
اپوزیسیون حکومت اسلامی از طیفهای فکری، سیاسی وایدئولوژیک گوناگونی تشکیل شده است که علیرغم تفاوتها، در یک هدف، یعنی گذار کامل از جمهوری اسلامی، تحقق آزادی، دموکراسی، سکولاریسم وعدالت در میهنمان اشتراک نظردارند. این اپوزیسیون اما با مانع بزرگی در مسیر همکاری و مشارکت طیف های متنوع سیاسی مواجه است و آن تفرقه، پراکندگی و ستیزه جویی ست.
پایبندی به "پیمان اخلاقی" میتواند به کاهش اختلافها، جلوگیری از تخریب مبارزان وانسجام جریان های سیاسی و تقویت همکاری کمک کند. تجربه شده است که تمرکز بیش از اندازه بر تفاوت ها و اختلاف ها و ایجاد فضای سیاسیِ ناسالم و غیرمتمدنانه نیرو و زمان اپوزیسیون را که هدفش بنای جامعهای انسانی و پیشرفته است را هدر خواهد داد.
نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی ضروری ست به اصول اخلاقی مشترکی پایبند باشند واین اصول را به عنوان نخستین گامِ در راستای همسوئی، همکاری و همگرائی بپذیرند و به آن عمل کنند.
اصول اساسی
1. اولویت دادن به هدف مشترک
نیروهای اپوزیسیون که گذار کامل از جمهوری اسلامی را به عنوان هدف محوری پذیرفته اند بایستی از اقدامهای تحریکآمیز، بکاربردن زبان و نوشتار و رفتارِ ناشایست و ستیزه جویانه نسبت به دیگر مبارزین و مخالفین رژیم اسلامی پرهیز کنند، زیرا به تضعیف صفوف مبارزین و انحراف از عرصه های اصلی پیکار و در نتیجه سودبَری رژیم منجر میشود.
2. پذیرش تنوع و تکثر نظرها و تفاوت ها
اپوزیسیون متشکل از جریانهای گوناگون جمهوریخواه، مشروطهخواه، سوسیالدموکرات، لیبرال دموکرات، ملیگرا، چپگرا، اقلیت ها و اقوام ( اتنیک ها) است. پذیرش تفاوت و تنوع به عنوان واقعیت و سرمایهای برای آیندهی ایران ضروری است. هر نیروی اپوزیسیون حق دارد، مطابق با درک، نظر و فهم خود، راهکارها و برنامههای خود را تبلیغ کند. هیچ کدام از گروهها به خاطر تفاوتهای نظری و سیاسی نمی باید به بر خوردهایی پرخاشگرانه، تخریبی و تفرقهآمیز نسبت به یکدیگر روی آورند .
3. خودداری از تخریب، تهمتزنی و تعرض
انتقاد سازنده برای اصلاح اشتباهات ضروری است، اما تهمت زدن، افترا و ترور شخصیت از طریق بکار بردن کلام و کردارِ ناشایست، و ایجاد فضای نفرتپراکنی میان جریانهای مختلف باید کنار گذاشته شود. اختلافات سیاسی باید در فضایی دوستانه و سازنده مطرح شود. هرگونه حمله به شخصیتها و نهادهای دیگر، هرگونه اقدام کلامی و عملی که منجر به خدشه دار شدن و تحقیر کرامت انسانی مبارزان و کنشگران عرصهی آزادی، دموکراسی و عدالت اجتماعی شود، باید به طور جدی کنار گذاشته شود.
4. پایبندی به اصول اخلاقی در گفتگوها
بحثها و گفت و گوها باید بر پایهی استدلال منطقی، مستندات و احترام متقابل انجام شود. بهرهگیری از ادبیات توهین و تحقیر، تهدید، برچسبزنی و ترور شخصیت خلاف اصول این پیمان است. در همه جا به ویژه در فضای عمومی و رسانهها، باید اخلاق و فرهنگ دموکراتیکِ گفتگو رعایت شود. نقد سازنده می باید مبتنی بر استدلال، بدون آسیب رسانی به حیثیت افراد یا گروه ها ی مقابل صورتگیرد. هدف از نقد، پیدا کردن راهکارهای بهتر است، نه تضعیف دیگران و پاشیدن بذر نفرت و خشم.
5. تعهد به همگرایی و همبستگی در مواقع حساس
در هر وضعیت مبارزاتی به ویژه در شرایط حساس سیاسی؛ مانند اعتراضات سراسری، بروز تغییر و تحولات بینالمللی یا بحرانهای داخلی، گروههای اپوزیسیون موظف اند اختلافات را کنار گذاشته و در راستای منافع ملی و حقوق مردم با یکدیگر همفکری، همیاری و همکاری کنند.
6. عدم همکاری با عوامل و نهادهای سرکوبگر جمهوری اسلامی
هرگونه همکاری یا ارتباط با نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و لابیهای جمهوری اسلامی که برای بقای رژیم کار کرده و به سرکوب مردم و اپوزیسیون میپردازند، محکوم است.
7. شفافیت در عملکرد و پاسخگویی
جریانهای سیاسی و کنشگران اپوزیسیون باید در فعالیت های خود شفافیت داشته و پاسخگوی عملکرد خود در برابر مردم و دیگر نیروهای اپوزیسیون باشند. جریانهای سیاسی مسئول شعارها، گفتارها و کردارهای سیاسی اعضا و تمامی لایههای وابسته به خود نیز میباشند. اتخاذ مواضع قاطع در برابر افراد وابسته به جریانهای سیاسی که مرتکب لغزش و خطا و زیرپاگذاشتن اصول این پیمان میشوند، ضروری است.
8.عدم ترویج خشونت و پرهیز از درگیریهای خشونتآمیز
استفاده از خشونت زبانی، روانی و فیزیکی علیه مخالفان سیاسی درون اپوزیسیون و ایجاد درگیریهای تخریبی و تفرقه افکنانه تنها به نفع جمهوری اسلامی خواهد بود. اختلافات میان شخصیت ها و نیروهای سیاسی باید تنها از طریق روش های دموکراتیک و مسالمت آمیز حل شوند.
9. حفظ استقلال و پرهیز از وابستگی خارجی
اپوزیسیون ضمن همیاری و همکاری با نیروهای آزادیخواه و دموکراسی خواه و دولت ها و محافل بین المللی طرفدار آزادی و رفاه ایران باید استقلال خود را حفظ کرده و از وابستگی به قدرت های خارجی پرهیز کند.
سازوکار و اجرای پیمان
1. کمیته مشاوران
"کمیته مشاوران" موظف است بر رعایت اصول این پیمان نظارت کند و در صورت نقض مفاد این پیمان با گفت و گو و مشورت با افراد و گروههایی که امضای خود را زیر این پیمان گذاشته اند به دنبال اقدامهای مناسب برآید، بدون این که نقش داوری به عهده بگیرد و تنها یاددآور شود که افراد و سازمانهای امضاکننده پیگیر رفتارها و کردارهای خویش و سازمان خویش باشند. این کمیته نقش مشورتی دارد و از بین امضاکنندگان پیمان که علاقه به شرکت در آن را دارند، تشکیل میشود.
2. گسترش فرهنگ رواداری بین اپوزیسیون در رسانه ها و شبکههای اجتماعی
برای تسهیل فرایند روشنگری، اطلاعرسانی عمومی و فرهنگ سازی، هر گروه و فردی تلاش کند، همواره در رسانههای فردی و سازمانی خویش به نشر و توضیح شیوههای سالم و دموکراتیک رقابت سیاسی بپردازد و با یادآوری و تآکید بر انتقاد و برخورد محترمانه با رقیبان به سوی نهادینهشدن فرهنگ رواداری گام بردارد. پایبندی به منشور حقوق بشر و مصوبات الحاقی آن میتواند منبعی برای ارجاعدادن کنشگران سیاسی، مدنی و صنفی باشد.
3. تعهد فردی و گروهی
هر فرد و گروه باید نسبت به تعهد به این پیمان احساس مسئولیت کند و با رعایت این اصول، در راستای ساختن فضای سالم، دموکراتیک و همگرا در اپوزیسیون گام بردارد .
4.برگزاری نشست های دورهای
در راستایِ تقویت روابط احترامآمیز و سازنده میان گروه ها، نشستهایی برای تبادل نظر، افزایش همدلی، همصدایی، همکاری و تاکید بر رعایت اصول "پیمان اخلاقی" در میان کنشگران اپوزیسیون برگزار شود. این نشستها میتوانند با ابتکار افراد یا سازمانهای سیاسی متعهد به این پیمان تشکیل شوند.
*****
*****
امضاکنندگان "پیمان اخلاقی"
نام سازمانها، احزاب، نهادها و رسانهها
1. جبهه آزادی ملی ایران ( جام)
2. جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران
3. جمهوریخواهان سکولار دمکرات ایران( هامبورگ-آلمان)
4. جنبش وحدت ملی ایرانیان
5. جنبش وحدت همبستگی برابری
6. جنبش همبستگی ملی ایرانیان برای سرنگونی جمهوری اسلامی
7. جنبش"نه"
8. حزب دموکرات مسیحی ایران
9. شورای ملی تصمیم
10. کانون پیشکسوتان ملی پوش ایران در امریکا و اروپا
11. کهنه سربازان جنگ تحمیلی – محمد مهدوی فر
12. گروه " نه به جمهوری اسلامی" – اورنج کانتی- کالیفرنیا
13. جنبش همبستگی ستمدیدگان دادخواه ایران
14. سازمان دموکراتیک یارسان
رسانهها
15. رادیو آینده
16. سایت و تلویزیون ايرانگوبال
17. رادیو پویا
18. رادیو- تلویزیون مانی
19. ماهنامۀ آپادانا نشریه ایرانیان سانفرانسیسکو و سیلیکان ولی
20. مجله فردوسی
21. نشریه بیداری
22. شهروند – کانادا ( تورنتو)
23. دفتر هنر
24. نشریه سایبان
25. رادیو پی.ام.و PMV
نام افراد
1. ابراهیم حسن زاده ( زندانی سیاسی)
2. ابوالفضل محققی(نویسنده و کنشگر سیاسی)
3. احد قربانی دهناری( کنشگر سیاسی، نویسنده و پژوهشگر)
4. احمد اشراقی( کنشگر مدنی- معلمان)
5. احمد رفیعی( کنشگر سیاسی)
6. اردلان نکوئی
7. ارسلان فتوتی( کنشگر سیاسی)
8. ارغوان اکبر زاده
9. اسد درگاهی( کنشگر فرهنگی)
10. اسدالله فخیمی( کنشگرسیاسی)
11. اسفندیار منفردزاده ( آهنگساز و کنشگر سیاسی)
12. اسماعیل مرادی( کنشگر سیاسی)
13. اشرف احمدی ( کنشگر جنبش زنان)
14. اشرف جوادی( نقاش)
15. اشکان غفارزاده( کنشگر فرهنگی)
16. اصغر واقدی ( شاعر)
17. افسانه اعتمادی( کنشگر فرهنگی )
18. افسانه درویش( کنشگرسیاسی)
19. افسانه عسگری( کنشگرحقوق بشر)
20. افسر هاشمی(کنشگر حقوق زنان)
21. افشین افشین جم ( کنشگر سیاسی، برنامه ساز تلویزیون)
22. افشین کامکاری( وکیل جامعه ورزشکاران در امریکا)
23. اکبر ذوالقرنین ( شاعر)
24. اکبر امین زاده( کنشگر سیاسی)
25. اکرم حقیقت( کنشگر حقوق زنان)
26. الاهه اصفهانی ( کنشگر حقوق زنان)
27. الاهه منتظری
28. الهام ربانی
29. الهام کاویانی ( کنشگر حقوق زنان)
30. امرالله قاسم زاده
31. امرالله ابراهیمی( کنشگر سیاسی)
32. امید شادمان( دانشجو)
33. امید نقره کار
34. امیر صدری( کنشگر سیاسی)
35. امین شاهمحمدی ( کنشگر سیاسی)
36. ایاز آسیم ( نویسنده و کنشگر مدنی-ایران)
37. ایرج اعرابی فرد (مربی سابق تیم ملی شنا و مربی تیم والیبال امریکا- استاد دانشگاه)
38. ایرج اورجی ( سوسیال دموکرات)
39. ایرج مرادی( کنشگر سیاسی)
40. آرش آذرخش ( کنشگر سیاسی)
41. آرش بهروزی
42. آرش رفیع زاده (کنشگر سیاسی- خوشنویس)
43. آرشیا(محمد) پیربازاری( از بازیکنان پرسپولیس، هنرمند عرصه موسیقی و آواز)
44. آرمان خطیبی( دانشجو)
45. آریانا ابراهیم زاده ( کنشگر حقوق بشر)
46. آزیتا ایروانی( سناریست)
47. آناهیتا یعقوبی ( کنشگر جنبش زنان)
48. آوا یزدانی ( روانشناس- نویسنده)
49. بابک بهزادی ( کنشگر سیاسی)
50. بابک حاتمی
51. باقر بحری ( کنشگر حقوق بشز)
52. باقر قریب (طراح)
53. برزو ارجمند
54. بنیامین حکیمی
55. بهرام مشیری ( پژوهشگر، نویسنده و تحلیلگر سیاسی و فرهنگی)
56. بهرام معزی ( کنشگر سیاسی)
57. بهروز قربانی ( فعال سیاسی)
58. بهمن فتحی( کنشگر و تحلیلگر سیاسی وفرهنگی-برنامه ساز تلویزیون)
59. بهنام بیات ( فعال سیاسی و حقوق بشری)
60. بیتا تنکابنی (عکاس)
61. بیژن اسدی پور( نویسنده، طنزپرداز، طراح)
62. بیژن آسایش
63. پارسا ایرانی ( گرافیست)
64. پرتو نوریعلا
65. پروانه آهنی ( کنشگر حقوق زنان)
66. پرویز افراسیابی ( مترجم)
67. پرویز ضرغامی ( کنشگر سیاسی)
68. پروین امیدوار( کنشگر فرهنگی)
69. پری عسگری ( مدیر تلویزیون الوند و بنیانگذار سازمان زنان خاورمیانه)
70. پژمان دریادل
71. پطروس احمدی (عضو سازمان دموکراتیک یارسان)
72. پوران فکور
73. پوران ناظمی ( کنشگر دادخواهی و جنبش زنان)
74. تورج فرنژاد
75. تهمینه مروتی( کنشگرحقوق بشر)
76. ثریا احکامی
77. ثریا جهرمی( کنشگر حقوق بشر)
78. ثریا عباسی( خانواده دادخواه)
79. جلال مدبر( مدیر گروه ایران آزاد، از بنیانگذاران سپاه پاسداران)
80. جمال قاضی زاده
81. جواد "صابر" ولدان (کنشگر سیاسی و زیست محیطی)
82. جواد تهرانی
83. جواد طالعی ( روزنامه نگار، شاعر)
84. جهانگیر لقایی( کنشگر سیاسی و اقتصاددان)
85. حامد رحیمی
86. حسام مجتهدزاده
87. حسام وثوقی (کنشگر سیاسی)
88. حسن خیاط باشی( کنشگر و تحلیلگر سیاسی، بازیگر، برنامه ساز رادیو و تلویزیون)
89. حسن زرهی ( نویسنده و روزنامه نگار)
90. حسن طحانی ( دانشجو)
91. حسن کمالپور( کنشگر سیاسی)
92. حسن ماسالی ( کنشگر و تحلیلگر سیاسی)
93. حسین ثوری( قهرمان بوکس تیم ملی و رئیس پیشین فدراسیون بوکس)
94. حسین آملی( کنشگر سیاسی)
95. حسین خداداد( کنشگرکارگری)
96. حمید اسلامی( استاد دانشگاه)
97. حمید بی آزار( کنشگر سیاسی)
98. حمید پرداز( کنشگر سیاسی)
99. حمید رضا رحیمی ( شاعر، نویسنده،طنز پردار و خوشنویس)
100. حمید علوی
101. خورشید محمد زاده (کنشگر سیاسی)
102. داریوش مشتاقی (کنشگر فرهنگی)
103. دامون جهانگیری
104. داوود چنگیزی
105. دکتر ونوس ترابی ( نویسنده، منتقد و کنشگر جنبش زنان)
106. دیانا بیگلری( کنشگر سیاسی)
107. رسول کاظمی (جانبازجنگ، کنشگر سیاسی)
108. رسول کمال ( شاعر)
109. رضا برومند ( کنشگر سیاسی و حقوق بشر)
110. رضا حسین بُر (کنشگر و تحلیلگر سیاسی و رسانه ای- فعال حقوق بلوچ)
111. رضا حضرتی( کنشگر سیاسی)
112. رضا طالبی ( کنشگر فرهنگی/سیاسی)
113. رضا فخرائی
114. رضا فرد( کنشگر سیاسی)
115. رضا کشفی
116. رضا مریدی( سیاستمدار، نماینده مجلس و وزیرسابق در دولت کانادا)
117. رضا مهرگان (از اعضای بیانیه 14)
118. رضا ناجیان
119. رضوان باقری( کنشگر حقوق زنان)
120. رویا حقیقی
121. ژاله رشید زاده( کنشگرجنبش زنان)
122. ژینوس حقایق( کنشگرحقوق بشر)
123. سام منتظری ( کنشگر و تحلیلگر سیاسی)
124. سپیده حجامی( هنرمند تئاتر، فعال حقوق بشر)
125. ستار دلدار( روزنامه نگار، برنامه ساز تلویزیون)
126. سجاد مشهدی همت آبادی( کنشگرسیاسی)
127. سروش آزادی( کنشگر و تحلیلگر سیاسی)
128. سعید پورعبدالله ( کنشگر سیاسی، زندانی سیاسی)
129. سعید حسینی ( روانپزشک و کنشگر حوق بشر)
130. سعید صفری لنگرودی(بازیکن تیم فوتبال هما)
131. سمیرا جعفری( نقاش)
132. سودابه امینی( دانشجو)
133. سودابه صالحی( کنشگر حقوق بشر)
134. سهام سیاوش
135. سهراب مرعشی
136. سهراب یعقوب زاده
137. سهیل ثابت راسخ( کنشگر سیاسی)
138. سهیلا توکلی( کنشگرحقوق بشر)
139. سیاوش اسد پور( کنشگر سیاسی)
140. سیاوش امیری( دانشجو)
141. سیاوش عبقری( استاد دانشگاه، کنشگر سیاسی)
142. سیاوش لشکری( کنشگر سیاسی)
143. سیروس نوابی ( فعال کارگری)
144. سیمیندخت لطفی مجاوری ( کنشگر آزادی)
145. شبنم جواهری(کنشگر سیاسی)
146. شراره محسنی
147. شعله برومند( طراح لباس، گرافیست)
148. شکوفه آذرماسوله( زندانی سیاسی- کنشگر سیاسی)
149. شورش شهباز
150. شهاب نوائی ( کنشگرسیاسی)
151. شهلا انتصاری ( کنشگر جنبش زنان، زندانی سیاسی)
152. شهین قزلی ( کنشگر حقوق زنان)
153. شیما رحمانی( دانشجو)
154. شیده ورزگر( زندانی سیاسی)
155. شیردخت زیارتی (موسس کمیسیون رنان، حزب جمهوریخواه سوسیال دمکرات و لاییک ایران، پاریس)
156. شیرین جهانیان ( کنشگرسیاسی، برنامه ساز رادیو)
157. شیوا هاشمی
158. صادق هاتفی (نویسنده، بازیگر و کارگردان ساکن کالیفرنیا)
159. صدیقه مالکی فرد( خواستار)(کنشگر مدنی)
160. عباس آزادیان( روانپزشک- کنشگرفرهنگی و سیاسی)
161. عباس پهلوان ( روزنامه نگار)
162. عباس کاظم زاده ( کنشگر کارگری)
163. عسل پهلوان ( کنشگر سیاسی و روزنامه نگار)
164. عطا هودشتیان (کنشگر و تحلیلگر سیاسی- استاد فلسفه و علوم سیاسی)
165. علی ارژنگ
166. علی اصغرشیخ علیان(جانباز جنگ، کنشگر مدنی، وکیل دادگستری)
167. علی انتشاری( کنشگر سیاسی)
168. علی عابدی( بازیکن تیم بانک ملی)
169. علی گروسی ( نقاش و عکاس)
170. علی نصیری( کنشگر سیاسی)
171. عماد فروزش ( کنشگر فرهنگی)
172. غزل حسین خانی( روزنامه نگار)
173. غفار همتی
174. فاطمه عباسی
175. فخری فروزش( کنشگر حقوق بشر)
176. فرامرز کلانتری( هنرمند تئاتر، کنشگر سیاسی)
177. فرزاد صدری ( کنشگر سیاسی)
178. فرزانه روستایی ( کنشگر و تحلیلگر سیاسی مستقل)
179. فرزانه قوامی ( کنشگر حقوق زنان)
180. فرزانه کمالی
181. فرشته شیرازی ( روانپزشک، کنشگرفرهنگی)
182. فرشید اخباری( کنشگر سیاسی
183. فروزان فرد ( کنشگر جنبش زنان)
184. فرهاد بکائی ( زندان سیاسی دهه 60 و جانبهدر برده کشتار 1367)
185. فرهاد فتاحی ( کنشگر فرهنگی_ طراح)
186. فرهود صالح
187. فریبا نیکروح ( مترجم)
188. فریماه صابری
189. فریبرز فرشیم ( معلم، مدرس و کنشگر سیاسی)
190. فریبزر صارمی ( کنشگر سیاسی، استاد حقوق بین الملل)
191. فرید افشار( سرگرد شهربانی)
192. فریدون طحال
193. فریدون فرح اندوز( برنامه ساز رادیو تلویزیون، روزنامه نگار و کنشگر فرهنگی و سیاسی)
194. فریده پورعبدالله ( کنشگر حقوق بشر)
195. فیروزه گوشه
196. کاظم علمداری ( کنشگر سیاسی- استاد دانشگاه)
197. کامران نجاتی (عکاس)
198. كيانوش توكلي (روزنامه نگار و مدير ايرانگوبال)
199. کاوه حقیقی
200. اکبر نجفی( فعال کارگری)
201. کریم حسین زاده ( کنشگر کارگری)
202. کریم شامبیاتی ( کنشگر سیاسی)
203. کوروش رسایی
204. کوروش فرزین( کنشگر سیاسی)
205. کیقباد یزدانی (نویسنده، مترجم و کارشناس علوم تربیتی)
206. کیومرث نوری (زندانی سیاسی سابق و کنشگر سیاسی)
207. گیتا بهاری ( کنشگر فرهنگی)
208. گیتی قاضی ( دانشجو)
209. لادن خسروی (طراح لباس، کنشگر فرهنگی)
210. لیلا رضایی ( کنشگر سیاسی از خانوادههای دادخواه)
211. مارتین دیبا( کنشگر سیاسی)
212. مجتبی حیدری ( فیلمساز)
213. مجید دهبان( کنشگرسیاسی)
214. مجید رضایی ( فعال مدنی و فعال حوزه زنان، کنشگر و زندانی سیاسی)
215. مجید ساعتچی ( کنشگر سیاسی)
216. مجید شاملو( مربی فوتبال – فرانسه، عضو کانون پیشکسوتان و ملی پوشان فوتبال ایران)
217. مجید یحیائیان ( فوتبالیست، کنشگر سیاسی)
218. محبوبه صراف( کنشگر حقوق زنان)
219. محبوبه مهدیان
220. محسن بازرگان( کنشگر سیاسی)
221. محسن ترکمن( کنشگر سیاسی و زندانی سیاسی سابق)
222. محسن عباسزاده
223. محسن نمازی ( کنشگر فرهنگی)
224. محمد اصل روستا( کنشگر سیاسی)
225. محمد ترابی ( کنشگر سیاسی و حقوق بشر)
226. محمد جندقی سمنان(کنشگر سیاسی)
227. محمد رضا جرجانی ( کنشگرسیاسی)
228. محمد رضا خسروی( کنشگر سیاسی)
229. محمد رضا یوسفی( کنشگر سیاسی)
230. محمد رضائی ( کنشگر سیاسی)
231. محمد زمانی( کنشگر سیاسی)
232. محمد شعبانی ( دانشجو)
233. محمد مهدوی فر( کنشگر سیاسی – عضو بیانیه 14)
234. محمد نوری زاد( زندانی سیاسی در ایران- روزنامه نگار، کنشگر سیاسی و فرهنگی، عضوبیانیه 14)
235. محمد نیکبخت ( کنشکر سیاسی و زندانی سیاسی)
236. محمود ابراهیم زاده (بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال- کنشگر سیاسی)
237. محمود اعتمادی(بازیکن تیم ملی فوتبال)
238. محمود زهرائی ( نویسنده و کنشگر سیاسی)
239. محمود عاشوری( کنشگر سیاسی و زندانی سیاسی)
240. محمود کشمیری( فعال کارگری)
241. محمود کویر ( پژوهشگر تاریخ ایران و نویسنده)
242. مریم یعقوبی
243. مریم یگانه
244. مسعود نقره کار( نویسنده و پژوهشگر)
245. مسیح مسیح نیا ( کاپیتان تیم ملی فوتبال جوانان)
246. مصطفا عزیزی ( نویسنده و فیلمساز)
247. معبودابراهیم زاده( کنشگر سیاسی- بازیگر سینما و تآتر)
248. معصومه زمانی
249. منصور اسانلو (کارگر سندیکالیست عضو شورای ملی تصمیم ایران)
250. منصور اسماعیل زاده ( کنشگر سیاسی)
251. منصور اسحاقی( فعال کارگری)
252. منصوره شمس( کنشگر حقوق بشر)
253. مهدی آشوغ ( کنشگر سیاسی، زندانی سیاسی سابق)
254. مهدی خرازی (کنشگر و تحلیلگر سیاسی)
255. مهدی ذوالفقاری( کنشگر سیاسی و برنامه ساز رادیو و تلویزیون)
256. مهدی رودسری ( شاعر، داستاننویس و مدرس موسیقی)
257. مهدی یوسفی( کنشگرسیاسی)
258. مهران براتی ( کنشگر و تحلیلگر سیاسی)
259. مهرداد حریری ( کنشگر سیاسی)
260. مهرنوش شاکری( کنشگر خقوق زنان)
261. مهشید ناظمی( کنشگر حقوق بشر)
262. مهناز شاهمحمدی (کنشگر سیاسی و رسانهای)
263. مهناز قزللو( کنشگرجنبش زنان)
264. میرزا آقا عسگری (مانی) (شاعر، نویسنده و منتقد ادبی )
265. مینا یعقوبی( زندانی سیاسی)
266. مینو میبدی ( کنشگر حقوق بشر)
267. مینوش اشرفی
268. ناخدا محمد فارسی
269. نازلی اسودی ( کنشگر فرهنگی)
270. نازنین افشین جم (کنشگر حقوق بشر)
271. نازنین برومند ( دانشجو)
272. نرگس رستمی
273. نرگس نیکخواه (مترجم)
274. نسا منشی زاده ( استاد دانشگاه)
275. نغمه کیانی( کنشگر حقوق بشر)
276. نیره توحیدی( کنشگرسیاسی-استاد دانشگاه)
277. نیکان کاشانی( دانشجو)
278. نیکان جوهری
279. نیکروز اعظمی (نویسنده )
280. نیما کوهی ( گرافیست)
281. وحید آبان ( مدافع حقوق بشر و سکولار دموکراسی)
282. وحید بدیعی (کنشگر سیاسی و روزنامه نگار)
283. وحیده مستوفی
284. ونداد سوادکوهی( دانشجو)
285. وجیهه نوربخش
286. هاشم ربانی
287. هرمز کاویانی ( کنشگر فرهنگی)
288. هانا کسرایی (شاعر و داستاننویس)
289. هدایتِ چیت ساز(کنشگر سیاسی)
290. هما اصفهانی ( گرافیست)
291. همایون هراتی( کنشگرسیاسی)
292. همایون هرندی( دانشجو، کنشگر سیاسی)
293. هنگامه افشار( شاعر، نویسنده و کنشگر حقوق زنان)
294. هنگامه رازی( دانشجو)
295. هنگامه عباسی( روزنامه نگار، شاعر، کنشگر سیاسی)
296. هوشنگ ادیب ( کنشگرصنفی - معلمان)
297. هوشنگ اسدی ( کنشگر سیاسی و حقوق زنان)
298. هوشنگ نامور( نقاش)
299. یاشاراصفهانی ( دانشجو)
300. یاسمین منتظری( کنشگر سیاسی)
301. یاور زرین پور( کنشگر حقوق بشر)
302. یعقوب عسگری
303. یگانه بهادری( کنشگر سیاسی)
جمعه 17 اسفند 1403 برابر با 7 مارس 2025
امضاها ادامه دارند.
اگر مایل هستید از "پیمان اخلاقی" حمایت کنید، نام و عرصهی فعالیت خود را به ای میل زیر بفرستید!
Moralpact2025@outlook.com
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
طناب دار تمامیت ارضی
در حالیکه اکثریت مردم ایران برای بر قراری دمکراسی، عدالت اجتماعی، تساوی حقوق و ایجاد یک سیستم عادلانه مبارزه میکنند، تا حقوق اتنیکی تمامی ملیتهای ایران را در بر گیرد، قانونی و اجرا شود. در مقابل آن، ناسیونال شوونیستهای قومگرای فارس، تنها فرقه ای هستند که مقابل مردم ایستاده، با شعارشاه الهی، دو دستی به طناب دار" تمامیت ارضی" چسبیده اند، که گویا ایران ملک خصوصیشان ست.
در پشت این شعار بظاهر فریبنده، یک چیز مرموز و هولناکی نهفته است که در راستای استمرار آن، تحکیم استعمار داخلی مد نظر است که هدف نهائی آن: تداوم سلطه و سیطره امپراتوری پانفارسیسم است. زبان فارسی نیز سلاح آنست، که تحت شعار" فارسی شکر است" بر ملیتهای ایران به زور سرنیزه تحمیل میشود.
پانفارسهای شاه الهی که با انکار حقوق ملیتهای غیر فارس، آنان را دشمن خود تلقی میکنند، گویا یادشان رفته، همان نسل زنده یاد پیشه وری، در معیت مردم بجان آمده، چول و پالاز پدر تاجدارشان را بزباله دان تاریخ سپرند! علیحضرت ذل الله چنان سراسیمه از ایران گریخت که از ترس پشت سرش را نگاه نکرد. بقول معروف:
آنکه ناموخت از گذشت روزگار/ نیز نیاموزد زهیچ آموزگار.
دشمنان زبان زیبای فارسی
زبان زیبای فارسی... که در چندین کشور از جمله عثمانی و هند و... زبان اداری و فرهنگی بود امروزه دشمنانی غیر ایرانی دارد. به کوری چشم همه دشمنان زبان فارسی.. این زبان سیمان همبستگی ایران و ایرانی است. آنها که دشمن این زبان زیبا هستند و بر آن عیب میگذارند میدانند که اگر این عیب جویی ها به ثمر برسد این سیمان از هم خواهد پاشید و در نتیجه ایران هم از هم خواهد پاشید. شماها حقیر تر و کوچکتر از آن هستید که از سعدی و حافظ و رودکی و مولانا و زبان سده های ایرانی ایراد بگیرید. تماشا کنید بالیدن و این زبان را و مجیز زبانهای بیگانگان را بگویید چرا که شماها بیگانگانی هستید که زبان فارسی را یاد گرفته اید برای دشمنی با ایران و ایرانی. به کوری چشم تان.. زبان فارسی زبان ملی ایران است. رضاشاه روحت شاد، آریامهر که پیشه وری را فراری دادی به نوکری استالین برود و کشته شود روحت شاد. دست ترکهایی که فرقه را تار و مار کردند و نزد ارباب شان استالین فرستادند درد نکند روح شان شاد. دست ارتشبد باتمانقلیچ درد نکند که خار اینها را از ایران کندند.
بهترین گزینه زبان ملی در ایران، زبان انگلسی است.
شعار"تمامیت ارضی" به منزله حلقه داریست، که یکقرن تمام بر گردن ملیتهای غیر فارس بسته شده است. هدف از آن نیز جلوگیری از هر گونه حقوق ملیتهای ایرانی، اعم از زبان و فرهنگ و ترقی و تجدد است. زبان فارسی دراین خصوص رل اصلی را ایفا میکند.
اگر زبان فارسی امثال زبانهای زنده اروپائی، مثل انگلیسی، زبان علم و فلسفه، زبان تکنولزی مدرن، زبان اینترنت، زبان اختراعات و اکتشاف میبود، و در جهان مقبولیت علمی داشت، شما حق داشتید، زبان فارسی را در مدارس اجباری کنید.. اما زبان فارسی با تاسف فاقد این خصوصیات ست. از نظر ژرفای علمی، ادبی ـ فلسفی، اختراعات و اکتشافات با زبانهای اروپائی، قابل قیاس نیست. زبان فارسی یک زبان بسته، محدود، نازا و عقیم است. که بزور سرنیزه بر مردمان ایران تحمیل گشته، آنان را درجهنمی هولناک در محیطی بسته زندانی کرده است.
یک هندی، و یا پاکستانی انگلیسی زبان، برای تحصیل در اروپا و امریکا نیازی به آزمون زبان ندارند، در صورتیکه یک ایرانی برای تحصیل در اروپا و آمریکا اول باید در آزمون زبان شرکت کند، و اگر آزمون زبان را قبول شود، باید یکسال نیزعمر گرانبهایش را در کلاسهای زبان کالج صرف کند.
آموزش به زبان مادری
وقتی فیزیک و شیمی را در دبیرستان به زبان تورکی یاد بگیرید یا در دانشگاه هم با این زبان ادامه دهید چنانچه روزی قرار شود رئیس جمهور ایران بشوید نمیتوانید با هم میهن تان در مشهد یا خوزستان با شهر دار عرب زبان که او هم مثل شما تا دانشگاه به زبان عربی تحصیل کرده ارتباط برقرار کنید. زبان مهم ترین سیمان همبستگی در یک کشور است. بکارگیری زبان غیر فارسی برای آموزش با این دشمنان تمامیت ارضی که در ایران و در همین سایت سراغ داریم ایران از هم خواهد پاشید و این را این حضرات میدانند. نیازی به زور هم نیست. کسی که به زبان فارسی تحصیل نکرده باشد نمیتواند به مشاغل بالا در کشور دست یابد. شما اگر صاحب یک شرکت تولیدی در سطح ملی باشید که در همه نقاط کشور کارخانه داشته باشد مسلما کارمند و مهندس و کارگری را که به زبان ملی فارسی تسلط داشته باشد استخدام خواهید کرد چرا که میتوانید در صورت لزوم از او در سایر نقاط کشور نیز از او استفاده کنید. بدین ترتیب آنها که به زبان فارسی تحصیل نکرده اند احساس تبعیض خواهند کرد. این همان است که امثال صدیق و تورک اوغلی به دنبالش هستند. حس تبعیض و خواست جدایی.
آموزش فیزیک و ریاضیات به زبان غیر فارسی خیانت به ایران - صاحبنظر
امیدوارم رژیم ددمنش هر چه زودتر سرنگون شود ولی بهیجوجه افرادی با این طرز فکر در حاکمیت نباشند چون اینطور افراد همان تفکر رژیمهای شاه- شیخ میباشد که جز ظلم و ستم چیزی نصیب ملت نکردند . عین جمله آقا و یا خانم صاحبنظر : آموزش فیزیک و ریاضیات به زبان غیر فارسی خیانت به ایران و نسل های آینده و نیز مقدمه چینی برای درگیری های قومی و جنگ های خانگی است. - خوب قضاوت را دیگران بکنند .
شاید مفیدتر و اخلاقی تر در…
شاید مفیدتر و اخلاقی تر در راه اتحاد و یکپارچگی تمامی ایران و ایرانیان آن باشد که بر یک زبان رسمی اداری و آموزشی که فارسی باشد تکیه شود، اما هر استان، شهر و محله و قومیتی در مدارس زبان مادری و قومی خود را نیز در کنار فارسی آموزش ببیند. زبان های اقوام گوناگون ایرانیان می بایست بدون هیچ قید و شرطی بعنوان یک میراث فرهنگی حفظ گردد.
در آرزوی اتحاد ما ایرانیان و در آرزوی احترام به هر گونه عقاید سیاسی و فرهنگی، تا زمانی که ضد بشری و انسانی نباشد!
«صابر»
In reply to شاید مفیدتر و اخلاقی تر در… by ناشناس
فارسی فقط برای فارس،
سالام
مشکل همینجاست،زبان فارسی و سیاسیون فارس بیش از۱۲۰ ساله باتوهم باستانگرایی
نوشته های میسیونر های غربی دچار اوهام شده
سیاست،غرب مسیحی را اجرا و نتیجه کارشان
جز خیانت به مردم ایران ومنطقه چیزی دیگر
نبوده است،
من بانگاه انساندوستانه و پیرو منشورحقوق بشری سازمان ملل ،نمی خواهم زبان فارسی را
مثل فاشیست ها وراسیست های فارس محدود
وممنوع کنم،
سیاسیون فارس وزبان فارسی دراین مدت قاتلی
داعشی بوده است،
کسانیکه دراین گروه وجوددارند،
اکثرا باتفکر باستانگرایی باز میخواهند،یک سیستم مرموز وخیانت پیشه را حاکم کنند،
اگر به مسائل علمی نگاه کنیم،
این زبان فقط برای اتینیک دری زبان حق تدریس
دارد،
بگذار تا این ملت خودش قبرخودرابکند،نه ملتی دیگربرای آنها قبربکنند،
باورکنید،من بیش از۴۰ ساله به علیل، غیرپویا ،
خیانت این زبان پی برده ام،
البته مطالعاتی که درزبان شناسی داشتم،
ما همه گروگان این زبان علیل و حاکمان سیاسی
این اتینیک گشته ایم،
غرب مسیحی ،مارا با این اتینیک وحاکمیت این
دری زبانها گروگان گرفته و افسار مارا دست ،
این تاجیکهای عامل خود داده است.
اگردیربجنبیم ،به کشوری بدتراز افغانستان تبدیل
م
درحاکمیت زبان فارسی، دمکراسی ممکن نیست
جناب تورک اوغلو عزیز، با سلام مثلی میگوید: "کئچی جان هایندا، قصّاب پی آختاریر".
یعنی:"بز در فکر جانش، قصاب بدنبال دنبه ست". اخیرا دکترحسین احمدی در خصوص آینده زبان فاسی دریکی از کانالهای تلویزیونی میگفت: یکی از اساتید غرب به وی گفته: قرن بیست و یکم،افول زبان فارسی خواهد بود. میگفت: برای جلوگیری از این کار، باید هزاران فعل ساده در زبان فارسی ساخت و کار برد آنرا بزودی راه انداخت، و الا بدون استعمال افعال ساده در زبان، زبان دیر یا زود مضمحل میشود. بنظر او باید با ایجاد فرهنگستان نو، صدها میلیونها دلار صرف این کار کرد، تا زبان فارسی جان بگیرد. و الا دراغما، جان خواهد سپرد. برای مثال: فعل"کارکردن"، فرم ساده اش در فارسی "کاریدن"است. حالا بیاید این فعل را درزمان گذشته ساده، بدون فعل کمی "کردن" صرف کنیم:
کاریدم، کاریدی، کارید/ کاریدیم، کاریدید،کاریدند. اگر بکسی بجای "کار کردی"،"کاریدی" بگوئی، فکر نمی کند او را تمسخر میکنی؟ هرگاه سی و پنج میلیون تورک، میلیونها عرب، قشقائی، کرد، بلوچ،ترکمن.. و سایرین، بزبان خود تحصیل کنند، چه چیزی از زبان فارسی باقی میماند؟ حالا شما از دمکراسی صحبت میکنی؟
In reply to درحاکمیت زبان فارسی، دمکراسی ممکن نیست by ناظر
در دموکراسی ،بحث و صحبت های شما شنیده میشود
سالام
دقیقا درست میفرمایید،
ولی بدان که در دموکراسی حرفهای شما شنیده
خواهدشد،
والا دردیکتاتوری مثل صدسال گذشته نمی گذارند،،
واقعیت ها توسط مردم شنیده شود،
پان فارسیسم و باستانگراها که درراس سیاست
ایران هستند،درصدسال گذشته کارشان فقط خیانت عمدی بوده،متاسفانه تعدادی هم بدون
مطالعه دنبال آنها راه افتاده وتقویتش میکنند.
ما دشمن دری زبانها نیستیم،
بلکه واقعیت هارا گفته و خیرخواهی همه مردم
ایران ومنطقه رامیخواهیم،
زبان فارسی ،بدون اینکه کمکی به کند،
کارش عقب مانده نگه داشتن مردم ایران است.
به اسد صدیق
تفتیش عقاید ممنوع! بسیاری در این گروه هستند که مخالف تدریس به زبان مادری هستند ولی این حقی از آنها برای تلاش برای سرنگونی جمهوری اسلامی دریغ نمی کند. بسیاری هم موافق هستند. مقوله تدریس به زبان مادی معیاری برای مخالفت با جمهوری اسلامی نمیتواند باشد. این وظیفه مجلس موسسان است که در این مورد تصمیم بگیرد. آموزش فیزیک و ریاضیات به زبان غیر فارسی خیانت به ایران و نسل های آینده و نیز مقدمه چینی برای درگیری های قومی و جنگ های خانگی است. در کنار آموزش اجباری به زبان فارسی، میتوان به زبان مادری نیز در صورت تمایل تحصیل کرد. آنها که خواهان تحصیل فیزیک و شیمی به زبان مادری شان هستند حق ندارند از بودجه عمومی و دولت برای این کار استفاده کنند بلکه میتوانند پولهایشان را روی هم بگذارند و دبیرستان و دانشگاه خصوصی بسازند و تصور نمی کنم که دولت بتواند جلوی شان را بگیرد. اگر مجلس موسسان تدریس به زبان مادری را تصویب کرد همه باید حتا با حفظ انتقاد شان گردن بگذارند.
چند نفر از شما تحصیل بزبان مادری را قبول دارید ؟
این کار شما مفید و لازمه سرنگونی رژیم ددمنش است و من یک سوال دارم چند نفر از شما حاضر هستید تحصیل بزبان مادری قبول کرده و خواهان برسمیت شناختن دولت آینده هستید ؟
اتحادهای با مسماء و از قبلی های شکست خورده
سالام
میشه گفت،این گروه از همان گروههایی است ،
که دراین ۴۶ سال هی تشکیل شده وبعداز مدت کوتاهی منحل گشته است،
حیف از جناب توکلی که وارد این بازار بی مشتری شده است.
دیشب این نوشته راخواندم،
چیزی ننوشتم،تا یکی پیش قدم شود،
که نشد،مجبوری وارداین بحث شدم،
همه افراد و مثلا تشکیلاتهای زیر این نوشته را دیدم،
فقط بایدگفت،
سال نکو ازبهارش پیداست.
وجودافرادباستانگرا،متوهم،دراین گروه دقیقا راهی را می خواهند،که محمدعلی فروغی و حداد عادل وباندشان در پیش رفته اند،
تناقضات این نوشته رابعدا درفرصت مناسب خواهم نوشت.
عجب صبری خدا دارد،
آمریکا،اروپا،روسیه،چین ،حاکمان عربستان،عراق، سوریه،افغانستان مسائل دنیارا باذهنیتی که دارند،
درد جامعه شان را فهمیده و عملا با واقعیت های موجودپیش میروند،
ولی متاسفانه روشنفکران ایرانی هنوز نتوانسته اند،
واقعیت رادیده واز تفکرات
کمپانی هندشرقی فرماسیونی خارج شوند.
وقتی بودجه تلویزیون های صدای امریکا،
ایران فردا،من و تو قطع شد،
باستانگراهاکه پیشینه خیانتشان بر آدم وعالم
اشکاراست،
بشکلهای جدید ظاهرمیشود،
افزودن دیدگاه جدید