک کانون قدرت متشکل از تمامی افراد خوش نام ومورد وثوق مردم حرکت کنند .شکل گیری چنین ائتلافی مسلما حمایت میلیون ها ایرانی را در داخل وخارح از ایران موجب خواهد شد.ما سال های زیادی را با خود محور بینی و گروه گرائی از دست داده ایم .حال هرگونه مجموع نگشتن می تواند لطمات جدی در فضائی که مردم بیدفاع چشم امید بر شکل گیری یک مرگز تصمیم گیری تاثیر گذاربسته اند وارد نماید. هرفرد ،هر جریان به هر وسیله ای که می تواند باید درجهت شکل دادن به این جریان حرکت کند .ما دقیقا نمی دانیم که در درون نیرو های رژیم، در درون نیرو های مسلح چه می گذرد .قطعا در هر سطحی در درون نیروهای مسلح ازبالاترین رده های تشکیلاتی ،تا بدنه ساده آن از یک سرباز تا یک ژنرال مخالف این شیوه حکمرانی وجنگ تحمیل شده توسط رژیم بر مردم هستند، .نیروهائی که با حمایت از آن ها می توان نقش برجسته ای درایجاد امنیت وجلوگیری از شکل گیری گروه های نظامی خود سر که بر نا آرامی ها دامن خواهند زد ایفا نمود و دوران سخت پس از سقوط حکومت وکارشکنی آن ها را خنثی کرد. قدرت گیری این ائتلاف مانع ازایجاد هرج ومرج در ماه های نخستین بعد سرنگونی رژِیم گشته ونقش اساسی در آماده سازی فضای دموکراتیک برای برپائی یک انتخابات آزاد خواهد داشت. تنها با سقوط جمهوری اسلامی و اطمینان یافتن از این که خلا قدرت را افراطیون و باقی مانده های رژیم اسلامی پر نخواهند کردومنطقه خاور میانه را دچار تشنج وافراطی گری نخواهد کرد! پایان بخش این جنگ خواهد بود. دریابیم وظیفه تاریخی خود رادر قبال پایان دادن به این جنگ ویران گر. ابوالفضل محققی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
سالام میدانم ،که پاک خواهی…
سالام
میدانم ،که پاک خواهی کرد،
ازکی به این نتیجه رسیده اید؟
..................
مگرشما همه نیروها وبخصوص فداییان رانکوهش نمی کردی؟
مگرشما تا چند روزپیش
همچون محمودافشار وحداد عادل از تفکر خشن باستانگرایی دم نمی زدی؟
چی شد؟
یک دفعه دموکرات خواه شدی؟
مگرتفکر خودت و رفقایت
....................
برو خدا روزی ات راجای دیگر دهد.
کار کار انگلیساست
نه به جنگ آری به سرنگونی
.قرن 21- پایان عربده کشی.
احتمالن تصمیم گرفته اند خامنه ای را زنده دستگیر و در یک دادگاه محاکمه کنند !
آن دادگاه در کدام کشور خواهد بود ؟ در ایران یا در اسرائیل یا در اروپا یا در امریکا ! ؟
مطلبی که آقای ابوالفضل محققی…
مطلبی که آقای ابوالفضل محققی نوشتهاند، بیشک نگاهی مسئولانه، واقعگرا و دردمندانه به وضعیت بحرانی امروز ایران و منطقه دارد. ایشان بهدرستی ریشه جنگ را در سیاستها و رفتارهای جمهوری اسلامی میبیند، و بر ضرورت شکلگیری یک ائتلاف ملی برای عبور از این مرحله و جلوگیری از فروپاشی بیشتر تأکید میکند. اما مقالهی ایشان از نظر تحلیل راهبردیِ مکانیزم رسیدن به ائتلاف ناقص است.
1. تشخیص درست، اما بدون نقشه راه
آقای محققی بهخوبی ضرورت ائتلاف را تشخیص دادهاند، اما مرحلهی بعدی یعنی چگونگی رسیدن به این ائتلاف را باز نکردهاند. صرفاً دعوت به همگرایی، بدون اشاره به موانع ساختاری، ذهنی و سیاسی این اتحاد، ما را بار دیگر در همان دایرهی تکراری شعارهای "وحدتطلبانه" بدون نتیجه قرار میدهد.
2. پیشنهادات مشخصی برای گام بعدی ارائه نشده است
ایشان میفرمایند که "هر فرد و هر جریان به هر وسیلهای که میتواند باید در جهت شکل دادن به این جریان حرکت کند"، ولی این حرکت چگونه تعریف میشود؟
1. از چه طریقی باید این نیروهای "خوشنام و مورد وثوق مردم" را شناخت و گرد آورد؟
2. چه ساختارهایی برای ایجاد اعتماد بین نیروهای سیاسیِ بیاعتماد به هم، پیشنهاد میشود؟
3. ائتلاف چگونه تصمیمسازی و تصمیمگیری میکند؟
4. چه معیارهایی برای عضویت در این ائتلاف وجود دارد؟
3. نقش مردم و بدنه اجتماعی در این ائتلاف مغفول مانده است
تنها تاکید بر افراد خوشنام و تأثیرگذار بدون در نظر گرفتن شبکههای اجتماعی مردمی، شوراهای محلی، نیروهای صنفی و مدنی، بار دیگر ما را به سمت نخبهگرایی بیپایگاه سوق میدهد.
با احترام، مرادی
دینامیت اختراع نشد. کشف شد.
دینامیت اختراع نشد. کشف شد.
مومنت مومنت
طنز تلخ تاریخ اونجاست که جایزه نقدی صلح نوبل از سود اختراع دینامیت پرداخت میشه
افزودن دیدگاه جدید