
سفر آینده دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده، به عربستان سعودی قرار نیست تنها یک دیدار تشریفاتی باشد. آنچه در پس این سفر تاریخی نهفته، فهرستی بلند از پروندههایی است که اگر اجرایی شوند، نهفقط روابط ریاض و واشینگتن را دگرگون میکنند، بلکه میتوانند نظم سیاسی، امنیتی و اقتصادی منطقه را متحول کنند و حتی نظم جهانی را نیز تحت تاثیر قرار دهند.
از ساخت پروژه هستهای برای عربستان سعودی گرفته تا قراردادهای نظامی عظیم، توافقنامههای امنیتی، تلاش برای برقراری آتشبس دائمی در غزه، پیشبرد راهحل دوکشوری برای فلسطین، آغاز گفتگو با جمهوری اسلامی ایران و برنامه سرمایهگذاری تجاری و اقتصادی با حجمی معادل یک تریلیون دلار فقط بخشی از فهرست سنگین و بلندپروازانهایاند که ترامپ با خود به ریاض میبرد. این سفر نهتنها اولین سفر خارجی ترامپ پس از بازگشت به کاخ سفید است، بلکه به نظر میرسد نقطه تحول دیپلماسی جهانی جدیدی را شکل دهد که ترامپ قصد دارد با سبک خاصش، آن را پیریزی و دنبال کند.
در این سفر، ترامپ تنها نخواهد بود. او را هیئتی برجسته از روسای شرکتهای بزرگ فناوری آمریکا همراهی میکنند؛ از ایلان ماسکــ که نقشی دوگانه بهعنوان چهره دولتی و خصوصی ایفا میکندــ گرفته تا مدیرانی از شرکتهایی چون اپنایآی (OpenAI)، متا، آلفابت، بویینگ و سیتیگروپ. این ترکیب نمایانگر آن است که در سفر ریاض، سیاست با اقتصاد و فناوری پیوند خورده است و دیگر نمیتوان میان دیپلماسی سنتی و آیندهنگری فناورانه، تمایز قائل شد.
این سفر نخستین سفر خارجی رسمی ترامپ از زمان بازگشت به ریاستجمهوری است و همین نکته آن را به آغازی رسمی برای سیاست خارجی او در دوره جدید تبدیل میکند. دولتهای عربستان سعودی و آمریکا از دو ماه پیش برای برنامهریزی و هماهنگی جزئیات این سفر مهم که پیامدهای آن برای گسترش روابط دو کشور بیسابقه خواهد بود، تلاشهای بسیاری انجام دادهاند.
طی این مدت گفتگوهای فشردهای میان مقامهای عربستان سعودی و آمریکایی انجام شد که زمینه را برای تفاهم در حوزههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی هموار کرد. افزون بر آن، پیش از آغاز این سفر، شماری از سیاستمداران منطقهای و بینالمللی نیز به ریاض رفتند تا مسائلی دیگر را هم در دستورکار دیدار ترامپ بگنجانند.
در ۵۰ سال گذشته، ۱۲ رئیسجمهوری آمریکا به عربستان سعودی سفر کردهاند. همه سفرهای قبلی در بستر سیاسی و تاریخی خود اهمیت داشتند، اما سفر اخیر ترامپ در شرایطی انجام میشود که تحولات منطقهای و جهانی از زمان پایان جنگ سرد تاکنون، چنین گسترده نبودهاند. بنابراین، سفر آینده ترامپ به عربستان سعودی اهمیتی ویژه دارد؛ بهویژه اینکه هدف سفر پیشرو، تنها تحکیم روابط نیست، بلکه بازتعریف کلی آن است.
در عرصه سیاسی، هرچند روابط میان عربستان سعودی و آمریکا خوب ارزیابی میشود، همچنان نیازمند بازتعریف و تثبیت است. توافق راهبردی معروف به «پیمان کوئینسی» که در دوران ملک عبدالعزیز، بنیانگذار سعودی، و فرانکلین روزولت، رئیسجمهوری وقت آمریکا، پس از جنگ جهانی دوم منعقد شد و بر پایه تضمین امنیتی آمریکا در برابر تامین پایدار نفت از عربستان سعودی استوار بود، عملا پایان یافته است.
امروز وضعیت منطقه و جهان کاملا دگرگون شده و دیگر از شرایط آن زمان خبری نیست. آمریکا به صادرکننده بزرگ نفت تبدیل شده و عربستان سعودی نیز با «چشمانداز ۲۰۳۰» در مسیر متنوعسازی اقتصاد و ایجاد موقعیتی پیشرو در اقتصاد جهانی است. در این میان، چین و هند به رقبای جدی برای بازارهای غربی تبدیل شدهاند و سعودیها قصد دارند توازن جدیدی در سیاست خارجی خود رقم زنند. از این رو شرایط فراهمشده مستلزم ایجاد توافقی نوین است که جایگزین توافق قدیمی شود و آنگونه که شواهد نشان میدهند، ترامپ به دنبال آن است تا با همکاری رهبری عربستان سعودی، چارچوبی جدید برای این روابط راهبردی ایجاد کند.
یکی از مهمترین موارد موردبحث در سفر پیش رو، پروژه هستهای عربستان سعودی است؛ موضوعی که واشینگتن طی دهههای گذشته به مذاکره درباره آن تمایلی نداشت، اما اکنون پیشبینی میشود که اعلام رسمی آن در دستور کار قرار گیرد، بهویژه پس از آنکه دولت آمریکا برخی جزئیات آن را به بیرون درز داد.
علاوه بر آن، عربستان سعودی در چارچوب تلاشهای پروژه توسعهای «چشمانداز ۲۰۳۰»، ذخایر اورانیوم در بیابانهای این کشور کشف کرده است که این دستاورد جدید میتواند گامی مهم در راستای اجرای برنامه هستهای غیرنظامی عربستان سعودی محسوب شود.
سفر ترامپ به ریاض در حالی انجام میشود که خاورمیانه در معرض دگرگونیهایی بیسابقه است: در سوریه، رژیم بشار اسد سقوط کرد، حزبالله در لبنان با کاهش نفوذ مواجه شد، توان نظامی حوثیها بهشدت تضعیف شد و شبهنظامیان عراقی نیز برای نخستین بار در یک دهه اخیر، از حمله به نیروهای آمریکایی دست برداشتهاند. آتشبس در غزه نیز در حال بررسی است و واشینگتن در تلاش برای فراهم کردن زمینه گفتگوی غیرمستقیم با تهران است.
در واقع، منطقه به مرحلهای از بیسابقهترین تغییرات پس از جنگ سرد وارد شده است و ترامپ این فرصت را دارد که در بازسازی نظم نوین منطقه، بهعنوان معمار جدید، نقشآفرینی کند.
علاوه بر آن، برنامه کاری این دیدار با دوره اول ریاستجمهوری ترامپ کاملا متفاوت است. در حال حاضر، ترامپ با قدرتی بیشتر وارد میدان شده و توانسته است واشینگتن سرسخت را به انعطافپذیری وا دارد. به همین دلیل، ترامپ که حدود چهار سال دیگر در قدرت باقی خواهد ماند، برنامه بزرگی را برای تحول داخلی و خارجی در دستور کار دارد.
به باور من، بزرگترین دستاورد این سفر برای عربستان سعودی، پایهگذاری رابطهای کارآمد، بلندمدت و مثبت با ترامپ و دولت آمریکا خواهد بود. روابط دوجانبه طی هشت سال اخیر موفق ارزیابی شده است و بسیاری از کسانی که پیشتر منتقد آن بودند، اکنون به نتایج مثبت آن اذعان دارند. این روابط که مبتنی بر منافع متقابل است، ظرفیت استمرار بالایی دارد. در واقع، بسیاری از کشورها حتی در اروپا در تعامل با ترامپ، به سبک عربستان سعودی روی آوردهاند؛ دیگر تکیه صرف به ائتلافهای نظامی و سیاسی کافی نیست، بلکه باید بهدنبال منافع مشترک واقعی بود.
پروژه سرمایهگذاری تریلیون دلاری که عربستان سعودی به ترامپ وعده داده، صرفا یک «سبد هدیه» نیست، بلکه مجموعهای از طرحهای بزرگ اقتصادی است. توافقهای صورتگرفته و ترکیب هیئت همراه ترامپ نشان میدهند که این سفر کاملا منطبق با رویکرد شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی است؛ رویکردی که بر ساختوساز، اقتصاد و غلبه بر چالشهای سیاسی و امنیتی تاکید دارد تا روابطی پایدار و ثمربخش با ایالات متحده شکل گیرد.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید