رفتن به محتوای اصلی

نمایش قدرت یا خلأ استراتژیک؟

نمایش قدرت یا خلأ استراتژیک؟

دیدار ولودیمیر زلنسکی با دونالد ترامپ در کاخ سفید از جنبه‌های مختلف تحلیل شده است. برخی آن را نشانه‌ای از قدرت‌نمایی ترامپ دانسته‌اند و به ابعاد مثبت و منفی آن پرداخته‌اند. اما پرسش بنیادین این است: رئیس‌جمهور یک ابرقدرت جهانی چه نیازی دارد که در برابر رئیس‌جمهور کشوری جنگ‌زده، که در ضعیف‌ترین شرایط ممکن به کمک‌های غرب وابسته است، چنین نمایشی ترتیب دهد؟

ترامپ که خود را فراتر از هم‌ترازی با یک رهبر جنگ‌زده می‌بیند، در اقدامی خلاف عرف دیپلماتیک، به خبرنگاران اجازه ورود داد تا نه از موضع روزنامه‌نگاری، بلکه از جایگاه یک سیاستمدار جناحی به طرح پرسش بپردازند. این اقدام، بیش از آنکه نشان‌دهنده سیاستی مدبرانه باشد، به یک نمایش پوپولیستی با شعارهای عوام‌گرایانه شباهت داشت.

به راستی، ترامپ با این رفتار و با ادبیاتی که یادآور جدل‌های خیابانی دیترویت است، چه پیامی را قصد داشت به جهان مخابره کند؟

ترامپ را می‌توان یکی از آخرین موانع در مسیر جهانی شدن سرمایه دانست. بااین‌حال، عملکرد او در این دیدار نشان داد که فاقد استراتژی منسجم و برنامه‌ریزی‌شده برای مقابله با روند جهانی‌سازی است. به‌جای ارائه راهبردی دیپلماتیک، به هیاهو و نمایش‌های سیاسی متوسل شد؛ رفتاری که خود نشان‌دهنده خلأ فکری و نظری او در برابر این روند پیچیده است.

جهان امروز در آستانه بحرانی فراگیر و حتی جنگی با ابعاد جهانی قرار دارد. در چنین وضعیتی، تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده و رویکردهای مقطعی سیاستمداران، به‌ویژه آنانی که درگیر منافع کوتاه‌مدت قدرت هستند، می‌تواند پیامدهای فاجعه‌باری داشته باشد. ازاین‌رو، لازم است که هدایت تفکر و ارائه راهکارهای کلان برای مواجهه با جهانی‌شدن سرمایه از دست سیاستمداران خارج شده و به فیلسوفان و اندیشمندان سپرده شود.

تنها از رهگذر اندیشه‌ای ژرف و رویکردی بنیادین می‌توان گذار به مرحله‌ای نوین از نظم جهانی را امکان‌پذیر ساخت. سیاست، به دلیل ماهیت خود، معمولاً درگیر مسائل کوتاه‌مدت است و هنگامی که با چالش‌های بنیادین فلسفی و تاریخی مواجه می‌شود، نمی‌تواند نقش هدایتگر داشته باشد. مداخله ناپخته سیاستمداران در این مسائل نه‌تنها بحران را حل نمی‌کند، بلکه می‌تواند زمینه‌ساز جنگ‌های گسترده بین‌المللی شود.

بنابراین، عبور از بحران کنونی مستلزم بازاندیشی اساسی در شیوه مواجهه با جهانی‌شدن سرمایه است. این مهم تنها از طریق تعمیق درک فلسفی، بهره‌گیری از بینش تاریخی، و اتخاذ رویکردی فراتر از منافع آنی سیاست امکان‌پذیر خواهد بود.

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

اسماعیل مرادی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید