
تا پاسي از شب نشستم و دومين بخش اين گفتگو ي طولاني و خسته كننده را بدقت گوش كردم.
١- معمولا مغز انسان بين ٣٠ تا ٤٥ دقيقه ظرفيت شنيدن يك سخنراني را دارد و بعد بجاي توجه و دريافت ، بطور خودكار به إشباع و habituation مي رسد و به محرك ها بي تفاوت مي شود.
٢- در بخش اول گفتگو بيشتر مطالب تازگي داشت و همانطور كه قبلا هم گفتم آقاي فتاح پور بر روند جلسه و مطلب مورد بحث أحاطه داشتند و آقاي مصداقي نا آرام و passive بودند اما در بخش دوم برنامه ، صحنه كاملا برعكس شد . مطالب و نوع ارائه وقايع تاريخي از طرف آقاي مصداقي زنده و قابل فهم و تا حد زيادي إقناع كننده بودند و آقاي فتا پور در موقعيت دفاعي و يا در نقش تحليل گر تاريخي ظاهرشدند در صورتي كه انتظار آموختن درس تاريخ نبود ، بلكه انتظار اين بود كه ايشان با آنهمه تجربيات دراز دامن ، اكنون در نقش يك مصلح اجتماعي يا يك سياستمدار كاركشته ( درحد محمد علي فروغي يا قوام يا حتي تاجزاده ) حرفي ، نقشه اي و يا راهكاري براي بيرون رفتن از اين چندگانگي و استيصال و يا ابتدال روي ميز بگذارد وچراغي بر اين تاريكي و بحران برافروزد .
٣- دوران تفكر چريكي ( چه با كالا چينكوف و چه با كلمات ) گذشته است و دوران ( من خوبم تو بد هستي ) هم بايد سپري شود ودوران عامليت بر شرايط و يا تغيير شرايط براي عامليت ، ضرورت روز شده است .
٤- من چنين برداشتي از اين گفتگو نداشتم گرچه رگه هايي از اين روند را اولين بار در زبان بدن آقاي مصداقي ديدم نه در گفتارش ونه در نگاهش به صحنه سياسي ايران امروز، كه اميدوارم زبان بدن ايشان به زبان سياسي ايشان فرا رويد تا authentic و يا حقيقي شود . مثل مزه ميوه هاي اورگانيك در اين دنياي مجازي يا virtual.
٥- پيشنهادم به مهدي فتاپور اين است كه يكي دو مشاور پخته را به كمك بگيرد و چنين گفتگويي را نخست بين دوستان و علاقمندان به شكل تمرين يا rehearsal اجرا كرده و پس از پالايش ، همگاني و يا public كند تا معني دار و آموزنده شود و گرنه اين كه ثابت كنيم همه چيز تقصير شاه بود و ما مجبور شديم كه اسلحه برداريم كه ( سرزنش ديگران است براي فرار از مسئوليت و يا همه كاسه كوزه ها را سر پنجاه و هفتي ها بشكنيم ، نيز همان مكانيزم است و ديگران را مقصر شمردن و خود را بيگناه دانستن است .
٦- فرار از واقعيت يك مكانيزم رواني نا آگاهانه شناخته شده است وروش هاي تازه و شجاعانه براي حل بحران هاي كهنه و انباشته شده البته كه : آگاهانه ، پر هزينه و پايدار خواهد بود ……
وباقي داستان…..
اشكبوس
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
به شازده اسدالله. از اینکه…
به شازده اسدالله.
از اینکه براهنی را یک چپ، به معنی شناخته شده و معمولی ایرانی قرن 20 میدانی، معلوم شد که ادعای چپ بودن خود تو دروغی بیش نیست!
کسی مانند تو که نتواند یک حمله درست با محتوای روشنفکری مناسب بنویسد هیپچگاه چپ نبوده.
--توانایی چپ در آنجاست گه دروغگویان در علوم انسانی و اجتماعی و سیاسی را بخوبی میشناسند و تشخیص میدهد.
--تو با این اسم ترکی قاجاری؛ سریالهای مبتذل شاهنشاهی ات ،چقدر فلک زده هستی که برای بازاز گرمی چرندیات ات در این صفحه باید مدام بنویسی که چند ساعت چپ بوده ای یا ......در کابل و مسکو و تاشکند و باکو کفترباز قزاق ها بوده ای ! و ....
صل علی سترکه چشما شازده…
صل علی سترکه چشما شازده اسدالله میرزا بترکه
مومنت مومنت
رضا براهنی نویسندگان کجگرا : با بازگشت آیت الله خمینی فقر و خفقان از میان میرود!
رضا براهنی در مقالهای در صفحه پنجم روزنامه اطلاعات گفت : امام خمینی را بزرگمرد تاریخ اسلام / و ایران خواند!
In reply to مومنت مومنت by شازده اسدالله میرزا
پایه گذاران روشنفکران،
سالام
چندمطلب درمورد کج راهان روشنفکر،
هرکسی سنگی بدست گرفته بدون شناخت بطرف مقابل می اندازد،
اولین گروه اعزامی به اروپا بتوسط محمدشاه
قاجار شروع ،
آنها دراروپا فکرکردند،
تنهاکارشان باید تغییر درایران بهرصورت انجام
گیرد،
که درنهایت تفکرشان،
باعث آنارشیسم درایران شد.
دراین سالها غرب مسیحی دنبال تغییرات
درایران و در امپراطوری های منطقه بود،
تولیدفکرنداشتن باعث شد،
دنبال تئوری های غرب رفته و تفکرات آنهارا پیاده کنند.
این بیراهه هنوزهم ادامه دارد،
متاسفانه پیداشدن نفت روند فرهنگ و تئوری
غرب مسیحی و دیکتاتوری های حاکمان باعث
ایجادتفکرذهنیت دیکتاتوری در درون مردم پرورش یابد.
همه دوست دارند،قهرمان ویا لیدرفکری شوند،
دراین بین مازندرانی ها بیشتر دراین توهم
غوطه ور هستند،
بجای تفکر جمعی به افراد مازنی فقط بها میدهند،
خودشیفتگی،یکی از میراث خانواده پالانی در
این مردم گشته است،
همفکری و رشدفکری جمعی گلوبالی در کل ایران
جای خودرا به ناجی گری داده است.
این جماعت وهمفکران خود بین حتی ازآمریکا.واسراییل واروپا میخواهند،
ایران وزیر ساختهایش را نابودکرده،تا آنها به
قدرت برسند.
این یک دردبزرگ اس
به شاهزاده میرزا. غیر ممکن…
به شاهزاده میرزا.
غیر ممکن است ابلهان قاجاری سلطنت طلب لوس و بی مزه، حتی یک هفته هوادار یک سازمان چپ بوده باشند. دروغ کار و شغل سایبری های پازایت آخوندیسم است !
وظیفه توکلی است که این صفحه را از مشکوکین بی نمک پاکسازی کند! حتی سازمان اکثریت و حزب توده هم دارای اصول و پرنسیپ و شعور لازم هست؛ که هر الدنگی را هوادار خود نسازد !
-- پفیوزها باید شناسایی و پاکسازی شوند جتی در این سایت بی در و پیکر !
علف هرز در آنارشی فرصت طلبی و زباله دانی غرض ورزانه رشد میکند
مومنت مومنت
اما برای اطلاع هموطنانم باید گزارش کنم که خود سالها از بهترین و طلایی ترین دوران جوانی ام را در یکی از این سازمانهای جهنمی ِ بی رحم و بی مروت و وطن فروش تلف کردم و می دانم چه می گویم و می فهم وطن فروشی یعنی چه؟
مگر در خاک عراق و با امکانات لجستگی صدام، سربازان ِ مرز و بوم ایرانزمین را ترور کردن وکشتن،وطن فروشی نیست؟
مگر درخواست بخشیدن نفت شمال، به رفیق استالین، وطن فروشی نیست؟
مگر حمایت شدن از روسیه شوروی و پناه گرفتن در خاکشان، تا قدرت را در ایران ساقط کنند و ایران جان همه جانان را به اردوگاه سوسالیسم عملأ موهوم ببخشند، وطن فروشی نیست؟
مگر سلاح از تروریست های آدمکش ِ الفتح، جبهه خلق فلسطین و سازمانهای تروریستی دیگر گرفتن و پاسبان سر کوچه، افسر، وزیر و مستشارهای نظامی ِ مهمان را کشتن و جامعه را نا امن کردن، تخریب و وطن فروشی نیست؟
و راستی چه کسانی فردا باید در دادگاه حقیقت یاب پاسخگوی اعمال ننگینشان باشند؟
دولتمردان سابق که خوب و یا بد در چهارچوب قوانین کشور امنیت را برای شهروندان برقرار می کردند یا گردنکشان و راهزنان تروریست که در هر معبری خون می ریختند و عاقبت خون در چشمان ملت ریختند
In reply to مومنت مومنت by شازده اسدالله میرزا
مومنت،مومنت
سالام
سحروزخیر،
جناب مومنت،من مقاله ایی که شماخوانده وجواب داده ایی رانخوانده ام،
فرمایش شما وطنفروشی درست است،
هیچ فرقی نمی کند، برای روسیه خائن بجنگی یا برای فرانسه بدتراز جنایتکاران هیتلر جاسوسی کنی،
یا برای آمریکا وانگلیس وغیر
بایدخدمت جناب عالی وعزیزان درگروه برسانم
که وطفروشی تنها دزدی وفرار وبردن سرمایه ،
این چیزها نیست،
متاسفانه شمانگاهتان یک جانبه آست،
شما چشم خودرا به فراماسیونری تشکیل شده
دردوران قاجار که توسط انگلیس پرورش و
اهداف آنگلیس را پیش میبرد،بسته ایید.
جناب مومنت، کل سیستم حکومت پهلوی تا سرنگونی فراماسیونی،ساواکی سازمان سیا
بود،
همه میدانند که تنها خروج را روشنفکران درپیوستن به اردوگاه کمونیستی میدیدند،
دراصل پهلوی و محورفراماسیونی بود،
که سیاسیون را بسمت گروه های چریکی یا روسیه همیشه خائن می کشاند،
سهوشما دراینجاست که یک طرف را دیده
.طرف دیگررانمی بینی .
کسی بانام ها دشمنی ندارد چه پهلوی بود،یا ناصری،یا حضرتی ،چه شاهقلی،
ما سیستم و تفکرحاکمیتهارا تنقیدمیکنیم،
این تفکر،چه طالبانی باشد،یا فاشیسم سوسیالیسم، وو،،،
شماهم لازم است ،سعی کنید،همه مسائل راببینید.
In reply to مومنت مومنت by شازده اسدالله میرزا
به شازده بی نمک! اگر سازمان…
به شازده بی نمک!
اگر سازمان آزادیبخش الفتح یک سازمان تروریستی است، پس فرماندهان و آقایان تو مانند نتانیاهو و اسرائیل و ترامپ چنایتکار چیستند!!!
فکر می کنم تو یک جراحی مغزی در پشت سر داری!
مومنت مومنت
چه کسانی به سزاوار باید در تاریخ محکوم شوند
دیروز تروریست هایی از این دست پاسبان ِ سر کوچه را می کشتند تا ایران را گورستان امپریالیست کنند. و کارخانه داری را ترور می کردند تا کارگران ایران را ” پرولتاریا” نمایند و سپس قصد داشتند با برادر بزرگترشان ابتدا نفت شمال را به روسیه غاصب ِ خاک ایران ببخشند تا عاقبت در اندرون ِ مأتحت ” اردوگاه سوسیالیسم ” فرو بروند و ” انترناسیونالیسم ” بشوند.
بی رحمی و بی مروتی در تمامی جان وجهانشان لانه کرده بود و تیغ جفا حتی روی گلوی ِ وفاداران به آرمان تروریستی، گرفته شده بود و افراد خودی را به خاطر عاطفه دوست داشتن که خود نداشتند مجازات می کردند و یا آنانیکه به هر دلیلی از آنها فاصله می گرفتند به فجیع ترین شکل ممکن ترور می کردند و می کشتند.
خشونت، خشونت، خشونت و کشتار ِ هر چه بیشتر خوراک ذهنی شان شده بود. و مثل دزدان سرگردنه باج خواهی می کردند و یا مثل سارقین به بانکها حمله می بردند و تاراج می کردند.
و اسم این عمل را گذاشته بودند فدا کاری و مصادره انقلابی ِ اموال امپریالیسم، برای خلق، جهت رسیدن به عدالت اجتماعی.
اما برای اطلاع هموطنانم باید گزارش کنم که خود
شازده اسدالله میرزا مزدور …
شازده اسدالله میرزا مزدور آحوند ها ؛ می نویسد که :" کسانی که سینما رکس را آتش زدند و رفیق خود را کشتند" احه بی شرف ؛ سینما رکس ابادان را طرفداران خمینی اتش زدند تو بی وجدان ؛ ان را به گردن کمونیستها می اندازید ، احه مگه خودت عضو خزب توده نبودی ؟
مومنت مومنت
اختشاشگران به روایت شازده اسدالله میرزا و آسپیرال غیاثآبادی حق با چه کسی است؟ (۴)
براستی کسانی که سینما رکس را آتش زدند و رفیق خود را کشتند ( خسرو روزبه) و صمد بهرنگی که شنا بلد نبود را_ به عنوان قربانی ساواک_ به ملت معرفی کردند نامشان آزادیخواه بود یا خرابکار؟
پاسخ به سوالات بالا راه را برای رسیدن به سوالات امروز باز میکند.
در سال ۱۳۷۸، عده ای دانشجوی غیر مسلح در اعتراض به بسته شدن یک روزنامه، دست به تظاهرات میزنند! فورا نظام و رهبرش آنها را اراذل و اوباش میخوانند و بسیجیان بی شرافت، یا حسین گویان، جوانان را از بالکن به بیرون پرتاب میکنند و عده زیادی را مجروح میکنند و چند نفر هم به قتل میرسند…
سال ۸۸ برای پرسیدن یک سوال که رای من کجاست؟ ملت را به کهریزک میبرند و تجاوز میکنند و از روی مردم با ماشین رد میشوند و یک مشت بی پناه و بی سلاح را به گلوله میبندند و ندای یک ملت را خاموش میکنند و در آخر آنها را مشتی جاسوس و مزدور و آشوب طلب معرفی میکنند…
سال ۹۶ مردم در اعتراض به گرانی ها به خیابان ها میآیند و اینبار با شعار اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تمومه ماجرا کار را برای استمرار طلبان دشوار
In reply to مومنت مومنت by شازده اسدالله میرزا
«اغتشاشگران» و نه احت…
«اغتشاشگران» و نه احت.....
اول برو فارسی یاد بگیر، بعد برو تاریخ رو بخوان و سپس کمی فهم و شعور بهم بزن و بعذ از همه اینها اجازه اظهار نظر داری!!!
مومنت مومنت
آختشاشگران به روایت شازده اسدالله میرزا و آسپیرال غیاثآبادی حق با چه کسی است؟ (۱)
ساواک هم همانند دیگر موضوعات تاریخی دوران معاصر که در طول زمان در اذهان مردم دچار تغییر شدند این روزها دوباره دارد به بطن بحث های سیاسی مردم بر میگردد تا از نو شناخته شود.
نسلی که پس از انقلاب به دنیا آمده است سرخورده از وقاحت رهبران نظام گاهی فتوی صادر میکند که ساواک باید تمام این سگها را میکشت!
(بیچاره سگ ها ی دوست داشتنی و بی آزار)
این نسل نمیداند ساواک که مخفف سازمان امنیت و اطلاعات کشور است سالها پیش از پیروزی انقلاب شخماتیک ۵۷ خطر خمینی ها و رفسنجانی ها و خامنه ای ها و لاجوردی ها و فرخ نگهدار ها را حس کرده بود و این افراد را عناصر نامطلوبی تشخیص داده بود که برای ایران و ملت ایران خطرناک هستند
.حرافی بجای منطق.
حرفها و ادعاهای مصداقی اغلب شنیدههای عامیانه اش از بلندگوهای دروغ پراکنی شاه و شیخ و تبلیغات دوران جنگ سرد علیه مبارزان: دمکرات و ملی و چپ و قومگرا هستند.
-- از نظر منطق باید فتاح پور بر مصداقی برتری داشته باشد؛ چون او بیش از نیم قرن است که در مرکز مبارزات انقللابی خلقهای ایران بوده؛ حالا چه در زندان شاه و چه در مرکزیت یک سازمان چپ و چه در سالهای تبعید .
--مصداقی فاقد صداقت روشنفکری است. از فالانژ بازی های ضد مجاهد، اکنون به چپ ستیزی و حمایت از رضا پهلوی رسیده.
-- تنها توانایی مصداقی در شناخت بعضی از مهرههای حکومت آخوندی است که در دوران زندان کسب نموده . مصداقی فاقد توانایی های تئوریک و شناخت جریانات مبارز ایرانی در 60 سال اخیر است.
-- مصداقی چون علیه تمام جریانات و افرا دمبارز اپوزیسیون فعال است و اتهام میزند و ادعا دارد، دچار ن…. و حسادت است. یعنی همان سبک و روش سلطنت طلبان که همه اپوزیسیون را رقیب رضا پهلوی می بینند و نباید رشد کنند. اینها ناخودآگاه در خط دیکتاتوری و کیش شخصیت پرستی، در دراز مدت فعال هستند..
اتفاقا سخنان فتاپور، گویش…
اتفاقا سخنان فتاپور، گویش تاریخ بود، گویش فاکت ها و ایشان بسیار بیطرفانه به این مهم پرداخت.
آقای مصداقی حرفی برای گفتن نداشت. مثل آن می ماند که تنها سلطنت طلبان را نمایندگی می کند!!!
افزودن دیدگاه جدید