طبق قانون اساسی آمریکا اول ژانویه سال آینده روز تحلیف رئیس جمهور منتخب در واشنگتن خواهد بود.
دونالد ترامپ بعنوان چهل و هفمین رئيس جمهور آمریکا رسما دوباره وارد کاخ سفید خواهد شد تا ارکان دولتی ، سیاسی و اقتصادی امریکا را بدست گیرد.
ترامپ برنامه های خود را آماده کرده است.
وصول گمرک برای کالاهای وارداتی از اتحادیه اروپا و چین به آمریکا جزو اولین برنامه های اقتصادی ترامپ می باشد.
آمریکا شدیدا در بحران اقتصادی بسر می برد و بدهکاری های بیشمار امریکا به کشورهای مختلف جهان فزونی یافته اند.
جنگ روسیه با اکراین را که دولت جو بایدن زمینه سازی کرده بود اینک به یک مسئله اقتصادی شکننده برای دولت آمریکا تبدیل شده است و ترامپ خواستار پایان بخشیدن بدین جنگ می باشد.
برنامه کوتاه مدت اقتصادی ترامپ در شکوفایی دوباره آمریکا خلاصه شده است.
برای شکوفایی آمریکا می بایستی سرمایه های کافی فراهم گردد که ترامپ با صرف جویی در هزینه های هنگفت مخارج برون مرزی آمریکا آنرا آغاز خواهد کرد.
۱- هزینه دفاع از تایوان در برابر چین بعهده خود دولت تایوان خواهد بود.
۲- هزینه دفاع از اتحادیه اروپا در برابر تهدیدهای روسیه بعهده خود اروپایی ها خواهد بود.
اولین ارتعاش های پیروزی ترامپ دیروز ششم نوامبر در اروپا در کشور آلمان رخ داد.
یک هرج‌ومرج سیاسی پیش بینی نشده در ثروتمندترین اقتصاد اروپا یعنی در کشور آلمان رخ داد که اثرات آن بسرعت به همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا سرایت خواهد کرد.
این واقعه ساعاتی پس از آن بوقوع پیوست که دونالد ترامپ در آمریکا بطور چشمگیری در انتخابات پنجم نوامبر به پیروزی بزرگی در مقابل کامیلا هاریس دست یافت که بسرعت باعث تلاطم عمیقی در مورد آینده اقتصاد و امنیت کل اروپا بوجود خواهد آورد.
بیشتر کشورهای اروپایی ها و بخصوص آلمان بجز مجارستان خواستار پیروزی کامیلا هاریس بودند.
روسیه که در انتظار پیروزی ترامپ بسر می برد اینک به برنامه های ترامپ برای پایان جنگ امید بسته است اما اکراین از پیروزی ترامپ بسیار ناراضی هست.
سیاست های ترامپ در خاورمیانه و بخصوص ایران نیز بسیار برق آسا خواهند بود.
اولین تماس تلفنی ترامپ پس از پیروزی در انتخابات با بنيامين نتانیاهو بود که این خود از برنامه های پشت پرده او حکایت می‌کند.
هرچقدر جو بایدن در بازدارندگی اسرائیل در حمله به جمهوری اسلامی تلاش می ورزید اما ترامپ به گونه ای دیگر خواهد بود.
اثرات خروج امریکا از قرارداد اتمی با جمهوری اسلامی و کشته شدن قاسم سلیمانی که در خاورمیانه آتش افروزی میکرد، در دوران ریاست جمهوری ترامپ رخ داد که قابل فراموش شدنی نیستند!
آيا رژیم ولایت فقیه بدون رهبران حزب دمکرات در حاکمیت آمریکا که همواره با رهبران تهران در ارتباط بودند ،ضربه پذیرتر خواهد بود؟
رهبران جمهوری اسلامی از هم اکنون برای وفق پذیری با دوران ترامپ خود را آماده می‌کنند تا باردیگر به نرمش های قهرمانانه برای حفظ نظام تن دهند.
دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.
توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد!