رفتن به محتوای اصلی
شنبه 24 آبان 1404 - Saturday, 15 November 2025

یادت گرامی کیان کوچک با نهالی که در باغچه کاشتی

یادت گرامی کیان کوچک با نهالی که در باغچه کاشتی

 

کودکی دهساله با قایق چوبی دست سازش 
با دو گلوله نشسته بر قلب 
درجستجوی خدای رنگین کمان خویش است 
با سوالی ساده
پس کدامین هنگام
شادی فرا خواهدرسید ؟
کدامین هنگام نهال کوچک من 
که در باغچه کاشتم 
بی هراس از شحنگان
گل خواهد داد؟ 
کسی  بدرد می گوید 
هنوز در این سرزمین
"پای هر فصل گل افشانش زمهریریست"
"گرم رو آزادگانش در بند روسپی نامردمانش در کار"
سپیده اش آغشته با خون گلگون کفنان
اما  
یوزپلنگ مغرور
پنجه بر صخره هامی کشد.
بربلندای کوههای سرکش ایران زمین ،بر بلندای مغرور دماوند می ایستد.
از حنجره زخمی هزاران کشته شده راه آزادی  نعره می زند.پیروزی از آن ماست.
سیمرغ افسانه ای پر خود بر شال قهرمان کوچک میبندد. 
"کیان کوچک
هنوز هیچ چیز پایان نیافته است.
نهالت ریشه انداخته ! گل خواهد داد.
قایق کوچکت بر آب خواهد رفت.
خدای رنگین کمانت چادرزیبای خود را بر آسمان تیره ایران خواهد گشود.
شمیم گل های شکفته نهالت سرتاسر این سرزمین راعطر آگین خواهد ساخت .
تو ناخدای کوچک سرودخوان با دهانی که همیشه بر خنده گشوده بود. کشتی بر ساحل خواهی راند .
ساحلی که حافظ وسعدی به استقبال تو ایستاده اند.
حافط مژده پایان ایام غم می دهد وگلستان شدن کلبه احزان
و
سعدی بشارت رفتن روزگار تلخ تر از زهر و رسیدن نوبت روزگار چون شکر.
این سرگذشت سرزمن توست ! که بدین گونه قرن هاست که دوام آورده است.
یادت گرامی کیان کوچک

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

کیانوش توکلی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!