
🛑
اگر هنوز در محکومیت حکم اعدام تتلو تردید داریم و کاری نکردهایم، شاید هنوز آماده گذار به جامعهای دموکراتیک و انسانی نیستیم؛ این یک محک است، نه برای تتلو، بلکه برای ما.
حکم اعدام امیر تتلو، چهرهای جنجالی با کارنامهای پُر از تناقض و رفتارهای زنستیزانه، بسیاری را در موقعیتی حساس قرار داده است. پرسش اصلی این نیست که تتلو کیست یا چه کرده است؛ مسئله، نفس صدور و اجرای حکم اعدام است—قتل عمد دولتی تحت پوشش قانون.
تأکید میکنم: شخصاً برخی از رفتارهای امیر تتلو را نه تنها قابل دفاع نمیدانم، بلکه آنها را مشمئزکننده و در تضاد با کرامت انسانی میدانم. او یکی از نمونههای آشکار از فرآوردههای نظام فاشیستی جمهوری اسلامی است. با این حال، دقیقاً به همین دلیل است که دفاع از حق حیات او، دفاع از کرامت انسان بهمثابه یک اصل جهانی است.
در این میان، یکی از ابعاد نگرانکننده ماجرا، موضعگیری کمرنگ برخی چهرهها و احزاب چپ است. نیروهایی که در سایر موارد مرتبط با زندانیان سیاسی بهدرستی واکنش نشان میدهند، این بار در برابر حکم اعدام تتلو با احتیاطی محافظهکارانه، موضعی مبهم اتخاذ نمودند. این نوع رفتار، گریز از یک مسئولیت اخلاقی آشکار است و نشان میدهد که حتی در میان مدعیان عدالتخواهی، پرنسیب انسانی گاه در سایهی سلیقه، محبوبیت فردی، یا پیشداوریهای اخلاقی کمرنگ میشود. دفاع از زندانیان سیاسی وظیفه است، اما هنر آنجاست که از کرامت انسانی حتی کسی چون تتلو—که ممکن است عمیقاً از او بیزار باشیم—دفاع شود.
اما فراتر از اینها، نیروهای راست و سلطنتطلب، بهویژه رضا پهلوی و حامیانش، که در موضوعاتی چون خلیج فارس هیاهو به پا میکنند، در مورد حکم اعدام تتلو سکوتی معنادار پیشه کردند. سکوتی که نه بیدلیل، بلکه دقیقاً از ناتوانی در ایستادن بر پرنسیبهای جهانی و بنیادین آزادی و کرامت انسانی حکایت دارد. این نوع رفتار نشان میدهد که هنوز درک درستی از پایههای یک جامعه دموکراتیک وجود ندارد و حساسیتها بهجای اصول، بر اساس محبوبیت یا نفرت شخصی تعیین میشوند. حتی در مواردی مثل همیشه شروع به توهین یا استفاده از الفاظ سکسیستی و لمپنیزم میکنند .
در چنین فضایی، اگر ما هنوز در برابر حکم اعدام تتلو تردید داریم یا به هر دلیلی از موضعگیری شفاف شانه خالی میکنیم، باید با خودمان صادق باشیم و بدون تعارف خود را در معرض این پرسش قرار دهیم که آیا واقعاً آمادهی گذار به جامعهای انسانی و آزاد هستیم؟ یا هنوز درگیر قضاوتهای اخلاقی احساسی و سیاستورزیهای گزینشی ماندهایم؟
در نهایت، این یک آزمون بزرگ است. امیر تتلو، با همه ویژگیهای آزاردهندهاش، امروز بدل به محک پرنسیبهای انسانی شده است. مخالفت با اعدام او، نه تأیید شخصیتش، بلکه دفاع از شأن انسان در برابر یکی از تاریکترین ابزارهای حکومتهای سرکوبگر است. اگر در این آزمون مردود شویم، در فردای حتی سرنگونی این حکومت فاشیستی، تضمین دموکراتیزه شدن جامعه با این افکار عقب مانده چه خواهد شد؟ چه اعتبار اخلاقی برای ما باقی خواهد ماند؟
امیر
۱ مه ۲۰۲۵ / 1 May 2025
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
سلطنت طلبان بی فرهنگ نا آگاه…
سلطنت طلبان بی فرهنگ نا آگاه باید از ترامپ بپرسد چرا می خواهد اسامی باستانی ایران را تغییر دهد؟ در حالیکه آنها امید به جنگ ترامپ با آخوندها داشتند.!ولی ترامپ ریاست جمهوری امریکا را تبدیل نموده به شرکت خصوصی خود و داماد و بچه هایش. شاه نیز با خرید اسلحه برای خود سهم کمبیسیون و تلکه و رشوه و دلالی از بوجه مملک برمیداشت. به این دلیل در آینده شرط نخست ورود رضا پهلوی به ایران اینست که سرمایه های ربوده شده توسط خاندان پهلوی را به بوجه ایرانزمین برگرداند.
نه می بخشیم و نه فراموش میکنیم!
نه شاه. نه شیخ ! گزینه سوم!
ویوا رپبلیک ! ویوا فرانسه !
مارکس نیز به دلایلی مشابه…
مارکس نیز به دلایلی مشابه بیانیه ای در محکومیت قتل فریدون فرخزاد صادر نکرد.
به ساز آخوند نرقصید !
بعضی از قصد اعدامهایی که آخوندها اعلان میکنند، ظاهری است و برای منحرف کردن و مشغول نمودن نیروی اپوزیسیون است. نباید به ساز آخوندها رسید و با داد و قال و گریه و زاری وعکس العمل در کشورهای غربی، آلت دست ساز جمهوری جنایت شد. مثلا احتمال اینکه زنان کرد را اعدام کنند، خیلی کم است. ولی این بی شرف ها ابایی ندارند که برای منحرف نمودن نیروی اپوزیسیون هر چند ماهی اعلان کنند که قصد اعدام 2-3 بیگناه را دارند. و بعد با لغو اعدامها برای خود اعتبار کسب کنند.
افزودن دیدگاه جدید