شركتهاي دولتي و يا تحت نظارت دولت در كل كشور از ساختار و الگوي واحد مديريتي ، تبعيت ميكند كه در طول اين سالها بوجود آمده ، تكامل يافته و تثبيت شده است .روشي كه باعث ترويج فساد اداري و اقتصادي شده است .هر چند كه همواره استثناء وجود دارد ولي اين قاعده در سياست كلان مملكتي نيز جاري است . آنچه در همه جا ميتوان ديد :
1- وجود مديريت نالايق و غير متخصص
انتصاب مديران نه بر اساس عملكرد مثبت و موفقيت مدير بلكه به دليل وابستگي به مراكز قدرت انجام ميشود. عدم وجود تخصص و شايستگي باعث ميشود كه مديران و به تبع آن مسئولين زير دست آنها از رشد افراد متخصص در سازمان جلوگيري كنند و به روشهاي مختلف افراد توانمند را از چرخه كار خارج كنند تا مبادا خطري پست آنها را تهديد كند.
درجهت جبران خلاء تخصص در كنار مديران ، مشاوران ظهور ميكنند كه در حقيقت همان مديران لايقي هستند كه از سازمان خارج شده و به هر دليل حاضرند تخصص خود را بفروشند.
2- وجود واحدهاي انگل صفت
در هر شركت / سازماني واحدهائي كه اصولا در جهت فعاليت و ماموريت سازمان تشكيل نشده اند و صرفا نمايندگان حكومت و رابط درون سازمان با ارگانها هستند (جاسوس حكومتي ) مانند انجمن اسلامي ، شوراي اسلامي ، بسيج و..... وجود دارد . اينها هيچ نفع اقتصادي براي شركت نداشته و انگل صفت از سود شركت ارتزاق ميكنند و براي دستگاههاي امنيتي و اطلاعاتي كار ميكنند.
3- جاسوس پروري
خبر چيني ،بدگوئي و دو به هم زني يكي از مسائل رايج در شركتهاست كه بين كاركنان رواج شديد دارد . سيستم آموزشي حكومت به نحوي است كه دانش آموز در دوره دبستان با بسيج و انجمن اسلامي و منافع و امتيازات خاص اعضاء آن آشنا ميشود و متوجه ميشود درس خواندن تنها راه نمره گرفتن نيست .از همان دوره مدرسه با خبر چيني و تملق آشنا ميشود . اين خصلت در فرد پرورش يافته به نحوي كه در دانشگاه نيز سراغ كميته هاي فرهنگي و انضباطي را ميگيرد . وقتي فرد فارغ التحصيل ميشود براي اشتغال بايد از همه كانالهاي جاسوسي ، پارتي بازي ، تملق و غيبت استفاده كرده باشد. پديده اي كه كاركنان با وجدان و متخصص از آن رنج ميبرند.
4- تمايز و تفاوت عقيدتي
افراد يك سازمان در كسب امتيازات رفاهي از لحاظ رفتارهاي عقيدتي ارزيابي ميشوند . نماز جماعت خواندن ، پوشش و ظاهر مسلكي ، اخلاق زشت ريا و دو شخصيتي را براي ما به ارمغان آورده است .
5- رشوه
ميل شديد به برون سپاري (out source) نه به دليل كاهش هزينه است بلكه به دليل اين است كه برونسپاري راههاي كسب درآمد نام مشروع را باز ميكند . امروز در هر شركت و سازماني ميتوان با پول " كار راه انداخت " و هيچ پيمانكاري نيست كه نداند نرخ دستگاه نظارت و مسئول قرارداد و مدير سازمان چقدر است . هر كسي يك نرخي دارد .
6- رابطه
وجود رابطه به جاي ضابطه و عدم رعايت تصميمات اتخاذ شده باعث شده تا هرچه بيشتر افراد براي انجام كارها محتاج به مدير و در نتيجه تملق و بندگي داشته باشند . مذاكره در وقت به جاي التزام به مقررات اداري بسيار متداول و مرسوم است . مقررات حتي اگر ابهام نداشته باشند ، اجراي آن بنا به صلاح و تصميم مسئول است .
7- عدم ثبات رويه
بسيار رايج است كه با تعويض مديريت دستورات و بخشنامه ها تغيير ميكند ، كاركنان به خوبي ميدانند كه در صورتي كه دستوري مخالف ميلشان بود چگونه به كسب مجوز و امتياز برسند ، راههائي مانند ارجاع كار به مسئول ديگر در زمان مرخصي مدير يك روش قديمي و متداول است .
8- تكنولوژي گريزي
همه عوامل بالا باعث ميشود تا هر پديده شفاف ساز و يا ابزاري كه نياز شركت را به مسئول كمتر كند با مقاومت مواجه شود . هر چيز كه ناظم امور و آشكار ساز روابط درون سازمان باشد با مقاومت و سركوب شديد روبرو ميشود .اين خود باعث ميشود تا پديده هائي مانند فناوري اطلاعات ، تجارت الكترونيك ، اينترنت ، پول الكترونيكي ، سيستم هاي مكانيزه و.... بر خلاف مزايائي كه در كشور هاي پيشترفته دارند باعث تحميل هزينه بيشتر و ايجاد مشكل در كارها شود .
9- بي نظمي و ظلم حل نشدني
در ادارات تبعيض و ظلمي اجحاف ميشود كه مسئولين در مورد آن اهمال ميكنند ، كاركنان هميشه منتظر يك قدرت مافوق و از بيرون سازمان هستند كه مثل ناجي وارد ميدان شود و همه ظلم ها را بخشكاند و همه حقوق از دست رفته را پس بدهد ولي هميشه نتيجه اوضاع برعكس بوده .
آيا اين مشت نمونه خروار نيست ؟ آيا در كل كشور نظامي جز اين است ؟ آيا از نظام مديريتي راضي هستيد؟ هموطن ، همكار هيچ ناجي وجود ندارد . رهبر در ميان ماست ، خود "ما" است . حركت را شروع كنيم كه نه امام زماني در كار است و نه آمريكا مي آيد .
راد
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمیکند.
توجه داشته باشید کامنتهایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!
افزودن دیدگاه جدید