رفتن به محتوای اصلی

هزار و یک‌شب لبنان

هزار و یک‌شب لبنان

از لبنان امروز، نصرالله و ولی فقیه و بنیامین بسیار نوشته‌ام و قصد دارم بعد از انتخاب رئیس‌جمهوری جدید در ماه ژانویه، از لبنان فردا بنویسم. می‌ماند لبنان دیروز و اینکه چرا به امروز رسید. این هفته به آن پرداخته‌ام.

ساکنان سرزمینی که از طرابلس تا صور در حاشیه دریای مدیترانه و بر بستر بلندی‌هایی که از دل بقاع تا جبال عالیه امتداد دارد، زیباترین روستاها و شهرها را بنا کرده‌اند، هر بار در برابر جفای روزگار ناچار ره غربت پیش گرفتند، در سرزمین جدید، خیلی زود اعتبار و جایگاه ویژه‌ای یافته‌ و به ماه و سالی، در بالاترین جایگاه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی قرار گرفته‌اند.

 

به جز گزارش‌هایی که مورخان یونانی و رمی از اهالی لبنان بازگو کرده‌اند، بعد از ظهور اسلام و ورود آن به فلسطین و وادی شام، نوشته‌هایی از نوع سفرنامه حکیم بزرگ قبادیان، ناصر خسرو و ابن بطوطه از مردمانی سخن آورده‌اند که در مقایسه با روزگار خود، بسیار متمدن، خوش‌ذوق، اهل حال و مدارا با بیگانه و لطف با خودی بوده‌اند. نصاری و یهود در کنار محمدی‌ها آن‌ هم به مذاهب گونه‌گون از حنابله و شافعی‌ها گرفته تا اسماعیلی‌ها و فرقه ناجیه اثنی‌‌عشریه و پیروان پینه‌دوز مهاجر ایرانی، عبدالله درزی، با صفا و صمیمیت زندگی می‌کردند.

ناقوس کلیسای کسلیک مزاحم صوت اذان مسجد کنار دستش نمی‌شد و روزهای شنبه، مسلمان و نصاری به حرمت «سبت» یهودیان، در عبور از کنار کنیسه‌ها کلاه از سر بر می‌داشتند. شگفتا که این لبنان تا پیش از گرفتار شدن به مصیبت فلسطین، تنها یک‌بار در درون خود شاهد ریخته شدن خون فرزندانش به دست یکدیگر بود، پس از تقسیم فلسطین و نخستین جنگ، هر بار سر برداشت و چشم‌انداز فردایش روشن و شکوهمند بود، به تحریک خارجی، یک روز مصر و دیگر روز سوریه برادر بزرگ‌تر که هیچ‌گاه حاضر نشد کیان مستقل لبنانی را قبول کند و زمانی آمریکا و اسرائیل و حالا جمهوری ولایت فقیه، بساطش به هم ریخت و سقف خانه‌ را بر سرش فرو آوردند.

روزگاری نه چندان دور در حسینیه‌های شیعی جنوب لبنان، پیروان مکتب اهل بیت نگاه به کعبه ایران داشتند اما با ظهور سید روح‌الله خمینی و بعد از او خامنه‌ای، حکایتی دیگر در جمع شیعیان معنا گرفت. در واقع از زمانی که رژیم کوشید با پول و امتیاز دادن به آد‌م‌هایی که به طور طبیعی برای ایران جایگاه ویژه‌ای قائل بودند و زیارت مشهد را حتی مهم‌تر از زیارت کربلا و نجف می‌دانستند، ولای ایران را در حد مزدوری ولایت فقیه کوچک کند، رابطه ملت لبنان و به‌ویژه شیعیان با ایران دگرگون شد.

یادمان باشد صفویه بعد از واداشتن ایرانی‌ها به پذیرش تشیع، چون خود از چندوچون مذهب اهل بیت بی‌خبر بودند، به علمای جبل عامل لبنان متوسل شدند. شیخ بهاءالدین عاملی و اجداد امام موسی صدر که بعدها هم در ایران و هم در عراق به مرجعیت و وزارت و صدارت رسیدند و «میر»های اصفهان و «علاء و داماد» به اعتباری از علمای مهمان از لبنان بوده‌اند که بعدها از اصیل‌ترین ایرانی‌ها شدند و این از خصائل لبنانی‌ها است که در سرزمین تازه چنان پیوند و ارتباطی با ساکنانش پیدا می‌کنند که گاه در کمتر از دو نسل، فرزندانشان به امارت و صدارت و ریاست رسیده‌اند.

سنونوها، ابی نادرها، منعم‌ها، خوری‌ها، ملحم‌ها، عاصی‌ها و حریری‌ها از این دست مهاجران لبنانی بودند که پدر یا جدشان در یکی از بحران‌های لبنان، گاه تنها و گاهی به همراه اهل‌وعیال راهی غربت شدند. مسیحیان نگران از پیوستن سوریه به لبنان یا زیر نفوذ اسلام و عربیت قرار گرفتن کشورشان، اگر قادر به جنگ و مقاومت نبودند، راه غربت پیش گرفتند. لبنانی‌های سنی اگر تن به سفر دادند و در خارج، رحل اقامت، ولو برای همیشه، افکندند، بیشتر در عربستان سعودی، کشورهای حاشیه خلیج فارس و اروپا مستقر شدند. شیعیان مهاجر اما اغلب به آفریقا رفتند. نبیه بری از جمله آن‌ها است که در ساحل عاج و سنگال صاحب ضیاع و عقار بود.

 در جریان حمله اسرائیل به جنوب لبنان نیز گروه‌هایی از شیعیان به آمریکای جنوبی و ایالات متحده رفتند و در اکوادور، پاراگوئه، بولیوی و آرژانتین در آمریکای لاتین و دیترویت و جنوب کالیفرنیا کولونی‌های شیعه را به وجود آوردند.

در بعضی از این کولونی‌ها به‌ویژه در اکوادور و پاراگوئه، با پول مرحمتی ولی فقیه، حسینیه‌ها و مراکزی بر پا شده است که در آن‌ها، تصاویر خمینی و حسن نصرالله و سیدعلی خامنه‌ای را بر درودیوارش آویخته‌اند. جمعی از آن‌ها نیز با جواز حزب الله و ولی فقیه، به تجارت مواد مخدر پرداخته‌اند.

لبنان در جنگ دو هویت

در جریان استقلال لبنان که پس از جنگ جهانی دوم و آزادی قهرمانان استقلال از زندان حاکم فرانسوی در قلعه راشیا تحقق پیدا کرد، رهبران مسلمانان پذیرفتند که از اندیشه پیوستن به سوریه دست بردارند. در مقابل، مسیحیان نیز قبول کردند اندیشه ضمیمه کردن لبنان به فرانسه را برای همیشه کنار بگذارند.

با استقلال لبنان، جمع کثیری از مهاجران با سرمایه‌های کلانی که در غرب اندوخته بودند، به کشور بازگشتند و در ساختن لبنان نوین نقش مهمی ایفا کردند. جمعیت مسلمانان و مسیحیان در لبنان تقریبا برابر است و در میان مسلمانان، شیعیان اکثریت دارند. در حالی که مسیحیان مارونی‌نژاد کاتولیک در میان نصاری‌ها در اکثریت‌اند.

در لبنان تا پیش از تقسیم فلسطین، در عرصه اقتصاد و زراعت اقلیت یهودی فعالی وجود داشتند که به مرور، از تعداد آن‌ها کاسته شد و زمانی که اسرائیل در سال ۱۹۸۲ به لبنان لشکرکشی کرد، تنها سه شهروند یهودی کهنسال در جنوب لبنان زندگی می‌کردند.

مهم‌ترین طوایف لبنان مسیحی از این قرارند:

مارونی‌ها که ریشه خود را تا فنیقی‌ها عقب می‌برند و شماری از برجسته‌ترین نویسندگان، روشنفکران و شاعران مشهور نه فقط در لبنان بلکه در جهان عرب از این طایفه‌اند. سعید عقل، مهم‌ترین شاعر و ادیب معاصر قصیده‌پرداز در زبان عربی، یک مسیحی مارونی و از نظر سیاسی، خواستار نزدیکی لبنان با غرب و کم‌رنگ شدن پیوندش با جهان عرب است. بر پایه توافق بین رهبران طوایف لبنان و پیش‌نویس قانون اساسی، مسند ریاست‌جمهوری و فرماندهی کل ارتش به مسیحیان مارونی واگذار شده است.

در همین حال، مسیحیان ارتدوکس لبنان به هویت عربی خود سخت پیوند دارند. بسیاری از رهبران جنبش‌های قومی و ناصری و نیز وحدت‌گرا با سوریه از مسیحیان ارتدوکس بوده‌اند. آنتوان سعاده، رهبر حزب قومی اجتماعی که خواهان وحدت با سوریه بود و به اتهام طراحی یک کودتا محاکمه و اعدام شد، از این طایفه بود.

گروه سوم مسیحیان ارمنی‌ها هستند که بینشان ارمنی‌های کاتولیک اکثریت دارند و بعد، ارمنی‌های پروتستان و ارتدوکس‌ها و انجیلی‌ها که بدون توجه به مذهبشان، به عنوان طایفه ارمنی صاحب چند کرسی در پارلمان و حداقل دو وزیر در کابینه‌های بزرگ و یک وزیر در کابینه‌های کوچک و یک وزیر مشاورند.

مسلمانان لبنان نیز به طوایف زیر تقسیم می‌شوند:

سنی‌ها بیشتر در بیروت و طرابلس و صیدا ساکن‌اند. مقام نخست‌وزیری به سنی‌ها تعلق دارد. سنی‌ها در دوران عبدالناصر و به‌ویژه بعد از کودتای عبدالکریم قاسم در عراق که به «پیمان بغداد» و ارتباط ویژه اردن و عراق (که حامی غیرمستقیم مسیحیان لبنان بودند) خاتمه داد، به سوی دمشق و قاهره چشم دوختند و بیروت به یک میدان رویارویی تمام‌عیار مسیحیان غرب‌گرا و مسلمانان قومیت‌گرا تبدیل شد.

در سال ۱۹۵۸، کامیل شمعون، رئیس‌جمهوری لبنان، با حمایت غرب تصمیم گرفت مدت ریاست‌جمهوری خود را تمدید کند. با تحریک دستگاه‌های امنیتی مصر، این اقدام به شعله‌ور شدن جنگ داخلی در لبنان منجر شد. شمعون در برابر حمله گسترده چپ‌ها و مسلمانان سنی (شیعیان در این رویارویی یا بی‌طرف بودند یا متمایل به شمعون) از آمریکا کمک خواست و به دستور آیزنهاور، تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت پیاده شدند

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
ایندیپندنت فارسی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

دیدگاه‌ها

دایی جان ناپلئون

قبر علی شریعتی نزدیک دمشق هست... به مخالفان خاندان اسد پیشنهاد می‌کنم قبر این خائنین رو به دستشویی تغییر کاربری بدهند....ممسنی ۷ دسامبر

ی., 08.12.2024 - 17:42 پیوند ثابت
ع.ب.تورک اوغلی

عنوان مقاله
لبنان،فلسطین

سالام
این کاش این قلم و دانش بروش دوستی واقعیت نوشته میشد،
‌کل نوشته اطلاعاتی که خواننده را به نقطه نامعلومی هدایت کرده وبرای
یک تفکر تفرقه ایجادمیکند،
اسدالله میرزا در قرن گذشته
سیرمیکند،
حتی ازبکارگیری کلمه ها وحشت دارد،
اززمان فروپاشی قدرت‌های
حامی مسلمانان باایجاد ناسیونالیسم کور ،بلایای مختلفی باتفکرویرانگر
درمنطقه میدان‌داری میکند،
که نمونه اش قلم آقای نوری زاده،حیدریان، محققی ،
کردی،ووو ،بعضی کامنت گذاران میباشند،
حتی ابا دارند،
به چرایی ایجاد کشوراسراییل و ارمنستان
دربلا تورک وعرب مسلمان
اشاره کنند،
پس باتوهین و اطلاعات غلط دردلبنان و منطقه درست نخواهد،شد،
هرچند هم تعریفی باشند،وتعریف شوند.
بهمین دلیل ما این گونه نوشتجات را ماسونی میگوییم،
که خود آورنده ظلم به داخل
این ملت‌ها ومنطقه میباشد.

ی., 08.12.2024 - 03:09 پیوند ثابت
محسن کردی

In reply to by ع.ب.تورک اوغلی

عنوان مقاله
قارداش! واقع بین باش!

در تاریخ 5000 سال گذشته این زور بوده که مرزها را تعیین کرده و هرگز رخ نداده که کشورهای جهان برای تعیین مرزها به آراء عمومی مراجعه کنند. من نمیپذیرم که کورش بزرگ محض گل روی مصریان آن کشور را فتح کرد یا بابل را محض گل روی یهودیان فتح کرد که آنها را به اسرائیل باز گرداند. به عبارتی ما همه قربانی تاریخ تکامل جوامع انسانی مان شده ایم. اکثر ما مردمان سرنوشت مان را با هویت جدید پذیرفته ایم و تعصبی بکار نمی گیریم. همه کسانی که نام فامیل گرجی یا مین باشی و قره باغی و غیره دارند فرزندان اجدادشان هستند که تحمل آقایی روسها بر خود را نداشتند و به خاک ایران مهاجرت کردند. حالا هم این کشورها و مرزهای شان مورد احترام جامعه بین المللی و سازمان ملل است. سازمان ملل به ناله های تو بی توجه است. لذا.. بجای ناله و عجز و لابه.. به آغوش ایران باز گرد و اگر تاجر هستی از بازار بزرگ آن استفاده کن و اگر اهل سیاست هستی در سیاست کل کشور ایران شرکت داشته باش. ولی خب.. در دنیا همیشه عده ای مریض احوال هستند از همین رو باید گفت.. راستی داروهایت را خوردی؟ من باز تو را جدی گرفتم یادم رفت از رده خارج شدی. شرمنده.. مرگ بر شاه!

د., 09.12.2024 - 12:01 پیوند ثابت
شازده اسدالله میرزا

پیشنهاد شازده اسدالله میرزا برای نوشتن قانون‏ اساسی‏ ایران مدرن
اصل‏اول
حکومت پادشاهی پالمانی یا جمهوری پالمانی (به انتخاب مردم) ایران با تمامی اقوام در پهنای
سرزمینهایش از خلیج پارس تا دریای مازندران از زابل تا سنندج از آبادانی تا خراسان با برخورداری‏ از آزادی‏ کامل‏ و غیر قابل‏ تجزیه‏ غیر مذهبی‏ دمکراتیک‏ و اجتماعی‏ خواهد بود
دولت‏...باید از اصل‏ برابری‏ در مقابل‏ قانون‏ را برای‏ تمام‏ اتباع‏ خود بدون‏ در نظر
گرفتن‏ نژاد و مذهب‏ تضمین‏ می‏نماید و به‏ تمام‏ اعتقادات‏ که برمبنای حقوق بشر و دمکراسی است احترام‏ میگذارد.
پرچم‏ پادشاهی یا جمهوری ایران از سه‏ رنگ‏ سبز سفید و قرمز با نقش،شیرخورشید تشکیل‏ شده‏ است‏. سرود ملی‏ ....ای ایران ای مرزی پرگهر خواهد بود و شعار زن زندگی آزادی مرد میهن آبادی شعار ما

پ., 05.12.2024 - 20:19 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید