
پساز اینکه زنان در سال ۱۹۱۷ در روسیه شوروی حق رأی به دست آوردند (آغاز انقلاب فوریه)، روز ۸ مارس بهعنوان تعطیلات ملی شناخته شد.
متعاقباً آن تاریخ توسط جنبش سوسیالیستی و کشورهای کمونیستی جشن گرفته شد. این روز تا زمان تصویب توسط جنبش جهانی فمینیستی در اواخر دهه ۱۹۶۰ با جنبشها و دولتهای چپ افراطی در پیوند انگاشته میشد. روز جهانی زنان پساز تصویب آن توسط سازمان ملل در سال ۱۹۷۷ به یک جریان اصلی جهانی تبدیل شد.
در حالی که :"خیزش زن زندگی آزادی را می توان یکی از گسترده ترین «جنبش های نوین اجتماعی» پساساختارگرا در ایران خواند. این جنبش بیش از آن که ریشه اقتصادی یا طبقاتی داشته باشد یا از ایدئولوژی یا رهبری خاصی الهام گرفته باشد، جنبشی متکثر، افقی، سیال، غیر متمرکز و بدون برنامه اما هدفمند بود که در آن خواستههای ساختارشکنانه همچون آزادی حجاب، رفع تبعیض و نفی نظام مطرح شد.
آنچه شکل گرفت، در واقع «ابرجنبشی» است که برای نخستین بار بدون تکیه بر نهادهای سنتی موروثی و دینی و پایگاههای آنها، همچون بازار و روحانیت و با طرح گفتمانهای مدرن، دموکراتیک، حامی حقوق زنان و ضد تبعیض، بر سر پای خود ایستاد."
@ جنبشِ زن، زندگی، آزادی یا جنبشِ مهسا جنبشی اعتراضی انقلابی است که با وقوع خیزش ۱۴۰۱ ایران آغاز شد. این جنبش در تداوم حرکت انقلابیاش، زمینههای یک انقلاب را پی میگیرد خصلت اساسی این جنبش، دموکراتیک بودن آن است و در آن، خواسته برابری و آزادی با محوریتِ مقابله با حجاب اجباری برجسته است. شعار شاخص این جنبش، «زن، زندگی، آزادی» است که بیشتر شهرهای ایران را فراگرفت و لایههای جمعیتی مختلفی به آن پیوستند
با وجود اینکه دستگاههای مختلف سیاسی، فرهنگی و امنیتی جمهوری اسلامی با موضعگیریهای گوناگون، «زنان بیحجاب» را تهدید میکنند و حتی سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بیحجابی را «حرام سیاسی» خواند؛ اما حضور بدون روسری زنان ایرانی در خیابانها و همراهی چهرههای سرشناس با آنها، این جنبش را ادامهدار کرد و جلوگیری از کشف حجاب برای حکومت ایران اهمیتِ راهبردی، سیاسی، هویتی و گفتمانی پیدا کرد.[
پارلمان اروپا، ۲۷ مهر ۱۴۰۲، جایزه حقوق بشری اتحادیه اروپا، ساخاروف، را به مهسا امینی و جنبش زن، زندگی، آزادی در ایران اهدا کرد. همچنین جایزه رسانهای ام ۱۰۰ موسوم به جایزه مطبوعات اروپا در سال ۲۰۲۳ به این جنبش اختصاص یافت و شیما بابایی، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی سابق، به نیابت از معترضان ایرانی آن را تحویل گرفت
@_جنبش جهانی حق رأی زنان که در نیوزلند آغاز شده بود، از جنبشهای کارگری در آمریکای شمالی و اروپا در اوایل قرن بیستم سرچشمه گرفته است.ظاهراً نخستین بار «روز زن» توسط حزب سوسیالیست آمریکا در نیویورک در روز ۲۸ فوریه ۱۹۰۹ سازماندهی شد. این کار الهامبخش نمایندگان آلمانی در کنفرانس بینالمللی زنان سوسیالیست در سال ۱۹۱۰ بود تا پیشنهاد تخصیص «روز ویژه زنان» برای هر سال را بدهند، هرچند که آنها تاریخ مشخص برای این روز انتخاب نکردند.[۸] سال بعد اولین راهپیمایی و بزرگداشت روز جهانی زنان در سراسر اروپا برگزار شد. پساز اینکه زنان در سال ۱۹۱۷ در روسیه شوروی حق رأی به دست آوردند (آغاز انقلاب فوریه)، روز ۸ مارس بهعنوان تعطیلات ملی شناخته شد.[۹] متعاقباً آن تاریخ توسط جنبش سوسیالیستی و کشورهای کمونیستی جشن گرفته شد. این روز تا زمان تصویب توسط جنبش جهانی فمینیستی در اواخر دهه ۱۹۶۰ با جنبشها و دولتهای چپ افراطی در پیوند انگاشته میشد. روز جهانی زنان پساز تصویب آن توسط سازمان ملل در سال ۱۹۷۷ به یک جریان اصلی جهانی تبدیل شد.
این روز در ابتدا بهعنوانِ یک رویدادِ سیاسیِ سوسیالیستی در میانِ احزاب سوسیالیستِ آمریکا، آلمان و اروپای شرقی آغاز شد، اما بعد از مدتی در فرهنگ بسیاری از کشورها آمیخته شد. روز بینالمللی زنان در برخی از مناطق، رنگ و بوی سیاسی خود را از دست داده و تبدیل به مناسبتی برای مردان شده تا عشقِ خود را به زنان نشان دهند و آمیزهای از روز مادر و روز ولنتاین شده است. با این حال در مناطقی دیگر، اصل سیاسی و زمینهٔ حقوق بشری که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده، اجرا میشود و آگاهیِ سیاسی و اجتماعی از مبارزاتِ زنان در سراسر جهان به ارمغان میآورد. سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۷ این روز را بهعنوانِ «روز حقوق زنان و صلح بینالمللی» بهرسمیت میشناسد.
نخستین بزرگداشت روز زنان، در سال ۱۹۰۹ به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی برگزار شد. این مراسم حاصل آمیختگی فرهنگ چندین کشور و در درجهٔ اول کشورهای اروپایی به ویژه بلوک شرق بود. این روز در سال ۱۹۱۷ در اتحاد جماهیر شوروی یک مناسبت ملی اعلام شد و به دیگر کشورهای همسایه نیز سرایت یافت. در حال حاضر در بسیاری از کشورها این روز جشن گرفته میشود.
@_مهسا (ژینا) امینی (۱۷ مهر ۱۳۷۹ – ۲۵ شهریور ۱۴۰۱)، شهروند ۲۱ سالهٔ ایرانی بود که در ۲۲ شهریور ۱۴۰۱، پس از دستگیری از سوی گشت ارشاد در تهران، در اثر ضربات مأموران گشت ارشاد و پلیس امنیت اخلاقی نظام جمهوری اسلامی ایران دچار شکستگی جمجمه و مرگ مغزی شد.
مهسا امینی سه روز بعد، در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، بر اثر شدت جراحات ناشی از ضربات وارده در بیمارستان کسری تهران درگذشت. درگذشت او، موجب بروز واکنشها و اعتراضات گستردهای در نقاط مختلف ایران و جهان شد. واکنشها به کشته شدن وی در شهرهای ایران و فضای مجازی سبب شد که هشتگ فارسی #مهسا_امینی با گذر از مرز ۳۰۰ میلیون توییت و ریتوییت ترند جهانی شود و رکورد جهانی تاریخ توییتر را بشکند قتل او، زمینهساز گستردهترین قیام سراسری علیه نظام جمهوری اسلامی شد.
او همراه با جنبش زن، زندگی، آزادی، برنده جایزه حقوق بشری اتحادیه اروپا، ساخاروف، شدهاست
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
روزجهانی!!!!؟
سالام
چند روزی سکوت کردم،
چون ازشما چنین نوشته ایی توقع نبود.
جناب توکلی شما یک انسان
جهان دیده، مبارز ، باسواد وو،،،تشریف دارید،
وقتی این نوشته رادیدم،مات ماندم .
راستی این فکرشما بود؟
یا بدام کسی دیگر افتادی؟
روز جهانی ،حتی روز زن درایران باید ویژه گی خاص داشته باشد،
چرا به ذهن شما کشته شدن
هم رزم خودتان مرضیه اسکویی نیافتاد؟که بدست ساواک کشته شد.
رفتی سراغ کسی که طعمه ایی بود،بین پژاک و ایرانشهری ها ،
بازهم بقول طرفداران تراختور ی ها عیبی یوخ،
سعی کنیم،نگاهمان علمی ترمنطقی ترباشد،
این دختر بیچاره هم مثل صدها جوان کرد،
که پ کا کا ،پژاک به کشتن دادند،
ازآن جوانان بود وبس.
خلاقیت کیانوش.
روز ژینا را میتوان روز کردستان یا روز اتحاد خلق های ایران ثبت کرد !
Nahid Husseini
Nahid Husseini
۸ مارس یک روز جهانی زن است و جا افتاده است، اتفاقا در کشورهای اروپایی هم جشن گرفته میشود. ۲۵ شهریور روز قتل ژینا میتواند ابتدا برای ما ایرانیان به عنوان یک روز همبستگی ایرانیان علیه حکومت در کتاب تاریخ نوشته شود و هم میتواند آغاز یک انقلاب زنانه در ایران محسوب شود. اما اول بگذاریم رژیم سقوط کند و سپس به روزهای تاریخی بپردازیم.
آنا یعقوبیان:
آنا یعقوبیان:
جناب توکلی گرامی،
بیتردید، نگاه فراتر از کلیشهها و پیشداوریها که در شعر سهراب سپهری بیان شده، در تحلیل سیاسی نیز بسیار حائز اهمیت است. اما نکته اساسی اینجاست که مناسبتهای جهانی، از جمله ۸ مارس، ریشه در تاریخ مبارزات اجتماعی دارند و نقش تثبیتشدهای در گفتمان بینالمللی دارند. کنار گذاشتن چنین روزی و جایگزین کردن آن با ۲۵ شهریور، نهتنها از نظر راهبردی سنجیده نیست، بلکه میتواند به انزوای مبارزه زنان ایران از جنبش جهانی منجر شود.
جمهوری اسلامی نیز تلاش کرد مناسبتهای تاریخی را تغییر دهد، اما موفقیتی نداشت. علت این عدم موفقیت آن است که تغییر مناسبتها بدون وجود اجماع عمومی و پذیرش گسترده، کارکرد اجتماعی خود را از دست میدهد. در سطح بینالمللی، مناسبتهایی مانند ۸ مارس نتیجه دههها مبارزه و نهادینه شدن در اذهان عمومی است. جایگزین کردن آن با یک روز جدید، بدون اینکه آن روز بتواند همان میزان تأثیرگذاری و مشروعیت جهانی را داشته باشد، بهنوعی قطع پیوند مبارزه زنان ایران با جریان جهانی حقوق زنان خواهد بود.
علاوه بر این، جنبش "زن، زندگی، آزادی" یک جنبش صرفاً حقوق زنان نیست، بلکه حرکتی علیه کل نظام جمهوری اسلامی است. تبدیل ۲۵ شهریور به "روز زن" ممکن است موجب تقلیل این جنبش به یک جنبش صنفی شود و زمینهای برای مصادره آن از سوی نیروهایی باشد که تمایلی به حفظ ماهیت ضدحکومتی آن ندارند.
بنابراین، حفظ ۸ مارس بهعنوان روز جهانی زن و گرامیداشت ۲۵ شهریور در جایگاه نمادین خود، بدون ادغام یا جایگزینی این دو، رویکردی منطقیتر و مؤثرتر است. جنبشهای اجتماعی نه با تغییر نمادها، بلکه با استمرار مبارزه، برنامهریزی استراتژیک و ارتباط با شبکههای جهانی به موفقیت دست مییابند.
هرکدام ارزش تاریخی خود را…
هرکدام ارزش تاریخی خود را دارند . این نامگذاری برای یک خیابان نیست.
رضا:
رضا:
همشهری خوب من کیانوش .
در باره شعار زن ، زندگی ، آزادی ، میخواهم نه نظرم را بگویم ، بلکه میخواهم به آنچه باور دارم کوتاه بیان دارم .
زنان ایران از عهد باستان هميشه در خانواده و جامعه خود تاثیر فراوان و بسزایی داشتند ، اما به باور من نباید با هر شعاری و توسط هر کسی که سر داده شد همآوایی کنیم ، زیرا به گونهایی که در جامعه کنونی نیز احساس میشود ، مسئله جنسیتی و تبعیض بوجود میآورد که یکی از مهمترین عوامل تفرقه افکنی میشود .
به باور من شعار زن ، زندگی آزادی ، ساخته و پرداخته بخشی از اصلاح طلبان رژیم اهریمنان آخوندی کمونیستی اسلامی توسط مزدوران داخلی و عوامل صادراتی و نیز رسانههای چپول بود که بتواند جامعه را به چند بخش تقسیم کند ، و متاسفانه باید گفت که در این باره موفق هم بوده است .
باز به باور من ، زن ، زندگی ، آزادی زمانی در ایران به وقوع پیوست که رضا شاه بزرگ حتی به زور هم شد حجاب نکبت را از سر زنان ایران برداشت و آنها را وارد جامعه ایرانی کرد و این جنبش زن، زندگی، آزادی زمانی تکمیل تر شد که شاه فقید ایران ، پیش از زنان کشور سوئیس به زنان ایرانی حق رای و مشارکت در سازندگی کشور را داد .
برای تمام ایرانیانی که دلسوز ایران و ایرانی هستند آرزوی تندرستی و پایداری دارم .
قربا تو همشهری خوبم
رضا
جهانسوز مهربخش:
جهانسوز مهربخش:
جامعه بشری در مسیر نزدیکتر شدن انسانها به هم، با مرکز قراردادن علایق و منافع مشترک آنان بهپیش میرود و تکامل مییابد. اما سیستم غارت و بهرهکشی سرمایهداری جهانی، همواره در پی گسستن و سست کردن هرچه بیشتر چنین پیوندهایی در میان انسانها، حول محور منافع طبقاتی مشترکشان است.
.
این پیشنهاد فرد محور و ضد اتحاد جهانی و به ظاهر میهن پرستانه شما هم دقیقاً منطبق بر سیاست گلوبالیستی ضد همپیوندی مردم جهان علیه نظام غارت سرمایهداری جهانی است.
.
روز اول ماه مه بهعنوان روز جهانی کارگر و به یادبود مبارزات کارگران شیکاگو در آمریکا و با هدف همبستگی تمامی کارگران جهان، پدید آمده است. اما روز کارگر در خود ایالات متحده که الگوی آزادیخواهی شماهاست، بیهیچ ربطی به کارگران آمریکا و جهان، همه ساله در اولین دوشنبه ماه سپتامبر برگزار میشود.
.
حالا هم شماها هم در همان مسیر و در راه جداسازی و ایزوله کردن میهنتان در ارتباط با مردم جهان، برای روز جهانی زن هم بهجای هشت مارس که آنهم بهیادبود اعتصاب و مبارزات زنان کارگر نیویورک بود که در تاریخ ۸ مارس ۱۹۰۸، زنانی که در صنعت پوشاک کار میکردند، در شهر نیویورک علیه کار کودکان و شرایط بد کاری دست به اعتراض گسترده و راهپیمایی زدند. که بعد «اتحادیه جهانی زنان کارگر صنایع پوشاک» آن روز را بهعنوان روز زن نامگذاری کرد و درحال حاضر یک نقطه کانونی در جنبش جهانی حقوق زنان است، و امثال شما با ریا و یا از روی ناآگاهی، دارید برای مقابله به یکی دیگر از همبستگیهای جهانی علیه نظام منحط و ضدحقوق بشری سرمایه، با نام میهن دوستی، پشت مهسا و جنبش زن زندگی و آزادی سنگر میگیرید!
.
البته من این پیشنهاد شما را به حساب کمتوجهی و نسنجیده گویی شما و افتادنتان از حول در دیگ حلیم دموکراسی سرمایهداری میگذارم و نه به حساب خدمت هرچه بیشتر به اصلی ترین دشمنان مردمان زحمتکشان ایران و سرتاسر جهان!
.
In reply to جهانسوز مهربخش: by نظرات رسیده
«شما» خودش ضمیر جمع است و …
«شما» خودش ضمیر جمع است و «شماها» اشتباه است و وجود ندارد.
آنا یعقوبیان:
آنا یعقوبیان:
Anna Yaghobian
جناب توکلی گرامی،
پیشنهاد شما درباره جایگزینی ۲۵ شهریور بهجای ۸ مارس به عنوان روز زن در جنبش "زن، زندگی، آزادی" جای بحث دارد، اما چند نکته کلیدی را باید در نظر گرفت:
1. ۸ مارس، یک روز جهانی است و نباید آن را محلی کنیم. این روز نماد مبارزات جهانی زنان است و تغییر آن باعث قطع ارتباط جنبش زنان ایران با مبارزات بینالمللی خواهد شد. ما باید تلاش کنیم که صدای زنان ایران در کنار سایر جنبشهای جهانی شنیده شود، نه اینکه آن را از این بستر جدا کنیم.
2. جنبش "زن، زندگی، آزادی" فراتر از یک جنبش حقوق زنان است. این جنبش علیه کل نظام جمهوری اسلامی است و خواهان تغییر اساسی در ساختار سیاسی کشور است. اگر این جنبش را صرفاً به حقوق زنان تقلیل دهیم، مسیر مبارزه از هدف اصلی منحرف خواهد شد.
3. همزمان شدن دو مناسبت میتواند باعث به حاشیه رفتن یکی از آنها شود. تجربه نشان داده که وقتی دو مراسم در یک روز برگزار شوند، ممکن است یکی از آنها تحتالشعاع دیگری قرار گیرد. به عنوان مثال، در آلمان، اول ماه مه همزمان با سنت Maibaum (درخت ماه مه) است که یک رسم عاشقانه در برخی مناطق است. بسیاری از جوانان در این روز به جای توجه به مراسم روز جهانی کارگر، درگیر این سنت شده و حتی برخی نمیدانند که اول مه روز کارگر است. این نشان میدهد که همزمانی دو رویداد میتواند از اهمیت یکی بکاهد.
با توجه به این موارد، بهتر است ۸ مارس همچنان به عنوان روز جهانی زن باقی بماند و ۲۵ شهریور به عنوان یک روز مهم در مبارزه علیه حکومت اسلامی و نماد جنبش "زن، زندگی، آزادی" در جایگاه خودش حفظ شود، بدون اینکه این دو را با هم ادغام کنیم.
با احترام، آنا یعقوبیان
سیلی نقد به از حلوای نسیه !…
سیلی نقد به از حلوای نسیه !
گنجشک کف دست بهتر از کبوتر روی بام !
افزودن دیدگاه جدید