رفتن به محتوای اصلی

به توسعه‌طلبی و ادعای ارضی پایان دهید!

به توسعه‌طلبی و ادعای ارضی پایان دهید!

«به توسعه‌طلبی و ادعای ارضی پایان دهید!»

بیانیهی تحلیلی کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق) در مورد تظاهرات دوم فروردین مردم اورمیه

 

تظاهرات عظیم دوم فروردین در شهر اورمیه، پایتخت فرهنگ و مدنیت آذربایجان، نقطهی عطفی در تاریخ سیاسی و رابطهی ترک و کرد در آذربایجان و مخصوصا آذربایجان غربی است. تجمع مردم اورمیه پیامی روشن به مردمان ایران، حکومت تهران و دولت‌های همسایه، نیروهای سیاسی منطقه و نیز جوامع بینالمللی داشت و آن پیام، همانا اعتراض و اعلام انزجار آنها از توسعهطلبی و ادعای ارضی گروه‌های مسلح کردی نسبت به خاک آذربایجان است. این پیام صریح که به اعتبار حضور و فریاد صدها هزار نفر از مردم اورمیه در خیابانها در تاریخ منطقه ثبت شد، باید به طور دقیق و مسئولانه از سوی مردم و نیز جنبش‌ها و نیروهای سیاسی فعال در ایران و منطقه مورد توجه قرار گیرد. چرا که سهلانگاری، رویکرد فرافکنانه و اتهامآمیز به این هشدار مردم اورمیه و عدم اصلاح و اقدامات پیشگیرانه، می‌تواند معادلات سیاسی را به ضرر مردمان ترک و کرد در دستیابی به دموکراسی و توسعه و به سود حکومت تفرقهافکن تهران و گروه‌های مسلح منطقه داشته باشد. بدین منظور برای تنویر و جلوگیری از تحریف ماجرا نکاتی را متذکر می‌شویم:

 

  1. هرچند عملکرد تبعیض‌آمیز نهادهای حکومتی و مخصوصا دخالت مستقیم سپاه قدس در ارائه مجوز به همشهری‌های عزیز کرد برای برگزاری جشن نوروز و نمایش پرچمهای کردستان و سردادن شعارهای توسعهطلبانه همچون «اورمیه کردستانه»، جرقهی اصلی برای حضور مردم اورمیه در تظاهرات دوم فروردین بود، اما نباید کل ماجرا را تنها به آن مراسم برنامهریزی شده تقلیل داد. واقعیت این است که تغییر ترکیب جمعیتی آذربایجان غربی و کردی‌سازی آن از استراتژی‌های اصلی رژیم تهران برای محدود کردن ترک‌ها و همچنین تفرقهافکنی بین ترک و کرد بوده است. در این میان، سیاست مذکور با استقبال گروه‌های مسلح کردی که عمدتا معتقد به ایدئولوژی ناسیونالیسم خاک و خون هستند مواجه شده و آنها علیرغم تذکر فعالان و احزاب منطقه، روز بروز بر تبلیغات و ادعاهای خود بر خاک آذربایجان پافشاری میکنند. ادعای ارضی نسبت به استان آذربایجان غربی و سیاست تغییر ترکیب جمعیتی، از آشکارترین نمونه‌‌های همسویی بین دستگاه امنیتی و تبلیغاتی جمهوری اسلامی و گروه‌های مسلح کردی در منطقه است. برای مثال، همکاری نزدیک سپاه پاسداران با باندهای قاچاق و ترور منسوب به کردها که معاملات زمین و مسکن در اورمیه را مدیریت می‌کنند و نیز شرکت فعال گروه‌های کردی در انتخابات مجلس جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۲، در حالیکه ترک‌ها انتخابات را تحریم کرده بودند و ادعاهای توسعهطلبانه احزاب و محافل کردی بعد از نتایج اعلامی از جمله اتفاقاتی است که در سالهای اخیر بر نگرانیهای مردم اورمیه افزوده است.

 

  1. توجه داشته باشید که این ادعاهای ارضی تنها در شبکههای اجتماعی توسط کاربران حقیقی و یا ناشناخته صورت نمی‌گیرد. بلکه توسعهطلبی، مسابقهای است که بین احزاب کردی در حال انجام است و هرکدام در تلاشند اراضی بیشتری را با تبلیغات گستردهتر مدعی شوند. بطوریکه  نقشه جعلی «کردستان بزرگ» که بخش اعظم خاک آذربایجان را در خود دارد، در مراسمات رسمی این احزاب تبلیغ می‌شود و عوامل آنها در رسانههای فارسیزبان تلویحا این ادعاها را بطور روزمره تبلیغ می‌کنند. از سال ۲۰۰۶ تاکنون، تعداد استانهایی که برخی احزاب کردی مدعی آن شدهاند، در جریان تحولات داخلی و تغییرات در مواضع آنها، از سه به پنج استان افزایش یافته است. اخیراً نیز نوۀ اسماعیل سمیتقو شکاک، دو استان قزوین و همدان را به این فهرست افزوده و در ادعاهای خود مواضعی تحریکآمیز اتخاذ کرده است. همزمان با این ادعاها، حضور مسلحانه این احزاب در برخی کوه‌های آذربایجان و حمایت برخی کشورهای منطقه از آنها، موجب احساس ناامنی ساکنان استان شده است.

 

  1. تاریخ منطقه، مخصوصا عملکرد احزاب مسلح ناسیونالیستی به کررات نشان داده که ادعای ارضی، در عمل بسترسازی برای پاکسازی قومی در اولین فرصت است. به همین دلیل، اعتراض علیه ادعای ارضی، بیشتر از اینکه مسئله حساسیت در مورد قلمرو سرزمینی آذربایجان باشد، انجام وظیفه انسانی برای دفاع از حقوق بشری ساکنان استان آذربایجان غربی اعم از ترک‌ها و کردهاست. حق حیات، جلوگیری از جنگ و خونریزی، پیشگیری از آوارگی مردم، به عنوان حقوق بنیادین بشر، بسیار مهمتر از مالکیت خاک و حفظ تمامیت ارضی است. وقایع مربوط به اشغال شهر سولدوز در سال ۱۳۵۸ توسط حزب دمکرات کردستان، پروسه اشغال و پاکسازی اتنیکی در شهرهای جمهوری آذربایجان توسط حزب مسلح ارامنه، پاکسازی اتنیکی در مناطق عرب‌نشین و ترکمننشین در عراق و سوریه توسط نیروهای کردی به بهانه جنگ با داعش، به لحاظ زمانی هنوز فراموش نشده و حافظهی جمعی آذربایجانیها هنوز درگیر آنهاست. با توجه به این تجارب دردناک، نگرانی از ادعاهای ارضی و اعتراض به ایجاد ناامنی، وظیفهی هر شهروند آگاه و مسئول است.

 

  1. حکومت جمهوری اسلامی سالهاست که گرفتار بحران مشروعیت است. رژیم که دیگر توانی برای حل مشکلات و جلب رضایت شهروندان ندارد برای تضمین بقا خود، به ارعاب مردم از شر بدتر از جمهوری اسلامی تمرکز کرده است. به این صورت که مردم را از جنگ داخلی و ایجاد هرج و مرج در خلا قدرت جمهوری اسلامی می‌ترساند. شاکله اصلی این سناریو برای شهرهای مرکزی، ترساندن آنها از تجزیه ایران و برای شهرهای آذربایجان هجوم و اشغال شهرها توسط دستجات مسلح کردی است. این سناریو که با ادعاهای ارضی و خشونت احزاب کردی کامل و ملموستر می‌شود، به عنوان ترمز ذهنی، امید مردم برای فردای بهتر را کمتر کرده و مانع از پیوستن فراگیر آنها به جنبش‌های ضد حکومتی می‌شود. به همین دلیل است که برندهی اصلی این ادعاهای ارضی، رژیم جمهوری اسلامی است. 

 

  1. از ویژگی‌های بارز تظاهرات دوم فروردین ارومیه، علاوه بر گستردگی آن، حضور آحاد مختلف مردم اورمیه از زن و مرد و پیر و جوان با گرایشهای گوناگون سیاسی و مذهبی بود. اکثر آنهایی که در اعتراضات زن، زندگی، آزادی مشارکت داشتند، اینبار در اعتراض به ادعای ارضی و ایجاد حس ناامنی در ساکنان منطقه به این تظاهرات پیوسته بودند. این، به نوبه خود، نشان‌دهندهی آنست که آذربایجان و ترک‌ها، در اعتراض به استبداد و دفاع از آزادی‌ها و مخصوصا حقوق ملیت‌ها در کنار کردستان و دیگر ملیت‌های کشور هستند اما اجازه سوءاستفاده از منش مدنی و مسالمتآمیز خود را به فرصتطلبان نمی‌دهند.

 

  1.  فراخوان اولیه تظاهرات با عنوان عزاداری مذهبی نباید بهانهای برای تخریب تظاهرات و فرافکنی در مورد آن باشد. چرا که درخواست مجوز برای برگزاری جشن نوروزی قبل از نوروز رد شده بود و برای کسب مجوز برای برگزاری تظاهرات، تاکتیکی بهتر برای مجاب کردن نهادهای امنیتی استان وجود نداشت. کما اینکه تنها در ساعت اول تظاهرات مراسم سنتی تعزیه با چوب برگزار شد و بعد از آن حتی افراد مذهبی هم به تظاهرات پیوستند.

 

  1. با وجود تمام جنبههای مثبت تظاهرات، لازم به ذکر است که در بین جمعیت، گاها برخی شعارهای نژادپرستانه از سوی تعدادی محدود سر داده شد، که آنها را قویا محکوم می‌کنیم. اینگونه شعارها چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، نه تنها وجهه اعتراضات مدنی را خراب میکند، بلکه با عادی‌سازی نفرت قومی و خشونت، مانع اصلی همزیستی و توسعه می‌شود. مبارزه مسلحانه و اقدامات خشونت آمیز گروه‌های کردی که به نوبهی خود به عادیسازی و بازتولید خشونت میانجامد، در کنار ادعای ارضی و تهدید ترک‌ها، بر جنبش مدنی و سکولار آذربایجان نیز تاثیر منفی می‌گذارد. با ایجاد احساس ناامنی در مردم، اقبال عمومی به نیروهای دمکراسیخواه کمتر شده و بجای آن در یک رفتار واکنشی برخی چهرههای مذهبی طرفدار حکومت و بعضا افراطی میانجامد. به عبارت دیگر، رژیم جمهوری اسلامی بواسطهی اقدامات توسعهطلبانه گروه‌های کردی، هم مردم را از آینده می‌ترساند و هم مهرههای مذهبی و حکومتی را با گفتمان مذهبی و افراطی به عنوان منجی به صحنه میآورد. لذا، کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق) ضمن ابراز نگرانی از خدشهدار شدن مرزبندی شفاف بین جنبش مترقی آذربایجان با تحرکات و افراد مذهبی و حکومتی، فعالان و آحاد جامعه آذربایجان را به دقت و هوشیاری در این مسئله فرا می‌خواند.

 

  1. در طول حدودا سی سال از آغاز اشغال و نسلکشی ترک‌ها درقرهباغ تا جنگ دوم و آزادسازی ارضی اشغالی، در حالیکه مردم آذربایجان در جنوب ارس، همواره اشغال و نسلکشی نیروهای ارمنی را به شدیدترین نفرتها و عمیقترین حس انزجار محکوم می‌کردند اما در عین حال، مدنیتی مثالزدنی را هم به نمایش گذاشتند؛ آنها هیچ‌گاه آن نفرت و انزجار را به سوی همشهری‌های ارمنی خود در شهرهای مختلف آذربایجان منحرف نکردند. علیرغم اینکه ارمنی‌های ایران و آذربایجان اکثرا حامی سیاست اشغال دولت ارمنستان علیه اراضی آذربایجان بودند، در طول تمام این سال‌ها کوچکترین خدشهای به حرمت همسایگی و تضمین آسایش اقلیت ارمنی در شهرهای آذربایجان وارد نیامد. این واقعیت تاریخی افتخارآمیز، مثالی است که نشاندهندهی عمق فرهنگ همسایه دوستی و همنوع‌پروری ترک‌های آذربایجان است و اتفاقا شهر اورمیه و آذربایجان غربی سرآمد شهرهای آذربایجان و ایران در فرهنگ مدارا و همزیستی است. چرا که بعد از جنگ سولدوز/نقده در سال ۵۸، که نیروهای اشغالگر حزب کردی از شهر بیرون رانده شدند، هیچ اقدام مغرضانه برای انتقامگیری از همسایههای کرد انجام نشد و مردم سولدوز (ترک و کرد) مثل همیشه به همسایگی و در همتنیدگی خود ادامه دادند. این سنت حسنه که به نوبهی خود ریشه در تاریخ طویل شهرنشینی و حکمداری ترک‌های آذربایجان و مخصوصا اورمیه دارد، در همزیستی و ادغام اقلیتهای زبانی و دینی مختلف مخصوصا همشهری‌های کردزبان در تار و پود جامعهی اورمیه خود را آشکارا نشان می‌دهد. این سنت ارزشمند باید به هر بهایی حفظ شود و نباید اجازه داده شود که نیروهای امنیتی رژیم، مدعیان ارضی و افراطیون خدشهای بر آن وارد کنند. بدون شک، ارتباط نزدیک بین فعالان، نیروهای سیاسی و روشنفکران ترک و کرد مخصوصا ریش سفیدان کرد ساکن اورمیه در حفظ همبستگی بین ترک و کرد و جلوگیری از تحرکات مغرضانه نقش اساسی خواهد داشت. 

 

با توجه به آنچه که در بالا اشاره شد، کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق)، توجه احزاب سیاسی کرد را به درک مسئولیت تاریخی خود برای حفظ همبستگی ترک و کرد در برابر دشمن مشترک یعنی فاشیسم جمهوری اسلامی دعوت می‌کند. تظاهرات مردم اورمیه، با پیام بینهایت شفاف در اعتراض به عملکرد شما و سیاست‌های بلند مدت جمهوری اسلامی، با شرکت چند صد هزار نفری که در تاریخ اورمیه کم سابقه بود، آن قدرعظیم و مهم بود که با بهانهها و اظهارات فرافکنانه نمی‌توان از اهمیت آن کاست؛ پیامش را نادیده گرفت و از مسئولیت شانه خالی کرد. اینکه، صدها هزار نفر از ساکنان یک شهر، در اعتراض به ادعاهای ارضی به خیابان آمدند، درسهای قابل تاملی در مورد امکان عملی کردن آن و عواقب ادامه این ادعاها می‌تواند داشته باشد. 

بسیاری از فجایعی که در دوران معاصر از طریق رسانهها شاهد بودهایم، با بهانههایی بسیار جزئی آغاز شدهاند. طرح ادعاهای ارضی، حتی اگر از سوی یک حزب سیاسی مطرح شود و در تجمعاتی که ظاهراً برای جشن و شادی شکل گرفتهاند تکرار شود، همواره پتانسیل بالایی برای ایجاد تنش و درگیری داشته و دارد. ما بر این باوریم که گفتوگو با تمام طرفهایی که به امنیت، آرامش و صلح در کشور علاقهمند هستند، ضروری است.

برای ساختن جامعهای بهتر، ابتدا باید چشماندازی روشن از آینده مطلوب ترسیم کرد. برای ایجاد امید و تضمین فردایی بدون جنگ داخلی، تنش قومی و بازتولید استبداد و فاشیسم، لازم است که احزاب سیاسی کرد از هرگونه تبلیغات توسعهطلبانه نسبت به شهرهای آذربایجان دست بردارند. این گامی عقلانی است که برداشتن آن از سوی جریانهای سیاسی کردی، نشانهای از مسئولیتپذیری، بلوغ سیاسی و مهمتر از همه، پرهیز از تکرار اشتباهات جدی و خطرناک گذشته خواهد بود. 

آذربایجان غربی، قزوین، همدان و لرستان، کردستان نیستند و این واقعیت را نمیتوان با تغییر نام آنها عوض کرد. (اگر راه تغییر نام دیگر استان‌ها و طرح ادعای ارضی بر استان‌های تغییر نام یافته در کشور باز شود، کدام نیرو به جز یک فاجعه تمام عیار، خواهد توانست این قطار را متوقف کند؟) اشتباه ممکن است از هر کسی سر بزند، اما اصرار بر دفاع از اقدامات نادرست، بخشودنی نخواهد بود. جوامع باید از تجربیات تلخ دیگران بیاموزند و از تکرار آنها به بهای رنج و اشک مردمان خود پرهیز کنند.
ما منتظر اقدام درست احزاب کرد برای شروعی تازه در مسیری نو برای همکاری در برانداختن نظم غیردمکراتیک امروزی و ساختن فردایی بهتر برای همه مردمان ایران هستیم.

 

کانون دموکراسی و توسعه آذربایجان (اوجاق)

فروردین ۱۴۰۴

 

 

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

علی رضا اردبیلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

ناظر بر ناظر

ناظر گرامی، اگر حلقه داری هست مردم تبریز در قائله پیشه وری نشان دادند که حلقه دار بر گردن مزدوران بیگانگان و دشمنان تمامیت ارضی ایران قرار گرفته است. دیگر نیازی نیست ارتش ظفرمند شاهنشاه مزدوران را از دست مردم خشمگین تبریز نجات بدهد بلکه اصلا شماها جرات نشو و نما ندارید. هنگامی که سپاه پاسداران نباشد هوادران واقعی تراختور به میدان خواهند آمد و شعار خواهند داد پرچم آذربایجان رو بکن تو ..... آنوقت معلوم خواهد شد سوراخ موش را شبی چند اجاره می کنید. البته شما آفتاب پرستها بلافاصله رنگ عوض می کنید و فعلا که ناشناس هستید فردا در صف جان نثاران شاهنشاه به پاچه خواری خواهید پرداخت. مزدور جماعت همین است. یک روز نوکر استالین، یک روز نوکر اردوغان، یک روز نوکر علیف.

پ., 03.04.2025 - 12:07 پیوند ثابت
ناظر

عنوان مقاله
به توسعه‌طلبی و ادعای ...

نزدیک یک سده ست که طناب دار تمامیت ارضی، برحلقوم ملیتهای ساکن ایران آویزان است. پان ایرانیسم و پانفارسیسم که خود را پشت کلمه "تمامیت ارضی، ایران و ایرانشهری" استتار میکند، بنا به تجربه دیکتاتوری شاه و شیخ، گویا رویشان نمیشود بجای ایران و ایرانشهری،"پانفارسیسم" یا "امپراتوری فارس" بگویند، نگرانند به "ناسیونالیسم افراطی" متهم شوند، از این رو به زعم خود، مثلا با زرنگی تکیه کلامشان،" تمامیت ارضی، ایران و ایرانیت و ایرانشهریست".
هدفشان نیز اصلا دمکراسی نیست، زیرا بنا بدیدگاه ناسیونالیستی شان، کسی را همطراز خود نمیبینند. قصدشان جایگزین کردن دیکتاتوری شاه الهی، بجای دیکتاتوری آخوندی ست. تا در صورت اعتراض مردم، زبانشان را از ته حلقوم در بیاورند. مانند پدر تاجدارشان، دوباره به آزربایجان لشکر کشی کرده مردم را قتل عام کنند. اسم قتل عام و تجاوز به زنان و مردم آزربایجان را، با گستاخی "نجات آزربایجان" بنامند. با سرکوب زبان و فرهنگ مردم آزربایجان، جوکهای توهین آمیز اشاعه کرده از مردم زهر چشم بگیرند. آری اینست، نیت حقیقی، شعار؛ ایرانشهریهای تمامیت خواه، که با گستاخی ایران را ملک شخصی خود میپندارند.

جمعه, 28.03.2025 - 18:14 پیوند ثابت
داور

عنوان مقاله
به توسعه طلبی...

بنظر میرسد همه دولت های حاکم در ایران به چشم انصاف به همه ایالات و ولایات نگاه می‌کردند، تا اینکه
پس از جنگ دوم سروکله جاسوس‌های دولت شوروی در قالب حزب توده هویدا شد.
از این زمان تا امروز شعار برآمده از دستگاه مخوف استالین خلقهای تحت ستم لق لقه زبان چپ و عاملی
برای تجزیه ایران شد.
شعار مورد نظر روسیه که حتااستعمار غربی طرح نکرد، اکنون مورداستفاده ابزاری ترکهای رانده شده از
بالکان و اشوبگرآن غربی و اکنون غارتگران یهودی قرار گرفته است.
جریان چپ عامل اصلی جنگ داخلی، جنگ کرد و آذری وبلوچ و عرب های خوزستان است.
هر ایرانی میهن پرست وظیفه دارد درراه تمامیت ارضی ایران وسرکوب جریان مدافع تجزیه طلبی چپ
کوشا باشد.

جمعه, 28.03.2025 - 14:22 پیوند ثابت
ایرانی

پان جماعت در ایران آینده جایی نخواهد داشت. حکومت آینده در این مورد سیاست های دوران پهلوی را پی خواهد گرفت و با در مضیقه قرار دادن پان ها و فراهم آوردن امکانات برای مردمی که هویت خود را ایرانی میدانند، پان ها را به گورستان تاریخ خواهند سپرد. تنها ایران مداری و هویت ملی ایرانی مدرک برخورداری از امکانات شهروندی خواهد بود. این امکانات از قبیل انتخاب شدن بعنوان نماینده، کسب و کار، استخدام در بخش دولتی و خصوصی و ارتش، و امثال آن خواهد بود که هرچند غیر دمکراتیک هم هست اما حتا خود پان ها هم با کمی نق زدن به فرزندان خود توصیه خواهند کرد که اگر زندگی همراه با رفاه و آرامش در ایران آینده میخواهند باید این پان بازی مزخرف پدران شان را کنار نهند. حتا پان ایرانیست ها نیز در مجلس ایران جایی نداشته اند. یک ایران و یک هویت ملی به معنای رفاه و آسایش و امنیت برای همه ملت ایران خواهد بود.

جمعه, 28.03.2025 - 04:50 پیوند ثابت
هوشنگ اسدی

هوشنگ:

۱. ریشه‌های تصادم فرهنگی-سیاسی در ارومیه
تصادم فرهنگی-سیاسی پدیده‌ای است که در جوامع مختلف، از جمله کشورهای اروپایی، دیده می‌شود. این وضعیت زمانی شکل می‌گیرد که موج مهاجران به تدریج ترکیب فرهنگی یک منطقه را دگرگون می‌کند و باعث تنش میان ساکنان بومی و تازه‌واردان می‌شود. در ایران، این پدیده شکلی متفاوت دارد، زیرا اقوام مختلف هزاران سال در کنار هم زیسته‌اند.
۲. مهاجرت و تغییرات جمعیتی در ارومیه
در ارومیه، جامعه‌ای که در گذشته سکولار و چندفرهنگی بود، به تدریج تحت تأثیر افزایش جمعیت کردها قرار گرفته است. برخی از ساکنان آذری این تغییرات را حاصل سیاست‌های هدفمند احزاب کرد می‌دانند، که از طریق خرید املاک، نفوذ در بازار و تشویق به فرزندآوری بیشتر، تلاش کرده‌اند وزن جمعیتی خود را در منطقه افزایش دهند. از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که این تحولات بخشی از فرآیندهای طبیعی مهاجرت داخلی نیز هستند.
۳. تفاوت ساختاری جوامع آذری و کرد
ساختار جامعه آذری در ارومیه مبتنی بر شهروندی و روابط مدرن شهری است، در حالی که جامعه کرد تا حد زیادی تحت تأثیر ساختارهای ایل و عشیره‌ای قرار دارد. این تفاوت‌ها می‌تواند یکی از عوامل اصلی تنش‌ها باشد، زیرا ارزش‌های اجتماعی و سبک زندگی این دو گروه در برخی موارد با یکدیگر همخوانی ندارد.
۴. بهره‌برداری رژیم از اختلافات قومی
حکومت جمهوری اسلامی از این شکاف‌های قومی نهایت استفاده را می‌برد. نمونه‌ای از این سیاست، تبدیل نوروز به یک جشن صرفاً کردی در ارومیه است که می‌تواند احساس بیگانگی در میان دیگر گروه‌های قومی منطقه ایجاد کند. این اقدام، به‌جای تقویت هویت ملی مشترک، به تشدید اختلافات منجر شده است.
۵. نقش احزاب اتنیکی و پیامدهای آن
احزاب اتنیکی مانند برخی گروه‌های کرد، بیشتر به هویت‌خواهی قومی پایبندند تا به مفهوم شهروندی. این وضعیت، نه‌تنها در ارومیه، بلکه در سایر مناطق چندفرهنگی ایران نیز موجب پیچیدگی‌های اجتماعی شده است. برجسته‌سازی هویت قومی در مناطقی که ترکیب جمعیتی متنوعی دارند، می‌تواند همزیستی را دشوار کند و به تنش‌های بیشتر دامن بزند.
۶. راهکار پیشنهادی: مقابله با افراط‌گرایی قومی
مبارزه با پان‌ترکیسم و پان‌کردیسم دو روی یک سکه‌اند. حقوق شهروندی باید بر اساس هویت ملی مشترک و پذیرش تنوع فرهنگی بنا شود. ایران، خانه‌ی همه‌ی اقوام آن است و هیچ گروهی نباید احساس کند که در این سرزمین بیگانه است. برای جلوگیری از درگیری‌های بیشتر، باید گفتمان ملی تقویت شود و سیاست‌های هویتی که به واگرایی دامن می‌زنند، کنار گذاشته شوند.

پ., 27.03.2025 - 20:27 پیوند ثابت
Sadiq

عنوان مقاله
به توسعه‌طلبی و ادعای ارضی پایان دهید!

شما یا از سیاست ١٠ سال اخیر رژیم خبر ندارید و یا میدانید و انکار میکنید رژیم از کوردها مثل مترصک  بر علیه تورکهای آذربایجان و کشور های همسایه استفاده میکند نمونه گماشتن  استاندار کورد محمدمهدی شهریاری (زادهٔ ۱۳۴۳ در مانه و سملقان) در زمان روحانی  و محمّدصادق معتمدیان (زادهٔ ۱۳۴۹ کرمانشاه) در زمان رئیسی . که هر دو اینها سابقه ضدیت با تورکها را در مجلس رژیم و مطبوعات دارند و یا فرستادن یکی از سه نماینده مجلس بنام  حاکم ممکان که در ضدیت با تورکها زبان زد همه است در طول تاریخ نمایندگان مجلس با توجه به اکثریت مطلق اهالی  تورک زبان همیشه از تورکها بود و زبان شهر اورمیه و بازار تورکی است و کورد ها با زبان تورکی خرید و فروش میکنند 

پ., 27.03.2025 - 06:14 پیوند ثابت
ناظر

عنوان مقاله
به توسعه‌طلبی و ادعای ...

بقول اردوغان: آفرین به این ذکاوت. همانطور که قره باغ داشناکستان باقی ماند، به میمنت رژیم آخوندی تهران، ارومیه و سلماس و ماکو نیر پژاکستان باقی خواهد ماند. بقول معروف، اسلام ترمز بریده میره تا کرب و بلا. جناب دکتر محسن پاسدار رضائی صلوات الله علیه و صلم، دامش افاضاتو میفرمود: خداوند تبارک، ترکها را، منظورش آزربایجانی ها را آفریده برای شهادت. این در حالی بود که پسر خود ش در آمریکا بغل دختران مو بلند خلسه میخورد. عجب روزگاریه.

پ., 27.03.2025 - 02:08 پیوند ثابت
علیرضا نابدل

عنوان مقاله
ارومیه

شما خیلی باحال هستین، ایران را قبول ندارین ولی تقسیمات استانی ایران را قبول دارین،😆بس کنین اراجیف را لطفاً.ارومیه و سلماس و ماکو همیشه کردستان بوده و کردستان خواهد ماند.

چ., 26.03.2025 - 22:12 پیوند ثابت
برفعلی

همچون 2000 سال گذشته، باید پارسیان یا ایرانیان ،میان اقوام جنگ طلب آرکائیک بروند و به هر طرف دعوا ،مشتی اهورایی بزنند که گیج و منگ گردند و دست از برادر کشی بردارند !
--ترک به ترکستان !
ایران سرزمین اقوام ایرانی ساکن ایران واحد؛ و وطن مهمانان آرام و مطیع چندصد ساله خود است !
کردها یکی از اقوام کهن ایرانی هستند و باید مناطق کردنشین عراق و ترکیه و سوریه به میهنن مادری خود یعنی ایران مرکزی ملحق شوند !
- کردستان بزرگ؛ بخشی از ایران واحد و تاریخی اهورایی است!

چ., 26.03.2025 - 16:44 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید