
هم زمان با خواندن نرخ مهاجرت نخبگان و دانش آموختگان ایرانی که به بالای هفتاد درصد رسیده وسن مهاجرت به دانش آموزان سیزده سال که با آرزوی رسیدن به رویای یک زندگی بسیک امریکا واروپا بهر طریق ممکن خود را به غرب می رسانند !به مراسم تحلیف دونالد ترامپ نگاه می کنم.
این که من موافق یا مخالف سخنرانی ترامپ باشم چیزی را تغیر نمی دهد . اما آنچه که این سخنرانی را برای من جالب وتعمق برانگیز می کند. نخست تکیه اوست بر عظمت امریکا .ادعای بازگشت امریکا به دوران طلائی که از نظر او چیزی جز سروری امریکا بر جهان نیست .قرار دادن ارزش های امریکائی در محور سخن رانی خود، این که همه تلاش ها بایستی در خدمت رسیدن به چنین عظمتی باشد.ازرویای مارتین لوترکینگ سخن می گوید .هر چند که رویای او با رویای لوترکینک بسیار فاصله دارد. امادر یک چیز با هم مشترک هستند دفاع و حراست ازظرفیت های قانون اساسی و دمکراسی امریکائی که به مارتین لوترکینک این امکان را میداد در جهت مبارزه با نژاد پرستی از آن بهره گیرد و به رویای خود جامه عمل بپوشاند.
امریکا قبل از هر چیز محصول تلاش میلیون ها کارگر،کشاورز، صنعت گر ،صاحبان حرف ، سرمایه داران و اندیشمندانی است از چهار گوشه جهان که در فضای باز وآزاد امریکا گرد آمدند تا با استفاده ازفرصت هائی که در این کشور به هر ایده جدید داده می شود به رویای خود دست یابند. امری که هم فرد طرفدار حزب مکرات وهم جمهوری خواه در آن مشترک هستند.فضائی آزاد برای طرح ورشد اندیشه و دادن امکان جهت اجرای آن .
می دانم چنین نوشته ای بلافاصله با اعتراض بر" ندیدن نقش امپریالیستی آمریکا واین که زندگی ورفاه امریکا محصول نقش غارتگرانه امریکا ست مواجهه خواهد شد." باکی نیست! آنچه که برای من جالب بود روح ملی ترامپ بود در این سخنرانی .هر چه بود در نهایت از برنامه وهدف هائی می گفت که میخواهد در صحنه رقابت جهانی با تکیه بر قدرت بالقوه و بالفعل امریکارویا های خود سازمان دهد . رویائی که می داند آینده جهان انترنتی را فن آوری های بزرگ دیجتالی، هوش مصنوعی و ... ساخته وخواهند ساخت .
آنچه که او امروز با نشاندن تمامی صاحبان بزرکترین کمپانی های فن آوری جهان از ایلان ماسک تا جف بروس.... در صف مقدم بر وزرای خود مسیر آینده امریکا در رسیدن به بزرکترین قدرت اقتصادی جهان را نشان داد.
مقایسه می کنم با مراسم تحلیف رئیس جمهور در ایران و حضار بر آمده از "غار کهف " رئیس جمهورانی که قبل از این که مستقل وملی باشند در بهترین حالت آبدارچی رهبر ی هستند که نه اعتقادی به امر ملی ونه به ملت دارد . رژیم دون مایه ای که به تحقیر در ملت می نگرد و آنها را فاقد "بصیرت " می خواند . بجای ارج نهادن بر اندیشمندان ،صاحبان حرف و نیرو های خوش فکر، ایجاد گران ، تحصیل کردگان و دانشگاهیان . هر چه دزد ،رانت خوار ،ومفسد اجتماعی هست در مجلس ویا بر وزارت می نشاند. روضه خوان ها ومداحان را در هئیئت های علمی دانشگاه شامل می کند. بجای بر صدر نشاندن خوشنامان و نیرو های متخصص و صاحب اعتبار بد نام ترین افراد لات و قمه کش را در ردیف جلو می نشاند با وزیرائی که هر کدامشان را تکان بدهی دزدان قهاری ازدرون پیراهن یقه سه سانتی آن ها برون می آید که آلکاپون در برابرشان لنگ می اندازد .
از وزیران متهم در پرونده چای دبش تا باصطلاح سرمایه گذارانی که بزرگترین وام گیرندگان بانکی هستند. رانت خواران حکومتی که دیناری از وام های در یافتی رابه بانک ها بر نمی گردانند . ترامپ از کنترل یک ریال هزینه برای دیگر کشورها می گوید .کنترلی برای قدرتمند کردن اقتصاد امریکا. اما درایران رهبر ودولت از ارسال میلیارد ها ثروت ملی بخارج جهت سوریه ولبنان برای نیروهای نیابتی .هزینه های میلیاردی برای قبر امام حسین در کربلا و مقبره خمینی واعزام هزاران جوان محروم و گرفتار شده در چنگ مذهب به سوریه جهت حفاظت از قبر مجهول زینب و رقیه که هزار سال قبل درست یا غلط کشته شده اند.
چه فرق عظیمیست بین دودولت که یکی گرفتار ظهور امام زمان است و در تدارک کشیدن راه از جمکران تا قم که مبادا امام غایبش در ترافیک گرفتار شود .دیگری در ینگه دنیا در رویای گام نهادن در مریخ .
مسلما مردم در ایران نیز ببرکت امکانی که انترنت ایجاد کرده مراسم تخلیف ترامپ را می بینند و مقایسه می کنند با تحلیف پزشکیان که می گفت "اگر نظر وحمایت رهبر نبود بنده در انتخابات برنده نمی شدم . رئیس جمهوری با باری از دهها آیه عربی که بدرد هیچ کس ،هیچ ایرانی نمی خورد جز همان معدود عرب زدگان حکومتی .
مرا باش که چه مقایسه بیهوده ای می کنم . آیا جوان ایرانی که این مراسم را می بیند و حضور ده ها چهره مطرح هنری ،علمی و آفرینندگان مجموعه "سلیکون ولی"راکه ده ها مدیر و متخصص ایرانی در آن کار می کنند را در صف مقدم می بیند . چه فکر می کند ؟ توطئه امریکا در از راه بدر کردن جوانان ایرانی که میخواهند بر سیک وسیاق امریکائی زندگی و فعالیت کنند .جائی که قدرمی بینند وبتوان ذهن خلاق وکار منظم می توانند مقدم بر هئیت دولت بنشینند .یا در ایران بمانند به عربده ماشالله قصاب ها و رهبری مالیخولیائی که از زبان خدا سخن میگویدو همه را دشمن می بیندگوش کنند؟یا این که برای در رفتن از این سرزمین بلا زده به آب و آتش بزنند ؟ یااین که خشمگین وبر افروخته به مبارزه با رژیم برخیزند دستگیر ،شکنحه وزندان شوند ؟ یا چون سنجری ها سر خورده درمرزهای نیهلیسم وخودکشی بچرخند و خود را ازبالای پل حافظ پرتاب کنند؟ .. ابوالفضل محققی
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
دیدگاهها
مشنگ های فضای مجازی.
در لینک زیر. رامین پیرامون. یک ژورنالیست خود خوانده.از رضا پهلوی جدا شده. ولی هنوز حامی ترامپ است. ببینید در 3 دقیقه نخست برنامه اش. چه میگوید !
https://www.youtube.com/watch?v=h6GTnoz4Ud8
عجیب این است که در امریکا هم…
عجیب این است که در امریکا هم جنبش آنارشیستی وجود دارد گرچه مانند پایان قرن 19 و آغاز قرن 20 ممکن است مبارزه نظامی ننمایند. بحث ما انقلاب است و نه جنگ . جنگ طبقاتی ما جنگی است علیه تمام طبقات . ما حتی به جنگ اعلان جنگ می کنیم . ما نمی خواهیم آوانگارد تئوریسین های سیاسی باشیم . ما نه به دولت و نه به نظام سرمایه داری باور داریم . طرحهای مارکسیستی در مبارزه اجتماعی غالبا یک بعدی بوده اند . سرمایه داری روابط انسانی را نیز تبدیل به کالا نموده ؛ عشق و سکس را حتی جزو بخش خدمات میداند و آنرا بفروش میرساند . ما چون به نابودی سیستم کاپیتالیسم جهانی باور داریم ، پس آنتی امپریالیسم هستیم .
تئوری آنارشیسم پر از تضاد و ضد و نقیض است . ما بجای جواب ، به طرح سئوالها می پردازیم ، ما ادعای پاسخ را به فیلسوفان و شارلاتانهای سیاسی واگذار میکنیم . سیستم کاپیتالیستی بر اساس برده سیاها و استعمار قاره آفریقا بنا شد ، آزادی نمی تواند روی برده داری و استثمار بنا شده باشد .ما چون به عدالت اجتماعی و برابری اقتصادی معتقدیم ، پس نوعی آنارشیست سوسیالیست هستیم . بعضی از چپها از ساده لوحی مردم سوء استفاده میکنند .
افزودن دیدگاه جدید